صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

یک حشره شناس برای یافتن حشرات پیش از ناپدید شدن شان تلاش می‌کند. ما عموما به حشرات توجه می‌کنیم بدان خاطر که ما را عصبانی می‌کنند! واگنر، اما می‌گوید باید مکث کرده و دقیق‌تر نگاه کنیم. آن چه کشف می‌کنیم شگفتی‌هایی یکی پس از دیگری خواهد بود.
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۹ - ۲۸ اسفند ۱۴۰۱

فرارو- رودخانه شیاطین در جنوب غربی تگزاس سراب مانند در امتداد لبه صحرای چیهوآهوآ از میان برخی از بایرترین مناطق حومه‌ای در ایالات متحده می‌گذرد. دسترسی به آن رودخانه محدود است مگر آن که سوار کایاک (نوعی قایق) باشید که تنها راه برای سفر به سمت بالادست در امتداد یک دسته از جاده‌های خاکی شیاردار است. در یکی از این جاده‌ها بود که چند سال پیش "دیوید واگنر" متوجه درختچه‌ای شد که به نظر او به طرز عجیبی مملو از نوید بود.

به گزارش فرارو به نقل از نیویورکر، واگنر یک حشره شناس است که در دانشگاه کانتیکت تدریس می‌کند. او دوستانی دارد که خانه‌ای در کنار رودخانه شیاطین دارند و هر بار که به آنان سر می‌زند برای تحقیق در کنار همان درختچه توقف می‌کند.

او در جریان یکی از جستجو‌های خود ناگهان فریاد زد: "باور نمی‌کنم"! واگنر دست اش را دراز کرد. کرمی به طول حدود سه چهارم اینچ روی کف دست اش می‌چرخید. آن کرم قهوه‌ای و کاملا معمولی به نظر می‌رسید تا آن که زیر لوپ مورد بررسی قرار گرفت. آن زمان مشخص شد که راه راه پر زرق و برقی دارد با لکه‌های زرد و قرمز و دو برآمدگی مشکی شاخ مانند از پشت اش بیرون زده است. بر اساس مجموعه‌ای از محاسبات طبقه بندی شده واگنر متقاعد شد که آن کرم کاترپیلار شکل جوان یک پروانه استثنایی نادر به نام Ursia furtiva بود. او می‌گوید:"هیچ کس پیش‌تر آن را ندیده بود".

کرم پیله‌ساز، غنج، کرم حشره، کرم صدپا یا کرم صد پای پیله ساز یا کاترپیلار عنوان عمومی‌ای است که به لارو راسته پروانه سانان (شامل شاپرک و پروانه) اطلاق می‌شود.

کرم‌های کاترپیلار برای لپیدوپتر‌ها (پروانه سانان) و شب پره‌ها همان چیزی هستند که برای سوسک‌ها و انگل‌ها برای مگس‌ها می‌باشند. آنان لارو هستند. با این وجود، حتی در بین دوستداران طبیعت نیز لارو‌ها معمولا مورد بی مهری قرار می‌گیرند. به ازای هر ده پروانه باز تقریبا هیچ علاقمندی به کرم کاترپیلار وجود ندارد. دلیل این امر از نظر بسیاری واضح به نظر می‌رسد. کرم موجود در سیب معمولا کرم کاترپیلار است.

واگنر در مورد کاترپیلار‌ها تخصص دارد. احتمالا او بیش از هر فرد دیگری در امریکا در مورد کرم‌های کاترپیلار می‌داند و احتمالا بیش‌تر از هر کس دیگری در این سیاره در مورد کاترپیلار‌ها می‌داند. هنگامی که او به سفر می‌رود برایش غیرعادی نیست که با یک چمدان پر از نمونه‌ها به خانه برگردد. اکثر نمونه‌ها در الکل نگهداری می‌شوند. با این وجود، برخی نیز ممکن است زنده بمانند و میان گیاهان قرار گیرند.

