بعد از اینکه «مهار تورم و رشد تولید» بهعنوان شعار سال ۱۴۰۲ از سمت مقام رهبری اعلام شد، رئیسجمهوری، از تیم اقتصادی دولت خواست که برنامه خود را برای مهار تورم ارائه کنند. این درخواست ابراهیم رئیسی درحالیست که کاهش تورم یکی از شعارهای اصلی او در انتخابات سال ۹۸ بود و بعد از گذشت نیمی از دوره ریاستجمهوری او، دولت هنوز برنامهای برای مهار تورم ندارد.
به گزارش هم میهن، اگرچه شعار دولت رئیسی از همان ابتدا مهار تورم بود، اما بازخوانی سیاستهای اقتصادی نشان میدهد که اقدامات دولت چندان با مهار تورم همخوانی ندارد. تورم در کشور ما ریشههای زیادی دارد و کارشناسان عقیده دارند که برای مهار تورم باید سیاستهای اقتصادی را زیر وزبر کرد و طرحی نو در انداخت.
متوسط رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۵ درصد بود و این آمار نشان میدهد که احتمالا تورم در سال ۱۴۰۲ مانند سال گذشته بالای ۴۰ درصد خواهد بود. علاوه براین کسری بودجه بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت در سال گذشته و عدم تحقق درآمدهای پیشبینیشده دولت، احتمال چاپ پول و افزایش نقدینگی را بیشتر میکند.
دولت در ایران بهشدت بزرگ شده است بهطوری که در چندسال گذشته هزینههای دولت به مراتب بیشتر از درآمدهایش بوده است. همین موضوع باعث شده تا کسری بودجه دولت روزبهروز افزایش پیدا کند و از آنجا که درآمدهای نفتی دولت به دلیل تحریمها محقق نمیشود، نمیتوان انتظار کاهش کسری بودجه را داشت. به عقیده کارشناسان در دسترسترین راه برای کنترل تورم، کاهش هزینههای دولتی است که خودش عامل اصلی ایجاد تورم است.
دولت خود تورمساز است و برای کنترل تورم باید از تغییرات بنیادی درون خود شروع کند. نهادها و موسسات زیادی در بودجه دولت سهم دارند و همین امر هزینه زیادی را به بودجه تحمیل میکند. اگر بخواهیم کسری بودجه و بهتبع آن تورم را کاهش دهیم، ابتدا هزینههای دولت باید کاهش پیدا کند. سالیان سال است که اصلاح ساختار بودجهریزی در کشور مطرح است و قرار بود که بودجهریزی عملیاتی از سال ۸۰ در کشور آغاز شود، اما هنوز این مهم محقق نشده است.
همیشه در ابتدای سال مقام رهبری شعار سال را متناسب با شرایط جامعه انتخاب میکنند و دولتمردان هم بلافاصله وعدههای زیادی در رابطه با تحقق شعار سال میدهند، اما در بسیاری موارد، سال بدون دستاورد قابل ارائهای به پایان میرسد. برخی عدم تحقق قابلتوجه شعار سال را عدم انسجام و بیتخصصی بدنه دولت عنوان میکنند.
برخی منابع آگاه پیشبینی میکنند برای آنکه این اتفاق تکرار نشود، بهزودی شاهد تغییراتی در بدنه دولت و بانک مرکزی برای کنترل تورم خواهیم بود. البته تغییر مدیران چندان در کاهش تورم کارساز نیست و اقتصاد ایران دچار ابرچرخههای تورمی شده است. دولت برای کنترل تورم مجبور است دست به اصلاحات بزرگ بزند.
اگر دولت بخواهد تورم را کنترل کند، باید قانون پولی و بانکی را اصلاح کند. ساختار بودجه باید اصلاح شود و هزینههای دولت کاهش پیدا کند. بانک مرکزی باید استقلال داشته باشد، چون فقط اینگونه میتوان جلوی چاپ پول بیرویه و تولید نقدینگی دولت را گرفت. کسری حسابهای سرمایهای و شکاف تولید هم باید از بین برود. تحقق این اهداف اصلا کار سادهای نیست.
