صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۱۸۷۴۸
نایب رئیس انجمن روانشناسی بالینی گفت: چرا آدم‌ها به دیدار هم می‌روند؟؛ به نظر می‌آید باید در این دنیای مدرن و شلوغ و دنیای مجازی حتما یک جایی را برای معاشرت با آدم‌ها و استفاده از تجربیات باز کرد.
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۹ - ۰۱ فروردين ۱۴۰۲

نوروز دیگری از راه رسید و فصل خزان طبیعت رخت بر بسته و رخساره جهان همراه با سرزندگی و نشاط شده است. بهار با آن همه طراوت و شادابی شروع به عرض اندام کرده و دنیای سرد و کم رمق زمستان جای خود را به بهار پر جنب و جوش داده است.

در ایام نوروز مردم به دیدن یکدیگر می‌روند و دید و بازدید نوروزی محمل پر برکت و خوش یمنی برای ارتباطات بیشتر و رفع کدورت‌ها و سوء تفاهم‌هاست.

برای بررسی این موضوع که در این دید و بازدید‌های سال جدید در ارتباط با همنوعان و اقوام خود از چه سخن بگوییم و به چه مسائلی بپردازیم با «دکتر مریم بختیاری، استاد روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و نایب رئیس انجمن روانشناسی بالینی» به گفتگو نشستیم. با ما در اولین روز سال جدید همراه شوید.

خانم دکتر! ممکن است در طول سال گذشته از نظر رفتاری بین افراد مختلف کدورت‌ها و انگاره‌های منفی شکل گرفته و مسائلی وجود داشته باشد؛ چه راهکار‌هایی ارائه می‌کنید تا این موضوعات بین افراد رفع شود؟

بالاخره ما با آدم‌ها تعارض داریم و همیشه در افکارمان، باور‌ها و سلیقه‌های‌مان می‌توانیم با افراد، متفاوت باشیم؛ حتی با نزدیکترین افراد زندگی‌مان؛ افرادی که حتی با آن‌ها ژنتیک و تربیت مشترک داریم؛ مثل والدین، همسر، دوستان و همکاران در محیط کار. باید تعارض را حل کنیم؛ یعنی باید درباره آن صحبت کنیم.

کدورت داشتن یعنی چی؟ ممکن است برخی از آن‌ها سوءتفاهم باشد و درک درستی از طرف مقابل نداشته باشیم، اما باید حل شود. باید حرف و خواسته و احساس‌مان را از اتفاقی که در روابط فردی ما می‌افتد به افراد اطراف خود بگوییم.

با همه آدم‌ها می‌توان معاشرت کرد؛ البته با برخی می‌توان برای کوتاه مدت ملاقات کرد، با برخی برای دراز مدت و حتی برنامه سفر گذاشت

حال سؤال این است که این فرد باید چطوری بگوید؟ برای مثال به فرد مقابل بگوید:‌ نمی‌گویم تو من را عصبانی کردی، می‌گویم من از این لحن و رفتار شما ناراحت شدم، یا از رفتار شما احساس کردم مرا شرمنده کردی.

وقتی با افراد گفتگو کنیم کدورت پیش نمی‌آید. به دلایل مختلفی آدم‌ها با هم حرف نمی‌زنند؛ مثلا فکر می‌کنند اگر با هم حرف بزنند طرف مقابل بهش برمی‌خورد و روابط کلا نابود می‌شود. برخی می‌گویند ما نباید اصلا در رابطه تعارض داشته باشیم و این نشان می‌دهد رابطه مشکلی دارد؛ در حالی که بهترین را‌بطه‌ها هم در آن تعارض وجود دارد.

اخلاقی نیست شما در مهمانی عمومی مسائل بین فردی که وجود دارد را بگویید. با همه آدم‌ها می‌توان معاشرت کرد؛ البته با برخی می‌توان برای کوتاه مدت ملاقات کرد، با برخی برای دراز مدت و حتی برنامه سفر گذاشت. باید آدم‌ها و موقعیت‌هایشان را بشناسیم و برای ارتباطات‌مان برنامه ریزی کنیم. با برخی افراد می‌توان کار مشترکی کرد و با برخی نمی‌توان این کار را کرد؛ یعنی با علایق ما همخوانی ندارند.

اکنون در فضای ارتباطی که مردم با یکدیگر ارتباط دارند مسائل چشم و هم چشمی روز به روز بیشتر می‌شود؛ وضع زندگی افراد متفاوت شده و خیلی‌ها به علت چشم و هم چشمی که وجود دارد از رفت و آمد با دیگران خودداری می‌کنند و خیلی‌ها نیز از نظر امکانات زندگی، همسان نیستند و این‌ها باعث جدایی شده است؛ در این وضعیت چه باید کرد؟

باید به خودمان اعتماد داشته و خود را قبول داشته باشیم. حس خیلی خوبی که باید آدم‌ها داشته باشند، حس خود ارزشمندی است.

