هم میهن نوشت: «ایران واردکننده بنزین شد.» این خبری است که در چند روز گذشته در رسانههای خارجی منتشر شد. چند روز پیش رویترز گزارشی از صادرات سوخت از روسیه به ایران منتشر کرد. این رسانه نوشت: «دو منبع آگاه به رویترز گفتند: روسیه در ماههای بهمن و اسفند ۱۴۰۱ حدود ۳۰ هزار تن بنزین و گازوئیل به ایران ارسال کرده است.»
انتشار این گزارش درحالیست که در چند ماه گذشته بحث ناترازی تولید و مصرف و از سویی بحث صادرات بنزین مطرح است. آمار دقیقی در رابطه با میزان تولید بنزین در کشور وجود ندارد، اما برخی از کارشناسان عقیده دارند که میزان تولید حدود ۱۰۷ میلیون لیتر در روز است. در مقابل مصرف سوخت روزانه کشور گاهی به بالای ۱۱۰ میلیون لیتر در روز میرسد. گزارشهای مردمی زیادی هم در نیمه دوم سال گذشته از کمبود سوخت و تعطیلی جایگاههای سوخت در برخی استانها وجود داشت. حالا به نظر میرسد که ناترازی سوخت چارهای جز واردات برای دولت باقی نگذاشته است.
براساس آمارهای رویترز ۳۰ هزار تن بنزین معادل ۴۰ میلیون و ۷۰۵ هزار لیتر بنزین است. قیمت هر لیتر بنزین براساس فوب خلیجفارس حدود ۵۵ سنت است. با این حساب ایران حدود ۲۲ میلیون و ۳۸۷ هزار دلار خرج واردات بنزین کرده است؛ بنزینی که با قیمت هر لیتر ۵۵ سنت (۲۸ هزار تومان) وارد کشور میشود، به قیمت لیتری ۳ هزار تومان به مصرفکنندگان داخلی فروخته میشود.
مسئولان بخش انرژی در سالهای گذشته همواره بر خودکفایی بنزین تاکید داشته و بهرغم هشدار برخی کارشناسان این راه را پیمودند و معتقد بودند با ظرفیتسازی در پالایشگاهها میتوان خودکفا بود. حالا پس از سالها تاکید بر خودکفایی، برای پاسخگویی به نیازها واردکننده شدهایم.
چندماه پیش کارشناسان حوزه انرژی بحث کمبود سوخت در کشور را مطرح کردند. روزنامه هممیهن هم در شماره ۱۱۶ خود نوشت: «این روزها ماجرای بنزین در کشور به یک معما تبدیل شده است. نه میزان تولیدش مشخص است و نه میزان مصرفش. گاهی فقط یک مدیر یا مسئول در پاسخ به گزارش رسانهها رقمی از تولید و مصرف ارائه میکند. نه کسی این آمارها را تایید و نه کسی تکذیب میکند. راجع به کیفیت بنزین تولیدی هم که بهتر است صحبت نکنیم، چون این روزها کیفیت اهمیت ندارد. حالا نکته مهم این است که واردکننده بنزین میشویم یا بر خودکفایی میبالیم؟»، اما آمارهای گمرک نشان میدهد که در ۷ ماه ابتدایی سال گذشته، دقیقا همان زمان که احتمال ناترازی بنزین در شب عید مطرح بود، ایران حدود ۵۰۹ میلیون لیتر بنزین به کشورهایی مانند امارات، افغانستان و عراق صادر کرده است. ماجرا آنجا عجیب میشود که ارزآوری این صادرات فقط ۱۳۷ میلیون دلار بود. یعنی بنزینهای صادرشده به قیمت لیتری ۲۶ سنت فروخته شده بود. این درحالیست که قیمت بنزین صادراتی حدود ۵۵ سنت بود. به بیان ساده دولت سیزدهم برای رفع نیاز خود ۳۰ هزار تن بنزین با قیمت هر لیتر ۲۸ هزار تومان وارد کرده، اما از سوی دیگر ۵۰۹ میلیون لیتر با قیمت هر لیتر ۱۳ هزار ۲۶۰ تومان صادر کرده است.