اگرچه دولتمردان نیز شعار مهار تورم میدهند، اما اقدامات و سیاستهای دولت با مهار تورم همخوانی ندارد. چند روز پیش قیمت ارز پایه کالاهای اساسی به دستور رئیسجمهور به ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان بازگشت. بانک مرکزی هم گزارش داد که شرایط فروش ارز را تغییر میدهد و متقاضیان برای دریافت ارز باید حساب ارزی باز کنند. به نظر میرسد دولت و بانک مرکزی سختگیریهای زیادی در رابطه با فروش ارز اعمال کردهاند.
دولت این اقدام را برای کنترل تقاضا انجام داده است، اما به نظر میرسد که این اقدامات چندان کارساز نیست چراکه سرکوب تقاضا به معنای کاهش تقاضا نخواهد بود و همچنان تقاضای ارز برای واردات و قاچاق در بازار به قوت خود باقی است. از سوی دیگر سیاست عرضه ارز از کانال حساب ارزی، ذهنیت منفی برای سپردهگذاران به همراه دارد.
در زمان ریاستجمهوری احمدینژاد پس از آنکه دلار از ۱۲۰۰ تومان تا ۳ هزار تومان رشد کرد، دولت حسابهای ارزی مردم را بلوکه کرد و بعد از چند ماه با اینکه ارز در محدوده ۳ هزار تومان معامله میشد، دولت حسابهای ارزی مردم را با معادل ریالی، آن هم با دلار ۱۲۰۰ تومان تسویه کرد. هر چند در سالهای بعد بانک مرکزی تضمینهای گوناگون برای جذب سپردههای ارزی داد، اما مردم رغبتی به ایجاد حساب ارزی نشان ندادند. با این تفاسیر و تجربه تاریخی بد مردم از حساب ارزی به نظر میرسد که این اقدامات نمیتواند تقاضا برای دلار را کاهش دهد.
ایران دچار ابرچرخههای تورم شده است. هرسال در آستانه سال نو دولت حقوق و دستمزدها را افزایش میدهد و با اینکه افزایش دستمزد دردی از کارگران دوا نمیکند، اما هزینههای تولید را افزایش میدهد و دوباره تورم ایجاد میکند. امسال هم دستمزد کارگران حدود ۲۷ درصد افزایش پیدا کرد و این درحالی است که تورم سال گذشته بیش از ۴۵ درصد بود. دولت با وعده کاهش تورم در سال آینده دستمزدها را افزایش نداد و حالا دولت اگر بخواهد تورم را کاهش دهد باید اقتصاد را زیر و زبر کند و طرحی نو دراندازد که کار چندان سادهای نیست.
عامل تورم فقط چاپ پول و افزایش نقدینگی نیست، بلکه تورم ریشههای زیادی در کشور دارد. وضعیت ریشههای تورم در ۵۰ سال گذشته همواره بدتر شده است. وحید شقاقیشهری، اقتصاددان در رابطه با ریشههای تورم گفت: «تورم در اقتصاد ایران ۵ ریشه دارد؛ کسریهای بودجه، ناترازی بانکی، کسرهای تجاری، کسریهای حساب سرمایهای و شکاف تولید. این ۵ موضوع یعنی ۵ ناترازی، ریشه تورم در اقتصاد ایران است و هر کدام از این ریشهها در دل خود مسائل و ناترازیهای دیگری دارد.»