در خیلی جا‌ها یک مثالی وجود دارد و می‌گویند اگر شما زشت هستی خیلی آدم‌های دنیا مثل تو هستند؛ اگر ثروتمند نیستی بیشتر آدم‌های دنیا ثروتمند نیستند؛ اگر دانشمند نیستی ممکن است خیلی افراد، سواد نداشته باشند؛ اما اگر برای خودت احساس ارزشمندی قائل نیستی خیلی اوضاع شما خراب است.

باید شما احساس خود ارزشمندی داشته باشی و شرایط و سطح زندگی خودت را بپذیری و بدانی که سطح زندگی آدم‌ها با هم متفاوت است. آدم‌ها از نظر امکانات مادی با هم متفاوت هستند، اما می‌توانند با هم روابط خوبی داشته باشند.

آدم‌ها برای دیدن و گفتگو به دیدار هم می‌روند نه برای غذا خوردن

ما در شخصیت و سطح زندگی‌مان تفاوتی مثل خطوط انگشت داریم و نباید همه یکسان باشیم؛ بلکه جذابیت ارتباط این است که آدم‌های مختلف وجود داشته باشند. باید زندگی را ساده گرفت. اگر تجملاتی بگیری خودت اذیت می‌شوی؛ چراکه هر روز می‌خواهی یک شرایط را فراهم کنی. آدم‌ها برای دیدن و گفتگو به دیدار هم می‌روند نه برای غذا خوردن.

مردم امروز فضای مجازی را ترجیح می‌دهند و مدام و بیشتر در دنیای دیگری هستند تا اینکه دور و بر هم باشند.

اما اکنون این موضوع رنگ باخته و در روابط بین افراد بیشتر خودنمایی و تظاهر به چشم می‌آید.

باید خودمان باشیم؛ وقتی خودمان باشیم راحت هستیم و هر تفاوت سلیقه‌ای که داریم و این به هنجار و طبیعی است را پیگیری کنیم.

در گذشته‌ها و زمان‌هایی که سن کمی داشتیم به خوبی به یاد داریم که رفتار و روابط بین افراد صمیمی‌تر بود؛ به طوری که مهمانی‌ها ساده‌تر و دلنشین‌تر بود؛ حالا چکار کنیم حال و هوای آن زمان را بیشتر شاهد باشیم؟

‌نمی‌توانیم به عصری که تکنولوژی نبود، برگردیم

‌نمی‌توانیم به گذشته بگردیم. باید خود را با شرایط فعلی تطبیق دهیم و نمی‌توانیم به عصری که تکنولوژی نبود، برگردیم؛ مثلا زمانی که موبایل نبود. مردم امروز فضای مجازی را ترجیح می‌دهند و مدام و بیشتر در دنیای دیگری هستند تا اینکه دور و بر هم باشند؛ حتی اگر می‌خواهند پیام بدهند یا با هم حرف بزنند. خب باید در این سبک زندگی باشیم.

زندگی مکانیکی‌تر یا مدرن‌تر شده و باید برای خودمان و فضای شخصی برنامه داشته باشیم، اما در همه این‌ها توجه کنیم که به ارتباط با آدم‌ها، معاشرت با آن‌ها و استفاده از تجربیات آن‌ها نیاز داریم. این نباید محدود به فضای مجازی شود؛ اما اینکه به گذشته برگردیم شاید به آن شکل میسر نباشد.

در مهمانی‌ها و دید و بازدید ایام نوروز که مرسوم است چه مسائلی را باید به طرف مقابل گفت و چه مسائلی را باید بپرسیم؟

برای اینکه شما سلامت روانشناسی داشته باشید باید با آدم‌ها رابطه داشته باشید و معاشرت و تعامل کنید. باید دوستان و خانواده‌های‌مان را نگهداریم و با آن‌ها رابطه داشته باشیم؛ چراکه در شرایط سخت و دشوار آن‌ها می‌توانند به ما کمک کنند. این شرایط دشوار می‌تواند ذهنی، عاطفی و هیجانی باشد؛ مثلا درد دل کنیم یا در هنگام بروز مشکلات به ما کمک کنند. پس چیزی به نام قطع رابطه نداریم.

افراد باید حتما به یاد داشته باشند که دنیا و فضای مجازی و ملاقات مجازی هیچ وقت جای یک رابطه چهره به چهره انسانی و گفتگو درباره احساسات و هیجانات را نمی‌گیرد.

