فرارو- اغلب مردم، اکثر اوقات، گوش دادن را امری پیش افتاده میدانند که خود به خود اتفاق میافتد. تنها زمانی که قدری مکث میکنید و راجع به گوش دادن و مسائل مربوط به آن فکر میکنید است که کم کم متوجه میشود که گوش دادن در واقع یک مهارت مهم است که باید آن را پرورش و توسعه داد.
به گزارش فرارو، گوش دادن شاید مهمترین مهارت میانفردی باشد.
گوش دادن موثر، اغلب زیربنای روابط قوی با دیگران است، چه در خانه، چه در اجتماع، چه در محیط آموزشی و چه در محل کار. در اینجا به معرفی انواع مختلف گوش دادن خواهیم پرداخت.
ما امیدواریم که مطالب این صفحه برای معلمان و همچنین دانشجویان و سایر دانشآموزانی که علاقمند به تقویت مهارتهای گوش دادن خویش هستند، کمک کند.
انواع کلی گوش دادن:
دو نوع اصلی گوش دادن وجود دارد، که بنیان همۀ انواع فرعی گوش دادن هستند:
گوش دادن تمایزی
گوش دادن فراگیر
گوش دادن تمایزی در سنین بسیار پایین، شاید حتی پیش از تولد در رحم، شکل میگیرد. این اساسیترین شکل گوش دادن است که شامل فهمیدن معنای کلمات یا عبارات نمیشود، بلکه فقط به تشخیص صداهای مختلفی که تولید میشود، مربوط است. مثلاً، در اوایل کودکی تمایز میان صداهای والدین صورت میگیرد؛ کودک تفاوت صدای پدر از مادر را تشخیص میدهد.
گوش دادن تمایزی، از کودکی تا بزرگسالی توسعه مییابد. همچنان که رشد میکنیم و تجربۀ زندگیمان بیشتر میشود، قابلیت ما در تشخیص دادن صداهای مختلف پیشرفت میکند. نه تنها تفاوت صداها را متوجه میشویم، بلکه این توانایی را که تفاوتهای ضمنی در نحوۀ تولید صدا را هم درک کنیم، پیدا میکنیم؛ این امر در درک نهایی معنای معنای این صداها نقش اساسی دارد. از این تفاوتها، معانی بسیاری درک میشود که از جملۀ آنها شناخت زبانهای خارجی، تشخیص دادن لهجههای محلی و سرنخهایی در رابطه با احساسات و عواطف گوینده است.
توانایی تشخیص ویژگیهای ضمنی صدای شخص هنگام خوشحالی یا ناراحتی، عصبانیت یا اضطراب، و امثالهم در نهایت بر ارزش آنچه که گفته میشود میافزاید و به فهمیدن کمک میکند. وقتی که مهارتهای گوش دادن تمایزی با محرک بصری ترکیب میشود، توانایی «گوش دادن» به زبان بدن ما را قادر میسازد تا گوینده را بهتر درک کنیم؛ مثلاً فارغ از اینکه گوینده چه میگوید و چگونه میگوید بفهمیم که ناراحت است.
مثال
تصور کنید که دورتان را افرادی که به زبانی که متوجه نمیشوید حرف میزنند، گرفته باشند. مثلاً در فرودگاه کشور دیگری هستید. احتمالاً میتوان میان صداهای مختلف، زن و مرد، جوان و پیر تمایز قائل شوید و همچنین بر اساس لحن صداها به تصوری از اینکه در اطراف شما چه میگذرد برسید. شما چیزی را که گفته میشود را نمیفهمید اما با استفاده از گوش دادن تمایزی، میتوانید قدری محیط پیرامون خود را بهتر درک کنید.
گوش دادن فراگیر شامل فهمیدن پیام یا پیامهایی که منتقل میشوند، میشود. همچون گوش دادن تمایز، گوش دادن فراگیر نیز در همۀ انواع فرعی گوش دادن نقش اساسی دارد.
برای آنکه بتوانیم از گوش دادن فراگیر استفاده کنیم و بتوانیم به فهم برسیم، به عنوان شنونده باید در وهلۀ اول مهارتهای واژگانی و زبانی را نیاز دارید. استفاده از زبان پیچیده و اصطلاحات فنی، میتوانند موانعی برای گوش دادن فراگیر محسوب شوند. اینکه دو فرد مختلفی که به یک چیز گوش میدهند، پیام را به دو شکل مختلف درک میکنند نیز میتواند بر پیچیدگیهای گوش دادن فراگیر بیافزایند. این مسئله در یک جمع، نظیر کلاس یا جلسۀ کاری که از گفتهها معانی مختلفی برداشت میشوند، چند برابر میشود.