شعار امسال «مهار تورم و رشد تولید» نامگذاری شده است. به نظر شما راهکار عملی کردن این شعار چیست؟
تقریبا در طول ۱۰ سال گذشته یعنی دهه ۹۰ مقام رهبری بحث حمایت از تولید را با عناوین مختلف برای شعار سال انتخاب کردند. برای سال ۱۴۰۲ ترکیب مهار تورم و رشد اقتصادی را عنوان شعار سال دانستند. واقعیت این است ما تا زمانی که به مسائل اساسی کشور نگاه عقلانی و رفتار واقعبینانه علمی نداشته باشیم، شعارها و سیاستها به نتیجه نخواهد رسید. اولین مسیر تحقق سیاستها و شعارها داشتن یک نگرش عقلانی و شناخت عمیق مسئله و دوری گزیدن از رفتارها و حرکات نمایشی است.
یکی از مهمترین وظایف دولتها فارغ از نگرش سیاسی کنترل تورم است و در همه جای دنیا کنترل تورم مهمترین سیاست دولتها است. اروپا و آمریکا بهخاطر جنگ اوکراین و روسیه و افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی دچار تورم شدند. در آمریکا تورم به ۹.۵ درصد و در اروپا تورم به ۹ درصد رسیده بود. زمانی که تورم در این کشورها بالا رفت، کنترل تورم اولویت دولتها شد. دولتهای اروپا و آمریکا حتی برای کنترل تورم هزینه کردند. این هزینه حتی به از بین رفتن سرمایه شرکتهای بزرگ و زیان بازار بورس هم رسید. اخیرا بانک سیلیکونولی آمریکا که هیچ مشکل ساختاری هم نداشت، صرفا به واسطه سیاستهای افزایش نرخ بهره، ورشکست شد.
دنیا پذیرفته که بدون کنترل تورم هیچ سیاست اقتصادیای به نتیجه نخواهد رسید و علتالعلل مسائل اقتصاد را در کنترل تورم میداند. در آمریکا رئیس فدرال رزرو تاکید دارد تا زمانی که ما نتوانیم تورم را به ۲ درصد کاهش دهیم، همچنان سیاستهای انقباضی و افزایش نرخ بهره در سیاستهای مهار تورم را ادامه خواهیم داد و اخیرا نرخ بهره را به ۵ درصد افزایش دادند.
مهمترین وظیفه هر دولتی کنترل تورم است. تورم صرفا پیامد اقتصادی ندارد، بلکه پیامد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی هم دارد. تورم اخلاق را از بین میبرد. نابرابری را تجدید میکند. تورم هزینههای اجتماعی مانند طلاق و اعتیاد خانوادهها را از بین میبرد، بنیاد خانواده را متلاشی میکند. تورم حتی مسائل دینی مانند احتکار و مسائلی که برای دین مهم است را به چالش میکشد. به همین دلیل تورم مرکز مشکلات و مسائل کشور است.
ما در مهار و کنترل تورم در ۵۰ سال گذشته کارنامه ناموفقی داشتهایم. از دهه ۵۰ که تورم در اقتصاد ایران شروع شد، میانگین تورم به ۵۰ ساله اخیر ایران ۲۰ درصد بود و همواره تورمهای دورقمی و به ندرت تورم تکرقمی داشتهایم. کمترین تورم ما ۹ درصد بوده است که این رقم در دنیا بالا محسوب میشود. در ۵۰ سال اخیر تورمهای دورقمی داشتیم و از سال ۱۳۹۷ به بعد میانگین تورم به حدود ۴۰ درصد رسید.
دولت اولین گام کنترل تورم را با جلوگیری از افزایش حداقل دستمزد برداشت. این اقدام تاثیری در کنترل نرخها خواهد داشت؟
اقتصاد ما درگیر دورها و چرخههای تورمزا مانند چرخه تورم و دستمزد و چرخه تورم در دلار شده است. تورم موجب میشود حقوق و دستمزد را بالا ببریم و افزایش حقوق و دستمزد، هزینههای تولید را افزایش میدهد و افزایش هزینههای تولید، دوباره تورم را بالا میبرد. یعنی دورهای باطل یا چرخههای تورمزا ایجاد میشود.
