صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

می‌توان به وضعیت دو مربی خارجی که زمان زیادی از خداحافظی‌شان از فوتبال ایران نمی‌گذرد از زاویه‌ای دیگر نگاه کرد. دو مربی‌ای که یکی در سطح ملی و دیگری در عرصه باشگاهی فعالیت کردند، ابتدا محبوب بودند و بعدا با جایگاهی متفاوت از فوتبال ایران جدا شدند. کارلوس کی‌روش و آندرئا استراماچونی مربیان مورد بحث در این بخش هستند. دو مربی‌ای که ابتدا با تیپ و هیبت جذاب به دل تماشاگران فوتبال نشستند و بعد با ارائه بازی‌های خاص، کیفیت فنی را به نمایش گذاشتند، ولی خواسته یا ناخواسته تبدیل به مربیانی دوست‌نداشتنی در درازمدت شدند
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۰ - ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲

ورود چهره‌های خارجی به فوتبال ایران همواره یکی از جذابیت‌های نهفته این رشته ورزشی در داخل است. این مقوله از دیرباز رایج بوده و موج هیجانی خاصی بین هواداران فوتبال ایجاد کرده است. چه در سطح ملی و چه در سطح باشگاهی، انتظار و توقع از این چهره‌ها همواره بالا بوده و البته زمانی که در اختیار آن‌ها گذاشته شده بعضی وقت‌ها بیش از اندازه شده است. در سطح باشگاهی می‌توان به بازیکنان خارجی که به لیگ ایران آمده‌اند اشاره کرد و درباره خرید‌های موفق و ناموفق لیگ سخن گفت. امری که یقینا تا به الان بار‌ها ارزیابی شده و بسیاری از بازیکنان خوب و بنجلی که به لیگ ایران آمده‌اند خبر دارند.

این مورد البته شامل حال مربیان خارجی هم می‌شود. در این زمینه وضعیت در مقایسه با بازیکنان بهتر بوده و بیشتر مربیان خارجی که به ایران سفر کرده‌اند از لحاظ کیفی جایگاه قابل قبولی داشته‌اند. این موضوعی است که با نگاهی گذرا به رقابت‌های این دوره از لیگ برتر هم می‌شود آن را فهمید. بدون درنظرگرفتن کاری که یحیی گل‌محمدی به عنوان یک سرمربی ایرانی کرده است، سه تیم دیگر بالای جدول یعنی سپاهان، استقلال و تراکتور را مربیان خارجی هدایت می‌کنند و ناگفته پیداست که تیم‌های مورد هدایت آن‌ها وضعیت فنی قابل قبولی دارند. حتی سطح فنی تیم‌های ضعیف‌تر و کم‌بهره‌تر، از لحاظ مالی هم با ورود مربیان خارجی دست‌کم در کوتاه‌مدت تغییراتی به خود دیده است.

گو اینکه در این زمینه هم همیشه موفقیت صددرصدی حاصل نشده و مربیان ناموفق خارجی هم بوده‌اند که برای دریافت پول بهتر حاضر به همکاری با فوتبال ایران شده‌اند. مارک ویلموتس را می‌توان گل سرسبد این دسته از مربیان ناموفق توصیف کرد. او اگرچه رزومه قابل قبولی در فوتبال بلژیک داشت، ولی حضورش در ایران بیش از آنکه برای ارتقای سطح فنی باشد، به نظر برای پرکردن جیبش بود.

بدون واردشدن به جزئیات بیشتر می‌توان به وضعیت دو مربی خارجی که زمان زیادی از خداحافظی‌شان از فوتبال ایران نمی‌گذرد از زاویه‌ای دیگر نگاه کرد. دو مربی‌ای که یکی در سطح ملی و دیگری در عرصه باشگاهی فعالیت کردند، ابتدا محبوب بودند و بعدا با جایگاهی متفاوت از فوتبال ایران جدا شدند. کارلوس کی‌روش و آندرئا استراماچونی مربیان مورد بحث در این بخش هستند. دو مربی‌ای که ابتدا با تیپ و هیبت جذاب به دل تماشاگران فوتبال نشستند و بعد با ارائه بازی‌های خاص، کیفیت فنی را به نمایش گذاشتند، ولی خواسته یا ناخواسته تبدیل به مربیانی دوست‌نداشتنی در درازمدت شدند.