کتاب "کاترپیلار‌های شمال شرقی امریکا" اثر واگنر در سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر شد و تقریبا پانصد صفحه است. این کتاب به تاریخچه زندگی تقریبا همین تعداد گونه مربوط می‌شود و راهنمای میدانی قطعی در مورد این موضوع در نظر گرفته می‌شود. اکنون او قصد دارد نتیجه پروژه سیزده ساله اش از پروژه بلندپروازانه‌تر "کاترپیلار‌های شمال غربی آمریکا" را در چهار جلد منتشر کند.

استدلال ضمنی کار واگنر این است که هر لاروی مهم است فارغ از آن که تا چه اندازه کوچک، شلخته و بی ادعا به نظر برسد. هر گونه جدیدی که او جمع آوری می‌کند پاسخ متفاوتی به معمای بزرگ زندگی است: چگونه در سیاره زمین زنده بمانیم. هر کدام یک داستان منحصر به فرد و اغلب شگفت انگیزی برای گفتن دارند.

واگنر که شصت و شش سال سن دارد تقریبا در همه جا بزرگ شده است. پدرش که متالوژیست بود برای فولاد ایالات متحده کار می‌کرد و هر زمان که او به عنوان مسئول پروژه جدیدی منصوب می‌شد از یک پل در یک ایالت گرفته تا یک خط لوله در ایالت دیگر به همراه اعضای خانواده نقل مکان می‌کرد. واگنر در کلاس دوم در سه مدرسه مختلف تحصیل کرد.

او می‌گوید: "من نمی‌دانم اهل کجا هستم". او از کودکی به حشرات علاقه‌مند بود. او حشرات را در یک جعبه سیگار قدیمی جمع می‌کرد و با خود از شهری به شهر دیگر می‌برد. او می‌گوید: "حشرات برایم معنای دنیا را داشتند. شب به اتاقم می‌رفتم و با لنز دستی به آنان نگاه می‌کردم. بی نهایت زیبایی و پیچیدگی در آنجا وجود داشت".

والدین اش مشوق او بودند و برایش کتاب "راهنمای میدانی برای پروانه‌های امریکای شمالی" را خریدند. واگنر می‌گوید: "آن کتاب برایم یک دریچه بود. من توانستم دنیای دیگری را ببینم و مجذوب آن شدم". پدرش در نامه‌ای در سال ۱۹۶۶ میلادی برای یکی از بستگان اش نوشته بود پسرش به هر چیزی که می‌خزد یا حرکت می‌کند علاقمند است.

او نوشته بود متاسف است که نمی‌تواند به "میلیون‌ها سؤال در روز" واگنر پاسخ دهد.

واگنر می‌گوید: "گفته می‌شود که هنوز بیش از نیمی از موجودات روی زمین توصیف نشده اند. با این وضعیت آیا عاقلانه است که به دنبال موجودات عجیب و غریب در فضا بگردیم در حالی که ما کورکورانه آن موجوداتی را که در اطراف مان هستند نابود می‌کنیم"؟

واگنر می‌گوید هر پروانه زمانی یک لارو بوده است. با این وجود، کمبود اطلاعات اولیه در مورد کاترپیلار‌ها وجود داشت این که چه شکلی داشتند، چه چیزی خوردند و چگونه زمستان را پشت سر گذاشتند. از نظر طبقه بندی کشوری که از آن آمده بودند کشف نشده بود.

کاترپیلار‌ها به طور مداوم در حال اختراع مجدد خود هستند. آنان از تخم‌های ریز و جواهر مانند بیرون می‌آیند. زمانی که به اندازه‌ای خاص رسیدند سر دوم درست پشت سر اول جوانه می‌زند. سپس آنان از پوست قدیمی خود خلاص می‌شوند همان طور که یک غواص ممکن است از لباس مرطوب بیرون بیاید. آنان در طول رشدشان این تمرین را سه، چهار و در برخی از گونه‌ها شانزده بار تکمیل می‌کنند و اغلب در طول مسیر ظاهر جدیدی را امتحان می‌کنند.

