فرارو- امروزه برای بسیاری از مردم، داشتن شغلی برای یک عمر دیگر یک گزینه نیست. اکثر افراد با کارفرمایان گوناگونی کار میکنند، و در طول عمر کاری خود در بخشهای مختلفی از اشتغال مشغول به کار میشوند.
به گزارش فرارو، ما همه بایستی باید در الگوهای کاری خود انعطاف داشته باشیم و اگر معتقدیم که فرصتهای بهتری در جاهای دیگر برایمان مهیاست، برای تغییر شغل و یا حوضۀ کاریمان آمادگی داشته باشیم.
برای منعطف بودن، نیاز به مجموعهای از مهارتهای منقول داریم، مهارتهایی مختص به یک مسیر شغلی خاص نیستند، بلکه در همۀ بخشهای اشتغال کاربرد دارند.
کارفرمایان اغلب به دنبال مهارتهایی فراتر از صلاحیتها و تجربه هستند.
اگرچه تحصیلات و تجربه میتوانند صلاحیت درخواست یک شغل را برای شما به همراه آورند، برای موفقیت در آن نقش بایستی مخلوطی از مهارتها را نشان دهید: «مهارتهای استخدامپذیری». این یعنی مهارتهای تخصصی و فنی مربوط به نقشهای مختلف ممکن است، اهمیت کمتری از «مهارتهای نرمی» داشته باشند که میتوان آنها را به مشاغل مختلف و حوضههای شغلی مختلف انتقال داد.
برای کارفرمایان، یافتن افراد مناسب به معنی شناسایی افرادی با مهارتها و کیفیات مناسبی است که بتوانند از عهدۀ اجرای آن نقش برآیند، و به موفقیت سازمان کمک کنند. نامزدهایی که ممکن است صلاحیتها و «مهارتهای سخت» مورد نیاز انجام نقش شغلی را دارا باشند، اما فاقد مجموعۀ جاافتادهای از «مهارتهای نرم» هستند، کمتر به چشم کارفرمایان میآیند.
مهارتهای استخدامپذیری، مهارتهای لازم برای گرفتن شغل، حفظ آن و موفقیت در آن هستند.
آنها مهارتها و رفتارهایی هستند که به کارمند امکان میدهند تا با همکارانش کنار بیاید، تصمیمات خطیر بگیرد، مسائل را حل کند، احترام برانگیزد و در نهایت تبدیل به سفیر قوی برای سازمان شود.
استخدامپذیری یا «مهارتهای نرم»، اساس موفقیت شغلی هستند، و رسانهها همواره به فقدان آن در بچهمدرسهایها، فارغ التحصیلان و حتی کسانی که مشغول به کار هستند، اشاره میکنند. سازمانهای وقت و پول زیادی را صرف آموزش کارکنانشان، نه در حوضههای تخصصی، بلکه در مهارتهای عمومی و اساسی میکنند.
در دورههایی که میزان بیکاری زیاد است، کارفرمایان گزینههای بیشتری در میان جویندگان شغل دارند و به کسانی ارجحیت میدهند که از مهارتهای استخدامپذیری جامعتری برخوردار باشند.
نقشهای مختلف نیازمند مجموعههای متفاوتی از مهارت و تواناییها هستند. مهارتهایی که در زیر گفته خواهند شد، در همۀ بخشهای شغلی مطلوب هستند.
مهارتهای میانفردی هنگام جستجو برای کار حیاتی هستند، و شاید برای بسیاری از استخدامکنندگان، مهمترین فاکتور باشند.
مهارتهای میانفردی، مهارتهایی هستند که از آنها برای تعامل با دیگر افراد استفاده میکنیم. مهارتهای میانفردی خوب به شما اجازه میدهند تا به عنوان عضوی از یک تیم مشارکتی موثر داشته باشید، انتظارات مشتریها و ارباب رجوع را برآورده کنید، مذاکره کنید، تصمیم بگیرد، زمانتان را به شکلی موثر مدیریت کنید، مسئولیتپذیر باشید، و با دیگر کارکنان همکاری موثر داشته باشید. پختگی مهارتهای میانفردی به ما کمک میکند تا با همکاران و مشتریان همدل باشیم و بتوانیم با ایشان به مفاهمه برسیم و منجر به ایجاد محیط کاری بهتری میشود که اضطراب در آن کمتر است.
