فرارو- ابراهیم رئیسی، امروز سیزدهم اردیبهشت، به دعوت بشار اسد، در راس یک هیات بلند پایه سیاسی و تجاری به دمشق سفر کرد. رئیسی، نخستین رئیسجمهور ایران است که بعد از ۱۳ سال یعنی پس از آغاز ناآرامیها در سوریه (۲۰۱۱) به این کشور سفر کرده است.
به گزارش فرارو، فراتر از همکاریهای دو جانبه، این سفر در شرایطی صورت میگیرد که موجی از تنشزدایی منطقه را فرا گرفته است. همین امر، اهمیت سفر رئیسی را دو چندان کرده است. تهران و ریاض در مقام دو قدرت بزرگ خاورمیانه، پس از ۷ سال تنش حداکثری، در اسفند گذشته، درباره از سرگیری مناسبات دو جانبه توافق کردند. کشورهای عربی نیز طی ماهها اخیر، تنشزدایی با بشار اسد را در دستور کار قرار دادهاند. همزمان تنشهای میان ایران به اسرائیل نیز سیری صعودی داشته است. در چنین فضایی، واکاوی پیامها، اهداف و معانی سفر رئیسی اهمیتی فوقالعاده دارد.
«فرارو» در همین راستا، دیدگاه نصرت الله تاجیک، دیپلکمات سابق و تحلیلگر حوزه سیاست خارجی و جلال خوشچهره، روزنامه نگار پیشکسوت و کارشناس حوزه سیاست خارجی، را جویا شده است.
وی افزود: «در همان دوارن در برههای شاهد بودیم بیش از نیمی از قلمرو کشور سوریه در اختیار دولت سوریه نبود. با این حال، اکنون اینکه دولت سوریه توانسته مشکلات را پشت سر بگذارد و میبینیم که در مدت اخیر روند تنشزدایی کشورهای عربی با سوریه آغاز شده و رئیس جمهور ایران نیز به سوریه سفر میکند؛ همه این موارد یک پیروزی بزرگ برای دولت سوریه است».
تاجیک ادامه داد: «با این همه، باید توجه داشته باشیم یکی از نکات مهم سفر رئیس جمهور ایران به سوریه این است که راه ایران برای پیشبرد مگاپروژههای اقتصادی در سوریه هموار شود. از این رو، به نظر من توسعه همکاریهای اقتصادی و البته گسترش مناسبات سیاسی و اجتماعی میان ایران و سوریه را بایستی دو مولفه عمده و مهم دانست که سفر رئیسی به سوریه نیز معطوف به آنها است».
نصرت الله تاجیک در پاسخ به این سوال که سفر رئیس جمهور ایران به سوریه در سطح امنیتی چه پیامی را مخابره میکند؟ گفت: «من امیدوارم که این سفر چندان به دنبال مخابره پیامهای امنیتی و امثالهم نباشد. فکر میکنم که پس از امضای توافق احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک میان ایران و عربستان و گسترش مناسبات ایران و کشورهای عربی، بهتر است که ما به دنبال الگوی توسعه روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با سوریه و دیگر کنشگران عربی باشیم. به بیان ساده تر، بار دیگر وارد حوزههایی نشویم که در نوع خود، تنشزا هستند».
این دیپلمات سابق کشورمان گفت: «جامعه سوریه پس از سالها جنگ، آسیبها و زخمهای فراوانی را بر تن دارد و ما در شرایط کنونی بایستی به دنبال ایجاد آرامش در این کشور باشیم و بار دیگر رویهها و رویکردهایی را دنبال نکنیم که در نوع خود در سوریه ایجاد تنش و منازعه میکنند. ممکن است دیگران در مورد حضور ایران در سوریه بدگمان باشند ما باید به سمت توسعه همکاریهای اقتصادی با سوریه و اجرای چند مگاپروژه در این کشور در حوزههایی نظیر حمل و نقل، انرژی، و مسائل عمرانی حرکت کنیم و در عین حال، یک بازار کار را برای نیروی کار جوان و تحصلیکرده خود فراهم کنیم و زمینه را برای صدور کالاها و خدمات ایرانی به سوریه هموار سازیم؛ این رویکرد نه فقط روحِ جامعه آسیب دیده سوریه را التیام میبخشد بلکه حامل منافع قابل توجهی نیز برای کشورمان است.