البته به هر حال ما باید در همه رابطه‌ها مرز‌ها را حفظ کنیم. ما حد و مرزی داریم؛ حد و مرز روانشناختی داریم؛ مثل مرز‌های جسمی که داریم و با آدم‌ها فاصله فیزیکی مان را حفظ می‌کنیم. اما مرز‌های روانشناختی داریم که باید آن‌ها را در زندگی خصوصی افراد رعایت کنیم.

می‌توانیم موضوعاتی از پیش تعیین شده را به عنوان گفتگو‌های محاوره‌ای برای جلسات و مهمانی‌هایی که می‌رویم از قبل آماده کنیم و آن مسائل را در جلسات مطرح کرده و درباره‌اش گفتگو کنیم. به طرف مقابل نگاه کنیم که سلیقه‌اش چیست؟

مثلا می‌توانیم درباره کتابی که خواندیم صحبت کرده یا درباره فضای شاد و خوشحال کننده‌ای صحبت کنیم. اگر فضای متقابل بد باشد ما برای بار دوم رفتن به خانه آن فرد اکراه خواهیم داشت؛ در نتیجه می‌توانیم برای مهمانی خود برنامه‌هایی را تعریف کنیم.

این برنامه‌ریزی باید بر اساس چه چیزی باشد؟

باید روحیه افراد را بشناسم و اینکه چه چیزی آن‌ها را خوشحال و چه چیز‌هایی آن‌ها را ناراحت می‌کند. ما می‌خواهیم یک فضای روان شناختی و فضای هیجانی برای خودمان درست و ایجاد کنیم تا احساس شادمانی و خوشحالی کنیم.

درباره خاطرات خوبی که با هم داشتیم صحبت کنیم. درباره برنامه‌های شادی که داشتیم و درباره علائق و سلایق خود صحبت کنیم.

آیا از نظر روانشناسی دید و بازدید تاثیر مثبتی در افراد دارد؛ آیا این تاثیرات همیشه مثبت است یا خیر؟

بستگی دارد به اینکه بتوانیم فضا را مثبت کنیم. اگر می‌خواهیم برای جنگ و جدال و تعارض برویم می‌توانیم مسائل تعارض آمیز را باز کنیم و فضای شادی داشته باشیم. باید از قبل ارتباط و فضای گفتگو را مدیریت کنیم.

دنیا و فضای مجازی هیچ وقت جای یک رابطه چهره به چهره را نمی‌گیرد

با توجه به توضیحات سرکار عالی و عنایت به این موضوع که دنیای امروز تغییرات اجتناب ناپذیری داشته است چطور باید نسل جدید را توجیه کنیم که به اصطلاح از این طرف بوم نیفتند و همه آدب و رسوم را کنار نگذارند؟

افراد باید حتما به یاد داشته باشند که دنیا و فضای مجازی و ملاقات مجازی هیچ وقت جای یک رابطه چهره به چهره انسانی و گفتگو درباره احساسات و هیجانات را نمی‌گیرد. حتما در این دنیای مدرن و شلوغ و دنیای مجازی با تکنولوژی مدرن، باید یک جایی را برای معاشرت با آدم‌ها و استفاده از تجربیات باز کرد. می‌تواند این یک ملاقات هفتگی باشد یا در عید نوروز که ما در تعطیلات هستیم یا اینکه به صورت روزانه اتفاق بیفتد. این باید قسمتی از برنامه ریزی ما برای معاشرت با آدم‌ها و به صورت چهره به چهره باشد. باید به کیفیت ارتباط توجه کرده و برای دور هم بودن ارزش قائل شویم.

موضوعی که در دید و بازدید نوروزی مطرح است اینکه مثلا برخی می‌گویند ما بزرگتر هستیم و باید اول طرف مقابل به دیدن ما بیایند و بعد ما برویم. آیا این تفکر درست است و باید این حد را قائل شویم یا نه برای ما این موضوع مهم نباشد؟

نگاه کنیم اگر با آن فرد لحظه خوبی داشتیم و از او چیزی یاد گرفتیم و توانستیم فضای مشترکی ایجاد کنیم این موضوع که اشاره کردید مهم نیست؛ بلکه من از آن بهره می‌برم و ترجیح می‌دهم انجام دهم و بهره خود را منوط به این موضوع نمی‌کنم.

دید و بازدید نوروزی را مشروط نکنید

یعنی شما صددرصد این موضوع و شرط گذاشتن در دید و بازدید را رد نمی‌کنید و می‌گویید این قاعده در جا‌هایی باید باشد یا منظورتان این است که اصلا برای ما مهم نباشد چه کسی اول بیاید یا ...؟

دقیقا. از این قوانین در ارتباط نباید استفاده کنیم و نباید شرط بگذاریم و دید و بازدید را مشروط کنیم. دیگر اینکه در ارتباط پیشرو و پیشگام باشیم و به ایجاد ارتباط کمک کنیم. این‌ها مهم هستند. ما باید سازنده ارتباط باشیم تا اینکه منفعل باشیم.