این موضوع را می‌شود درباره کارلوس کی‌روش که قریب به یک دهه به عنوان سرمربی تیم ملی ایران فعالیت کرد، با وسواس بیشتری مورد ارزیابی قرار داد. کی‌روش به عنوان یک گزینه سرشناس که سابقه دستیاری سر الکس فرگوسن در منچستریونایتد را داشت و هدایت رئال مادرید را بر عهده گرفته بود، به عنوان سرمربی تیم ملی به ایران آمد. او ساختار فوتبال ایران را تغییر داد و با کاریزمای خاصش توانست خیلی زود در دل هواداران فوتبال ایران جا خوش کند. حتی بسیاری از آن‌هایی که فوتبال را به صورت حرفه‌ای دنبال نمی‌کردند به دلیل کاریزمای درخور توجه این مرد پرتغالی علاقه‌مند به پیگیری نتایج آن بودند. کی‌روش در مقایسه با سایر گزینه‌های خارجی از لحاظ استایل هم وضعیت قابل قبولی داشت؛ پیراهن رسمی سفید با یقه باز و گردنبند طلایی که زیر آن یقه خودنمایی می‌کرد، یکی از دلایلی بود که برای دسته اخیر جلب توجه می‌کرد. البته که کی‌روش مراقب وضعیت جسمانی‌اش هم بود و خبری از شکم برآمده نبود. او به قول امیر قلعه‌نویی سرمربی این روز‌های تیم ملی که با لفظ خاص «چشم‌آبی» مورد خطابش قرار می‌داد، بیش از بقیه مورد توجه قرار گرفت.

کارلوس در فوتبال ایران به‌ویژه در ساختار دفاعی تیم ملی انقلابی به پا کرد و کاری کرد تا رفته‌رفته ایران بتواند جلوی تیم‌های نامدار دنیا قد علم کند. او نهایتا و با وجود تغییراتی بنیادی که در تیم ملی ایجاد کرد، بدون دستاورد خاصی ایران را ترک کرد تا به عنوان یک ناکام، با ایران خداحافظی کند.

دیگر مربی‌ای که استایل خاصش در سال‌های اخیر باعث به‌وجود‌آمدن خیل هوادارانی برایش در فوتبال ایران شد، آندرئا استراماچونی ایتالیایی است. مردی که اگرچه رزومه‌ای در حد و اندازه کارلوس کی‌روش نداشت، ولی به دلیل ظاهر متفاوتش خیلی زود توانست در دل هواداران استقلال جا خوش کند. این ایتالیایی خوش‌پوش اتفاقا در عرصه فنی هم حرف‌های زیادی برای گفتن داشت و توانست سبک موردنظرش را به تیم منتقل کند. استقلال استراماچونی فوتبال خاصی را به نمایش می‌گذاشت و تیمش یکی از مدعیان فتح قهرمانی بود. استقلالی‌ها آن‌قدر آندرئا را دوست داشتند که او هر بار که با رسانه‌های ایتالیایی حرف می‌زد، پز این جریان را می‌داد و از میزان محبوبیتش در ایران کیف می‌کرد. عمر مربیگری استراماچونی در ایران برخلاف کارلوس کی‌روش که یک دهه دوام آورد، به یک سال هم نرسید. او در نیم‌فصل و پس از آنکه از لحاظ مالی با باشگاه به مشکل برخورد، چمدان‌هایش را بست و راهی رم شد.

به غیر از تیپ و استایل، دیگر موضوعی که استراماچونی و کی‌روش را تا حدودی شبیه به هم کرده بود، نگرانی‌های مالی آن‌ها بود. کی‌روش در چندین نوبت با لباس شخصی سر تمرین تیم ملی حاضر شد تا اعتراضش به عدم دریافت مطالباتش را نشان دهد. لج‌بازی‌های مکرر او و البته سختگیری‌های خاصش هم به این موضوع دامن بیشتری زد. او پول خوبی از فدراسیون فوتبال ایران گرفت، ولی باز هم از این بخش غافل نشد که به فیفا شکایت کند و از این بگوید که طرف ایرانی به موقع پولش را نداده است.