کارفرمایان به دنبال افرادی هستند که ارتباط شفاهی و کتبی خوبی برقرار میکنند.
اگر بدنبال استخدام یا ارتقا در شغل خود هستید، بایستی مهارتهای ارتباطی خوبی از خود نشان دهید. توانایی برقراری ارتباط کلامی و کتبی با طیف گستردهای از مردم، برقراری ارتباط چشمی مناسب، نوشتار صریح و چکیده، نمایش دایره لغات گسترده و تطبیق زبان با مخاطبان، همگی مهارتهای ضروریای هستند که کارفرمایان به دنبالشان میگردند. ارتباط کلامی و کتبی خوب یعنی پیامتان را به شکلی انتقال میدهید که احتمال بروز سوءتفاهم کمتر است.
مهارتهای گوش دادن فعال نیز، تنها به معنی شنیدن نیست، بلکه یعنی دریافت و درک اطلاعات. گوش دادن یک نیاز اساسی است که منجر به اشتباههای کمتر و درکی بهتر از خواستههای کارفرما و مشتری میشود. همراه با پیشرفت شغل، اهمیت مهارتهای ارتباطی افزایش مییابد، چرا که در کنار خلاقیت، گرایش به کار تیمی، و مهارتهای ارتباطی، امکان صحبت و نوشتن به شکلی شفاف و خلاصه، از ویژگیهای ضروری برای مدیران محسوب میشوند.
توانایی حل مسائل و تصمیمگیری، میتوانند داراییهایی بزرگی برای کارفرمای شما باشند، و از این رو مهارتهای مطلوبی هستند و توسعۀ آنها ضروری است.
تصمیمگیری و حل مسئله نیازمند جمعآوری اطلاعات قابل اتکا، ارزیابی اطلاعات برای طیف گوناگوی از راهحلها و انتخاب مناسبترین گزینه برمبنای معیارها و شرایط است. اگرچه، توانایی حل مسائل و اتخاذ تصمیمات مناسب، در هر شغلی حیاتی است، افراد دارای این مهارتها به خصوص در جایگاههای شغلی خدمات مشتری میتوانند راهگشا باشند.
توانایی برنامهریزی و سازماندهی موثر به این معنی است که احتمال اینکه شما یا تیم شما، همان بار اول کار را درست به انجام برساند، بیشتر است. این مهارتها از این رو که در وقت و پول صرفهجویی میکنند، برای کارفرمایان سودآورند. برنامهریزی و سازماندهی نیز نیازمند ثبت و ضبط اطلاعات (شاید در قالب گزارش) هستند که میتواند به آنها در پروژههای آتی ارجاع داد.
افراد دارای تفکر خلاق، نوآور و مبتکر هستند و احتمال اینکه راههایی تازه برای انجام کارها پیدا کنند بیشتر است. این خود باعث افزایش ارزش محیط کاری میشود و سیستمها و فرآیندها را کارآمدتر میکند. افرادی حائز تفکر خلاق میتوانند چشماندازهای جدیدی از کار و شرکت را آشکار کنند.
پیشرفت شخصی به داشتن نگرش مناسب نسبت به کار و سازمانی که برای کار میکنید، برمیگردد. کارفرمایان بدنبال افرادی هستند که تشنۀ پیشرفت و یادگیری باشند.
کسانی همواره به دنبال یادگیری هستند، همواره در سازمانها از ارزش بالایی برخوردارند. سازمانها برای عقب نماندن در رقابت، نیازمند یادگیری و توسعۀ راههای بهترب برای انجام کارها هستند. کارمندی که از یادگیری و تغییر با روی باز استقبال میکند از کسی که از یادگیری میترسد و نسبت به تغییر در سازمان مقاومت میکند، موفقتر است. اکثر شغلها مشمول تغییر میشوند، برخی بیش از بقیه، و کارفرمایان کسانی را میخواهند که تطبیقپذیر، منعطف و صبور باشند.