صادرات بنزین در سال ۱۴۰۱ حدود ۳ هزار میلیارد تومان یارانه برای خریداران در نظر گرفته بود. براساس آمارهای گمرک در سال ۱۴۰۰ هم حدود ۲ میلیارد و ۶۰۹ میلیون لیتر بنزین صادر شده است. ارزآوری این صادرات ۷۳۱ میلیون دلار بود. براساس میزان ارزآوری و بنزین صادرشده، قیمت هر لیتر بنزین صادراتی ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۸ سنت محاسبه میشود. در مجموع از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا هفت ماه ابتدایی ۱۴۰۱ ایران بیش از ۱۹ هزار میلیارد تومان ارزانفروشی به خارجیها کرده است و همه این ارزانفروشی درحالیست که کشور کمبود بنزین دارد و واردات بنزین از روسیه آغاز شده است.
این در شرایطی است که در کنار صادرات ارزان بنزین، قاچاق گسترده سوخت یارانهای نیز همچنان بهعنوان معضلی بزرگ وجود دارد. مدتی پیش مجتبی قهرمانی، رئیس کل دادگستری هرمزگان گفته بود: «حجم قاچاق سوخت فقط در استان هرمزگان روزانه حدود ۲ تا ۵ میلیون لیتر است که حدود ۵۰ میلیارد تومان برآورد میشود.» هرچند دولت طرحهای متعددی از جمله صدور کارت صادرات سوخت برای مرزنشینان و طرح رزاق را اجرا کرد، اما این اقدامات هم نتوانست جلوی خروج میلیونها لیتر سوخت یارانهای به کشورهای همسایه را بگیرد.
از قاچاق و صادرات بنزین که بگذریم به میزان مصرف خودروهای داخلی میرسیم. رویهمرفته حدود ۱۱ میلیون خودرو و موتورسیکلت فرسوده در کشور تردد میکنند و ۵/۲ برابر یک خودروی استاندارد سوخت مصرف میکنند. براساس گفته محمدحسین گودرزی، رئیس کارگروه صنعت اسقاط اتحادیه صنایع بازیافت، اسقاط هر خودروی فرسوده باعث میشود سالانه ۲۰۰۰ لیتر در مصرف سوخت صرفهجویی شود. ارزش صادراتی این مقدار سوخت حدود ۱۸۰۰ دلار است و اگر سالانه ۳۰۰ هزار خودرو اسقاط شود، حدود ۵۴۰ میلیون دلار حاصل از صرفهجویی سوخت ایجاد میشود.
براساس گفته فاطمهمقیمی، عضو هیئترئیسه اتاق بازرگانی بیش از ۸۰ درصد ناوگان حملونقل عمومی هم فرسوده هستند و سوخت زیادی مصرف میکنند. علاوه بر خودروهای فرسوده، خودروهای غیرفرسوده هم از استاندارد مطلوبی برخوردار نیستند. خودروهای ایرانی مصرف بالایی دارند بهگونهای که کارشناسان عقیده دارند تغییر الگوی مصرف سوخت خودروهای ایرانی میتواند ۳۰ تا ۴۰ درصد از مصرف بنزین کشور را کاهش دهد. این یعنی تغییر الگوی مصرف خودروهای ایرانی روزانه ۳۳ میلیون لیتر بنزین صرفهجویی میکند. ارزش صادراتی این میزان سوخت روزانه ۱۸ میلیون دلار است.