پیامهای ضمنی و ارتباط غیرکلامی، نظیر لحن صدا، ژستها و دیگر مسائل زبان بدن، مکمل گوش دادن فراگیر هستند. این علائم غیرکلامی میتوانند به ارتباط و درک کمک بسیار بکنند، اما در عین حال ممکن است موجب سردرگمی و ایجاد سوءتفاهم هم بشوند. در بسیاری از وضعیتهای گوش دادن، درخواست شفافسازی ممکن است ضروری باشد.
گوش دادن تمایزی و فراگیر، لازمۀ انواع خاص گوش دادن هستند.
انواع گوش دادن را میتوان بر مبنای هدف از گوش دادن تعریف کرد.
سه نوع اصلی گوش دادن که بیشتر از همه در ارتباطهای میانفردی متداول هستند، عبارتند از:
گوش دادن اطلاعاتی (گوش دادن به قصد یادگیری)
گوش دادن انتقادی (گوش دادن به قصد ارزشیابی و تحلیل)
گوش دادن درمانی یا همدلانه (گوش دادن به قصد درک احساسات و عواطف)
در واقعیت ممکن شما در یک آن، بیش از یک هدف را از گوش دادن دنبال کنید؛ مثلاً ممکن است به قصد یادگیری گوش بدهید و همزمان تلاش کنید که همدل باشید.
گوش دادن اطلاعاتی
هر گاه که گوش میدهید تا چیزی یاد بگیرید، مشغول گوش دادن اطلاعاتی هستید. این اتفاق در بسیاری از وضعیتهای روزمره، مثلاً در محیط آموزشی یا سر کار، وقتی به اخبار گوش میکنید یا مستندی میبینید، یا دوستی به شما دستور پخت غذایی را میدهد یا وقتی که کسی شما را در حل مشکل فنی رایانۀتان راهنمایی میکند، رخ میدهد. مثالهای بسیار دیگری نیز در زمینۀ گوش دادن اطلاعاتی وجود دارند.
اگرچه همۀ انواع گوش دادن «فعال» هستند، یعنی نیازمند تمرکز و تلاش آگاهانه برای فهمیدن میباشند، گوش دادن اطلاعاتی نسبت به بسیاری از دیگر انواع گوش دادن، کمتر فعال است. وقتی که گوش میدهیم تا بیاموزیم یا راهنمایی شویم، ما اطلاعات و حقایق جدید را میگیرم، اما نقد یا تحلیل نمیکنیم. گوش دادن اطلاعاتی، به خصوص در شرایط رسمی نظیر جلسات کاری یا محیط آموزشی، معمولاً با جزوهبرداری همراه است که راهی است برای ثبت اطلاعات کلیدی تا بتوان بعداً آنها را مرور کرد.
گوش دادن انتقادی
میتوان گفت که زمانی سراغ گوش دادن انتقادی میرویم که قصدمان ارزیابی چیزی که گفته میشود یا مداقه در آن باشد. گوش دادن انتقادی به نسبت گوش دادن اطلاعاتی یک رفتار بسیار فعالتر است و معمولاً شامل نوعی حل مسئله یا تصمیمگیری نیز میشود. گوش دادن انتقادی مشابه خوانش انتقادی است؛ هر دو نیازمند تحلیل اطلاعات دریافتی و هماهنگی آن با چیزی است که میدانیم یا باور داریم. در حالیکه گوش دادن اطلاعاتی عمدتاً پیرامون دریافت حقایق و یا اطلاعات جدید است، گوش دادن انتقادی به تحلیل عقیده و قضاوت بازمیگردد.
وقتی از لغت «انتقادی» برای توصیف گوش دادن، خواندن یا فکر کردن استفاده میکنیم، لزوماً به این معنا نیست که مدعی اشتباده بودن یا مخدوش بودن اطلاعاتی که میشنوید هستید. در مقابل، گوش دادن انتقادی یعنی اینکه با پرسیدن سوالاتی از خود از قبیل «گوینده سعی دارد چه بگوید؟» یا «بحث اصلی چیست؟»، یا «چیزی که میشنوم چه تفاوتی با عقاید، دانش و باورهای من دارد؟»، خود را درگیر موضوع کنیم. بنابراین، گوش دادن انتقادی برای آموختن حقیقی نقش زیربنایی دارد.