پیشرفت شخصی همچنین به اینکه افراد کارها و نگرششان به کار را تکامل میبخشند، برمیگردد. انگیزش شخصی و اعتماد به نفس، در کنار ظاهر شخصی و اینکه در چشم دیگران چگونهاید، از حوضههای اصلی پیشرفت شخصی هستند. مهارتهای مدیریت خود، یا «خود کنترلی»، مهارتهایی هستند که از آنها برای مدیریت احساسات شخصی و واکنش به چالشها و مشکلات در محل کار و زندگی شخصی استفاده میکنیم. پیشرفت شخصی شامل یادگیری اجتناب از احساسات بالقوه منفی نظیر عصبانیت و اضطرب شده و همزمان تکامل جسارت و مهارتهای مذاکرۀ موثر را در برمیگیرد.
ارایۀ اطلاعات به شکلی شفاف و موثر یک مهارت کلیدی در محل کار است و مهارتهای ارایه تقریباً در همۀ حوضههای شغلی مدرن، جزو بایدها محسوب میشوند.
از شما در هر سمتی انتظار میرود تا ایدهها و یافتههایتان را به همکاران یا سهامداران خارجی ارایه کنید. ارایۀ اطلاعات فقط شامل ارایههای رسمی نمیشود؛ ارایۀ اطلاعات میتواند به شکل یادداشت، گزارش، یافتههای تحقیق، طرحهای تجاری، برنامهریزی سناریو، ارزیابی ریسک، و اسناد رهبردی باشد. در مصاحبۀ شغلی ممکن است همان اول از شما بخواهند یک ارایه انجام دهید.
رهبری، توانایی تاثیرگذاری بر دیگران برای دستیابی به یک هدف است.
رهبرها یا اینکه اعتماد به نفس بالایی دارند یا اینطور به نظر میرسند. رهبرها رابطۀ خوبی با تیم دارند که به آنها اجازه میدهد تا در گروه کار کنند و بهترین نتایج را برای کافرمایشان بدست بیاورند. رهبرها با احترام به افکار، عقاید و نظرات دیگران، مهارتهای اجتماعی خود را نشان میدهند. و دیگران نیز برای ایشان احترام و اعتبار قائلند.
مهارتهای عددی شامل درک اطلاعات عددی، آمار و گرافها میشود و همچنین بخشی از تصمیمگیری و استدلال است.
مهارتهای عددی، فارغ از اینکه با اعداد سر و کار دارید، بسیار مهم هستند. داشتن توانایی کار با عداد و اعتماد به نفس داشتن در این زمینه، در طیف گستردهای از وضعیتهای شغلی میتوانند برایتان مزیت محسوب شوند: مثلاً دانستن میزان سوددهی یک شرکت، درک ارزش پول هنگام خرید یا سفارش، پیروی از بودجه یا حتی در حد محاسبۀ مرخصیهایتان. قابلیت درک و تحلیل دادهها در فرمتهای مختلف، در بسیاری از سازمانهای یک مهارت ضروری محسوب میشود.
امروزه، بسیاری از مردم برای یافتن شغل، نیازمند بعضی مهارتهای فناوری اطلاعات هستند. کسب مهارتهای اساسی فناوری اطلاعات و آشنایی با استفاده از کامپیوتر میتواند فرصتهای شغلی بیشتر را برای شما فراهم آورد.
شغلهای مدرن نیازمند آشنایی شما با برخی از برنامههای کامپیوتری هستند. سواد رایانهای یعنی بدانید که چه کارهایی از رایانه برمیآیند و چه کارهایی نه. حتی اگر میدانید که قرار نیست در شغلتان از کامپیوتر استفاده کنید، باز هم یادگیری برخی چیزهای اساسی در این حوضه، ضرری ندارد؛ مثلاً نحوۀ ارسال و دریافت ایمیل، استفاده موثر از اینترنت و استفاده از نرمافزارهای اداری نظیر ورد و اکسل.