فرارو- برای نسلی از جوانان عراقی که تنها با جنگ آشنا شده اند، زندگی آسان نیست. در سراسر بغداد، جوانان و نوجوانان برای تحقق جاهطلبیهای خود میجنگند، اما بسیاری با چالشهایی روبرو هستند.
به گزارش فرارو، بغداد، پایتخت عراق، بار دیگر پر جنب و جوش است - بازارها و خیابان هایش رنگارنگ و شلوغ، کافی شاپ هایش مملو از انبوه جوانان و عطر ماندگار هل تازه در هوا.
۲۰ سال از آغاز تهاجم به رهبری ایالات متحده که باعث سرنگونی صدام حسین، رئیس جمهور وقت شد، میگذرد که با ادعای دروغین اینکه عراق دارای سلاحهای کشتار جمعی است به این کشور حمله کرد. پس از آن بود که خشونت، از جمله جنگ داخلی فرقهای، حملات تروریستی مکرر توسط القاعده و در نهایت، ظهور داعش عراق را فرا گرفت. حدود ۳۰۰۰۰۰ غیرنظامی در درگیریهای ۲۰ سال گذشته جان باختند و بخش اعظم عراق ویران شد.
چهره بغداد دائماً در حال تغییر است: دیوارهای بتنی آسیبدیده از انفجارها فرو میریزند، فضاهای همکاری جدید ظاهر میشوند، سواحل رودخانه دجله بازسازی میشوند و ساخت و سازها در حال انجام است. جوانان دیوارهای خاکستری را به نقاشیهای دیواری رنگارنگ یا ساختمانهای خالی را به رستوران تبدیل کرده اند و این نسل از مردم در اواخر نوجوانی و اوایل دهه ۲۰ هستند که امیدهای زیادی به آینده دارند.
گاردین در گزارشی به سراغ دانشآموزان و مربیان رقص باله، هنرمندان و افراد قطع عضوی که در طول سالهای سنگین درگیری دست و پا را از دست دادهاند و کارآفرینان و صاحبان مشاغل رفته است.
انور احمد، دوستدار محیط زیست ۲۳ ساله، میگوید: بسیاری از آنها در جنگ به دنیا آمده اند و اکنون بین دو انتخاب سرگردان هستند: نسل من یا میخواهد عراق را ترک کند و از جای دیگری شروع کند، یا در غیر این صورت اینجا بماند و سرمایه گذاری کند، بازسازی کند و کشورمان را به جلو برساند. او میگوید که شخصاً معتقدم بغداد به من نیاز دارد و با وجود همه مشکلات، فکر میکنم من هم به آن نیاز دارم.
طبق گزارش بانک جهانی، بیش از نیمی از جمعیت ۴۲ میلیونی عراق زیر ۲۵ سال سن دارند که یکی از جوانترین جمعیت جهان است. بسیاری از جوانان پر از جاه طلبی و انگیزه هستند، اما ناامیدی به همان اندازه وجود دارد. نرخ بیکاری در عراق حدود ۱۴ درصد است. فساد دولتی بیداد میکند، خشونت علیه زنان - از جمله زن کشی - رایج است، و سیستم سیاسی فرقهای از زمان تهاجم ایالات متحده اصلاح نشده است. تظاهرات سراسری در سال ۲۰۱۹ دقیقاً به همین دلایل شروع شد - با حضور جوانان در خط مقدم -، اما سرکوب وحشیانه دولت منجر به کشته شدن بیش از ۵۰۰ نفر و زخمی شدن هزاران نفر دیگر شد.
با این حال، نسل جوان بغداد ممکن است مصممتر از همیشه باشد. احمد با پوشیدن یک تی شرت بلک سبث، در حالی که بیرون از مرکز اجتماعی شهر نشسته است، میگوید: ما هستیم که آینده بغداد - و عراق - را تعریف کنیم، نمیتوان آن را انکار کرد. او میگوید یک هنرمند، یک موسیقیدان است، اما بیشتر از همه یک فعال آب و هوا است که به طور تمام وقت برای یک گروه کمک رسانی محلی کار میکند که هدفش حفظ رودخانه دجله، منبع اصلی آب عراق است.
وی گفت: نسل ما در مورد تغییرات اقلیمی بسیار آگاه است، زیرا ما در یکی از کشورهایی که بدترین آسیب را دیده زندگی میکنیم. او میافزاید: خشکسالیهای مکرر، کمبود آب و طوفانهای گرد و غبار ... متأسفانه این آینده ماست.
خانواده احمد همیشه از جاهطلبیهای او حمایت کردهاند، اما او میداند که این لزوماً یک امر مسلم نیست - بهویژه برای زنان جوان. لیزان سلام، ۲۶ ساله و اولین مربی رقص باله با مجوز در بغداد، میگوید: بسیاری از خانوادهها - و تا حدی جامعه به طور کلی - دارای هنجارهای محافظه کارانه هستند و این میتواند به ویژه برای زنان جوان دشوار باشد. خانوادهاش همیشه از او حمایت میکردند، اما او میگوید که سالها با آزار و اذیت رسانههای اجتماعی و حملات مواجه شده است، و غریبهها در اینترنت کسبوکار او را کثیف و ممنوع میدانند.
با این حال این مربی امروز به ۴۵ دانش آموز در بغداد باله یاد میدهد، اما اعتراف میکند که کارها آسان نیست. او میگوید: من گیج شدم... بخشی از من میخواهند در بغداد بمانم و کار کنم، بخشی دیگر میخواهند بروم. من خودم را جزئی از این جامعه نمیدانم مگر اینکه تغییر کند، اما در عین حال، شاید لازم باشد در اینجا باشم و به سهم خودم در ایجاد این تغییر کمک کنم.
برای مصطفی رحمان ۲۶ ساله، تغییر به شکلی غیرمنتظره و ناخواسته رخ داد. او ۱۰ ساله بود که به همراه مادرش به بازار محلی در زادگاهش، ابوغریب، در فاصله نیم ساعتی از پایتخت، به بازار محلی رفتند. رحمان به یاد میآورد که یک بمب گذار انتحاری باعث انفجاری شد که منجر به کشته شدن شمار زیادی از مردم شد. پای او در این انفجار قطع شد. سالها زندگی را با عذاب و افسردگی سپری کرد و سال گذشته بود که او به یک باشگاه فوتبال برای افراد قطع عضو پیوست که توانست شروع به حرکت کند. او اکنون سه بار در هفته تمرین میکند و امیدوار است در نهایت به تیم ملی عراق راه یابد.
او در حالی که در زمین فوتبال ایستاده بود و در طول یک جلسه تمرین زیر آفتاب سوزان استراحت میکرد، گفت: یک چیز را فهمیدم. زخمهای جنگ در همه جا وجود دارد، ما نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم. اما ما باید با آن زندگی کنیم و بهترین استفاده را از آن ببریم. ما باید جلو برویم.