صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۱۴۱۵۲
در رقابت قرن میان ایالات متحده با چین عامل تعیین کننده قدرت نوآوری خواهد بود. سیستم مهاجرت منسوخ ایالات متحده مانع از ورود افراد با استعداد بسیار زیاد می‌شود.
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۰ - ۱۲ اسفند ۱۴۰۱

فرارو- اریک اشمیت؛ مهندس نرم افزار آمریکایی و رئیس اجرایی هیئت مدیره آلفابت است. از او تحت عنوان "مدیر عامل افسانه‌ای دوران اوج گیری گوگل" یاد می‌شود. اشمیت به همراه "هنری کیسینجر" نویسنده کتاب مشترکی تحت عنوان "عصر هوش مصنوعی و آینده بشری ما" بوده است. در آوریل ۲۰۲۲ میلادی شاخص میلیاردر‌های بلومبرگ اشمیت را با ثروت خالص ۲۵.۱ میلیارد دلار به عنوان پنجاه و چهارمین فرد ثروتمند در جهان رتبه بندی کرد.

به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز، هنگامی که نیرو‌های روس در فوریه ۲۰۲۲ میلادی به کی یف حمله کردند کم‌تر کسی فکر می‌کرد اوکراین بتواند زنده بماند. روسیه بیش از دو برابر اوکراین سرباز در اختیار داشت. بودجه نظامی آن کشور ده برابر بیش از بودجه نظامی اوکراین بود. جامعه اطلاعاتی ایالات متحده تخمین زده بود که کی یف حداکثر ظرف یک تا دو هفته سقوط خواهد کرد. با این وجود، اوکراین به حوزه‌ای روی آورد که در آن بر دشمن اش برتری داشت: فناوری.

دولت اوکراین اندکی پس از تهاجم تمام داده‌های حیاتی خود را در فضای ابری آپلود کرد تا بتواند از اطلاعات محافظت کند و حتی اگر موشک‌های روسی دفاتر وزارتخانه‌های آن کشور را به آوار تبدیل کردند بتواند به کار خود ادامه دهد. وزارت تحول دیجیتال اوکراین که "ولودیمیر زلنسکی" رئیس‌جمهور آن کشور آن را تنها دو سال قبل تاسیس کرده بود برنامه تلفن همراه دولت الکترونیک خود Diia را برای جمع آوری اطلاعات منبع باز تغییر کاربری داد تا شهروندان بتوانند عکس‌ها و ویدئو‌های واحد‌های نظامی دشمن را آپلود کنند.

با در خطر افتادن زیر ساخت‌های ارتباطی اوکراینی‌ها به ماهواره‌های استارلینک و ایستگاه‌های زمینی ارائه شده توسط اسپیس ایکس روی آوردند تا در ارتباط باقی بمانند. زمانی که روسیه پهپاد‌ به آن سوی مرز فرستاد اوکراین پهپاد‌های مخصوص به خود را به دست آورد که برای رهگیری حملات آنان طراحی شده بود در حالی که ارتش آن کشور آموخت که چگونه از تسلیحات ناآشنای ارائه شده توسط متحدان غربی استفاده کند. در بازی موش و گربه اوکراین و روسیه بر سر نوآوری اوکراین به سادگی خود را زیرک‌تر نشان داد. بنابراین، برخلاف تصور روسیه جنگ به تهاجمی سریع با پیروزی آسان برای آن کشور تبدیل نشد.

موفقیت اوکراین را می‌توان تا حدی مرهون عزم مردم اوکراین، ضعف ارتش روسیه و قدرت حمایت غرب دانست. با این وجود، هم چنین این موفقیت مدیون نیروی جدید تعیین کننده سیاست بین المللی است: قدرت نوآوری. قدرت نوآوری توانایی اختراع، پذیرش و تطبیق فناوری‌های جدید است.