کاترپیلار پس از گذراندن رده سنی خود دیگر خودش نیست و تبدیل به شفیره می‌شود. برای آخرین بار پوست خود را می‌ریزد و پوسته سفت شده‌ای ایجاد می‌کند. داخل این پوسته بدنه آن حل می‌شود. سپس از دسته‌هایی از سلول‌ها که به دیسک‌های خیالی معروف هستند بدن جدیدی شکل می‌گیرد. برخی از دیسک‌ها به پاها، برخی بال ها، برخی اندام تناسلی و اندام‌های دیگر تبدیل می‌شوند. موجودی که ظهور می‌کند تقریبا هیچ چیزی از جوانی خود به جز به طرز عجیبی خاطرات اش را حفظ نمی‌کند. به عنوان یک روش زندگی این دگرگونی بنیادی کل بدن پدیده‌ای کهن محسوب می‌شود و حدود سیصد و پنجاه میلیون سال پیش در دوره کربنیفر (اکسیژن جو در این دوره به بالاترین حد خود ۳۵ درصد رسید. جنگل‌های وسیعی سطح زمین را پوشانده بود که بعدا تبدیل به زغال سنگ شدند.

زندگی جانوران بر روی زمین (روی خاک و خشکی) در دوره کربنیفروس کاملا شکل گرفته بود و دوزیستان و خزندگان و بندپایان فراوان بودند و بسیاری از آنان از نمونه‌های امروزی بسیار درشت‌تر بودند) به وجود آمد. این که دقیقا چگونه این فرآیند تکامل یافته هنوز محل بحث است. نه تنها پروانه‌ها دچار دگردیسی کامل می‌شوند بلکه سوسک ها، مگس ها، زنبور‌ها و کک‌ها نیز همین گونه هستند.

تقریبا شصت و پانصد گونه پستاندار، نه هزار گونه دوزیست و یازده هزار گونه پرنده وجود دارند. این همان چیزی است که زمانی که انسان‌ها تنوع زیستی جهان را به تصویر می‌کشند به آن فکر می‌کنند. با این وجود، تنوع واقعی این سیاره بیش‌تر در زیر نظر ما نهفته است.

بزرگترین خانواده سوسک‌ها یعنی Curculionidae که معمولا به عنوان سرخرطومی شناخته می‌شود شامل حدود شصت هزار گونه توصیف شده است. خانواده دیگر سوسک‌ها به نام Tenebrionidae شامل بیست هزار گونه است. تخمین زده می‌شود که در یک خانواده از زنبور‌های انگلی به نام Ichneumonidae نزدیک به صد هزار گونه وجود دارد که بیش‌تر از انواع مهره داران هستند. در واقع، گونه‌های حشرات بسیار زیادی وجود دارند حداقل دو میلیون و حداکثر احتمالا ده میلیون به گونه‌ای که "رابرت می" فیزیکدان استرالیایی که تبدیل به یک بوم شناس نظری شد یک بار به شوخی گفته بود:"به نظر می‌رسد همه گونه‌ها حشره هستند"!

حشرات با توجه به تنوع خود تقریبا در هر اکوسیستم زمینی نقش حیاتی دارند. تقریباً سه چهارم گیاهان گلدار جهان برای گرده افشانی به حشرات وابسته هستند. حشرات پراکنده کننده بذر حیاتی هستند. هم چنین، حشرات تجزیه کننده‌های کلیدی هستند. زمانی که فردی می‌میرد مگس‌های گوشت ظرف مدت چند دقیقه در صحنه حاضر می‌شوند و در هوای گرم می‌توانند ظرف مدت یک هفته بخش عمده جسد را بخورند.

