صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۲۰۱۵۲
در پاسخ به جریان فکری میرسلیم باید گفت که مردم مقصر نیستند، مقصر شمایید که با وضع تعرفه‌های سنگین کاری کرده اید که همین خودرو‌های چینی هم که تنها دریچه ایرانیان به سوی خودرو‌های خارجی است، با دو الی سه برابر قیمت واقعی به دست مردم بینوای ایران برسد.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۰۹ فروردين ۱۴۰۲

عصرایران نوشت: در این بیش از نیم قرنی که ما مثلاً خودروساز هستیم، کلی کشور از صفر ساخته شده اند و کلی شرکت در رشته‌های مختلف از جمله خودروسازی تاسیس شده و جهان را فتح کرده‌اند، آن وقت میرسلیم هنوز می‌گوید برویم تحقیق کنیم و مردم هم تا به نتیجه رسیدن تحقیق و توسعه ما، با محصولات بی کیفیت و بعضاً مرگبار ما کنار بیایند و عجالتاً هزینه کنند! واقعاً ایشان و همفکران شان تصور می‌کنند قرار است ۱۰۰۰ سال عمر کنیم که حالا ۵۰ سالش را هم بتوانیم بی خیال شویم؟!

مصطفی میرسلیم که دهه هاست از دست اندرکاران صنعت خودروی کشور است، در سخنانی ضمن دعوت به قناعت و کنار آمدن با محصولات کم کیفیت صنعت خودروسازی داخلی گفته است:

"کشور‌هایی مثل کره و ژاپن، ۴۰ یا ۵۰ سال پیش شرایط سختی داشتند؛ مردم آن‌ها با دولت بسیار همراهی کردند تا صنایع داخلی زمین نخورد و حتی با کیفیت پایین صنایع داخلی کنار آمدند تا مانع از واردات شوند که الان شاهد پیشرفت این کشور‌ها هستیم؛ ما هم باید همین گونه عمل کنیم چراکه راه نجات است و نباید در آن شکی کرد. "

باید گفت که اتفاقاً مشکل مردم ایران با افرادی مثل میرسلیم این است که در الگو‌های قرن گذشته گیر کرده اند، آن هم به طور ناقص و گزینشی.

اگر روشی نیم قرن قبل در کره یا ژاپن جواب داده، دلیل نمی‌شود که در جهان جدید نیز که تقریباً هیچ چیزش شبیه به قرن بیستم نیست، عیناً جواب بدهد. تازه در همان کره و ژاپن هم بازار رقابتی بود و دولت‌ها به متخصصان و سرمایه گذاران داخلی و خارجی میدان می‌دادند، ولی آقای میرسلیم فقط آن بخشی که مردم موقتاً (و نه ده‌ها سال) با کالا‌های داخلی کم کیفیت کنار آمدند را می‌بیند و مثلاً تجاهل می‌کند که بر خلاف ایران امروز، آن کشور‌ها چنان رابطه خوبی با جهان برقرار کردند که هم جذب سرمایه کردند و هم بازار بین المللی یافتند.

اما در ایران سال هاست که مافیای خودرو مانع از واردات خود شده و یا وقتی هم که اجازه ورود می‌دهد، چنان تعرفه‌های سنگینی وضع می‌کند که یک خودروی معمولی در کلاس جهانی یا حتی یک محصول چینی ناشناس، برای ایرانی‌ها تبدیل به "لاکچری دست نیافتنی" می‌شود!

این محدودیت برای واردات خودرو را درست مانند میرسلیم توجیه می‌کنند؛ ولی چرا میرسلیم و امثال او نمی‌گویند چرا بعد از ده‌ها سال که انحصار خودرو برقرار است، هنوز خودروسازی ایران محصولی درخور ندارد؟

معلوم است که وقتی بازار را انحصاری می‌کنند و رقیبی نیست نه تنها انگیزه‌ای برای ارتقاء کیفیت و رقابتی سازی قیمت و تسهیلات فروش ندارند بلکه به خود جرات می‌دهند پول مردم را برای دادن خودرویی نامعلوم در آینده‌ای نامعلوم و با قیمت نهایی نامعلوم بگیرند.

اگر تویوتای ژاپن و پژوی فرانسه و فیات ایتالیا و آئودی آلمان هم می‌توانستند با این شرایط ماشین بفروشند، آن‌ها هم انگیزه‌ای برای رشد نداشتند چه رسد به ایران خودرو و سایپای ایران!