صرفا چرخههای دستمزد و تورم و چرخه تورم قیمت دلار نیست. حتی چرخه تورم و اخلاق هم داریم. حتی تورم بالا میرود، اخلاق جامعه متزلزل میشود و با تزلزل اخلاق جامعه، تورم باز بالا میرود. مردم اعتمادشان را از دست میدهند، مردم احتکار میکنند، بیاخلاقیها بیشتر میشود. راه دیگری هم نداریم هرچند فرصتها را هم از دست دادهایم، اما باید تورم را مهار کنیم. در طول ۵۰ سال گذشته هیچ دولتی در جهت کنترل تورم گامهای جدی برنداشته است. عمدتا شعارها نمایشی بود.
ریشههای تورم در ایران چه موضوعاتی هستند؟
تورم در اقتصاد ایران ۵ ریشه دارد و این ریشهها در ۵۰ سال اخیر مدام وضعیتشان بدخیم شده است؛ کسریهای بودجه، ناترازی بانکی، کسریهای تجاری، کسریهای حساب سرمایهای و شکاف تولید. این ۵ ریشه یعنی ۵ ناترازی که ریشه تورم در اقتصاد ایران هستند و هر کدام از این ریشهها در دل خود مسائل و ناترازیهای دیگری دارد. مثلا وقتی کسری بودجه را میبینیم ساختار معیوب بودجهریزی، عدم انضباط مالی دولت و ذینفعان بودجه، ساختار معیوب شرکتهای دولتی و در سالهای اخیر ناترازی صندوقهای بازنشستگی، همه دست به دست هم دادند تا ما مدام کسری بودجه بالا داشته باشیم و امسال هم برآورد میشود بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار میلیارد تومان باشد.
ما باید شناخت درستی از مسائل داشته باشیم. مهار تورم نیازمند شناخت دقیق ریشهها است و طبیعتا هزینههای کاهش تورم را باید پرداخت کنیم. ذینفعان فراوانی هم برای تورم وجود دارد. دنیا هم به این نتیجه رسیده است برای مهار تورم باید یک چیزهایی را از دست بدهد و نمیشود بدون هزینه، تورم را مهار کرد.
چگونه میتوان ریشههای تورم را خشکاند؟
اصلاح این ۵ ریشه و ناترازی ۱۲ جراحی بزرگ میطلبد، مانند اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح صندوقهای بازنشستگی، اصلاح ساختار شرکتهای دولتی، اصلاح ساختار نظام تولیدی، اصلاح ساختار نظام رقابتی و بهرهوری در کشور، اصلاح ساختار جذب سرمایهها به داخل کشور، اصلاح ساختار مدیریت خروج سرمایه از کشور، اصلاح ساختار نظام صادراتی و وارداتی در کشور و... که باید انجام شود. اصلاح ریشههای تورم ۱۲ جراحی عمیق میطلبد و نیاز به یک برنامه جامع الزامات و تیم تخصصی و شناخت دقیق مسئله، لوازم و تدارکات لازم و اجماع درون کشور و مقابله با ذینفعان و دیگر تدارکات دارد.
اصلاح ساختار در یکسال امکانپذیر نیست و ۳ تا ۵ سال زمان میطلبد. هرچقدر هم زمان را از دست بدهیم، حل مسئله تورم سختتر میشود. امسال من دیدم که ناترازی صندوقهای بازنشستگی تشدید شده و ۱۶ درصد بودجه عمومی دولت برای سال ۱۴۰۲ صرف کمک به ۴ صندوق بازنشستگی شده است تا سال ۱۴۰۹ حدود ۶۰ درصد بودجه عمومی دولت باید صرف ناترازی صندوقهای بازنشستگی شود. یعنی برای حقوق و دستمزد ۴۰ درصد میماند و دولت پولی برای عمرانی، آبادانی و توسعه زیرساختها نخواهد داشت. در این شرایط دولت تبدیل میشود به یک صندوق دریافت و پرداخت.