این مولفه به قدرت سخت و نرم کمک می‌کند. سیستم‌های تسلیحاتی با فناوری پیشرفته قدرت نظامی را افزایش می‌دهند پلتفرم‌های جدید و استاندارد‌های حاکم بر آن اهرم اقتصادی را فراهم می‌کنند و تحقیقات و فناوری‌های پیشرفته جذابیت جهانی را افزایش می‌دهند. سنت طولانی‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد دولت‌ها از نوآوری برای ارائه قدرت در خارج استفاده می‌کنند، اما آن چه تغییر کرده ماهیت ماندگار پیشرفت‌های علمی است. توسعه در هوش مصنوعی به طور خاص نه تنها حوزه‌های تازه‌ای از اکتشافات علمی را می‌گشاید بلکه هم چنین به آن روند سرعت می‌بخشد. هوش مصنوعی توانایی دانشمندان و مهندسان را برای کشف فناوری‌های قدرتمندتر افزایش می‌دهد و پیشرفت‌هایی را در هوش مصنوعی و هم چنین در زمینه‌های دیگر تقویت می‌کند و در این فرآیند جهان را تغییر می‌دهد.

توانایی نوآوری سریع‌تر و بهتر پایه‌ای که اکنون قدرت نظامی، اقتصادی و فرهنگی بر آن استوار است نتیجه رقابت قدرت‌های بزرگ بین ایالات متحده و چین را تعیین خواهد کرد. در حال حاضر، ایالات متحده هم چنان در صدر قرار دارد. با این وجود، چین در بسیاری از زمینه‌ها عقب نشینی کرده و در برخی از زمینه‌ها پیشروی کرده است.

دولت امریکا برای پیروز بیرون آمدن از این رقابت تعیین کننده قرن باید بر انگیزه‌های دیوان سالارانه خود غلبه کند، شرایط مساعدی را برای نوآوری ایجاد کند و روی ابزار‌ها و استعداد‌های مورد نیاز برای پیشرفت فناوری سرمایه گذاری کند. دولت امریکا باید متعهد به ترویج نوآوری در خدمت کشور و در خدمت دموکراسی باشد. چیزی کمتر از آینده جوامع آزاد، بازار‌های باز، حکومت دموکراتیک و نظم جهانی گسترده‌تر در خطر نیست.

دانش قدرت است

پیوند بین نوآوری فناوری و سلطه جهانی به قرن‌ها قبل باز می‌گردد. با این وجود، سرعت فعلی در نوآوری پیش‌تر سابقه نداشته است. این تغییر در هیچ کجا واضح‌تر از یکی از فناوری‌های اساسی زمان ما نیست: هوش مصنوعی.

سیستم‌های هوش مصنوعی امروزی می‌توانند مزایای کلیدی را در حوزه نظامی ارائه دهند جایی که می‌توانند میلیون‌ها ورودی را تجزیه و تحلیل کنند الگو‌ها را شناسایی نمایند و به فرماندهان درباره فعالیت دشمن هشدار دهند. برای مثال، ارتش اوکراین از هوش مصنوعی برای اسکن کارآمد اطلاعات و نظارت و شناسایی از منابع مختلف استفاده کرده است. با این وجود، سیستم‌های هوش مصنوعی به طور فزاینده‌ای فراتر از کمک به تصمیم گیری انسانی صرف می‌شوند و خود تصمیم گیری می‌کنند. در نتیجه، سیستم‌های فرماندهی و کنترلی که به تصمیم گیرندگان انسانی متکی هستند یا بدتر از آن سلسله مراتب پیچیده نظامی در برابر سیستم‌های سریع‌تر و کارآمدتری که با انسان‌ها ماشین سازی می‌شوند از دست خواهند رفت.

در دوره‌های قبلی فناوری‌هایی که ژئوپولیتیک را شکل می‌دادند از برنز تا فولاد، از نیروی بخار تا شکافت هسته‌ای تا حد زیادی منحصر به فرد بودند. آستانه واضحی از تسلط در فناوری وجود داشت و زمانی که یک کشور به آن دست می‌یافت زمین بازی هموار می‌شد.

در مقابل، هوش مصنوعی ماهیت مولد دارد. با ارائه بستری برای نوآوری‌های علمی و فناوری مستمر می‌تواند منجر به نوآوری بیش‌تر شود. این پدیده باعث می‌شود که عصر هوش مصنوعی به طور اساسی متفاوت از عصر برنز یا فولاد باشد. به جای ثروت منابع طبیعی یا تسلط بر یک فناوری معین منبع قدرت یک کشور اکنون در توانایی آن کشور برای نوآوری مستمر نهفته است.