اگر صنعتی با این همه حمایت و نازپروردگی و انحصار و فقدان رقابت و دست باز، نتوانسته بعد از نیم قرن پا بگیرد و از این که چهار تا خودروی خارجی به ایران بیاید کهیر می‌زند و وحشت می‌کند، از این به بعد هم نخواهد توانست رشد کند و فقط می‌تواند به استثمار مشتری ایرانی ادامه دهد و لاغیر!

تنها راه توسعه خودروسازی در ایران یک چیز است: گشودن بازار کشور به روی خودرو‌های خارجی و واداشتن خودروسازان داخلی به رقابت با آنها.

این کاری است که همین ترکیه، بیخ گوش خودمان انجام داد. همین الان بازار ترکیه به روی همه خودروسازان جهان از ژاپن و کره جنوبی و هند و گرفته تا آلمان و فرانسه و ایتالیا و اسپانیا و آمریکا باز است و اتفاقاً برخی برند‌های خودروی خارجی در ترکیه تولید و مونتاژ می‌شوند. در چنین شرایطی ۵ سال پیش کارخانه خودروسازی ملی ترکیه راه اندازی شد و ظرف این مدت کوتاه یک خودروی تمام الکتریک با استاندارد‌های روز جهان با برند ترکی "توگ" را عرضه کرد؛ کاری که خودروسازی انحصاری ایران در ۵۰ سال نتوانسته است انجام دهد.

جناب میرسلیم و همفکرانشان بدانند که راه توسعه، انحصار نیست بلکه رقابت سالم است؛ نمونه اش همین خودروسازی ترکیه که ۵۰ سال پیش می‌خواست خودروی ملی بسازد، ولی محصولی که ساخت ۱۰۰ متر بیشتر راه نرفت (خودروی دوریم) و ۴ دستگاه بیشتر هم نتوانستند بسازند، ولی اکنون با "الگوی توسعه رقابتی و تعاملی" خودروی "توگ" ساخته اند که میرسلیم و امثال او اگر منصف باشند چازه‌ای جز تحسین پیشرفت همسایه ندارند.

اگر بازار ایران به روی خودرو‌های جهانی باز شود، نه تنها خودروسازان داخلی ورشکست نمی‌شوند بلکه رشد می‌بایند چرا که ناچار خواهند بود مثل همه جای دنیا با خودروسازان جهانی همکاری و تولید مشترک داشته باشند. این اتفاق در ترکیه هم رخ داد و جالب است بدانید این کشور علاوه بر تولید خودروی ملی و تولید محصولات مشترک با خودروسازان مطرح جهانی، جزو صادر کنندگان مهم قطعات خودرو نیز هست وصنعت خودروی ترکیه تنها در دو ماه نخست سال جاری میلادی ۶۳۰ میلیون دلار به فرانسه صادرات داشته است

در خود ایران هم صنایعی که با رقیب خارجی مواجه شده اند، توسعه یافته اند، مانند برخی حوزه‌ها در صنایع غذایی، لوازم خانگی، پوشاک و ...، آن هم بدون رانت و حمایت‌های آنچنانی دولت ها.

پس می‌بینید که با یک برنامه ریزی ساده که بار‌ها و بار‌ها در جهان آزموده شده، نه تنها با ورود خودرو‌های خارجی به ایران، خودروسازی ایران از بین نمی‌رود و کارکنانش بیکار نمی‌شوند بلکه جهانی هم می‌شود. ولی از آنجا که در چنان فضای رقابتی و شفافی دیگر نمی‌توان از خودروسازی به عنوان "چاه نفت بی پایان رانت" استفاده کرد، این نسخه درست را نمی‌پیچند و همچنان با وعده مبهم توسعه در آینده مجهول، می‌گویند مردم به تولیدات بی کیفیت ما بسنده کنند.