۲۰ سال پیش من در همایش بودجهریزی عملیاتی شرکت کردم و قرار شد سال ۱۳۸۰ بودجهریزی کشور عملیاتی شود، اما هنوز بودجهریزی سنتی، چانهزنی مبتنی بر ذینفعی است. تا وقتی که ما دست به اصلاح ساختار نزنیم، امکان ندارد تورم از بین برود. هر زمان هم که تورم در این ۵۰ سال تکرقمی شده است، ارتباطی با دولتها نداشته است و صرفا کاهش انتظارات تورمی مقطعی تورم را مهار کرده است.
در چند سال اخیر برخی جراحیهایی در اقتصاد انجام شد، اما اقتصاد بهبود پیدا نکرد. چرا جراحیهای اقتصادی به نتیجه نمیرسد؟
جراحیهای ساختاری منابع مالی میخواهد. هر جراحیای، تدارکاتی نیاز دارد، اطلاعرسانی و همراهی مردم و جامعه را میخواهد، عزم جدی میخواهد، آرامش در شرایط داخلی و بینالمللی میخواهد، تیم جراحی یا تیم اقتصادی مقتدر و دانشمند میخواهد، زمان کافی میخواهد. وقتی فردی میخواهد جراحی قلب، کلیه یا هر اندام مهمی انجام بدهد، اولا یک بیمارستان مجهز، یک تیم پزشکی متبحر، منابع پولی و مالی و روحیه خوب میخواهد.
در جراحی اقتصادی هم اینها لازم است. اگر یکی از این شرایط نباشد، جراحی به مشکل میخورد. اگر تیم قدرتمند و مقتدر نباشد، اگر منابع مالی نباشد، اگر مردم حاضر نباشند تن به هزینههای جراحی بدهند و یا فضای داخلی یا خارجی پرآشوب باشد یا زمان کافی نباشد، طبیعتا جراحی به نتیجه نمیرسد. در ۵۰ سال گذشته دولتها توفیقی در مهار تورم نداشتند. ما بدترین کارنامه تورمی در دنیا را داریم و مادر مشکلات اقتصادی ایران، تورم است. ما باید اولویت را بر مهار تورم بگذاریم و تاخیر در اصلاحات ساختاری، هزینه اصلاحات را بیشتر میکند.
میانگین تورم کشور بعد از سال ۹۷ تقریبا دوبرابر شده و به ۴۰ درصد رسیده است. در چنین شرایطی دادههای اقتصادی، تورم بیشتر در سال ۱۴۰۲ را هشدار میدهند. بایزید مردوخی، اقتصاددان در رابطه با کنترل تورم گفت: «کنترل تورم اصلا ساده نیست. برای اینکه بتوانیم تورم را کنترل کنیم، باید تمام قوانین و مقررات اقتصادی کشور و شیوه مدیریت دستگاههای دولتی بازبینی شود.»
تحقق شعار امسال یعنی «مهار تورم و رشد تولید» تا چه اندازه امکانپذیر است؟
مقاوم اول یک کشور فرمانی کلی متناسب با نیاز جامعه مطرح میکند، اما عملیاتی شدن این شعارها وظیفه مسئولین و نظام تدبیر است. نظام تدبیر باید برنامههای مشخص و اقدامات معین برای عملیاتی شدن فرمان رهبر داشته باشد. متاسفانه کندی کار در کشور ما به دلیل ضعف نظام تدبیر است. نظام تدبیر را مجموعه مسئولین اجرایی کشور تشکیل میدهند، اما متاسفانه این مسئولین یا کارشان را بلد نیستند و یا به نحو احسن انجام نمیدهند و عمده اقدامات این نظام تدبیر در جهت سامان دادن به اقتصاد به نتیجه نمیرسد.
