صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

مروری بر زندگی و هنر حسن ناهید که به تازگی از میان ما رفت
ناهید در یکی از خاطراتش به ملاقات با کسایی و نامه‌ای که به او نوشته اشاره می‌کند: «.. ایشان در نهایت لطف و محبت به من جواب دادند. دو، سه سال بعد رفتم خدمت ایشان و مرا راهنمایی کردند. به یکی از شاگردان‌شان که هم نی می‌نواخت و هم می‌ساخت، گفتند که دو تا نی به من بدهد. آن موقع نمی‌دانستم دو تا نی برای چیست. بعدا فهمیدم که، چون نی کوک نمی‌شود برای کوک‌های مختلف از نی‌هایی با طول‌های مختلف استفاده می‌کنند.»
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۲ - ۱۶ اسفند ۱۴۰۱

«نی» در ذهن بسیاری از شنوندگانش، یادآور سازی غریب است. نی حسن ناهید، اما غریب نماند. این موسیقیدان و نوازنده برجسته نی که همیشه دغدغه‌مند موسیقی ایران‌زمین بود و برای این دغدغه‌اش تلاش‌های زیادی کرد، پای این ساز را به ارکستر باز کرد و همین یک گام، می‌تواند گواه مهمی باشد برای نقش پررنگِ نی‌نوازی که بیش از نیم قرن با موسیقی محشور بود.

به گزارش اعتماد؛ البته نقش حسن ناهید در دنیای موسیقی ایران، تنها به همین موضوع محدود نمی‌شد؛ این استاد برجسته در تربیت هنرجویان نیز بسیار کوشید تا راه دشواری را که طی کرده بود، برای دیگر علاقه‌مندان هموارتر کند؛ اما آنچه ناهید را زبانزد و متمایز می‌کرد، وجهه اخلاقی او بود. هنرمندی آرام و مهربان و به دور از هر گونه خودبرتربینی و با تواضعی مثال‌زدنی.

امیدوار به آینده و جوانان

سال گذشته در آستانه نوروز ۱۴۰۱ بود که برای تبریک با این استاد فقید تماس گرفتم. در خلال این گفت‌وگوی کوتاه از او خواسته بودم که برای مردم و موسیقی و شخص خودش آرزویش را با مخاطبان «اعتماد» در میان بگذارد؛ ناهید با همان خوشرویی که همه از او یاد می‌کنند، پیش از همه چیز برای مردم آرزوی سلامتی و موفقیت در کار کرد؛ او که در سال‌های اخیر به دلیل انجام عمل ایمپلنت، دیگر نمی‌توانست ساز بزند، بهتر از هر کسی می‌دانست سلامتی پیش‌شرط هر کاری است. ناهید در چند سال اخیر از یار دیرینش که نی بود، به ظاهر جدا افتاده بود؛ اما آیا برای استادی که عمری را پای موسیقی و مشخصا ساز نی گذاشته بود، آیا این جدایی می‌توانست ممکن باشد؟ قدر مسلم خیر. چنانکه هیچ‌گاه و حتی تا پایان عمرش از تلاش برای ارتقای جایگاه این ساز دست نکشید.

آرزوی او برای موسیقی ایران، این بود که دوستداران موسیقی، از موسیقی خوب بهره ببرند و در بالا بردن سطح موسیقی کشور تلاش کنند و پیشرو باشند. او اطمینان داشت که آینده‌ای بهتر در انتظار موسیقی ایران است و جوانانِ روزگارِ حاضر را، آینده‌دار می‌دانست. وقتی از آرزوی شخصی‌اش پرسیدم همچنان و در آستانه هشتاد سالگی با آن همه خدمتی که به موسیقی ایران کرده بود، باز هم خدمت به دیگران در سایه سلامتی را آرزو کرد. مردی که هیچ وقت از این آرزویش دست نکشید و سالمندی هم نه تنها او را ناامید نساخت، بلکه هر روز نگاهش را به آینده روشن‌تر می‌کرد.