این چرخه به طور دائم سرعت بیش تری پیدا می‌کند. به محض این که محاسبات کوانتومی پا به عرصه وجود بگذارد رایانه‌های فوق سریع امکان پردازش مقادیر بیش تری از داده‌ها را فراهم می‌سازند و سیستم‌های هوش مصنوعی هوشمندتر را تولید می‌کنند. این سیستم‌های هوش مصنوعی به نوبه خود می‌توانند نوآوری‌های مهمی را در زمینه‌های نوظهور دیگر از زیست شناسی مصنوعی گرفته تا تولید نیمه هادی ایجاد کنند. هوش مصنوعی ماهیت تحقیقات علمی را تغییر خواهد داد. به جای پیشرفت یک مطالعه در یک زمان دانشمندان با تجزیه و تحلیل مجموعه داده‌های عظیم پاسخ سوالات قدیمی را پیدا می‌کنند و باهوش‌ترین ذهن‌های جهان را آزاد می‌نمایند تا زمان بیش تری را برای توسعه ایده‌های جدید اختصاص دهند.

هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری پایه در رقابت برای قدرت نوآوری عاملی حیاتی خواهد بود قدرتی که در پس پیشرفت‌های بی شماری آینده در کشف دارو، ژن درمانی، علم مواد، انرژی پاک و در خود هوش مصنوعی قرار دارد. هواپیما‌های سریع‌تر به ساخت هواپیما‌های سریع‌تر کمکی نکردند، اما رایانه‌های سریع‌تر به ساخت رایانه‌های سریع‌تر کمک می‌کنند.

یک سیستم هوش مصنوعی را تصور کنید که می‌تواند به پرسش‌های به ظاهر دشوار پاسخ دهد مانند بهترین راه برای آموزش زبان انگلیسی به یک میلیون کودک یا درمان یک مورد از بیماری آلزایمر. فرایند پیشرفت در این زمینه می‌تواند آغازگر دوران برتری‌ای باشد که بی شباهت به دوره کوتاه برتری هسته‌ای ایالات متحده در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی نخواهد بود.

علیرغم آن که بسیاری از تاثیرات تحول آفرین هوش مصنوعی هنوز دور از دسترس هستند نوآوری در پهپاد‌ها در حال حاضر میدان نبرد را متحول کرده است. در سال ۲۰۲۰ میلادی باکو از پهپاد‌های ساخت ترکیه و اسرائیل برای به دست آوردن مزیت قاطع در جنگ خود علیه ارمنستان در منطقه مورد مناقشه قره باغ کوهستانی استفاده کرد و پیروزی‌های میدان جنگ را پس از بیش از دو دهه بن بست نظامی به دست آورد. به طور مشابه ناوگان پهپادی اوکراین که بسیاری از آن پهپاد‌ها تسلیحات مدل‌های تجاری ارزان قیمتی هستند که برای شناسایی در پشت خطوط دشمن تغییر کاربری داده شده اند نقش مهمی در موفقیت‌های آن کشور در میان نبرد داشته اند.

پهپاد‌ها مزایای مشخصی نسبت به سلاح‌های سنتی دارند: کوچک‌تر و ارزان‌تر هستند، قابلیت‌های نظارتی بی نظیری را ارائه می‌کنند و قرار گرفتن در معرض خطر سربازان را کاهش می‌دهند. برای مثال، تفنگداران دریایی در جنگ شهری می‌توانند با میکرو پهپاد‌هایی همراه باشند که به مثابه چشم و گوش آنان عمل می‌کنند. با گذشت زمان، کشور‌ها سخت افزار و نرم افزار نیروبخش پهپاد‌ها را بهبود می‌بخشند تا در عرصه نوآوری از رقبای خود پیشی بگیرند. در نهایت تسلیحات خودکار و خودران جایگزین سربازان و توپخانه‌های سرنشین دار نیز خواهند شد.