ماجرای بهینهسازی مصرف سوخت از دهه ۸۰ مطرح شد و اولین راهکار، پناه بردن به سوختهای جایگزین از جمله سیانجی بود. فرهنگسازی و تولید خودروهای کممصرف راهکارهای دیگر دولت برای کاهش مصرف سوخت بود، اما این راهکارها دنبال نشد. برخی از کارشناسان دلیل عدم اجرای این طرحها را کمبود بودجه دولت میدانند. در نهایت مصرف سوخت متناسب با میزان خودروهای تولیدشده و افزایش جمعیت، بالا رفت و در دوره اوج خود به ۱۱۵ میلیون لیتر در روز رسید.
در شرایط فعلی دنبال کردن سیاست بهینهسازی مصرف هم چندان جوابگو نیست. اصلاح الگوی مصرف راهکاری زمانبر است. همین موضوع نگرانیها در رابطه با افزایش قیمت بنزین را زیاد کرده است. تحلیل محتوای پستها و توئیتهای منتشرشده در اینستاگرام و توئیتر از افزایش حساسیتها بر قیمت بنزین حکایت دارد. کاربران عقیده دارند که افزایش مصرف بنزین نسبت به تولید آن و واردات سوخت نشانه افزایش قیمت بنزین در آینده است. در شرایط تحریمی دولت ارز زیادی ندارد، ولی به دلیل کمبود بنزین حدود ۳۰ هزار تن بنزین وارد کرده است. در شرایطی که خزانه ارزی دولت کم است، نمیتواند بنزین را با قیمت ۵۵ سنت وارد کند و به سه هزار تومان بفروشد.
ماجرا آنجا غمانگیز میشود که پالایشگاهها ظرفیت تولید بنزین بیشتر را ندارند. براساس گفته کارشناسان، در شرایط فعلی اکثر پالایشگاهها با حداکثر ظرفیت خود کار میکنند و اگر بخواهند ظرفیت خود را افزایش دهند به سرمایهگذاری نیاز دارند. پالایشگاهها برای افزایش ظرفیت تولید روزانه ۵ میلیون لیتر بنزین بیشتر به حدود ۴ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارند. در شرایط فعلی دولت این حجم از سرمایه برای افزایش ظرفیت تولید را ندارد، بنابراین سادهترین راهکار یعنی همان واردات را پذیرفته است. حالا دولت باید هر ماه محمولههای بنزین و گازوئیل روسی را از طریق راهآهن شمال و دریای جنوب تحویل بگیرد و پول بنزین را به صورت ارز پرداخت کند. این یعنی مرگ تدریجی رویای خودکفایی تولید بنزین.
میانگین مصرف روزانه بنزین در ایران به ۱۱۰ میلیون لیتر رسیده است و این موضوع میتواند تبعات زیادی برای محیط زیست داشته باشد. محمد درویش، فعال محیط زیست در گفتگو با هممیهن گفت: «تعداد کشتهشدگان آلودگی هوا در تهران حدود ۵ هزار نفر است، اما احتمالا به ۱۰ هزار نفر میرسد و احتمالا این مقدار در کل کشور نیز به بالای ۶۴ هزار نفر میرسد. هزینه درمان بیماریها ناشی از آلودگی هوا به حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید. در آینده اگر اتفاق مثبتی نیفتد ما همچنان در دنیا رکورددار ترافیک باقی خواهیم ماند.»
او اضافه کرد: «ما الان جزو هفت کشور اول تولید گازهای گلخانهای در دنیا هستیم. با اینکه درصد کمی از جمعیت جهان را داریم! طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس سالانه حدود ۵/۸ میلیارد دلار میزان خسارت آلودگی هواست. میزان مرگومیر مستقیم از آلودگی هوا به ۴۵ هزار نفر در سال میرسد. ۸ درصد مردهزایی داریم که یکی از بالاترین رقمها در جهان است. خسارتهای ناشی از آلودگی هوا قابلیت ارزشگذاری ندارند.»
