مراسم پاياني چهارمين دوره جايزه ادبي روزي روزگاري بر پاشد.
به گزارش روابط عمومی این جایزه، مديا كاشيگر عضو هيات امناي جايزه و دبير سابق در ارائه گزارشي گفت: جايزه روزي روزگاري براي ارتقاي كتاب و كتابخواني برپا ميشود و طبيعي است كه بايد جايزه عمومي برپا شود و كتابخوانها و كتاب دوستان بتوانند از نزديك با نويسندگان ديدار داشته باشند؛ اما امسال هم براي سومين سال پياپي جايزه به طور خصوصي برپا شد و از اين بابت از كتابخوانان و نويسندگان پوزش ميخواهم. همچنين بر اساس اساسنامه جايزه مصوبات بايد از تصويب هيات امنا بگذرد و اين براي دومين سال است كه دبيرخانه به اجبار برخلاف آييننامه عمل كرده است و از اين جهت از اعضاي هيات امنا نيز پوزش ميخواهم. از سويي به دليل محدوديت منابع مالي و به دليل اينكه حاميان سنتي جايزه روزي روزگاري در اين دوره از جايزه حمايت نكردند، از تمامي داوراني كه طي اين مدت بدون دريافت اجر مادي كار طاقتفرساي داوري را انجام دادند پوزش ميخواهم.
او ادامه داد: برای ماها که سن وسالی داریم، بهتر این است که تا وقتی زنده هستیم خودمان جانشینمان را انتخاب کنیم، از این رو بود که در دورهی اول سعید طباطبایی را به عنوان جانشین دبیر انتخاب کردیم که از دورهی دوم عملا بیشتر کارها را او انجام داد، دوره سوم هم دبیر اسمی جایزه شد.فکر میکردیم که دوره چهارم مشکلات کمتر خواهد بود، اما متاسفانه اینطور نشد و در این دوره هیچکدام از حامیان مالی جایزه یک ریال به جایزه کمک نکردند.
در ادامه اين مراسم سعيد طباطبايي دبير چهارمين دوره جايزه ادبي روزي روزگاري نيز در سخناني به دشواريهاي برپايي اين دوره از جايزه روزي روزگاري اشاره كرد و يادآور شد: متاسفانه در اين دوره شرايط و كار براي برپايي جايزه بسيار دشوارتر از دوره گذشته بود كه مراسم پاياني جايزه شش بار متوالي به تعويق افتاد، که این به تاخیر افتادن ها خیلی بهتر از امسال بود که شرایط نامتعینی را برای برگزاری جایزه داشتیم.
او متذکر شد: امسال جایزه وضعیت دوگانهای داشت، از طرفی کاهش منابع مالی را داشتیم و از طرف دیگر با گسترش بخشهای جایزه مواجه شدیم که امیدواریم که این وضعیت دوگانه برطرف شد.
در ادامه اين مراسم تنديس مجموعه داستان برگزيده توسط پيمان اسماعيلي داستان نويس برگزيده دوره قبل به پيمان هوشمندزاده براي مجموعه داستان "شاخ" اهدا شد و اميرحسين خورشيدفر عضو هيات داوران اين جايزه در ارائه گزارشي درباره وضعيت داستان كوتاه در سال 88 با برشمردن نام داستان نويسان پيشكسوت، جوانتر و تازهكار كه در اين رقابت اثرشان مورد بررسي قرار گرفته است، اظهار كرد: با در نظر گرفتن وضعيت مميزي غيرعادي در سالهاي اخير در خوشبينانهترين حالت ميتوان به آثار بررسي شده در اين دوره از رقابت جايزه روزي روزگاري نمره متوسط داد.
وي در ادامه با اشاره به انتقادات جدي كه طي سالهاي اخير به شيوه داستان نويسي متاثر از نويسندگان آمريكاي شمالی و داستان نويسي موسوم به كاروري تصريح كرد: در اين دوره ما شاهد آن بوديم كه داستانها كمتر تمايل به فضاهاي آپارتماني و بسته داشتند و از يك تنوع خاصي برخوردار بودند و اين مساله را در مجموعه داستانهاي سال 87 شاهد بوديم كه در سال 88 نيز استمرار پيدا كرده بود و اين ويژگي را دو تا از كانديداهاي اين دوره از جايزه يعني كتابهاي مهدي ربي و مرتضي كربلاييلو داشت.