اساس بسیاری از تصمیمهای روزمره، نوعی تحلیل «انتقادی» است؛ چه گوش دادن انتقادی یا خوانش انتقادی یا تفکر انتقادی. اساس عقاید، ارزشها و باورهای ما، توانایی ما در پردازش اطلاعات و صورتبندیای است که از احساساتمان راجع به جهان پیرامون داریم و همچنین سنجیدن مزایا و معایب برای تصمیمگیری آگاهانه است.
اغلب مهم است که هنگام گوش دادن انتقادی، ذهنی پذیرنده داشته باشیم و نسبت به تصاویر کلیشهای یا ایدههایی از پیش داریم، متعصب نباشیم. با این کار، شما بدل شنوندۀ بهتری خواهید شد و میتوانید دانش و دریافت خود را از مردم و روابط افزایش دهید.
گوش دادن درمانی یا همدلانه
گوش دادن همدلانه، تلاش برای درک احساسات عواطف و احساسات گوینده است؛ اینکه خود را به جای گوینده بگذارید و افکارش را شریک شوید.
همدلی راهی است برای اتصال عمیق با فردی دیگر، و گوش دادن درمانی یا همدلانه میتواند یک چالش باشد. همدلی با همدردی فرق دارد، و تنها به معنی دلسوزی و احساس تاسف کردن برای فردی دیگر محدود نمیشود، بلکه لازمۀ آن یک ارتباط عمیقتر است؛ یعنی فهمیدن و درک کردن نقطه نظر طرف مقابل.
مشاوران، درمانگران و دیگر مشاغل از گوش دادن درمانی یا همدلانه برای فهمیدن و نهایتاً کمک کردن به مراجعین خود استفاده میکنند. این نوع گوش دادن به معنی قضاوت کردن یا مشورت دادن نیست، بلکه با این نوع گوش دادن، طرف مقابل را به آرامی تشویق میکنید تا احساسات و عواطف خودش را توضیح دهد و بسط دهد.
همۀ ما قابلیت گوش دادن همدلانه را داریم و میتوانیم آن را با دوستان، خانواده و همکاران خود تمرین کنیم. نشان دادن همدلی یک خصیصۀ مطلوب در بسیاری از روابط میانفردی است؛ شما خودتان ممکن است احساسات و عواطف خود را نزد شخص خاصی راحتتر بتوانید بیان کنید. آنها احتمالاً نسبت به دیگران بهتر به صورت همدلانه به شما گوش میدهند، و این اغلب ناشی از داشتن چشمانداز، تجربیات، عقاید و ارزشهای مشابه است؛ مثلاً با دوستی خوب، همسرتان، یکی از والدین یا خواهر یا برادرتان.
اگرچه این انواع اهمیت کمتری دارند و استفادۀ آنها در روابط میانفردی کمتر است، اما انواع دیگری از گوش دادن وجود دارد که شامل موارد زیر است:
گوش دادن قدرشناسانه
گوش دادن قدرشناسانه، گوش دادن به قصد لذت است. یک مثال خوب آن، گوش دادن به موسیقی، به خصوص به عنوان راهی برای ریلکس شدن است.
گوش دادن مفاهمهای
هنگامی که سعی دارید با دیگران مفاهمه ایجاد کنید، ممکن است وارد نوعی گوش دادن شوید که فرد مقابل را تشویق به اعتماد و علاقه به شما کند. مثلاً، یک فروشنده ممکن است به خودش زحمت دهد و به دقت به چیزی که میگوییم گوش دهد تا اعتمادمان را به خود جلب کرده و شاید فروشی انجام دهد. این نوع گوش دادن در وضعیتهای مذاکره متداول است.
گوش دادن انتخابی
این یک نوع تقریباً منفی گوش دادن و از آن برمیآید که شنونده به نوعی نسبت به آنچه که میشنود پیشداوری دارد. پیشداوری میتواند ناشی از ایدههای پیشین و ارتباطهایی که از لحاظ احساسی دشوار هستند باشد. گوش دادن انتخابی نشانهای از ارتباط در حال شکست خوردن است؛ شما اگر بخشهایی از پیام را قلم بگیرید، نمیتوانید امیدی به درک حرف طرفتان داشته باشید و این موضوع میتواند به تقویت پیشداوری شما در ارتباطهای آتی بیانجامد.