فرارو-اضطراب، احساسی طبیعی است که تقریبا همگی ما آن را تجربه میکنیم و اندکی اضطراب واقعا لازم و ضروری است؛ مثلا داشتن اندکی اضطراب به خاطر آزمونی که پیشِ رو دارید، شما را وامیدارد تا با احساس مسئولیت بیشتری درس بخوانید، کمی نگرانی پیش از تصمیمهای حساس زندگیتان، مانند ازدواج و انتخاب شغل، شما را به هوشیاری و تمرکز بیشتری به هنگام تصمیمگیری مجهز میکند. اما هرچیزی که از حد طبیعیاش فراتر رود، زیانبار و خطرناک میشود. زندگی پرشتاب و ماشینی اینروزها، اضطراب را در شمار بسیاری از افراد از کنترل خارج کرده و آن را به شایعترین اختلال روانی در میان انسانهای امروز بدل کرده است.
به گزارش فرارو، اضطراب، بیماری سادهای نیست و خود را به صدها شکل گوناگون نشان میدهد. امروزه آزمونهای گوناگونی برای تشخیص اضطراب وجود دارند. این آزمونها با بررسی علائم و نشانهها به شما میگویند که آیا به اضطراب مبتلا هستید یا خیر و همچنین میتوانند نوع اضطرابتان را نیز مشخص کنند.اضطراب فقط نوعی دلشوره و نگرانی نیست و نشانههای جسمی و روانی گوناگونی دارد. افراد مبتلا به اضطراب معمولا علائم زیر را تجربه میکنند:
نشانههای جسمی دیگری، مانند عوارض پوستی (جوش و کهیر)، اضطراب پس از غذا و احساس خفگی نیز در برخی افراد دیده میشود.اضطراب، نوعی اختلال در سلامت روانی انسان است. افراد مبتلا به اضطراب اغلب با نگرانیهای غیرارادی، ترسهای غیرمنطقی، اختلال در تعاملات اجتماعی و… دستوپنجه نرم میکنند. اضطراب، بهراستی یک مشکل فراگیرِ جسمی و روانی است که همواره میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد.آنچه مهم است اینکه دریابید به چه نوع اضطرابی مبتلا هستید و اینکه چگونه بر شما تأثیر میگذارد. روانشناسان، همهساله در همایشهای علمی و پژوهشی گِرد هم میآیند تا دربارهی چگونگی طبقهبندی اختلالات اضطرابی بحث و تبادل نظر کنند. روانشناسان، بر پایهی تفسیرهای علمی اخیر، ۷ دسته اختلال اضطرابی را به شرح زیر طبقهبندی کردهاند:
اختلال اضطراب فراگیر (Generalized anxiety disorder) را میتوان یک نگرانی و اضطراب افراطی، در مسایل روزمره تعریف کرد. کسانی که به این اختلال دچارند، همواره در انتظار یک فاجعهاند! آنها نمیتوانند از نگرانی در مورد سلامتی، پول، کار یا تحصیل، دست بردارند. آنها معمولا نگرانیهای غیرواقعی یا نامتناسب با شرایط دارند. زندگی روزانه برایشان سرشار از ترس، نگرانی و دلهره است.
اختلال اضطراب فراگیر، تفکر فرد را تحت تاثیر میدهد، اما این تنش عصبی نشانههای جسمانی هم دارد. به طور کلی نشانههای این اختلال عبارتند از:
• نگرانی و تنش عصبی دایمی
• نگاه غیر واقعی به مشکلات
• نا آرامی و زود از کوره در رفتن
• کج خلقی
• گرفتگی عضلات
• سر درد
• تعرق زیاد
• عدم تمرکز
• تهوع
• تکرر ادرار و مدفوع
• خستگی
• بدخوابی
• لرزش دستها
• دچار هول و تشویش ناگهانی شدن
هم چنین افرادی که به این اختلال دچار هستند، معمولا از دیگر اختلالات اضطرابی (مانند فوبیا و پانیک)، افسردگی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر نیز رنج میبرند.
عامل اصلی این اختلال، هنوز مشخص نیست. اما عواملی که موجب پیشرفت آن میشوند شناسایی شدهاند.