شعار «مهار تورم و رشد تولید» شعار مطلوبی است و همه مردم و دولتها هم میخواهند که تورم مهار شود و تولید افزایش پیدا کند، اما اجرایی شدن این شعار به بدنه دولت بستگی دارد. اجرایی شدن این شعار به اصلاح کلی نظام تدبیر بستگی دارد، اما این اتفاق هم در یک سال امکانپذیر نیست و لازم هم نیست که حتما تورم در یک سال مهار شود، اما مهار تورم و انگیزه برای اصلاح نظام تدبیر از یک جایی باید شروع شود.
دولت برای مهار تورم باید چه اقداماتی انجام دهد؟
کنترل تورم اصلا ساده نیست. برای اینکه بتوانیم تورم را کنترل کنیم، باید تمام قوانین و مقررات اقتصادی کشور و شیوه مدیریت دستگاههای دولتی بازبینی شود. شیوه مدیریت دستگاههای مالیاتی، عملیاتی، سازمان برنامه و بودجه و سایر دستگاههای تاثیرگذار بر اقتصاد باید بازبینی و اصلاح شود.
برای کنترل تورم حتی بخش خصوصی باید حساسیت نشان دهد. بنگاههای خصوصی نمیتوانند قانونگذاری کنند، اما میتوانند با اصلاح شیوه مدیریت خود به کنترل تورم و افزایش تولید در کشور کمک کنند. حتی اگر همه این اقدامات انجام شود کنترل تورم در یک سال امکانپذیر نیست و سیاست اصلاحی اقتصاد کشور برای کنترل تورم، طولانیمدت خواهد بود.
میانگین تورم کشور در چند سال اخیر به ۴۰ درصد رسیده است. چرا دولت در کنترل تورم ناتوان است؟
دولت هزینههای زیادی دارد و برای تامین هزینه باید درآمد کسب کند، اما در چند سال اخیر درآمدهای دولت به شدت کاهش پیدا کرده و دولت برای تامین هزینههای خود به چاپ پول متوسل شده است. مسئله تورم در اقتصاد کاملا روشن است. دولت خود با ایجاد نقدینگی، تورم را افزایش میدهد. ساده بگویم دولتها باعث افزایش تورم در کشور شدهاند، چون هزینههای بالایی دارد. هزینههای دولت به شدت بالا است و به نظر من باید در ساختار نظام اداری، اقتصادی و سیاستگذاری تجدیدنظر اساسی شکل بگیرد. هزینههای دولت باید کاهش پیدا کند.
تا زمانی که هزینههای دولت زیاد است، نمیتوان انتظار کاهش تورم را داشت، چون دولت نمیتواند حقوق کارمندان خود را پرداخت نکند و برای همین مجبور است که دست به افزایش نقدینگی بزند. دولت یک نهاد پرهزینه است و کاهش هزینههای دولت هم کار سادهای نیست.
مراجع و نهادهایی که برای دولت هزینههای سنگین ایجاد میکنند، بهراحتی از بودجه دولت دست نمیکشند و برای همین دولت نمیتواند هزینهها را کاهش دهد. یک دولت مقتدر باید نهادهای غیرضروری را که بودجههای کلان هم میگیرند به مرور زمان تعطیل کند و هزینه دستگاههای دولتی را کاهش دهد. دولت باید بتواند با هزینه کم کشور را به صورت مولد اداره کند.
کارشناسان عقیده دارند برای مهار تورم و رشد تولید باید تغییرات زیادی در ساختار اقتصادی انجام شود و این تغییرات به جراحیهای اقتصادی نیاز دارند. داوودسوری، اقتصاددان در این رابطه گفت: «به نظرم، ما اول باید جراحیهای اقتصادی را روی تفکر و دیدگاهمان نسبت به اقتصاد انجام دهیم. اگرچه اقتصاد ما به جراحیهای عمیق نیاز دارد، اما جراحیهای اقتصادی که تاکنون صورت گرفته هیچکدام در راستای بهبود اقتصاد بیمار کشور ما نبوده است. کسانی که در چند سال گذشته اقتصاد ایران را جراحی کردند، تخصص لازم را نداشتند و بسیاری از این جراحیها در مکان مناسبی انجام نشده است.»