هنرمند ریشه‌دار متواضع

اما آخرین گفت‌وگویم با حسن ناهید به تیرماه سال جاری برمی‌گردد. به بهانه زادروزش با او گفتگو کردیم. در آرشیو صوت‌ها، صدای این استاد فقید را دوباره گوش می‌کنم. با این همه تلاشی که برای موسیقی داشت و نقش بارزش، فروتنی بی‌مثالش شگفت‌انگیز بود. وقتی تولدش را تبریک گفتم و بنا به رسم متداول برایش آرزوی سلامتی و تداوم حضور کردم، پاسخش این بود که «من کسی نیستم، هیچ کاری برای هنر ایران نکردم. دلم می‌خواست کاری کنم ولی نتوانستم».

این جملات را از زبان مردی می‌شنیدم که اولین نی‌نواز ارکستر بود و تسلطی مثال‌زدنی در نت‌خوانی داشت و کارشناسان نیز بر نقش منحصربه‌فرد او در موسیقی کلاسیک ایرانی تاکید کرده و می‌کنند. ناگفته نماند که ناهید این همه را سهل به دست نیاورده بود و برای به دست آوردن این جایگاه علاوه بر تلاش، موانع بسیاری را از سر گذراند و شاید اولین و مهم‌ترین آن مخالفت پدر بود. پدرش مخالف شدید موسیقی بود؛ برعکس مادر که گویا حامی پر و پا قرصش به شمار می‌رفت.

ناهید در این باره در گفت‌وگویی خاطره‌ای تلخ را یادآور شده «پدر اکثرا حدود ساعت ۴ بعدازظهر به خانه باز می‌گشت و تا فردای آن روز از منزل خارج نمی‌شد، از قضا یک روز صبح و زودتر از زمان همیشگی به خانه آمد و من درحیاط مشغول نواختن ساز بودم و نی را در دست من دید، سوال کرد: پسرم چه کاری انجام می‌دهی! گفتم ساز نی است و در دم سازم را شکست و من هم شروع به گریه کردم تا آنکه مادرم با ناراحتی آمد و گفت چه کار به این پسر داری؟! و پدر در پاسخ به مادر جواب داد این پسر صدای شیطان در می‌آورد و از آن روز به بعد متوجه شدم تا زمانی که پدرم در خانه است نباید صدایی از این ساز خارج شود؛ به یاد دارم یک روز می‌خواستم یکی ازکار‌های استاد کسایی را که قبل‌تر شنیده بودم، تمرین کنم تا فراموش نشود، اما، چون پدر در خانه بود، مجبور شدم دو، سه لحاف روی سرم بکشم و آرام آرام نی بنوازم و...»

این‌ها خاطره تلخ کودکی است که برای شنیدن موسیقی هنگام بازگشت از مدرسه جلوی درِ بعضی از مغازه‌ها که صدای موسیقی از رادیوی آن‌ها به گوش می‌رسید، می‌ایستاد تا حتی کوتاه هم که شده لذت شنیدنِ نوای خوش را ببرد. همین کودک ۱۰ ساله مسحور صدای نی استاد کسایی شد و همراه همسر خواهرش به اصفهان رفت و اولین‌بار از نزدیک دید که چطور نی را می‌نوازند. آغاز راه اگرچه برای او دشوار بود، اما هیچ کدام از سنگلاخ‌ها راه او را متوقف نکرد. ناهید پیش می‌رفت تا حضورش را در دفتر موسیقی ایران برای همیشه ثبت کند. شاید برای همین تجربه‌های تلخی که از سر گذرانده بود، هربار از استقبال و حمایت خانواده‌ها و روی‌آوری جوانان به این ساز مسرورتر می‌شد؛ چراکه در زمان حیاتش ثمره آنچه سال‌ها برایش مجدانه تلاش کرده و سختی‌های بسیاری را متحمل شده بود، می‌دید. سازی که به ارکستر راه نداشت را در ارکستر تثبیت کرد و شاهد اقبال جوانان به ساز نی بود و چه چیز برای او از این بهتر بود...