درویش توضیح داد: «کشور ما جمعیتی تقریبا برابر با ترکیه دارد، اما هشت برابر ترکیه بنزین مصرف میکند. دلیلش این است که مردم علاقهای به استفاده از وسایل حملونقل عمومی به جای خودروی شخصیشان ندارند. ما متاسفانه برای حمل و نقل عمومی کار و تلاش نکردهایم که حملونقل را از خودروی شخصی به حملونقل عمومی منتقل کنیم تا مردم مجبور نباشند برای کوتاهترین و پیشپاافتادهترین انتقالات، به خودروهای شخصی پناه ببرند. چون در زمینه حمل و نقل عمومی، با کمبود شدید منابع مواجه هستیم. اگر اولویت کشور به سمت تغییر حمل و نقل شهری و گسترش ناوگان ریلی و خودروهای برقی برود، هرگز نباید مصرف سوخت به این حد برسد. میبینیم که در کشور همسایه ما ترکیه با اینکه جمیعتی برابر ما دارد و کشور مدرنتری است، اما مصرف سوختش یکهشتم ایران است و این نشان میدهد ما با کمبود خِرد در مدیریت شهری مواجه هستیم.»
این کارشناس محیط زیست متذکر شد: «سوال اصلی این است که چرا مردم باید از خودروی شخصی استفاده کنند. ما باید کاری کنیم که مردم احساس کنند برای سفر ارزانتر و باکیفیتتر و سریعتر بهتر است از خودروی شخصی استفاده نکنند. زمانی این کار صورت میگیرد که ما انتخاب درست داشته باشیم. ما باید وسایلی، چون دوچرخه، مسیرهای پیادهروی، مترو، اتوبوسهای برقی در همه خطوط داشته باشیم. دولت باید روی حمل و نقل عمومی سرمایهگذاری کند، اما مدام روی کارخانههای فشل خودروسازی کار میکند و وامهای سنگین به این کارخانهها میدهد تا مردم بتوانند خودرو بخرند. ایران تنها کشور جهان است که در ۱۰ سال اخیر ناوگان حمل و نقل شهریاش بهجای اینکه بهتر شود بدتر شده است. میزان سرمایهگذاری برای ناوگان حمل و نقل شهری کاهش پیدا کرده و این چیز عجیبی است. در عین حال مسئولان میگویند ما این تعداد خودرو در سال تولید میکنیم. اما خودروها فشل هستند و مصرف سوخت بالایی دارد و همچنین بیکیفیت است. متاسفانه سود زیادی در مافیای خودروسازی و رانتی که وجود دارد اجازه نمیدهد اتفاق مثبتی بیفتد»
درویش عنوان کرد: «بالاتر از مرگ که چیزی نیست. کشور ما بالاترین خسارت مستقیم را ناشی از مرگ و میر آلودگی هوا دارد و عادت کردن مردم به استفاده از خودروی شخصی، باعث تشدید شدن آلودگی و کمتحرکی شده است. سالانه ۹۰ هزار میلیارد تومان برای درمان دیابت و فشار خون هزینه میکنیم و خود این کمتحرکی، یعنی تشدید افسردگی و معضلات فکری دیگر که هزینههای زیادی متقبل میشود. هنوز ناوگان شهری ما دنبال افزایش ناوگان و پارکینگهای طبقاتی هستند و مسیر را به شدت اشتباه میروند. من هیچ امیدی به آینده با این مسائل ندارم. تعداد کشتهشدگان آلودگی هوا در تهران حدود ۵ هزار نفر است، اما احتمالا به ۱۰ هزار نفر میرسد و احتمالا این مقدار نیز در کل کشور به بالای ۶۴ هزار نفر میرسد. هزینه درمان بیماریها ناشی از آلودگی هوا به حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید. در آینده اگر اتفاق مثبتی نیفتد وقت شهروندان آنچنان تلف خواهد شد که ما همچنان در دنیا رکورددار ترافیک باقی خواهیم ماند.»