• ژنتیک: برخی پژوهشها نشان دادهاند که وجود سابقه این اختلال در خانواده، شانس ابتلا و پیشرفت این بیماری را بالا میبرد.
• ساختار شیمیایی مغز: عملکرد معیوب نورونهای عصبی که به مراکز تفکر و احساسات در مغز مرتبط هستند، موجب اختلال اضطراب فراگیر میشود. این ارتباطات نورونی، توسط نوروترنسمیترها که اطلاعات را از نورونی به نورون دیگر میبرند، انجام میشود. اگر مسیر این ارتباطات معیوب باشد. موجب احساس نگرانی و اضطراب میشود.
• عوامل محیطی: شوک روحی، اتفاقات پر استرس، مرگ عزیزان، طلاق، تغییر شغل یا مدرسه، ممکن است باعث اختلال اضطراب فراگیر شود. هم چنین استمرار شرایط استرس زا باعث وخیمتر شدن علایم این بیماری میشود. اعتیاد یا ترک اعتیاد (مواد مخدر، الکل، کافیین و نیکوتین) نیز باعث افزایش اضطراب میشود.
درمان این اختلال معمولا به صورت ترکیبی از دارو درمانی و رفتار درمانی است.
• دارو درمانی: داروهای تجویزی برای اختلال اضطراب فراگیر، برای کسانی که زندگی روزمرهشان دچار اختلال شده است، بسیار مفید هستند. اما برای درمان کوتاه مدت استفاده میشوند. زیرا ممکن است اعتیاد آور، خواب آور یا مختل کننده حافظه و تمرکز باشند. این داروها از خانواده بنزودیازپاین هستند و به عنوان آرام بخش و خواب آور (از بین برنده احساسات شدید و اضطراب) استفاده میشوند.
• درمانهای رفتاری-شناختی: اغلب مبتلایان به این اختلال برای درمان اضطراب خود از روان درمانی شناختی و رفتاردرمانی بهره میبرند. در این درمان، افراد میآموزند که چگونه الگوهای فکری و رفتاری خود را تغییر دهند. آنها میآموزند که بطور واقع گرایانه با نگرانیهایشان روبهرو شوند و در دام افکار استرس زا نیفتند. هم چنین تکنیکهای آرامش بخشی و تنفس عمیق نیز در جهت کنترل بیشتر و آرامش جسم و روان، به بیماران آموزش داده میشود.
فوبیا اجتماعی نوعی اختلال اضطرابی است که باعث ترس نامعقول و بیش از اندازه از شرمساری یا تحقیر در مناسبات اجتماعی میشود. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، در برقراری ارتباط با دیگران، دوستیابی، سخنرانی و اجرا در مقابل جمع دچار مشکل هستند. آنها متوجه این مساله هستند که ترسشان بدون علت و منطق است، اما در مقابله با آن ناموفق هستند.این اختلال با خجالتی بودن کاملا متفاوت است، چرا که خجالت احساسی گذرا است، اما فوبیا اجتماعی ترسی پایدار است که زندگی فرد را مختل میکند.
فوبیای اجتماعی علائم مختلفی دارد که هم بصورت فیزیولوژیک و هم بصورت رفتار بروز میکند. تهوع، تعرق بیش از اندازه، لرزش یا تکان دادن دست و پا، مشکل تکلم، سرگیجه یا سبکی سر، تپش قلب و خشکی دهان از جمله علائم جسمانی آن است.علائم روانی میتوانند شامل نگرانی طولانی و شدید از موقعیتهای اجتماعی خاص و اجتناب از آنها و نگرانی عمیق از قضاوت دیگران در مورد خود باشد. این افراد معمولا خودمنتقد و کمالگرا هستند. آنها ممکن است برای احترازهای از برخی موقعیتها یا شرایط اجتماعی در مشاغلی کار کنند که به توانایی بسیار کمتری از قابلیتهای آنها نیاز دارد و در برخی موارد ممکن است افکار خودکشی داشته باشند.فوبیای اجتماعی یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی است و درصد قابل توجهی از افراد در جوامع مختلف دچار آن هستند، اما عدم آگاهی از اینکه این اختلال نیازمند شناسایی و درمان است، مانع مراجعه آنها به پزشک و روانشناس میشود.