تاثیر کسایی و حسین دهلوی در زیست هنری ناهید

حسن کسایی اسطوره نی‌نوازی ایران در زندگی هنری ناهید نقش بسزایی داشت. ناهید از کسایی همیشه به نیکی یاد می‌کرد. کسایی کسی بود که برای یک کودک ۱۰ ساله الگو شد و صدای سازش مشوقی برای آغاز راه او. حسن ناهید در یکی از خاطراتش به ملاقات با کسایی و نامه‌ای که به او نوشته اشاره می‌کند. در بخشی از گفت‌وگوی فروغ بهمن‌پور با حسن ناهید که اواخر دهه ۷۰ انجام شده و در کتاب «چهره‌های ماندگار» نیز منتشر شده است، آمده: «یک‌بار نامه‌ای نوشتم به آدرس رادیو برای استاد کسایی که ایشان در نهایت لطف و محبت به من جواب دادند. دو، سه سال بعد رفتم خدمت ایشان و مرا راهنمایی کردند. به یکی از شاگردان‌شان که هم نی می‌نواخت و هم می‌ساخت، گفتند که دو تا نی به من بدهد. آن موقع نمی‌دانستم دو تا نی برای چیست. بعدا فهمیدم که، چون نی کوک نمی‌شود برای کوک‌های مختلف از نی‌هایی با طول‌های مختلف استفاده می‌کنند.»

شاید کسایی آینده ناهید را در همان موقع پیش‌بینی کرده بود. کودکی جسور و عاشق که می‌خواهد با زبان نی با جهان پیرامونش گفتگو کند و دست از آرمانش نمی‌کشد.

آنچه ناهید را به لحاظ تکنیکی در نی‌نوازی متمایز می‌ساخت، سواد و تسلطش در نت‌خوانی بود، اما کسب مهارت نت‌خوانی چگونه در مسیر او قرار گرفت... خودش در گفت‌وگویی که به مناسبت زادروزش با او داشتیم این‌طور روایت کرده بود: «سال ۱۳۳۹ بدون اینکه سواد نت داشته باشم به تهران آمدم و به صورت تصادفی با مرحوم محمدمهدی کمالیان، مرد شریفی که هم نوازنده سه تار بود و هم سه تار می‌ساخت، آشنا شدم. ایشان از من پرسید که آیا درباره نت چیزی می‌دانم؟ و من گفتم که نه، اطلاعاتی در این زمینه ندارم و ایشان گفت که مرا برای آموزش نزد یکی از اساتید می‌برد؛ یادم هست گفت که فقط خدا کند تو را قبول کند.»، اما آن استاد کسی نبود جز حسین دهلوی؛ دهلوی در آن زمان رییس هنرستان عالی موسیقی ملی، رییس شورای فرهنگ و هنر و رهبر ارکستر صبا بود، طبیعی بود که فرصت چندانی برای ناهید نوجوان نداشته باشد، اما از بخت خوش به خاطر مرحوم کمالیان، ناهید را می‌پذیرد، اما یک شرط برای او می‌گذارد و آن اینکه ناهید باید خوب و جدی کار می‌کرد که البته بر سر پیمان با دهلوی نیز ماند و با جدیت تمام کار کرد. در این مدت هم استاد از شاگرد بابت این آموزش‌ها هیچ هزینه‌ای دریافت نکرد و شاید دهلوی هم نور امید و عشق سرشار ناهید را می‌ستود و آینده او را درخشان می‌دید که چنین سرمایه‌گذاری معنوی برای او کرد.

میرعلیرضا میرعلی‌نقی نیز در یادداشتی از ناهید این‌طور یاد می‌کند: «پیش از ناهید، حسن کسایی اسطوره نی‌نوازی بود؛ اما صرفا تک‌نوازانه. ناهید اولین نی‌نواز ارکستر بود؛ هم در ارکستر ایرانی و هم در ارکستر‌های بزرگ‌تر. او اولین نی‌نواز ایرانی بود که تسلطی قابل توجه و دقیق در نت‌خوانی داشت. معروف بود به اینکه نت موسیقی را سر و ته هم بگذاری، می‌تواند از نت آخر دقیق و درست بنوازد تا به نت اول برسد که کاری دشوار است. ما نی تک‌نوازی را مدیون استاد کسایی هستیم و نی همنوازی ارکسترال را مدیون استاد ناهید.»