اگر احترام و محبت و انتظار احترام داریم در حقیقت باید این کار‌ها را خودمان در رابطه با دیگران انجام دهیم تا بتوانیم آن‌ها را نیز دریافت کنیم.

خانم دکتر! با توضیحات شما یعنی نباید برای خود کسر شأن بدانیم که مثلا آن فرد از من کوچکتر است چرا من باید ابتدا به دیدنش بروم و فقط باید ارتباط کیفیت داشته باشد؟

بله؛ همیشه ما می‌گوییم بزرگتر‌ها باید به کوچکتر‌ها چیزی یاد دهند و برخورد و بزرگواری بیشتری داشته باشند. اکنون بزرگی به سن نیست. از قدیم تر‌ها می‌گفتند بزرگی به عقل افراد است.

عید را برای حل تعارض قرار ندهیم

عید را برای حل تعارض قرار ندهیم بلکه برای فضای شاد و برقراری ارتباط بگذاریم و اگر تعارضی هم وجود دارد برای زمان مشخص خیلی خوبی قرار دهیم. بگذاریم در یک فضایی که همه آرامش دارند و با تعیین وقت که مثلا من امروز می‌خواهم درباره مشکل رفتاری که با شما داشتم مثلا اینکه از شما انتظار این رفتار و کار را نداشتم و به طرف مقابل بگوییم می‌خواهیم درباره این موضوع صحبت کنیم. مثلا در یک پارک یا جای دیگری غیر از خانه یا حتی خانه هم بنشینیم و راجع به آن مسأله به وجود آمده صحبت کنید. عید را آلوده به این موضوعات نکنیم.

برای این موضوع که مثلا خود فرد دچار بدی‌های اخلاقی است و از نظر رفتاری مشکلاتی دارد باید چطور این مسائل را با خودش حل کند؟

ما باید همیشه خودمان را ارزیابی کنیم و نزد مشاور برویم. می‌توانیم خودمان ارزیابی از رفتار خود در ارتباط با دیگران داشته باشیم و خودمان را جای دیگران بگذاریم. مثلا به خودم یادآور شوم اگر این برخورد را با فلانی کردم اگر جای آن فرد بودم چه احساس و فکری را راجع به خودم می‌کردم. این باعث می‌شود رفتارمان را کنترل کنیم.

بهترین جمله این است که هرچه برای دیگران می‌پسندی برای دیگران بپسند. اگر احترام و محبت و انتظار احترام داریم در حقیقت باید این کار‌ها را خودمان در رابطه با دیگران انجام دهیم تا بتوانیم آن‌ها را نیز دریافت کنیم.

مهمترین توصیه؛ نظم در کار‌ها و تعادل بین کار

آنچه که باید به آن خیلی توجه کنیم نظم بیشتر در کار‌ها و تعادل بین کار است. گاهی اوقات در کار‌ها و مشغله‌های زیاد در زندگی گم می‌شویم. اینکه برای خانوده وقت بگذاریم و اوقات فراغت را بگذرانیم؛ یعنی اوقات فراغتی برای خودمان تعریف کنیم؛ این ممکن است یک پارک رفتن یا بیرون آمدن از خانه باشد؛ به ویژه که فصل بهار هم هست.

یا یک برنامه مشترک با اعضای خانوده یا دوستان انجام دهیم. البته ترجیحا با خانواده باشد. به مشغله‌هایمان نظم داده و به ذهنمان آرامش دهیم. گاهی اوقات غرق اتفافات هستیم.

به خانواده‌هایی که نوجوان و جوان دارند می‌گویم روزانه یک دو ساعت موبایل را کنار بگذارند و از بازی‌های ایام قدیم که متداول بود مثل ماروپله و... و بازی‌هایی که در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد را انجام دهیم.

در خانه راجع به یک مسأله یا یک کتاب یا یک موضوع اجتماعی و فرهنگی صحبت کنیم و موبایل‌ها را کنار بگذاریم. راجع به این موضو ع صحبت کنیم. اوقات فراغت‌مان را با بچه‌ها و خانوده‌هایمان صحبت کنیم. ساعتی را برای قدم زدن و گفتگو کردن درباره مسائل مختلف اختصاص دهیم. برنامه ریزی کنیم و هر شب راجع به یک تعارض با هم صحبت کنیم.

ارسال نظرات