در ادامه اين مراسم، اثر بخش نظرسنجي جايزه روزي روزگاري معرفي شد و سينا دادخواه به خاطر رمان "يوسف آباد خيابان سي و سوم" به عنوان اثر برگزيده بخش نظرسنجي كتابفروشان جايزه خود را از دست بلقيس سليماني دريافت كرد و همچنين نغمه دانش كه نظرسنجي را به عهده داشت به ارائه توضيحاتي درباره اين بخش پرداخت و تصريح كرد: نظرسنجي از بين 66 كتابفروش در تهران و شهرهاي شيراز، اصفهان و ديگر شهرهاي شمالی كشور انجام شده است كه پنجاه عنوان كتاب از طرف كتابفروشان عنوان شد و سرانجام كتاب "يوسف آباد خيابان سي و سوم" به عنوان اثر برگزيده اين نظرسنجي انتخاب و معرفي شد و به دليل اينكه بخش نخبگان غيرنويسنده حجم مطالعه آنها بسيار كم بود و عملا امكان جمعبندي در اين حوزه فراهم نبود نظرسنجي در اين بخش انجام نشد.
او یادآور شد: در حوزه ترجمه تنوع و تکثر بسیار بود و تمرکز بر روی یک اثر به دست نیامد و در حوزهی ادبیات نمایشی هیچ کتابفروشی هیچ کتابی را معرفی نکرد.
در ادامه اين مراسم، تنديس بخش ادبيات نمايشي توسط حميد امجد به محمد رضاييراد تقديم شد و قرار بود كه در اين بخش جلال تهراني سخنراني كند، اما به دليل اينكه در مراسم حضور نداشت سخنراني انجام نشد.
در بخش ديگري از اين جايزه كه به تقدير از بابك احمدي اختصاص داشت، کاشیگر لوح تقدير بابك احمدي را به وي تقديم كرد و در سخناني درباره بابك احمدي گفت: براي بابك احمدي و هنرخوان سپيدي و سكوت. اجازه ميخواهم به جاي سخن گفتن درباره بابك احمدي منتقد، فيلسوف، نظريهپرداز و فعال دموكراسي، درباره بابك احمدي دوست حرف بزنم. يكي از بزرگترين افتخارهاي زندگيام دوستي با بابك احمدي است. هنگامي كه اولين نوشته بابك احمدي را خواندم و از آن لذت فراواني بردم، كتاب ترديد بود. آن موقع احمدي را نميشناختم، شور خواندن اين كتاب من را بر آن داشت كه شمارهاش را پيدا كنم و با او تماس بگيرم و به خاطر كتاب ترديد از او تشكر كنم. من پيش از اينكه كتاب ترديد را بخوانم، شيفته دانش گسترده و نگاه وسيع احمدي بودم.پس از مکالمه شیفته وجه دیگری از او شدم که دست کم در این مملکت استثنایی است. افق تردید- دست کم از نوع تردیدهای کتاب تردید- مطلقا افق بابک نیست، اما ضمن حفظ و دفاع از افق خودش، آنچنان منصفانه افق تردید را معرفی کرده بود که منی که مهمترین افقم تردید است ودقیقا تردیدهای کتاب تردید، یکی از نابترین لذتهای زندگیام را برده بودم. و بابکی که دوستش دارم، دقیقا همین بابک است.
وي متذكر شد: كساني كه آثار من و بابك احمدي را خوانده باشند، در مييابند كه افق ديد من با بابك احمدي تفاوت زيادي دارد اما بابك احمدي كه شيفتهي ماركس، بارت و دريدا است هيچ وقت با تو ناماركسیست، نابارتی و نیمه دريدایی مشکلی ندارد، خود را دشمن نميداند در واقع انديشه را دشمن انديشه نميداند. بزرگترين دشمن انديشه را جهل و ناداني ميداند.
در ادامه بابك احمدي لوح تقدير بخش منتقدين جايزه روزي روزگاري را از مشيت علايي گرفت و در سخناني با يادي از بيژن الهي كه اخيرا درگذشته است و تاثير عميق او بر نسل وي، اظهار كرد: خيلي ممنونم من با افتخار اين جايزه را ميپذيرم نخست اينكه اين جايزه از طرف بخش خصوصي است و صداي آن بخشي از فرهنگ و خلاقيت و هنر اين سرزمين است كه در زير سايه اختناق است. دليل ديگر اينكه اين جايزه برايم پرافتخار است به خاطر داوران اين جايزه است. آدمهايي كه در رشد نقد ادبي تلاش كردهاند و انتخاب آنها براي من محترم است. همچنين خوشحالم جايزهاي را ميگيرم كه آدمهاي بزرگي چون شميم بهار، جمال ميرصادقي، بهرام بيضايي و رضا سيدحسيني اين جايزه را گرفتهاند و از اينكه با جوانها هم هستم خوشحالم و آرزو ميكردم اي كاش در نسل آنها زيسته بودم.
او ادامه داد: در حوزهای که من کار کردم فصل مشترک همهشان اندیشه انتقادی است. بر خلاف نظر کاشیگر من هم اهل تردید هستم، اما جاهایی که باید یقین داشته باشی، تردید را کنار گذاشتم.