در همین حال، سایر موجودات نیز برای تغذیه به حشرات وابسته هستند. پستانداران حشره خوار جوجه تیغی و اکثر گونه‌های خفاش را شامل می‌شوند. تقریبا همه دوزیستان مانند بسیاری از گونه‌های خزندگان و ماهی‌های آب شیرین حشرات را مصرف می‌کنند. بسیاری از پرندگان به ویژه در طول فصل تولید مثل به حشرات متکی هستند.

یک دسته از جوجه‌های جوان پیش از آن که بپرند تا شش هزار کاترپیلار را می‌خورند. در مجموع حشرات بیش از هر گروه دیگری انرژی را از گیاهان به حیوانات منتقل می‌کنند. حشرات به مثابه لحیم کاری‌ای هستد که زنجیره‌های غذایی را در کنار یکدیگر نگه می‌داند.

این اثر حیاتی دست کم از سوی انسان خردمند (هوموساپینس) نادیده گرفته شده است. ما عموما تا حدی به حشرات توجه می‌کنیم آن نیز بدان خاطر که ما را عصبانی می‌کنند! واگنر، اما می‌گوید باید این رفتار متکبرانه را کنار بگذاریم باید مکث کرده و دقیق‌تر نگاه کنیم در آن زمان آن چه کشف می‌کنیم شگفتی‌هایی یکی پس از دیگری خواهد بود.

کرم کاپیتان خال دار نقره‌ای که از کاترپیلار‌های شمال شرقی امریکا" می‌باشد از زائده‌ای شبیه تفنگ بادی در مقعد خود استفاده می‌کند تا گلوله‌های عطری خود را به اوج برساند. این عمل که به "شلیک مدفوع" معروف است زنبور‌های انگلی را از بین می‌برد. کاترپیلار آبی نقره‌ای دارای یک " اندام شهدی" است که مایعی شیرین را پخش می‌کند. مورچه‌هایی که به مایع جذب می‌شوند به عنوان محافظ عمل می‌کنند. آن حلقه استتار شده باعث گیج شدن شکارچیان احتمالی می‌شود.

واگنر در سن شصت سالگی در سال ۲۰۱۶ میلادی به فکر بازنشستگی افتاد، اما در آن زمان با یک بحران زیست محیطی بسیار بزرگ‌تر و شاید زودتر از موعد مواجه شد: یک آخرالزمان برای حشرات.

اولین نشانه "آخرالزمان" در شهر کرفلد در غرب آلمان مشاهده شد. برای چندین دهه اعضای انجمن حشره شناسی کرفلد حشرات را در مناطق حفاظت شده نزدیک شهر به دام می‌انداختند. آنان هر حشره‌ای را که می‌گرفتند وزن می‌کردند و در بطری‌های الکل نگهداری می‌کردند. در سال ۲۰۱۳ میلادی اعضای جامعه به دو سایتی که برای اولین بار در سال ۱۹۸۹ نمونه برداری کرده بودند بازگشتند.

در کمال تعجب مجموع حشرات صید شده تنها کسری از آن چیزی بود که اولین بار مشاهده کرده بودند. هنگامی که آنان از مناطق دیگر نمونه برداری کردند نتایج تقریبا یکسان بود. آنان داده‌های خود را به تیمی از دانشمندان انتقال دادند و نتیجه گیری خود را در مقاله‌ای نوشتند که در سال ۲۰۱۷ در PLOS One منتشر شد. در آن مقاله اشاره شده بود که کل جامعه حشرات با قابلیت پرواز از بین رفته اند.

به زودی مقالات دیگری مملو از آمار‌هایی به همان اندازه تیره و تار منتشر شدند. مطالعه‌ای صورت گرفته بر روی رودخانه می‌سی سی پی نشان داد که تعداد مگس‌های آن منطقه تنها از سال ۲۰۱۲ میلادی به این سو به میزان بیش از نصف کاهش یافته اند. تجزیه و تحلیل داده‌های جمع آوری شده هر تابستان در اوهایو نشان داد که مشاهده پروانه در آن ایالت ظرف مدت کم‌تر از دو دهه به یک سوم کاهش یافته است.