یک زیردریایی خودمختار را تصور کنید که می‌تواند به سرعت منابع را به آب‌های مورد مناقشه منتقل کند یا یک کامیون خودران که می‌تواند مسیر بهینه را برای حمل موشک انداز‌های کوچک در زمین‌های ناهموار پیدا کند. ازدحام پهپاد‌های در قالب شبکه‌ای و هماهنگ شده توسط هوش مصنوعی می‌توانند تانک‌ها و تشکل‌های پیاده نظام را در میدان غرق کنند. اوکراین در دریای سیاه از پهپاد برای حمله به کشتی‌های روسیه و کشتی‌های تدارکاتی استفاده کرده است پهپاد‌هایی که به کشوری با نیروی دریایی کوچک کمک می‌کند تا ناوگان قدرتمند روسیه در دریای سیاه را محدود کند.

اوکراین پیش نمایشی از منازعات آینده ارائه می‌دهد: جنگ‌هایی که توسط انسان‌ها و ماشین‌ها با هم کار می‌کنند و برنده می‌شوند.

همان طور که تحولات در پهپاد‌ها مشخص می‌کند قدرت نوآوری زیربنای قدرت نظامی است. نخست و مهم‌تر از همه تسلط فناورانه در حوزه‌های حیاتی توانایی یک کشور را برای راه اندازی جنگ تقویت کرده و در نتیجه قابلیت‌های بازدارندگی آن را تقویت می‌کند. با این وجود، نوآوری با ارائه اهرمی به دولت‌ها بر زنجیره تامین و توانایی وضع قوانین برای دیگران قدرت اقتصادی را شکل می‌دهد.

قدرتی را که چین می‌تواند بر کشور‌هایی که به آنان سخت افزار ارتباطی عرضه می‌کند اعمال کند در نظر بگیرید. جای تعجب نیست که کشور‌های وابسته به زیرساخت‌های چینی مانند بسیاری از کشور‌های آفریقایی که قطعات تولید شده توسط هوآوی حدود ۷۰ درصد از شبکه‌های اینترنت نسل چهارم شان را تشکیل می‌دهد از نقض حقوق بشر در چین انتقاد نمی‌کنند.

برتری تایوان در تولید نیمه هادی‌ها نیز یک عامل بازدارنده قوی در برابر تهاجم ایجاد می‌کند، زیرا چین علاقه چندانی به از بین بردن بزرگترین منبع ریزتراشه‌های خود ندارد. ایالات متحده به لطف نقشی که در پایه گذاری اینترنت دارد برای دهه‌ها از جایگاهی در جدول تعریف مقررات اینترنت برخوردار بوده است. برای مثال، در طول بهار عربی این واقعیت که ایالات متحده میزبان شرکت‌های فناوری بود که ستون فقرات اینترنت را فراهم می‌کردند این شرکت‌ها را قادر ساخت تا درخواست‌های سانسور دولت‌های عربی را رد کنند.

نوآوری فناورانه کمتر آشکار، اما حیاتی قدرت نرم یک کشور را تقویت می‌کند. هالیوود و شرکت‌های فناوری مانند نت فلیکس و یوتیوب گنجینه‌ای از محتوا را به طور فزاینده‌ای برای یک پایگاه مصرف کننده جهانی ایجاد کرده اند و در تمام این مدت به گسترش ارزش‌های آمریکایی کمک می‌کنند. چنین سرویس‌های پخشی شیوه زندگی آمریکایی را در اتاق‌های نشیمن در سراسر جهان پخش می‌کنند.

دلیل اصلی این که نوآوری اکنون چنین مزیت عظیمی را به ارمغان می‌آورد آن است که نوآوری بیش تری ایجاد می‌کند و تا حدی این کار را به دلیل وابستگی به مسیری انجام می‌دهد که از گروه‌هایی از دانشمندانی که دانشمندان بزرگ دیگری را در دانشگاه‌های تحقیقاتی و شرکت‌های فناوری بزرگ جذب کرده و آنان را آموزش می‌دهند به وجود می‌آید.

در مقابل چین نیز پیشرفت‌هایی در عرصه فناوری داشته است. به سختی می‌توان گفت آیا آن کشور پیشتاز عرصه هوش مصنوعی خواهد شد یا خیر. با این وجود، از مقام‌های پکن مطمئنا فکر می‌کنند چنین خواهد شد. پکن در سال ۲۰۱۷ میلادی اعلام کرد که قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ میلادی به رهبر جهانی هوش مصنوعی تبدیل شود و ممکن است حتی زودتر از حد انتظار به این هدف برسد.

