فرارو- در این مقاله انواع متفاوتی از شیوههای یادگیری توصیف شده است: هانی و مامفورد، پراگماتیسم، دیدگاهها و شیوههای نوین، برنامه ریزی عصبی روانی (NLP) بر مبنای یادگیری بصری، شنوایی، شیوه یادگیری حرکتی (Kinaesthetic).
به گزارش فرارو؛ پیشنهاد میکنیم اگر شیوه مطالعاتی و یادگیری در خور خود را انتخاب کرده اید، ممکن است طی نمودن این مسیر برای شما آسانتر باشد، اما استفاده از سبکهای مختلف در یادگیری میتواند از اهمیت بیشتری بر خوردار باشد. آشنایی و استفاده از نحوه یادگیری و مطالعه انتخاب شده توسط فرد و همچنین تجربیات مختلف میتواند مسئله یادگیری را سادهتر و موثرتر کند.
هانی و مامفورد چهار شیوه اصلی یادگیری را شناسایی کرده است که عبارتند از:
• یادگیری حرکتی (kinesthetic) - یادگیری که با فعالیتهای فیزیکی و حرکتی همراه است.
• پراگماتیسم یا عمل گرایی – که عمدتا علاقهمند به استفاده از «ایدهها در دنیای واقعی» هستند.
• باز خوردها – افرادی که تجربیات خود را با دیگران به اشتراک میگذارند و بازتاب میدهند.
• تئوریها – افرادی که دوست دارند در قالب چهار چوبها مطالعه کنند.
تعداد اندکی از افراد یک شیوه «مشخص» را دنبال میکنند، در صورتی که اکثر افراد ترجیح میدهند یک یا دو شیوه یادگیری را برای خود اتخاذ کنند.
یادگیری حرکتی، فرآیند یادگیری همراه با فعالیتهای فیزیکی و حرکتی است. این گروه از افرد علاقه شدیدی به انجام فعالیتهای متفاوت در کلاس دارند. حتما همه ما یکی از اون بچهها رو توی مدرسه یا فامیل دیدیم که با باز کردن پیچ و مهرههای اسباب بازی خود و یا لمس کردن و تجربه کردن اشیای مختلف در محیط پیرامون شان، چیزهای جدید را فرا میگیرند و حتی برخی مواقع از آنها به عنوان کودکان پر جنب و جوش، پر انرژی و یا حتی هایپر یاد میکنیم. ولی واقعیت ماجرا این است که احتمالا این افراد در هیچ یک از دسته بندیها جای نمیگیرند و تنها سبک یادگیری آنها این گونه است و نیاز به فعالیت حرکتی بیشتری دارند.
یادگیری حرکتی عبارت است از، «تغییرات نسبتا دائمی در رفتار و حرکت که از طریق تجربه و تمرین حاصل میشود». به عبارت دیگر یادگیری حرکتی مجموعهای از فرآیندهای همراه با تمرین یا تجربه است که منجر به تغییرات نسبتا پایدار در قابلیت اجرای ماهرانه حرکات میشود.
از ویژگیهای شخصیتی افراد با سبک یادگیری حرکتی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• این دسته از افراد نسبت به گروههای دیگر بسیار آرام و شمرده صحبت میکنند.
• دیرتر از بقیه تصمیم میگیرند.
• از تمامی حواس پنجگانه خود برای یادگیری استفاده میکنند.
• با انجام روشهای تجربی و حل معماها در زندگی واقعی بهتر یاد میگیرند.
• و در نهایت علاقمند به یاد گیری با تجربه و لمس کردن اشیا و روش آزمون و خطا هستند.
اگر شما نیز در این گروه جای میگیرید سعی کنید با بازی، حل معما و دیدن اشیا از نزدیک و وارسی آنها یادگیری خود را به حداکثر میزان ممکن برسانید. به عنوان مثال اگر یک امتحان زبان انگلیسی دارید، میتوانید با استفاده از بازی با کلمات لغات رو حفظ کنید.
پراگماتیسم روشی در فلسفه است که با اعتراف به غیر ممکن بودن اثبات بعضی مسائل، آنها را با توجه به کاربردشان در زندگی انسان میپذیرد. طرفداران این شیوه، خود را عمل گرا میدانند. مخالفان، این گروه را میانه رو (یا محافظه کار) میخوانند. از دیدگاه پراگماتیسم، کلیه تصورات، مفاهیم، قضاوتها و نظرات ما قواعدی برای رفتار (پراگمای) ما هستند، اما «حقیقت» آنها تنها در سودمندی عملی آنها برای زندگی ما نهفته است. از دیدگاه پراگماتیسم، معیار حقیقت، عبارت است از سودمندی، فایده، نتیجه و نه انطباق با واقعیت عینی. در واقع حقیقت هر چیز بوسیله نتیجه نهائی آن اثبات میشود.
در این مکتب، مدرسه فعال و دانش آموز فعال مورد توجه است. کار اصلی هر مدرسهای تعلیم و تربیت، انتخاب فعالیتهایی است که منجر به پیدایش معرفت اساسی و فهم مفید شود. معلم باید به دانش آموز کمک کند تا با استفاده از تجربههای گذشته، زمان حاضر و مشکلات آن را درک کند و تجربههای زمان حال را وسیله گسترش تجربه در آینده قرار دهد.
در جریان کسب معرفت مهم به کار افتادن نیروی تفکر است حفظ معلومات و مهارتهای فاقد ارزش تربیتی میباشد؛ بنابراین محیط کلاس باید نیرو و انگیزه تفکر دانش پژوهان را تحریک کند و از این راه در کسب معرفت به آنها کمک نماید از نظر این مکتب، تربیت اگر فقط به حفظ معلومات و اطلاعات محدود شود؛ فاقد ارزش خواهد بود. ارزش هر مفهومی در نتیجه عملی آن پنهان است. محیط کلاس باید مسئله دموکراسی را پرورش دهد و دانش آموزان را متوجه ارزش فردی و قدرت عقلانیشان کند.