دلایل ابتلا به فوبیای اجتماعی چندان مشخص نیست، اما سه عامل اصلی برای آن برشمرده شده است»:
وراثت: فوبیا اجتماعی همانند سایر اختلالات اضطرابی میتواند ریشه وراثتی داشته باشد. هرچند مشخص نیست این اختلال چقدر به واسطه وراثت و چقدر تحت تاثیر محیط است.
فعالیت مغز: همانند تمامی اختلالات روانشناختی، فعل و انفعالات مغز نقش مهمی در بروز فوبیا اجتماعی بازی میکند. به عنوان مثال پرکاری در ناحیه آمیگدال (بخشی از سیستم لیمبیک که در یادگیری، حافظه احساسات نقش مهمی دارد)، فرد را بیشتر مستعد اختلالات اضطرابی مانند فوبیا اجتماعی میکند.
محیط: عوامل محیطی در ایجاد این اختلال نقش دارند، تجربیات نامناسب زمان کودکی، معلولیت جسمانی و همچنین قرار گرفتن در کنار افرادی که دچار این اختلال هستند در ایجاد و پیشروی آن نقش دارند.در کودکان این اضطراب باید هنگام حضور همسالان نیز دیده شود و محدود به تعاملات با بزرگسالان نیست و میتواند به صورتهای ذیل بروز کند:
- گریه
- قشقرق
- میخکوب شدن
- چسبیدن به دیگران
- کناره گیری یا عدم صحبت کردن در موقعیتهای اجتماعی
اول از همه مهم است که بدانید اگر مبتلا به این اختلال هستید به این معنی نیست که غیرطبیعی هستید و این اختلال درمان دارد. اما عدم پیگیری برای درمان ممکن است منجر به: افسردگی، مشکلات مواد مخدر یا الکل، مشکلات مدرسه یا کار و کیفیت پایین زندگی شود. دو روش درمانی موثر برای فوبیای اجتماعی وجود دارد: تجویز دارو و درمان رفتاری و یا ترکیبی از هردو.
دارو درمانی
تجویز دارو یک درمان آسان و موثر برای این اختلال است؛ و با کاهش نشانههای خجالت زدگی و شرم به فرد کمک میکند. در برخی موارد، دارو درمانی باعث کاهش چشم گیر و یا حذف علائم فوبیای اجتماعی شوند. البته بعضی افراد به بعضی داروها واکنش خوبی نشان نمیدهند. هیچ راهی وجود ندارد که متوجه شویم چه دارویی برای فرد موثر است و گاهی فرد مجبور است داروهای گوناگون را امتحان کند تا متوجه شود که کدام برای او موثر واقع میشود.
درمان رفتاری
درمان رفتاری با یک درمانگر مجرب میتواند در تشخیص و تغییر افکار ترسناکی که موجب اضطراب شما در شرایط اجتماعی میشود، کمک کند. مواجهه درمانی نوعی از رفتار درمانی است که اغلب در درمان اختلال فوبیای اجتماعی استفاده میشود. در این روش، شما را به تدریج در موقعیتهای اجتماعی که برایتان اضطراب آور است قرار میدهند، تا کم کم احساس راحتی کنید.در طول این فرایند، مغز شما در حال یادگیری این موضوع است که وضعیت اجتماعی که از آن میترسید، چندان هم بد نیست.درمانگرانی که با این روش کار میکنند، ابتدا با موقعیتهایی که کمترین اضطراب را در شما به وجود میآورند شروع میکنند. همین که در آن موقعیت کاملا احساس راحتی کردید به سراغ موقعیت سختتر و اضطراب آورتر میروند؛ و همینطور پیش میروند تا بزرگترین ترس تان هم از بین برود.
