صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۱۸۴۹۱
یکی از اهالی شهر اسکندرون ترکیه پس از زلزله مرگبار ماه گذشته خانواده خود را داخل یک اتوبوس قدیمی در قبرستان شهر اسکان داده است.
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۸ - ۲۹ اسفند ۱۴۰۱

فرارو- سید محمد تفرشی؛ علی دوگرو که وظیفه دفن صد‌ها قربانی زلزله عظیم ترکیه را برعهده داشت، همسر و چهار پسرش را برای در امان ماندن در یک اتوبوس قدیمی در کنار گورستان محل کارش در شهر اسکندرون اسکان داده است.

به گزارش فرارو، زلزله ماه گذشته جان بیش از ۵۵۰۰۰ نفر را در ترکیه و سوریه گرفت و میلیون‌ها نفر را بی خانمان کرد. پس از فروریختن صد‌ها هزار ساختمان یا ناامن ماندن صد‌ها هزار ساختمان، بازماندگان در چادرها، خانه‌های کانتینری، هتل‌ها، خوابگاه‌های دانشگاه و حتی واگن‌های قطار پناه گرفته‌اند.

خدیجه دوگرو، ۴۳ ساله، لباس هایش را در یکی از اتاق‌های سردخانه قبرستان چانکایا که برای شستن اجساد استفاده می‌شود، می‌شوید. وی امیدوار است که آن‌ها بتوانند در پایان آوریل به آپارتمان خود برگردند.

او گفت: به این فکر می‌کنم که بعد از عید به خانه برگردم. اگر این مکان را ترک کنیم کجا می‌توانیم برویم؟ من چیزی نمی‌خواهم. من فقط خانه ام را می‌خواهم.

علی و خدیجه گاهی به خانه خود می‌روند تا لباس و ظروف پخت و پز از آنجا برداشته و به قبرستان بروند. این خانواده تنها هفت ماه در خانه خود زندگی کرده بودند که به گفته مقامات، خسارت کمی دیده است. در حالی که خدیجه راحت به داخل خانه می‌رود، علی محتاط‌تر است. او گفت: ما در تلاشیم بر ترس‌هایمان غلبه کنیم.

در طول بیش از شش سال کار خود در گورستان، این مرد ۴۶ ساله معمولاً روزانه حدود پنج جسد را دفن می‌کرد. شب اول بعد از زلزله ۱۲ نفر را دفن کرد. تعداد روزانه اجساد دریافتی شروع به افزایش کرد و او ظرف ۱۰ روز پس از زلزله، در مجموع ۱۲۱۰ قربانی را دفن کرد.

علی گفت که او می‌تواند با زندگی در گورستان کنار بیاید، اما تعداد بالای دفن‌ها در مدت زمان کوتاهی او را با زخم‌های روحی عمیقی مواجه کرده است.

این قصاب سابق، دیدن منظره افرادی را که مردگان خود را به گورستان حمل می‌کنند، به افرادی که گوسفندان را به عنوان قربانی برای عید مسلمانان عید قربان حمل می‌کنند، تشبیه کرد!

وی می‌گوید: تنها چیزی که می‌خواستم این بود که روز و شب کار کنم تا این کار را تمام کنم. من نمی‌خواستم مردم بیایند و بگویند که اجساد دفن نشده‌اند. او گفت که گور دسته‌جمعی وجود ندارد.

ارسال نظرات