بخش ديگر اهداي تنديس جايزه روزي روزگاري به طرح جلد كتاب اختصاص داشت و ايمان راد عضو كميته فني طرح جلد اين جايزه به ارائه گزارشي اجمالي پرداخت و گفت: از بین 150 تا 200 طرح جلدی که در سال 88 بررسی کردیم، دیدیم که وضع طراحی جلد اسفناک است. بررسی کردم تا بدانم دلیل آن چیست. یک بحثی که در گرافیک وجود دارد این است که این هنر وابسته با اقتصاد، اجتماع و سیاست است.
او با اشاره به عدم ارتباط ناشر، نویسنده و طراح در کشور، این موضوع را یکی از ضعفهای طراحی جلد ضعیف دانست.
در ادامه اميد روحاني جايزه فرهاد فزوني را به وي تقديم كرد.
بخش ديگر اين مراسم تقدير از عليمحمد افغاني نويسنده پيشكسوت بود كه مشيت علايي در سخناني درباره اين نويسنده با مروري اجمالي بر تاريخ ادبيات داستاني معاصر ايران تصريح كرد: وجه شاخص ادبيات معاصر ما، ادبيات رئاليستي است كه بيشك عليمحمد افغاني در اين عرصه سهم بسيار بزرگي دارد. هنگامي كه رمان شوهر آهوخانم منتشر شد تكانهاي در گستره ادبيات داستاني ما ايجاد شد و كساني مانند نجف دريابندري، سيروس پرهام و محمدعلي اسلامي ندوشن نقدهايي را درباره اين اثر نوشتند و آن را در كنار آثار بزرگ رئاليستي نويسندگان روس قرار دادند.
او در ادامه يادآور شد: ديگر آثار داستاني عليمحمد افغاني نتوانستند در طراز رمان اول اين نويسنده پيشكسوت قرار بگيرند و تبديل به قلهاي شد كه حتي خود نويسنده هم ديگر نتوانست آن را فتح كند، اما اين هرگز از ارزش كار و تلاش افغاني نميكاهد و اگر وي فقط همين يك رمان را خلق كرده بود كافي بود كه در گستره تاريخ ادبيات داستاني معاصر ايران حضوري پررنگ داشته باشد.
در ادامه عليمحمد افغاني هنگام دريافت لوح تقدير چهارمين دوره جايزه روزي روزگاري از مشيت علايي در سخناني اظهار كرد: اي كاش شوهر آهوخانم را ننوشته بودم يعني اول كتابهاي ديگرم را تاليف ميكردم و بعد شوهر آهوخانم را مينوشتم. اين اثر مانند يك فرزند بزرگي شده است كه والدين همه توجه و محبتشان را به او داشتند و ساير آثار ديگر من در سايه اين اثر قرار گرفته است. ضمن اينكه هر كتابي ميوه خاص خودش را دارد.
در بخش ديگري از چهارمين دوره جايزه ادبي روزي روزگاري كه به تقدير از حروفچين نمونه اختصاص داشت، ناصر بزرگمهر مدرس حوزه چاپ و نشر و روزنامهنگار به ارائه توضيحاتي درباره مراحل مختلف چاپ و نشر پرداخت و بر اهميت توجه به عوامل پشت پرده توليد و عرضه كتاب تاكيد كرد.
او گفت: کسانی که در حوزه چاپ و نشر فعالیت میکنند سوپر استار نمیشوند، مردم با عوامل پشت صحنه کاری ندارند. این رسم خوبی است که از پشت صحنه نشر هم تقدیر شود.
و سرانجام لوح تقدير امير توكلي حروفچين پيشكسوت را به وي تقديم كرد.
در بخش ديگري از اين مراسم نوبت به اهداي تنديس جايزه تنديس داستان غيرايراني رسيد و مهدي غبرايي عضو كميته فني ترجمه در سخناني كوتاه، دشواريهاي كار نوشتن و برپايي جايزه ادبي را يادآور شد.
او گفت: همه می دانند که برای برگزاری این جایزه چه زحمتهایی کشیده شده است و حتا مسالهای مثل مکان برگزاری چند ماه طول کشید. وضع کتاب که اظهر من الشمس است، روز به روز بدتر می شود.فقط با پوست گرگدن مینویسم که بعدا به چاپ نرسد.
این مترجم متذکر شد: جایزه روزی روزگاری با سختجانی مانده است، همت کنیم همینطور بماند.
تنديس بخش ترجمه به محمود حسينيزاد به خاطر ترجمه رمان "اوليس" اثر یودیت هرمان تقديم شد و وي نيز در سخناني بر اهميت نويسندگان قرن بيست و يك ادبيات آلماني تاكيد كرد و متذكر شد: من هنگامي كه یودیت هرمان را ترجمه ميكنم در واقع توماس مان را با شكل و شمايل ديگر در قرن بيست و يكم ترجمه ميكنم.