ویژگی اصلی این اختلال که معمولا از سنین پیش از دبستان شروع میشود، ترس و نگرانی مفرط به هنگام جدایی یا انتظار جدایی، از منزل و افراد دل بسته است. این ترس شدیدتر از سطح رشدی فرد میباشد.حداقل سه علامت از موارد ذیل در این اختلال مشاهده میشود:
- تجربه ناراحتی مفرط و مکرر به هنگام جدایی یا انتظار جدایی از منزل و افراد دل بسته
- نگرانی زیاد نسبت به سلامت و مرگ افرادی که به آنها دل بستهاند به ویژه در مواردی که از هم دور هستند و باید دایم با آنها در ارتباط باشند
- نگرانی فوق العاده نسبت به وقوع اتفاقات ناخواستهای در مورد خود، مانند گم یا ربوده شدن و تصادف کردن که مانع دیدار مجدد افرادی دل بسته میشود.
- اکراه نسبت به تنها بیرون رفتن به دلیل به دلیل ترس از جدایی
- ترس و اضطراب بارز از تنها بودن یا باقیماندن در منزل، یک اتاق خانه یا سایر مکانها بدون حضور افراد دل بسته
- اکراه یا امتناع مداوم از خوابیدن به تنهایی و دور از والدین یا خارج از خانه
- مشکل هنگام خواب به صورت اصرار بر بودن کسی زمان خواب رفتن
- احساس ناراحتی در زمان خواب موقع مسافرتهای انفرادی
- علایم جسمی مانند سردرد یا تپش قلب هنگام جدا شدن از افرادی که به آنها دل بستگی شدید دارند
علایم ذکر شده بایستی در کودکان و نوجوانان زیر هجده سال حداقل چهار هفته و در بزرگسالان مشخصا شش ماه تداوم داشته یاشد. این اختلال موجب ناراحتی قابل ملاحظه یا افت کارکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی یا سایر جنبههای مهم کارکردی فرد میشود.
ویژگی اصلی این اختلال که معمولا قبل از پنج سالگی شروع میشود، ناتوانی مستمر برای تکلم در برخی موقعیتهای اجتماعی که در آنها انتظار تکلم میرود است.کودکان مبتلا به این اختلال که حداقل یک ماه تداوم دارد، در تعاملات اجتماعی با دیگران (بزرگسال یا کودک) آغازگر مکالمه نیستند و متقابلا وقتی دیگران با آنها صحبت میکنند، پاسخ نمیدهند. این افراد در خانه و در حضور اعضای نزدیک خانواده به راحتی حرف میزنند، ولی اغلب در حضور بستگان درجه دو یا دوستان از صحبت کردن خوداری میکنند.
این اختلال در اکثر موارد با اضطراب شدید اجتماعی همراه است و با پیشرفت تحصیلی، شغلی و یا تعاملات اجتماعی فرد تداخل دارد. عدم تکلم، ارتباطی به فقدان معلومات یا راحت نبودن با زبانی که در مدرسه صحبت میشود ندارد. افراد مبتلا معمولا برای برقراری ارتباط اغلب از روشهای غیر کلامی و غیر زیانی مانند اشاره کردن، نوشتن، صدا در آوردن و. استفاده میکنند و گاهی برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی که نیاز به صحبت کردن ندارد از خود اشتیاق نشان میدهند.
ویژگی اصلی این اختلال که معمولا قبل از ۱۰ سالگی شروع میشود، ترس یا اضطراب، که به شرط حضور یک شیء یا موقعیت خاص به وجود میآید است.از انواع این اختلال میتوان به هراس از پرواز، بلندی، حیوانات، تزریق، دیدن خون و .. اشاره کرد.
در کودکان ترس یا اضطراب ممکن است به صورت گریه، قشقرق، میخکوب شدن یا چسبیدن به دیگران بروز کند. ترس، اضطراب و اجتناب موجود که معمولا برای شش ماه دوام دارد، همیشه رخ میدهد و بیشتر از چیزی است که خطر واقعی موقعیت یا شیء ترسناک خاص میتواند به بار آورد، فرد فعالانه از رو به رو شدن با آن خودداری کرده، یا ترس و اضطراب زیادی را تحمل میکند.این اختلال ممکن است حتی به دنبال احتمال رویارویی با شیء یا موقعیت خاص ترسناک نیز بروز میکند و گاهی آن قدر شدت ترس یا اضطراب زیاد است که شبیه حملات کامل یا محدود پانیک میشود.این اختلال موجب ناراحتی قابل توجه یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبههای مهم کار کردی فرد میشود.