مدرس پیرو عملگرایی معمولا از ویژگیهای زیر بر خوردار است:
• پیوسته به دانش آموزان کمک میکند تا حقیقت را دریابند و بپذیرند که همواره قابل تغییر هستند.
• به دانش آموزان آموزش میدهند که برای رسیدن به حقیقت و حل مسائل، روش علمی را به کار ببرند.
• برای دانش آموزان مسائلی را مطرح میسازند که حل و فصل آنها مستلزم تلاش و کوشش شخصی باشد.
• سیستم یادگیری دانش پژوهان را به گونهای هدایت میکند که به رشد و تکامل شخصی و اجتماعی آنان بیانجامد.
• فعالیتهای یادگیری را طوری پیش میبرد که دانش آموزان مستقیما به پژوهش بپردازند.
• دانش آموزان را با پرسشهای ارزشی درگیر میکند که به تلاش او برای رشد و تکامل اجتماعی منجر میشود.
• دانش آموزان را پرورش میدهند تا انسجام آموختههای خود را در نظر داشته باشند.
در استانداردهای تدریس حرفه ای، یاد گرفتن و تدریس، فرآیندی تلفیقی است، موفقیت نهایی، تلفیق نظریه و عمل است – مدرسین در حالی که درگیر تجارب تدریس میدانی و بالینی خود هستند، باید قادر باشند نسبت به محیطهای اطراف خود نظر دهند، نقد کنند و بازتابی عمل کنند. بازتاب بر عمل یا تجربهای که در محل حاصل میشود و در محدوده زمانی مشخصی صورت میگیرد یعنی شرایطی که عمل همچنان میتواند نقش تعیین کنندهای بر شرایط داشته باشد.
بازتاب بر عمل، عمل برنامه ریزی شده بر مبنای تامل است که به کارورز این فرصت را میدهد که نظریههای خود را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد. آموزش معلمان علاوه بر آموزش دانش موضوعی باید شامل ساز و کارهای به وجود آورنده تفکر بازتابی در مدرسین شود تا علاوه بر رشد دانش حرفه ای، بتوانند مسائل منحصر به فرد حرفهای خود را داشته باشند.
برای روشن شدن اهمیت «عمل بازتابی» مثالی ذکر میکنیم. فرض کنیم مسئلهای را در کلاس حل میکنیم، آگاهی از این که حاضران در کلاس مسئله و راه حل را فهمیدهاند یا خیر نوعی بازتاب در عمل است. اگر مسئله را نفهمیده باشند، ارائه مسئله و حل آن به شیوهای دیگر نیز نوعی بازتاب در عمل است. اما در صورتی که معلم در جلسه بعد آزمونی از درس جلسه قبل بگیرد، نوعی بازتاب بر عمل را تجربه کرده است.
اگر شما نیز یاد گیرنده بازتاب بر عمل (Reflector Learner) هستید، انجام فعالیتهای زیر ممکن است برای شما مناسب باشد که عبارتند از:
• انجام تمرینات نگارشی یا نمونه سوالهای امتحانی، اما تنها در رابطه با موضوعاتی که قبلا انجام دادهاید و خوانده اید.
• خلاصه کردن یاد داشتها و افکار در یک صفحه، به عنوان یک نقشه ذهنی یا تصویری مشابه تا بتوانید یادگیری خود را تقویت کنید.
• بحث و گفتگو درباره مواردی که فرا گرفته شده میتواند مفید باشد به خصوص برای زبان آموزان، مطمئنا تجربه یک مکالمه با یک معلم بسیار مفیدتر خواهد بود.
برخی از افراد مایل به بازگشت به اصول اولیه هستند و در نظر گرفتن چهار چوب نظری را برای خود مناسب و در خور میدانند. اگر شما نیز فردی هستید که ترجیح میدهد با استفاده تئوریها موضوعی را فرا بگیرند، انجام فعالیتهای زیر شاید برای شما مناسب باشد که عبارتند از:
• انجام تحقیقات اضافی در مورد موضوعی که در زمینهای خاص است جهت افزایش اطلاعات. این به معنای تلاش و کوشش شما برای درک یک موضوع است.
• ایجاد یاد داشتهای سازنده که به طور منطقی ممکن است همه چیز را منطبق کند و در ایجاد ارتباط مطالب و ذهن تاثیر به سزایی داشته باشند. به عنوان نمونه نقشه ذهنی (Mind-mapping) میتواند یک تکنیک مفید در این زمینه باشد.
• مدل و نمونه خود را ایجاد کنید. با استفاده از مدلهای شناخته شده و با مطالعه بر روی تمرینهای امتحانی شیوه مطالعاتی خود را ایجاد کنید.
• بحثهای گروهی یک روش مفید برای هم اندیشی با استفاده از نظریههای همکاران و هم گروهیها است. در خواست کمک از یک معلم نیز میتواند در تسهیل و افزایش قدرت تمرکز موثر باشد.
برخی از موضوعات شیوه مخصوص خود را برای بازبینی میطلبند. به عنوان مثال، هیچ فردی تا کنون شیوه جایگزین برای انجام و حل دوباره تمرینات ریاضی نیافته است، و یا شیوهای دیگر جز مطالعه دوباره و دوباره دروس انگلیسی. با این وجود روشهایی برای تطبیق یادگیری وجود دارند، مانند ایجاد گروهی از دوستان برای انجام بازیهای در باب موضوعات درسی مانند خواندن شعر و یا نقل قول جهت یادگیری موثرتر.