روزنامه هممیهن نوشت: امیدواریم که گزارش انتقادی امروز هممیهن درباره جداول بودجه متهم به «گدابازی» نشود، زیرا این حقیقت تأسفبار و خطرناک را نشان میدهد که در وضعیت بد اقتصادی بودجه بسیاری از نهادهای دینی و اسلامی بهطرز عجیبی افزایش یافته است که عوارض بدی خواهد داشت. این افزایش یک بار در لایحه پیشنهادی دولت بوده و بار دوم در مجلس افزایش یافته است، از جمله میتوان به افزایش عجیب و چندین برابری موسسهای اشاره کرد که پیشتر زیر نظر مرحوم آقای مصباح اداره میشد.
اولین ایراد این است که چرا در شرایطی که حقوق کارگران را نصف تورم اضافه کردهاید و همه آنان باید در سختی گذران زندگی کنند، بودجه برخی از این نهادها تا بیش از ۴۰۰ درصد افزایش یافته است؟ این اقدام نهتنها کمکی به دین و ترویج آن نمیکند، بلکه موجب بدبینی مردم میشود. نهادهای مذهبی و دینی باید همسو با مردم باشند و در فقر و تنگدستی آنان همراه شوند و نه آنکه از طرف مجلس بودجههای تصاعدی بگیرند، آن هم در شرایطی که فشار روزافزون را به مردم و قیمتها و گرفتن مالیات شاهدیم.
این رفتار نشان میدهد که بودجهنویسان و حتی نهادهایی که بودجه میگیرند چندان دغدغه این بدبینی نسبت به خود را ندارند. نکته دوم، عدم پاسخگویی این نهادها در برابر بودجهای است که میگیرند، مگر میشود که نهادی از مردم و به واسطه دولت و مجلس بودجه بگیرد و هیچجا پاسخگوی رفتارش نباشد؟ این بزرگترین ظلمی است که به بودجه مردم میشود.
نمایندگان این مردم باید بتوانند از نهادهای بودجهبگیر پرسش کنند و بر نحوه مخارج آنان نظارت نمایند. تقریبا میتوان گفت که هیچکدام از این نهادها در برابر بودجههایی که میگیرند، پاسخگو نیستند و از این نظر که همه این بودجهها نوعی اتلاف منابع با عنوان کمک بلاعوض است. کمک بلاعوض به شرطی که اندک و مبتنی بر سابقه مثبت باشد پذیرفتنی است، ولی این ارقام چنان زیاد است که نمیتوان در قالب کمک بلاعوض آورد.
مسئله سوم، مهمتر از دو مورد قبلی است. اگر این بودجهها را برای تقویت دین و اسلام میدهید، بدانید که نتیجه آن همچنان که تاکنون بوده جز تضعیف دینداری چیز دیگری نخواهد بود. چرا؟ چون روحانیت پیش از انقلاب به این علت محبوب بود که مستقل از دولت و بودجههای آن و طرف مردم بود. اکنون که معیشت آن با بودجههای دولتی گره خورده است، پس چارهای ندارد جز آنکه طرف دولت را بگیرد و این آغاز نزول جایگاه آن است.
مشکلی که وجود دارد این است که این نهادها نمیتوانند از طریق منابع مالی مستقل امرار معاش کنند. خب ایرادی ندارد، ولی تبعات آن را هم در نظر بگیرند که این امر موجب تبعیت آنان از بودجهدهنده میشود و این وضعیت همراه با محبوبیت و استقلال فکری نیست. این وضعیت موجب میشود که برای حفظ موقعیت و نفوذ خود، بیش از گذشته به این منابع مالی وابسته شوند و این امر به نوبه خود موجب دورتر شدن آنان از جامعه میشود.
نتیجه چنین بودجهای برخلاف هدف بودجهنویسان خواهد بود، همچنان که تا حالا بوده است. این رویکرد نمایندگان در خاصه خرجی بودجه و در شرایط سخت اقتصادی مردم، در کنار رفتار تعداد زیادی از نمایندگان که بدون سروصدا خودروهای رانتی با تفاوت قیمت چند میلیاردی گرفته و حتی اعتراض رسانهها نسبت به این رانتخواری را «گدابازی» توصیف کردهاند، بیش از پیش نمک به زخم ناسور تورم مردم میپاشد.