او متذکر شد: با ترجمهی ادبیات روز آلمان میخواستم این دید را گسترش دهم که غیر از زولا و ادبیات قرن نوزدهم ادبیات دیگری هم هست.
وي علت عدم حضور هرمان يوديت نويسنده برگزيده غيرايراني در مراسم پاياني جايزه روزي روزگاري را سفر طولاني وي به روسيه اعلام كرد و متذكر شد كه وي در بهار سال آينده به تهران سفر خواهد كرد و همچنين مژده دقيقي تنديس بهترين اثر داستاني غيرايراني براي كتاب اوليس هرمان يوديت به دليل عدم حضور وي به نماينده ناشر اميرحسين خورشيدفر تقديم كرد و در ادامه محمود حسينيزاد پيام بخش فرهنگي سفارت آلمان در تهران را به دليل برگزيده شدن هرمان يوديت در اين رقابت خواند كه در آن ضمن تبريك به برگزار كنندگان جشنواره خصوصي ادبي روزي روزگاري آمده بود: جهان ادبیات حیاتش را مدیون کنجکاوی نسبت به ناشناختهها و غرایب است.آن چه غریب است، مجذوب میکند و الهام می بخشد. یک جایزه بینالمللی ادبی توجه همگان را معطوف به چنندگانگی و چند صدایی موجود در ادبیات معاصر جهان کرده و معطوف به کار مهم مترجم به عنوان واسطهای بین دو ادبیات.
در ادامه این پیام آمده است: بر اين باوريم كه درك ادبيات بينالملل، گفتگوي انسانها را ماوراي عالم سياست پيش ميبرد و نه فقط به این خاطر که ادبیات به ژرفترین انگیزههای انسانی نهفته در تک تک ما روی کرده و همه انسانها را مورد خطاب قرار می دهد بیتوجه به این که در کجای جهان سکونت دارند، این یعنی جادوی زبان.ما معتقديم كه نويسندگان معاصر بينالملل امكاني را براي تبادل نظر و فهم فرهنگ ديگري را فراهم ميآورند و هرمان يوديت يكي از برجستهترين نويسندگان معاصر ادبيات آلمان است.
حسينيزاد در ادامه به ارائه گزارشي از كتاب اوليس هرمان يوديت پرداخت و سرانجام در بخش پاياني اين جايزه تنديس رمان برگزيده به كتاب "اين آفتابپرست نازنين" اثر محمدرضا كاتب اهدا شد كه به دليل عدم حضور جعفر مدرس صادقي نفر برگزيده دوره پيشين روزي روزگاري، سعيد طباطبايي تنديس رمان برگزيده را به وي تقديم كرد.
امير احمدي آريان عضو هيات داوران چهارمين دوره جايزه ادبي روزي روزگاري گفت: رمان فارسي در سال 88 هيچ اتفاقي نداشت در واقع در يك جمله بخواهم بگويم اتفاق مهمي در مجموع نيفتاد. بخشي از اين مساله دلايل تاريخي دارد و بخش ديگر هم دلايل كاملا امروزي دارد. دلايل تاريخي ادبيات فارسي به اين برميگردد كه ادبيات فارسي سنت رمانسازي نداشته است و از چهرههاي مطرح و پيشگام ادبيات ما تا همين روزگار كه نگاه ميكنيم كساني مانند صادق هدايت، محمدعلی جمالزاده، غلامحسين ساعدي و ديگر نويسندگان همواره نويسندگان داستان كوتاه بودهاند و كمتر رمان خلق كردهاند و از سويي رمانهاي بزرگ فارسي بسيار اندك است و فواصل انتشار آنها بسيار طولاني است و رمانهاي بزرگ و تاريخساز در ادبيات ما كم خلق شده است.
او تصريح كرد: وضع عجيب و غريب مميزي در حوزه رمان طي سالهاي اخير به اين مساله دامن زده است و همچنين براي تاليف رمان شرايط فيزيكي خاصي نياز دارد. استمرار بر كار نوشتن و امكانهاي حداقلي براي تاليف رمان ضرورتهاي اصلي است در حالي كه در جامعه ما روزمرگي درصدد زياد استهلاك و فشار و استرس را به همراه دارد و با اتفاقاتي كه در سال 88 رخ داد عملا اين امكانها از دست رفت.
سرانجام محمدرضا كاتب پس از دريافت تنديس بخش رمان چهارمين دوره جايزه ادبي روزي روزگاري در سخناني كوتاه از هنر، ادبيات و خلاقيت به عنوان روشنايي و مايهي حيات ياد كرد و و در نثري توصيفي ادبي بر اهميت كار نوشتن و ارتقاي سطح آگاهي عمومي تاكيد كرد.