از این رو، توصیه من به مسوولان امر این است که فضای اصلی و غالب در جریان سفر رئیس جمهور به سوریه معطوف به توسعه همکاریهای اقتصادی با طرف سوری باشد. همکاری و تعاملی که میتواند ماهیت منطقهای نیز داشته باشد.»
نصرت الله تاجیک در پاسخ به این سوال که آیا این سفر را بایستی بخشی از روند تنش زدایی منطقهای بدانیم، گفت: «به نظر من، میتواند بخشی از تکمیل روند تنش زدایی منطقهای باشد که در مدت اخیر در قالب روابط سوریه با کشورهای مختلف جهان عرب نیز شاهد آن بودهایم. این گزاره اگر با تسهیل روند همکاریهای اقتصادی میان ایران و کشورهای منطقه در سوریه همراه شود، جنبههای عینیتری را نیز به خود میگیرد. البته که این مساله برای سوریه به عنوان کشوری که در نتیجه جنگ داخلی گسترده و فرسایشی خود، تا آستانه تجزیه نیز پیش رفته است، یک پیروزی بزرگ به حساب میآید».
وی خاطرنشان کرد: «با این همه، جدا از اینکه به بررسی این نکته بپردازیم که ایران یا کنشگران عربی چه میکنند، بایستی به این مساله نیز توجه داشته باشیم که خودِ دولت سوریه نیز نباید اشتباهات سابق خود را تکرار کند و زمینه را برای برخی تنشها در این کشور فراهم نسازد. بله، آنچه بر سرِ سوریه در نتیجه داخلی این کشور آمده تا حد زیادی نتیجه توطئههای خارجی بود با این حال، خودِ نظام سیاسی سوریه نیز عاری از خطا نبود. با این همه، من برای باورم که بایستی با پای کارآوردنِ کشورهای غربی، سازمانهای بین المللی و کنشگران منطقهای در سوریه و بازسازی این کشور، به الگویی از همکاریها که میتواند آبادانی به همراه داشته باشد، شکل داد.»
وی افزود: «با این همه، سفر رئیس جمهور ایران به سوریه نشان میدهد که این قبیل برداشتها چندان درست نیستند و این کشور هنوز جایگاهی ویژه در سیاست خارجی ایران دارد و تهران هنوز هم یک بازیگر موثر در تحولات سوریه است. به همین دلیل نیز شاهد بودیم که اسرائیلیها به شدت با این سفر مخالفت کردند و فکر میکردند که توسعه روابط نظام سیاسی سوریه با کشورهای عرب منطقه و البته تحمیل برخی فشارها از جانب خودِ اسرائیل و ترکیه، میتواند حضور و نفوذ ایران در سوریه را محدود کند. سناریویی که حداقل در ابعاد سیاسی و دیپلماتیک، با سفر رئیس جمهور ایران به سوریه تا حد زیادی اعتبار خود را از دست میدهد».
جلال خوشچهره در مورد ارتباط سفر رئیس جمهور ایران با انتخابات ریاست جمهوری ترکیه نیز گفت: «ایران و روسیه، گاه به شکل تلویحی و گاه هم روشن و رسمی، حمایت از رجب طیب اردوغان را در بحبوحه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ترکیه از خود نشان داده اند. بیانیه پایانی اجلاس چهار جانبه مسکو که در مورد سوریه و روابط آن با ترکیه مطرح شد، کاملا در خدمت این گزاره بود که به هر حال ایران و روسیه تلاش کردند تا این در کنفرانس حیثیت و اعتبار انتخاباتی به رجب طیب اردوغان داده شود».
وی ادامه داد: «با این حال، در این میان یک مانع جدی وجود دارد و آن این است که تاکنون بشار اسد، رئیس جمهور سوریه حاضر نشده امتیازی را به اردوغان بدهد و حتی حاضر به دیدار با وی نشده است. اکنون اردوغان تلاشهای فراوانی را انجام میدهد تا با اسد دیدار داشته باشد، اما بشار اسد با توجه به وضعیت استحکام یافتهای که در سوریه پیدا کرده، حاضر به دیدار با اردوغان نیست و حتی توصیه کسی همچون پوتین را نیز در این رابطه نپذیرفته است.
