ذوالفنون ميگويد: «امروز كه نزديك به 2 سال از نابودي تنها اركستر ملي ميگذرد؛ مسوولان با بياعتنايي تمام فقط به حفظ ميز خود فكر كردهاند. كاش آن اندازه كه براي اركستر سمفونيك تهران؛ خود را به آب و آتش ميزنند، براي موسيقي ملي هم دلشان ميتپيد.»
جلال ذوالفنون(نوازنده سهتار) در گفتگو با خبرنگار ايلنا گفت: «اكنون نزديك به 2 سال از نابودي تنها اركستر ملي ايران ميگذرد اما مسوولان با بياعتنايي تمام به فكر حفظ ميز خود بودهاند و عزم خود را براي راهاندازي دوباره اين اركستر جمع نكردهاند. اين درحالي است كه همه براي سرپا نگه داشتن اركستر سمفونيك تهران كه بيشتر موسيقي غربي را مينوازد؛ خودشان را به آب و آتش ميزنند. كاش در اين ميان؛ كسي هم دلش براي موسيقي ملي و اركستر ملي ميتپيد.»
اين نوازده سهتار با طرح اين پرسش كه؛ آيا در كشوري به اين عظمت كه همه بهصورت ذاتي بهدنبال موسيقي بودهاند، يك رهبر كاردرست يافت نميشود كه مسئوليت جمعآوري و راهاندازي دوباره اركستر ملي را به دست بگيرد؟، يادآور شد: «در شرايط فعلي؛ ماهوارهها و بخصوص شبكههاي فارسي مانند فارسي وان و در آينده؛ شبكه من و تو با درايت هرچه تمام سعي در خالي كردن ذهن جوانان ما از فرهنگ و هويت ايرانيشان دارند اما درست در همين اثنا؛ مسئولان فقط به فكر شعارهاي واهي و پوچ هستند و كسي شهامت روشن كردن فرداهاي جوانان ما را ندارد چراكه ميداند اگر اين كار را انجام دهد و اگر پافشاري كند؛ پست مديريتيشان از آنها گرفته ميشود.»
اين هنرمند از همهي موزيسينها درخواست كرد كه؛ ديگر سكوت اركستر ملي را جايز ندانند و با هر وسيلهاي كه هست براي اوضاع نابسامان اركستر ملي به پاخيزند.
ذوالفنون با تاكيد بر اين موضوع كه يكي از دلايل بيعلاقگي مردم و بهخصوص جوانان، ناآشنايي هميشگيشان با موسيقي ملي است، گفت: «در اين شرايط چه انتظاري از نسل جوان داريم كه سنگ موسيقي را به سينه بكوبد. آنهم نسلي كه هيچ چيز از موسيقي ايراني نديده است. اگر نسلهاي گذشته هرازگاهي نواي سازهاي اركستر ملي به گوششان ميرسيد؛ اما امروز دربهاي اين اركستر با بيمسئوليتي مسوولان و بيخردي هنرمندان؛ كاملا تخته شده است.»
اين نوازندهي سهتار با اشاره به جشنوارهها و همايشهايي كه در زمينهي موسيقي از طرف نهادهاي مسئول برگزار ميشود، گفت: «اين جشنوارهها ناكارآمدند چراكه از دل مردم برنخواستهاند و بيشتر جنبهي شعاري و تزئيني دارند. مسئولان هم يقين بدانند كه با اين جشنوارهها و همايشها؛ راه به جايي نميبرند و نميتوانند جوانان را نسبت به موسيقي ايراني؛ علاقهمند كنند.»
وي از وزير فرهنگ و ارشاد و ديگر عوامل وابستهاش درخواست كرد كه؛ بهتر است هرچه زودتر فكري به حال هويت ازدست رفتهي موسيقي ايران زمين و مظلوميت آن كه در ماجراي ازهم پاشيدگي اركستر ملي بهخوبي مشاهده شد، بكنند تا اين ننگ بيآبرويي بر پيشاني مردم ما باقي نماند.
جلال ذوالفنون از فرهاد فخرالديني(رهبر سابق اركستر ملي ايران) نيز درخواست كرد در شرايط حاضر سكوت را بشكند. ذوالفنون گفت: «ما به همدلي بيشتري احتياج داريم تا سكوت. ما ميدانيم كه دل شما را شكستهاند اما بهتر است در اين شرايط خودزني نكنيم چون خودزني ما در پايان؛ به نابودي فرهنگ و جامعهي موسيقي كشورمان منجر ميشود و برخلاف ظاهر آراستهي متوليان فرهنگي ما؛ كسي از اين موضوع ناراحت نميشود.»