نصرتالله سیفی مدیرعامل سابق شرکت بهینهسازی سوخت: ظرفیت تولید بیشتر وجود ندارد
مصرف سوخت از تولید کشور بیشتر شده و همین موضوع واردات بنزین را به ارمغان آورده است. گره بنزین آنجا کور میشود که پالایشگاهها ظرفیت تولید بنزین بیشتری را ندارند. نصرتالله سیفی، مدیرعامل سابق شرکت بهینهسازی سوخت در گفتگو با هممیهن گفت: «ظرفیت پالایشگاهها از این بالاتر نمیرود. بعضی از پالایشگاهها هنوز ظرفیت تولید بنزین بیشتر دارند، اما به سرمایهگذاری نیاز دارند. بسیاری از پالایشگاهها اگر بخواهند بنزین بیشتری تولید کنند باید ظرفیت جدید ایجاد کنند و این ایجاد ظرفیت، حدود ۴ میلیارد دلار هزینه دارد.»
چرا طرح بهینهسازی مصرف سوخت در ایران جوابگو نبود؟
از دهه ۸۰ بحث بهینهسازی ناوگان حملونقل سنگین و سبک در دستور کار قرار گرفت. اوایل دهه ۸۰ کشور به کمبود بنزین پی برد و در مرحله اول حرکت به سمت سوختهای جایگزین در دستور کار قرار گرفت. اوایل این دهه استفاده از سیاناجی شروع شد. این اقدام باعث شد روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین در کشور صرفهجویی شود. در مقطعی برنامههای خوبی برای کنترل مصرف بنزین انجام شد. سیانجی وارد چرخه حملونقل شد. توسعه و تولید خودروهای کممصرف بررسی شد. کارتی شدن سوخت باعث کاهش مصرف شد. برنامههای آموزشی و فرهنگسازی در راستای کاهش مصرف بنزین ساخته شد، اما متاسفانه این برنامهها ادامه پیدا نکرد.
من فکر میکنم اولویت دولتها مسئله کاهش مصرف بنزین نیست. قوانین مربوط به صرفهجویی بنزین در دولتهای مختلف اجرا نشد و هر دولتی به شیوه خود در این صنعت عمل کرد. در دهه ۸۰ ما در مقالات علمی چندین بار در رابطه با ناترازی بنزین هشدار داده بودیم. آن زمان پیشبینی کارشناسان این بود که ایران بین سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۵ با ناترازی مصرف و تولید بنزین مواجه میشود. در آن سالها کارشناسان با استناد به بخش حمل و نقل و خودروسازی سند راهبردی و برنامههای وزارت نفت برای تولید بنزین، به احتمال وجود ناترازی در سالهای آینده پی بردیم، اما متاسفانه توجهی به هشدارها نشد.
بسیاری عقیده دارند که مصرف بالای بنزین به دلیل تعداد بالای خودروها است. مصرف بالای بنزین به چه دلیل است؟
این موضوع درست نیست. ایران کشوری با تعداد خودروی بالا نیست. مردم ایران به ازای هر ۴ نفر یک خودرو دارند، اما در آمریکا این عدد به ازای هر نفر ۲/۱ است. تعداد خودرو در ایران زیاد نیست بلکه کیفیت خودروهای ایران مطرح است. دلایل افزایش مصرف سوخت در ایران بیشتر به کیفیت خودروها مربوط است. مسائلی مانند کیفیت جاده، کیفیت تعمیر و نگهداری، عدم استفاده از سوخت جایگزین و کمبود ناوگان حمل و نقل عمومی از دیگر عوامل افزایش مصرف بنزین است. در کشور ما مردم برای بسیاری از کارهای اداری نیاز به حضور فیزیکی دارند و این موضوع باعث شده تا حجم رانندگی افزایش پیدا کند. اگر مردم میتوانستند کارهای اداری خود را از محل کار یا منزل انجام دهند حجم رانندگی مخصوصا در نقاط پرتردد کاهش پیدا میکرد و میزان قابل توجهی بنزین صرفهجویی میشد. از طرفی قیمت بنزین در ایران بسیار ناچیز است. قیمت بنزین در کشورهای توسعهیافته اندک نیست و همین موضوع باعث میشود زیان ایجاد نشود.