اینکه آیا ابراهیم رئیسی موفق میشود که اسد را قانع کند تا با اردوغان دیدار کند، سوالی است که میتواند به نتیجه مذاکرات رئیس جمهور ایران در دمشق، سایه پررنگی را بیندازد. با این همه، در این میان من باید به یک نکته مهم اشاره کنم و آن این است که در این مواقع، ما نیاز به مذاکره کنندگان قوی داریم».
این کارشناس سیاست خارجی خاطرنشان کرد: «در گذشته، مثلا در آشتیهایی که در منطقه و میان کشورها صورت میگرفت، ما یک وزیر خارجه به اسم "جواد ظریف" داشتیم که در مذاکره مهارت داشت و با توجه به روابطی که با شخصیتها و مقامات و دولتهای مختلف داشت، از قدرت تاثیرگذاری بالایی برخوردار بود. من نمیدانم که آیا ابراهیم رئیسی خواهد توانست بشار اسد را در جریان مذاکرات با وی قانع کند تا با اردوغان دیدار کند یا خیر. به ویژه که بشار اسد دلایل منطقی را برای دیدار نکردن با اردوغان دارد. مثلا بخشهایی از سوریه هنوز در اشغال ترکیه است».
وی ادامه داد: «جدا از اینها، اردوغان نماد جریان اخوان المسلمین است و بشار اسد کاملا با این نگرش در سالهای اخیر درگیر بوده است. به نظر میرسد بشار اسد سرمایه اصلی سیاسی خود را در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه بر رای آوردن رقیب اردوغان یعنی "کمال قلیچدار اوغلو" گذاشته است. فراموش نکنیم که قلیچدار اوغلو، بر خلاف اردوغان، علوی است و همین مساله وی را به بشار اسد که او هم علوی است، نزدیک میکند.
به هر حال بشار اسد، درست یا غلط روی قلیچدار اوغلو سرمایه گذاری کرده و تاکنون زیر بار دیدار با اردوغان نرفته است. از این رو، فکر میکنم که یکی از محورهای اصلی سفر ابراهیم رئیسی به سوریه، قانع کردن بشار اسد جهت دیدار با اردوغان باشد. دیداری که همانطور که پیشتر نیز گفتم رئیس جمهور ترکیه به شدت به آن نیاز دارد. اگر این اتفاق تسهیل شود، بدون تردید ابراهیم رئیسی مذاکرات موفقی را در سوریه انجام داده است.»
جلال خوشچهره در مورد اینکه آیا این سفر به نوعی تکمیل کننده روند تنشزدایی اخیر در روابط سوریه با شکورهای جهان عرب است؟ نیز گفت: «همانطور که پیشتر نیز گفتم سفر رئیسی به سوریه از حیث ژئوپلیتیکی اهمیت فراوانی دارد. ایران با این سفر اعلام میکند که در معادلات سوریه اثرگذاری قابل توجهی دارد. با این حال، این گزاره که کشورهای عربی نیز راه نزدیکی و توسعه روابط با سوریه را در پیش گرفتهاند، ناشی از توافقات اخیر تهران و ریاض است. به نظر من ما در شرایط مثبت ایجاد شده، بایستی سعی کنیم تا منافع اقتصادی خود را در سوریه فعال کنیم. هر چند که من در درست اجرا شدن این دستورکار تا حدی بدبین هستم».
وی افزود: «با این همه، سفر کنونی رئیس جمهور ایران به سوریه، با این پیش بینی صورت گرفته که احتمالا سفر آتی بشار اسد به عربستان سعودی خواهد بود و ایران با این سفر، عملا پیامهای مهمی را به ویژه به بازیگران منطقهای مخابره میکند و سعی دارد بر این نکته تاکید کند که هنوز در سوریه، کنشگری قابل توجه است. با این همه، این سفر در کلیت خود، برای نظام سیاسی سوریه نیز یک پیروزی بزرگ به حساب میآید و میتواند هم روابط آن با متحد سنتیاش یعنی ایران را تقویت کند و هم روند تنش زدایی دمشق با دولتهای عربی را تسهیل کند.»