جالب است که جناب ایشان می‌پذیرد که هنوزدر کیفیت مشکل داریم و می‌گوید: "برای بهبود کیفیت باید تحقیق و توسعه صورت بگیرد و بدون تحقیق و توسعه نمی‌توانیم به هدف برسیم؛ بنابراین باید در این رابطه فعالیت دانش بنیان انجام دهیم هر فعالیت دانش بنیانی هم نیازمند هزینه است. "

و نمی‌گوید تا کی باید هزینه کرد؟ در این بیش از نیم قرنی که ما مثلاً خودروساز هستیم، کلی کشور از صفر ساخته شده اند و کلی شرکت در رشته‌های مختلف از جمله خودروسازی تاسیس شده و جهان را فتح کرده اند، آن وقت میر سلیم هنوز می‌گوید برویم تحقیق کنیم و مردم هم تا به نتیجه رسیدن تحقیق و توسعه ما، با محصولات بی کیفیت و بعضاً مرگبار ما کنار بیایند و عجالتاً هزینه کنند!

واقعاً ایشان و همفکران شان تصور می‌کنند قرار است ۱۰۰۰ سال عمر کنیم که حالا ۵۰ سالش را هم بتوانیم بی خیال شویم؟!

شگفت آور این که در شرایط تشنگی مفرط بازار برای خودرو، این سیاستمدار خودرویی ایران می‌گوید که میزان تولیدات جوابگوی نیاز‌های کشور است و سپس تقصیر افزایش قیمت را به گردن مردمی می‌اندازد که از ترس کاهش ارزش سرمایه شان، خودرو خریده اند یا در طرح پیش فروش خودرو شرکت کرده اند، به امید آن که روزی روزگاری خودرویی نامعلوم به قیمت نامشخص به ایشان دهند.

در پاسخ به جریان فکری میرسلیم باید گفت که مردم مقصر نیستند، مقصر شمایید که با وضع تعرفه‌های سنگین کاری کرده اید که همین خودرو‌های چینی هم که تنها دریچه ایرانیان به سوی خودرو‌های خارجی است، با دو الی سه برابر قیمت واقعی به دست مردم بینوای ایران برسد.

مقصر شما‌هایی هستید که ریال ایران را به درجه‌ای از انحطاط و خواری رسانده اید که مدام ارزش پول جیب مردم کاهش می‌یابد و قدرت خریدشان افت می‌کند.

مقصر شماهایید که خودرو را که در هر اقتصاد سالمی، کالای مصرفی است به کالای سرمایه‌ای تبدیل کرده اید.

مقصر شما‌هایی هستید که در برابر سود‌های میلیارد دلاری مافیای خودرو ساکت هستید، ولی اگر مردم برای حفظ ارزش پول شان خودرو بخرند، کاسه کوزه گرانی را بر سر آن‌ها می‌شکنید!

جناب میرسلیم می‌گوید: عده‌ای برای بهبود این شرایط، خواستار واردات هستند که نیازمند ارز است در حالی که ارز را باید برای تامین نیاز‌های اساسی کشور هزینه کنیم؛ بنابراین باید با قناعت و تحمل شرایط، مانع از ایجاد مشکلات شویم؛ و نمی‌گوید این ماشین‌های رنگارنگ چینی که در خود چین هم چندان طرفدار ندارند و در بازار ایران جولان می‌دهند، مگر مفت و بدون ارز بَری وارد کشور شده اند؟

یا این که منافع بعضی‌ها در این است که ارز‌های ایران نصیب حزب کمونیست چین شود و اگر مردم ایران بخواهند خودروی روز ژاپنی و کره‌ای و اروپایی سوار شوند، میر سلیم یا کسی مثل او یاد کمبود ارز بیفتد و بیاید وسط و بگوید که ارزهایمان را باید در ضروریات خرج کنیم. شاید هم رونق دادن به خودروسازان چینی با پول ایرانی ها، برای بعضی‌ها جزو ضروریات باشد و یا حتی جزو بدیهیات!

بعد از تحریر ۱:

جناب میرسلیم!

کمی هم خودتان به همراه همفکران تان و این صنعت خودروسازی که سنگش را به سینه می‌زنید قناعت کنید. مردم در همه چیز، حتی در خورد و خوراک قناعت هم می‌کنند و فقط مانده که در هوا قناعت کنند که البته آن را هم خودرو‌های بی کیفیت شما آلوده اند!

بعد از تحریر ۲:

این نقد صرفاً ناظر بر حرف‌های میرسلیم نیست چرا که اگر فقط نظرات شخصی اش بود، اساساً ارزش نقد نداشت. مشکل اینجاست که یک جریان فکری و سیاسی صاحب قدرت این گونه می‌اندیشند و میرسلیم به نوعی سخنگوی آن است. نقد حاضر را از این منظر ببینید.

برچسب ها: مصطفی میرسلیم
ارسال نظرات