محققانی که در جنگل هوبارد بروک در کوه‌های سفید نیوهمپشایر کار می‌کردند دریافتند که تعداد سوسک‌ها در آن جنگل از اواسط دهه نوزدهم بیش از هشتاد درصد کاهش یافته و برخی از خانواده‌های سوسک به طور کامل ناپدید شده اند.

سه نفر از محققان تحت رهبری "مت فوریستر" از دانشگاه نوادا در مقاله‌ای نوشتند: "اگر ما اکنون برای مقابله با کاهش فراوانی و تنوع حشرات اقدام نکنیم به احتمال زیاد با مشکلاتی مواجه خواهیم شد چالشی که بسیاری ازچالش‌های پیشین تمدن بشری در مقایسه با آن ملایم به نظر می‌رسند".

واگنر از تجربه خود می‌دانست که بسیاری از گونه‌هایی که پیش‌تر متداول بودند کمیاب شده اند. او در سال ۲۰۱۲ مقاله‌ای با عنوان "زوال پروانه در شمال شرقی ایالات متحده" منتشر کرده بود.

او در آن مقاله اشاره کرد که چندین پروانه بزرگ و مانند پروانه ابریشم پرومته که پیش‌تر یافتن آن آسان بود اکنون ناپدید شده اند. اکنون واگنر از بنیاد ملی علوم کمک مالی دریافت کرده تا یک برنامه تحقیقاتی پنج ساله در مورد کاهش حشرات را سازماندهی کند. واگنر می‌گوید ناهمگونی داده‌های دریافتی او را متقاعد ساخته که حشرات به جای آن که از یک چیز خاص رنج ببرند از همه چیز رنج می‌برند.

او می‌گوید: "اگر عوامل استرس زا چیز‌هایی مانند نور، آفت کش ها، از بین رفتن زیستگاه، تغییرات آب و هوایی، آلودگی، و صنعتی شدن کشاورزی باشند تمام این عوامل بر حشرات تاثیر می‌گذارند". او معتقد است که تهدید اصلی برای حشرات در غرب آمریکا خشکسالی ناشی از گرم شدن هوا است.

او می‌گوید: "حشرات تماما سطح هستند و حجم ندارند. بنابراین، آنان فاقد ظرفیت ذخیره آب می‌باشند. هم چنین، سیستم تنفسی آنان متفاوت از ما انسان‌ها می‌باشد. ما هوا را از طریق دهان وارد می‌کنیم و اکسیژن را از طریق خون خود انتقال می‌دهیم این در حالیست که خون حشرات اکسیژن حمل نمی‌کند. بنابراین، آنان باید لوله‌های تنفسی را داشته باشند که به تک تک گروه‌های سلولی بدن شان نفوذ کند و این موضوع میزان از دست دادن آب آنان را ترکیب می‌کند".

حشرات بومی مناطق خشک البته باید راه‌هایی برای مقابله با خشکسالی داشته باشند چرا در غیر این صورت امکان وجود داشتن آنان میسر نمی‌شد. برای مثال، برخی از پروانه‌ها می‌توانند در زیر زمین به عنوان شفیره باشند. با این وجود، حتی آنان نیز محدودیت‌های خود را دارند. در نقطه خاص بدون باران شفیره‌ها به پایان می‌رسند.

واگنر می‌گوید احساس می‌کند که در مسابقه‌ای علیه خشکی قرار دارد. او می‌گوید: "ما این بحران آب و هوایی را حل خواهیم کرد. ما می‌خواهیم کربن زدایی کنیم، اما برای بسیاری از ارگانیسم‌هایی که دوست شان دارم خیلی دیر خواهد بود".

برچسب ها: کرم کاترپیلار
ارسال نظرات