استراماچونی که کلا خیلی زود روی مادی‌بودنش را نشان داد. او بلافاصله پس از خروج از ایران از باشگاه استقلال شکایت کرد و راه ورود این تیم به لیگ قهرمانان آسیا را هم بست. نکته جالب اینکه استراماچونی حتی از خیر دو هزار یوروی ناقابل دیرکرد پولش هم نگذشت و گفت تا زمانی که این مبلغ هم برایش واریز نشود، نامه دریافت مبلغ را به استقلالی‌ها نخواهد داد. البته در این بخش نمی‌توان بر این دو چهره حرفه‌ای دنیای فوتبال خرده‌ای گرفت. آن‌ها بابت کاری که در ایران انجام داده بودند توقع داشتند به موقع دستمزد بگیرند که بعضی وقت‌ها به دلیل شرایط تحریمی موجود و البته تحریم‌های بانکی، انجام به موقع چنین کاری ممکن هم نبود. ضمن اینکه در ماجرای پرونده شکایت استراماچونی از استقلال نمی‌شود از اهمال مدیریت این باشگاه هم به‌سادگی گذشت. مسئولان این تیم آبی‌پوش چندین بار فرصت تسویه‌حساب با استراماچونی را داشتند و از این کار طفره رفتند.

اتفاقات رخ‌داده درباره کی‌روش و استراماچونی باعث شد آن‌ها در لحظه آخر در یک فاکتور دیگر نیز با هم شریک شوند؛ مردان محبوب دیروز تبدیل به دوست‌نداشتنی‌های امروز فوتبال ایران شده‌اند که البته دلایلش متفاوت است. چندین سال قبل اگر کسی در ایران از قطع همکاری با کارلوس کی‌روش صحبت می‌کرد، علاقه‌مندان بی‌شمار فوتبال در کشور از او بدترین انتقاد‌ها را می‌کردند. کی‌روش چنان بین مردم محبوب شده بود که شایعه شد حتی اگر کاندیدای ریاست‌جمهوری شود احتمالا رأی بیاورد.

با این حال، سرنوشت کی‌روش در جام جهانی قطر متفاوت رقم خورد. مربی‌ای که مردم ایران برای داشتنش لحظه‌شماری می‌کردند، در جام جهانی به ویژه در کنفرانس‌های خبری رویه‌ای متفاوت در پیش گرفت و خیلی زود جایگاهش را نزد همان علاقه‌مندان از دست داد. این‌بار دیگر تعریف و تمجید‌های رسانه‌های خاص از کی‌روش در جام جهانی هم اثر نکرد و ناکارآمدی‌اش در تیم ملی بیش از گذشته رخ نمود. در بازگشت از قطر و در شرایطی که کی‌روش تصور می‌کرد همچنان با حمایت خیل علاقه‌مندانش می‌تواند قراردادش را تا پایان جام ملت‌های آسیا با ایران تمدید کند، شوکه شد. انتقاد‌ها از این مربی پرتغالی چنان زیاد شد که مسئولان با وجود علاقه‌ای که به کی‌روش و سخنوری‌هایش در جام جهانی داشتند، مجبور شدند در سکوت از کنارش عبور کنند و او را از فهرست کاندیدا‌های مورد نیاز برای تیم ملی کنار بگذارند.

استراماچونی هم به‌تازگی به سرنوشتی مشابه دچار شده است. مربی‌ای که روزگاری هواداران استقلال برای جدایی‌اش از این تیم به خیابان ریخته و مکررا جلوی باشگاه و وزارت ورزش تجمع می‌کردند، حالا به چهره‌ای دوست‌نداشتنی تبدیل شده است. هواداران استقلال که یکباره اینستاگرام این مرد خوش‌تیپ ایتالیایی را تکانی مهم داده بودند، اخیرا به همان صفحه هجوم برده و بدترین انتقاد‌ها را نثارش کرده‌اند. استقلالی‌ها از اینکه آندرئا با این تیم راه نیامده تا باشگاه از حضور در لیگ قهرمانان آسیا حذف نشود، حالا حسابی شاکی هستند. حتی مسئولان اصلی این روز‌های باشگاه استقلال هم دیگر ابایی از حمله‌کردن به استراماچونی و دادن القابی همچون پول‌پرست و مشابه به او را ندارند.

دو مربی خوش‌پوش و محبوب دیروز فوتبال ایران که روزگاری سکو‌ها را در حمایت از خودشان به هوا می‌فرستادند، این روز‌ها یقینا در زمره مربیان دوست‌نداشتنی قرار گرفته‌اند.

ارسال نظرات