نوای نی ماندگار ناهید

ناهید آثار ماندگاری را از خود به جای گذاشت. آثاری که به گوش دوستداران موسیقی آشناست. نوای نی او در آثاری همچون «شب نیشابور» (فرامرز پایور)، «وطن من» (پرویز مشکاتیان) و «گلپونه‌ها» (حسین پرنیا) ماندگار شد. همچنین آلبوم «گل و نی» که شامل تکنوازی و دونوازی به همراه تمبک در دستگاه نوا، شوشتری و ماهور است و آلبوم «آوای نی» شامل تکنوازی در دستگاه‌های بیات ترک، بیات اصفهان، ابوعطا و مخالف سه‌گاه از آثار به جا مانده از این هنرمند فقید است. نوازندگی در ارکستر گل‌ها به رهبری روح‌اله خالقی، نوازندگی در ارکستر صبا به رهبری حسین دهلوی و نوازندگی در ارکستر گروه پایور به سرپرستی فرامرز پایور در کارنامه هنری او دیده می‌شود. حسن ناهید برای معرفی موسیقی اصیل ایران، همراه با خوانندگانی همچون حسین قوامی، محمدرضا شجریان، محمود خوانساری و عبدالوهاب شهیدی به کشور‌های مختلف رفته و کنسرت‌ها و اجرا‌هایی متعدد در ایران نیز داشته تا موسیقی اصیل را بیش از پیش به علاقه‌مندان معرفی کند.

معرفی بیش از پیش موسیقی ایران، دغدغه همیشه ناهید

ناهید که پیشرو بودن برای ارتقای سطح موسیقی را از دوستداران این هنر می‌خواست، خودش این مسیر را طی کرده بود و در این زمینه پیشرو و پیشاهنگ بود؛ سازی که اغلب با آن تک‌نوازی می‌شد را در جمع ساز‌های دیگر برد؛ خاطره‌اش هنگامی که نی را سر ارکستر مرحوم نصرت‌الله گلپایگانی برد، این طور تعریف کرده: «همه تعجب کردند... برای‌شان عجیب بود که یک پسر شهرستانی می‌تواند این ساز را حتی از روی نت بنوازد. آن موقع ساز نی مهجور بود ولی امروز دیگر ساز نی وارد ارکستر شده و در هر ارکستری نی یکی از ساز‌هایی است که حرف اول را می‌زند.» به گفته ناهید استاد خالقی نیز در این زمینه کوشید به این شکل که اغلب وقتی در جایی راجع به موسیقی سخنرانی داشت، ناهید را همراه خود می‌برد تا بعد از صحبت در مورد گوشه‌ها و مایه‌های ایرانی قطعاتی را بنوازد که گوش مخاطب با آن موسیقی آشنا شود.

حسن ناهید، مرد دغدغه‌مند موسیقی ایران در گفت‌وگویی که در ماه‌های پایانی عمرش با «اعتماد» داشت، باز هم بر گسترش و معرفی موسیقی ایران تاکید کرد. او از رویایش گفت که پیشرفت روزافزون موسیقی ایران بود و از جوانانی که با شور و اشتیاق کار می‌کنند. جوانانی که در نگاه ناهید آینده‌دار بودند. کودک ۱۰ ساله‌ای که مسیر پر پیچ و خمی را طی کرد و سازی غریب را در ارکستر آورد؛ خود، استادی منحصربه‌فرد شد تا همچون اساتیدش که در کودکی چشم او را پر از کنجکاوی و روشنای امید دیدند، برق امید را در دل بسیاری دیگر آفرید تا مسیر این ساز بیش از پیش روشن‌تر شود.

ارسال نظرات