به نظر شما کنترل تورم امکانپذیر است؟
متغیر تورم وابستگی شدیدی به نقدینگی دارد و خود دولت به دلیل کسری بودجه شدید، پول چاپ و نقدینگی ایجاد میکند. دولت هزینههای زیادی دارد و در چند سال اخیر همواره بیشتر از درآمدهایش، هزینه داشته است و، چون نمیتواند درآمد خود را افزایش دهد، دست به چاپ پول میزند. ریشه اصلی تورم به نظام مالی دولت برمیگردد. اگر میخواهیم تورم را کاهش دهیم، دولت باید نظام مالی خود را اصلاح کند. منظور از اصلاح نظام مالی این است که دولت باید هزینهها و درآمدهای خود را تراز کند.
همانطور که قبلا هم گفتم هزینههای دولت به شدت زیاد است و همین موضوع باعث رشد تورم شده است. اگر میخواهیم تورم را کاهش دهیم، باید هزینه و درآمدهای دولت یک مدت طولانی تراز بماند. در شرایط فعلی مهمترین اقدامی که دولت میتواند برای کاهش تورم انجام دهد این است که هزینههای خود را کاهش دهد. کاهش هزینههای دولت کار سادهای نیست، اما تنها راه کارساز است.
مهار تورم و رشد تولید بهطور همزمان چقدر قابلیت تحقق دارد؟ آیا اجرای این دو سیاست در تناقض با یکدیگر نیست؟
تبعا این شعار قابلیت محقق شدن دارد و مهار تورم و رشد تولید به تغییر اساسی در ساختار اقتصادی بستگی دارد و اگر این تغییر انجام نشود، نمیتوان به مهار تورم و رشد تولید امید داشت. کنترل یا مهار تورم دستورالعمل یا برنامهای یکساله برای اقتصاد نیست و همه کشورها برای کنترل تورم و رشد تولید برنامهریزی و تلاش مستمر دارند.
مشکلات اقتصادی ایران طی سالیان طولانی روی هم انباشته شده و حل این مشکلات هم سالها کار و تلاش میطلبد و نمیتوان انتظار داشت در یکسال یا حتی چند سال این مشکلات حل شوند. این شعار بسیار کلی است و میتوانیم بگوییم که کلیت اقتصاد را پوشش میدهد.
اگر دولت و مسئولین بخواهند این شعار را تحقق ببخشند باید تغییرات بسیار بزرگی در ساختار اقتصادی کشور ایجاد کنند. متغیر تورم و رشد تولید به بسیاری از مفاهیم و بخشهای اقتصاد وابستگی دارند و اگر بخواهیم این متغیرها را بهبود ببخشیم، باید بخشهای مختلف اقتصاد را سروسامان دهیم.
برخی از کارشناسان عقیده دارند برای بهبود اقتصاد باید جراحی اقتصادی انجام شود. به نظر شما راهکار بهبود اقتصاد جراحی اقتصادی است؟
به نظرم، ما باید جراحیهای اقتصادی را روی تفکر و دیدگاهمان نسبت به اقتصاد انجام دهیم. جراحیهای اقتصادی که تاکنون صورت گرفته هیچکدام در راستای بهبود اقتصاد بیمار کشور ما نبوده است. کسانی که در چند سال گذشته اقتصاد ایران را جراحی کردند، تخصص لازم را نداشتند و بسیاری از این جراحیها در مکان مناسبی انجام نشده است.
جراحی اقتصادی به اقتصاددان نخبه و سالها تحقیق، پژوهش و بررسیهای دقیق نیاز دارد، اما در کشور ما اینگونه نبوده است. سیاستگذاران اقتصادی در کشور ما تخصص لازم برای جراحی درست اقتصادی را ندارند و برای همین اول نیاز است که جراحی روی تفکر و دیدگاه ما نسبت به اقتصاد انجام شود.