خودروهای ایرانی به دلیل کیفیت پایین، بنزین زیادی مصرف میکنند. راهحل این مشکل چیست؟
پول در جامعه وجود دارد و باید سازماندهی شود. دولتها میتوانند با ایجاد مکانیزمهایی مردم را به سمت خودروهای کممصرف ترغیب کنند. مثلا دولتها میتوانند مالیات خودروهای کممصرف را کاهش دهند یا عوارض واردات خودروهای کممصرف را کاهش دهند. دولت باید خود را از این موضوع جدا کند. دولت نباید خودش در بازار دخالت کند، بلکه با ایجاد مکانیزمهایی میتوان مردم را به انجام کار درست تشویق کرد.
رسانههای خارجی از واردات بنزین خبر میدهند. در شرایط فعلی واردات بنزین بهصرفه است؟
واردات بنزین بهصرفه نیست. کشوری که توانایی پالایش روزانه ۲/۲ میلیون بشکه نفت دارد، چرا باید بنزین وارد کند؟ اگر با همان هزینه واردات بنزین خودرو کممصرف وارد کنیم، بهصرفهتر است. دولت یک کاسب متضرر است. چندین بار میتواند واردات بنزین انجام دهد، اما اگر این موضوع ادامه پیدا کند دولت ورشکست میشود.
آیا میتوان ظرفیت تولید پالایشگاهها را افزایش داد و از واردات بنزین جلوگیری کرد؟
ظرفیت تولید پالایشگاهها به سقف چسبیده است. ظرفیت پالایشگاهها از این بالاتر نمیرود. بعضی از پالایشگاهها هنوز ظرفیت تولید بنزین بیشتر را دارند، اما به سرمایهگذاری نیاز دارند. بسیاری از پالایشگاهها اگر بخواهند بنزین بیشتری تولید کنند باید ظرفیت جدید ایجاد کنند و این ایجاد ظرفیت، حدود ۴ میلیارد دلار هزینه دارد. در شرایط فعلی سرمایهگذاری روی افزایش تولید امکانپذیر نیست. اگر این سرمایه را داشتیم تا حالا تولید را افزایش میدادیم. اما چرا این کار را نکردیم؟ چون در شرایط فعلی چهار میلیارد دلار برای وزارت نفت که هزینههای خودش را هم به زور درمیآورد عدد زیادی است.
بسیاری عقیده دارند که راهکار کاهش مصرف سوخت، بهینهسازی مصرف است. این روش چقدر از مصرف سوخت کشور را کاهش میدهد؟
اگر بخواهیم درست نگاه کنیم، باید سمت عرضه را رها کنیم و مصرف را کنترل کنیم. کنترل مصرف کار بسیار سختی است، اما تنها راه پایدار است. برای تغییر الگوی مصرف باید کارهای زیادی از فرهنگسازی تا بهبود کیفیت خودرو انجام شود. اگر الگوی مصرف به استفاده بیشتر از خودروی عمومی و استفاده از خودروهای شخصی بهینه تغییر پیدا کند، میتوانیم ۳۰ تا ۴۰ درصد مصرف بنزین را کاهش دهیم. یک خودروی ژاپنی ۲۰۰۰ سیسی حدود ۷ لیتر بنزین میسوزاند، اما همین خودرو در ایران به دلیل مشکل کیفیت جاده و سوخت حدود ۱۱ لیتر بنزین میسوزاند. البته تغییر الگوی مصرف در کوتاهمدت امکانپذیر نیست و باید طی سالیان متوالی دنبال شود. ما باید توان خود را در نوسازی ناوگان، متنوعسازی روشهای حملونقل و کاهش نیاز به رانندگی مردم متمرکز کنیم. به جای تولید بیشتر باید الگوی مصرف را کنترل کنیم.