آقای اردوغان چون به درستی دریافته که از جانب طیف محافظهکار و دیندار حمایت میشود، اساسِ کار را بر شعارها و ادبیات دینی (به روایت خودش) گذاشته، او از مسجد و سجاده میگوید و تلویحا و تصریحا آقای کمال و یارانش را به بیدینی متهم میکند.
آقای اردوغان البته میداند طبق قانون لاییک ترکیه، دینداری یا بیدینیِ نامزدها نه تنها معیار نیست بلکه اصلا جای طرح و پرسش ندارد، اما میداند این موضوع برای بخشی از مردم ترکیه اهمیت دارد. همین امر سبب شده است که آن سوی قضیه یعنی کلیچداراوغلو و همکارانش در میتینگهای سیاسی به اشکالِ مختلف از دینداری و حاجی بودن و پنج وقت نماز خواندنشان بگویند و کلان روایتِ دینیِ خود را با دوری از حرام عرضه کنند.
تا اینجای کار تاکتیکِ اردوغان جواب داده است؛ یعنی جبهۀ مخالف همان بازیای را میکند که او میخواهد، از طرفی مخالفان اردوغان مجبورند به این بازی تن دهند زیرا در غیر آن صورت کمترین شانسی برای بازیهای بعدی نخواهند داشت؛ زیرا دینداران در اکثریت هستند، واقعیت این است که کثیری از مردمِ ترکیه حاضر نیستند رییسجمهوری داشته باشند که مثلا مدافع حقوق اقلیتهای جنسی و جنسیتی باشد، چیزی که اتحادیۀ اروپا و حقوقبشر (غربی!) بر آن تأکید دارد.
موضوعِ دیگری که نقشی تعیینکننده در انتخابات پیشرو دارد نژاد است و در میان نژادهای منتوعِ ترکیه، اثرگذارترینشان کردها هستند. برای همین از هر دو سو کردها را به سمتِ خود میکشند، در دستۀ آقای اردوغان حزبِ خدا که مخالفان آن را ورژنی از حزبالله میدانند، به نوعی بخشی از کردهای محافظهکار را نمایندگی میکند، در جانبِ آقای کلیچداراوغلو هم حزب خلقها که با نامِ چپِ سبز در انتخابات شرکت کرده به صورتِ رسمی از آقای کمال حمایت کرده گرچه جزو میزِ ملت نیست.
در هر دو سوی ماجرا رهبرانِ احزابِ کردی در همایشها و میتینگهای انتخاباتی حضور ندارند که همین خود نشانهای دیگر از حساسیت موضوع است، چرا که حضورشان ممکن است سبب تنشهای جدی بشود.
و اما پیاز شاید نقشِ اول این سناریو بشود چون کار نیست، کار هم باشد درآمدش با توجه به وضعیت بحرانیِ اقتصاد ترکیه چنان نیست که نانی به خانه ببرد و قیمتها و به ویژه مسکن سر به فلک زده و برای خانوادههایی که کارد به استخوانشان رسیده، تورم و رشد سرسامآور قیمت مواد غذایی، ممکن است همان نقطهای باشد که حتی موافقان دیروزی آقای اردوغان را به مخالفانِ امروزیاش بدل کند، تا جایی که ایشان در یک نشستِ انتخاباتی اعلام میکند که مردمِ من، لیدرشان را به پیاز نخواهند فروخت!
پیاز برای اولین بار در تاریخِ بشر و در انتخاباتها، نقشی سمبولیک یافته، معلوم نیست پانزدهم مِه چشمانِ کدام طرفِ انتخاباتی را میسوزاند؛ آقای کمال یا جنابِ رجب؟!