چین پیش‌تر به هدف خود برای تبدیل شدن به رهبر جهان در فناوری نظارت مبتنی بر هوش مصنوعی که نه تنها برای کنترل مخالفان در داخل آن کشور استفاده می‌شود بلکه به دولت‌های مستبد خارج از کشور نیز می‌فروشد دست یافته است. چین هم چنان در جذب بهترین ذهن‌ها در زمینه هوش مصنوعی پس از ایالات متحده قرار دارد و تقریبا ۶۰ درصد از پژوهشگران درجه یک در دانشگاه‌های ایالات متحده مشغول به کار هستند. با این وجود، قوانین سست حریم خصوصی چین، جمع آوری داده‌ها و بودجه هدفمند دولت به این کشور یک مزیت کلیدی ارائه می‌دهد. در واقع، چین در حال حاضر در تولید خودرو‌های خودران و خودمختار پیشتاز است.

در حال حاضر ایالات متحده هم چنان در محاسبات کوانتومی برتری دارد. با این وجود، در یک دهه گذشته چین حداقل ۱۰ میلیارد دلار در فناوری کوانتومی سرمایه گذاری کرده که تقریبا ده برابر بیش از سرمایه گذرای دولت امریکا بوده است. چین در حال تلاش برای ساخت رایانه‌های کوانتومی به قدری قدرتمند بوده که به راحتی رمزگذاری امروزی را شکسته است. این کشور هم چنین سرمایه گذاری زیادی در شبکه‌های کوانتومی راهی برای انتقال اطلاعات در قالب بیت‌های کوانتومی انجام می‌دهد احتمالا به این امید که چنین شبکه‌هایی در برابر نظارت سایر سازمان‌های اطلاعاتی غیر قابل نفوذ باشند. حتی نگران‌کننده‌تر از آن این که دولت چین ممکن است ارتباطات دزدیده شده و رهگیری شده را با هدف رمزگشایی از آن ذخیره کند و زمانی که از قدرت محاسباتی برای انجام این کار برخوردار باشد آن داده‌ها را مورد استفاده قرار دهد: استراتژی معروف "اکنون ذخیره و بعدا رمزگشایی کنید".

زمانی که صحبت از نیمه هادی‌ها می‌شود چین نیز برنامه‌های بلندپروازانه‌ای دارد. دولت چین در حال تامین بودجه تلاش‌های بی‌سابقه‌ای برای تبدیل شدن به یک رهبر در تولید نیمه هادی‌ها تا سال ۲۰۳۰ میلادی است. شرکت‌های چینی در حال حاضر در حال ساخت تراشه‌هایی هستند که در این صنعت به نام تراشه‌های "هفت نانومتری" شناخته می‌شوند، اما پکن با اعلام برنامه‌های خود برای تولید داخلی تراشه‌های جدید اهداف خود را بیش‌تر ساخته است: تولید تراشه‌های "پنج نانومتری".

نبردی از سیستم‌ها

رقابت بین ایالات متحده و چین به همان اندازه که بین دولت‌ها بوده رقابتی بین سیستم هاست. در مدل چینی ادغام غیر نظامی - نظامی دولت رقابت داخلی را ترویج می‌کند و برندگان نوظهور را به عنوان "قهرمانان ملی" از نظر مالی تامین می‌کند. این شرکت‌ها نقش دوگانه‌ای ایفا می‌کنند که موفقیت تجاری را به حداکثر می‌رساند و منافع امنیت ملی چین را پیش می‌برد. از سوی دیگر، مدل آمریکایی بر مجموعه‌ای متفاوت از بازیگران خصوصی متکی است. دولت فدرال بودجه‌ای برای علوم پایه فراهم می‌کند، اما تا حد زیادی نوآوری و تجاری سازی را به بازار واگذار می‌کند.

برای مدت زمانی طولانی سه گانه دولت، صنعت و دانشگاه منبع اصلی نوآوری آمریکا بود. این همکاری باعث پیشرفت‌های زیادی در عرصه فناوری شد از فرود روی ماه گرفته تا اینترنت. با این وجود، با پایان جنگ سرد، دولت ایالات متحده تمایلی به تخصیص بودجه برای تحقیقات کاربردی از خود نشان نداد و حتی مبلغ اختصاص یافته به تحقیقات بنیادی را کاهش داد. اگرچه مخارج بخش خصوصی افزایش یافته، اما سرمایه گذاری‌های دولتی در نیم قرن گذشته کاهش یافته است. سهم بودجه دولتی برای تحقیقات پایه در سال ۲۰۱۵ میلادی برای اولین بار از پایان جنگ جهانی دوم به این سو به زیر ۵۰ درصد رسید و در دهه ۱۹۶۰ میلادی حدود ۷۰ درصد بود.

دلایل عدم تمایل واشنگتن به تامین مالی علمی که به عنوان پایه و اساس قدرت نوآوری عمل می‌کند ساختاری بوده است. نوآوری مستلزم ریسک و در مواقعی شکست است چیزی که سیاستمداران از پذیرش آن بیزار هستند.

آمریکا متکی بر ترکیبی قوی از جاه طلبی‌های الهام بخش، رژیم‌های حقوقی و مالیاتی مناسب برای استارت آپ‌ها و فرهنگ باز بودن است که به کارآفرینان و پژوهشگران اجازه می‌دهد ایده‌های جدید را تکرار کرده و بهبود بخشند.

با این وجود، ممکن است این کافی نباشد. حمایت دولت مدت هاست که نقش مهمی در آغاز نوآوری در ایالات متحده داشته و تحقیقات در فناوری‌هایی که اکنون عجیب به نظر می‌رسند ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور حیاتی باشند. رقابت با چین مستلزم تقویت مجدد تعامل بین دولت، بخش خصوصی و دانشگاه است.

سرمایه گذاری در آینده

ایالات متحده به عنوان بخشی از تلاش خود برای کسب اطمینان از باقی ماندن به عنوان یک ابر قدرت در عرصه نوآوری باید میلیارد‌ها دلار در زمینه‌های کلیدی رقابت فناوری سرمایه گذاری کند. ایالات متحده علاوه بر سرمایه گذاری مستقیم در فناوری‌هایی که به قدرت نوآوری دامن می‌زند باید روی ورودی‌هایی که هسته اصلی نوآوری است سرمایه گذاری کند: استعداد.

ایالات متحده دارای استارت آپ ها، شرکت‌های مستقر و دانشگاه‌های جهان است که همگی بهترین‌ها و درخشان‌ترین‌ها را از سراسر جهان جذب می‌کنند. با این وجود، بسیاری از افراد با استعداد به دلیل سیستم مهاجرتی قدیمی امریکا نمی‌توانند وارد این کشور شوند. بیش از نیمی از تمام پژوهشگران هوش مصنوعی که در ایالات متحده کار می‌کنند از خارج از کشور هستند و تقاضا برای استعداد‌های هوش مصنوعی هنوز بسیار بیش از عرضه است. اگر ایالات متحده در‌های خود را به روی مهاجران با استعداد ببندد در معرض خطر از دست دادن مزیت نوآورانه خود قرار خواهد گرفت. ارتش ایالات متحده هم چنین باید بیاموزد که فناوری‌های جدید را در فرآیند تدارکات، برنامه‌های نبرد و جنگ جنگی خود ادغام کند.

بازی برای برنده شدن

در رقابت قرن یعنی رقابت میان ایالات متحده با چین عامل تعیین کننده قدرت نوآوری خواهد بود. پیشرفت‌های تکنولوژیکی در پنج تا ده سال آینده مشخص خواهند کرد که کدام کشور در این رقابت دست برتر را به دست خواهد آورد. موشک‌های مافوق صوت می‌تواند ایالات متحده را بی دفاع کند و حملات سایبری می‌تواند شبکه برق این کشور را فلج کند. دولت‌هایی مانند چین و روسیه ممکن است بتوانند داده‌های فردی در مورد عادات خرید، موقعیت مکانی و حتی مشخصات DNA شهروندان امریکایی را جمع آوری کنند و اجازه دهند سفارشی سازی شده شوند. شعار قدیمی سیلیکون، ولی نه تنها در صنعت بلکه در عرصه ژئوپولیتیک نیز صدق می‌کند: نوآوری یا مرگ.

ارسال نظرات