فرارو- جمعه سال جاری اولین سالگرد جنگی بود که جهان از وقوع آن میترسید، اما در نهایت رخ داد. اکنون صلح یک چشم انداز دور به نظر میرسد.
به گزارش فرارو به نقل از الجزیره، در چنین شرایطی جنگ اوکراین به کدامین سو خواهد رفت؟ در ادامه به نظرات هفت کارشناس در مورد ایده منازعه در اوکراین اشاره خواهد شد:
سناریوی اصلی آن است که نه روسیه و نه اوکراین هیچ یک نمیتواند به اهداف خود در جنگ دست یابند. روسیه به سختی میتواند حتی کل منطقه جنوب شرقی دونباس را اشغال کند چه رسد به این که اوکراین را به عنوان یک ملت نابود کند. اوکراین نمیتواند به مرزهای ژانویه ۲۰۱۴ (قبل پیش از الحاق کریمه به فدراسیون روسیه) بازگردد. جنگ ممکن است تا اواخر سال ۲۰۲۳ یا در سال ۲۰۲۴ میلادی به پایان برسد، زیرا در آن زمان منابع و تجهیزات هر دو کشور به پایان خواهند رسید. دلیل اصلی برای این وضعیت آن است که اوکراین و روسیه هر دو فاقد تسلیحات، مهمات و سربازان کافی برای دستیابی به اهداف هستند.
در اینحا سه سناریو را در نظر میگیرم:
بدبینانه: روسیه دفاع اوکراین را در شمال خط مقدم کنونی در هم خواهد شکست هلالی که حدود هزار کیلومتر امتداد دارد. روسها در این سناریو شهر لیمان را اشغال میکنند. آنان در جنوب خط مقدم را در هم میشکنند و شهر زاپوریژیا را تحت محاصره در خواهند آورد. در مرکز نیز خط مقدم را خواهند شکست و به شهرهای کراماتورسک و اسلوویانسک میرسد و در آنجا به این شهرها حمله میکند. شاید پس از اشغال آن مناطق روسیه به اوکراین پیشنهاد آتش بس پایدار را ارائه دهد.
محتملترین سناریو: علیرغم وقوع نبرد عظیم در خط مقدم جنوبی جبهه در آنجا وضعیتی ثابت را حفظ خواهد کرد. نیروهای روسی به اسلوویانسک و کراماتورسک میرسند، اما نمیتوانند آن مناطق را اشغال کنند. در جبهه شمالی روسها لیمان را اشغال خواهند کرد.
سناریوی خوش بینانه: نیروهای اوکراینی روسها را در جبهه جنوبی در هم خواهند شکست و عملیات موفقیت آمیز چتربازان را در سراسر رودخانه دنیپر انجام میدهند. جنوب اوکراین به طور جزئی یا کامل آزاد خواهد شد. در جبهه شمالی نیز آنان موفق میمناطقی را بازپس گیرند و پس از آن روسها تقریبا نیروهای خود را از اوکراین خارج خواهند ساخت. این نقطهای که در آن پیشنهاد معامله صلح در ازای غرامت و حفظ کریمه تحت کنترل روسیه پیشنهاد خواهد شد. در اینجا خواهد بود که ادامه آخرالزمانی جنگ محتمل است چرا که اوکراین احتمالا با آن توافق مخالفت خواهد کرد و شاید پل کریمه را با استفاده از موشکهای دوربرد تخریب کند.
اگر حملات پهپادی اوکراین علیه کریمه صورت گیرد نیز وضعیت بسیار پرهزینه و پیچیدهتر خواهد شد. در آن صورت پوتین ممکن است دستور استفاده از تسلیحات هستهای تاکتیکی علیه اوکراین را صادر کند. پس از آن برقراری آتش بس تحت هر شرایطی دشوارتر خواهد شد.
نیروهای روس در اواخر ژانویه پیشروی خود را آغاز کردند. این یک جبهه بسیار طولانی است و از کوپیانسک در منطقه خارکف گرفته تا چندین جهت از جمله کوپیانسک، لیمان، باخموت، آدویوکا و شاختار تا اولدار را شامل میشود که بیش از هزار کیلومتر هستند.
روسها در سطح تاکتیکی از ذخایر نظامی که از اواخر سال گذشته ذخیره کرده بودند استفاده مینمایند. روسها سربازان خود را برای عملیاتی آماده میسازند که ۳۰۰ هزار نفری که از سپتامبر بسیج کرده بودند را درگیر خواهد ساخت. آنان هم چنین از زندانیانی استفاده میکنند که شرکت نظامی خصوصی واگنر به رهبری "یوگنی پریگوژین" استخدام کرده بود، اما عمدتا کشته شده اند. مسکو در حال آموزش ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار مرد بسیج شده در میدانهای تیراندازی روسیه و بلاروس برای استفاده استراتژیک آنان است و تجهیزات نظامی را برای شان آماده میسازد. نیروهای اوکراین در شرق عمدتا در مناطق دونتسک و لوهانسک عملیات دفاعی انجام میدهند و با کمک متحدان غربی از نظر تجهیزات و پرسنل ذخایر استراتژیک خود را آماده میسازند. آماده سازی بیشتر در خارج از کشور انجام میشود، زیرا تجهیزات در اکثر موارد خارجی هستند، اما نه منحصرا، زیرا برخی از تجهیزات مانند تانکهای روسیه و خودروهای زرهی آن کشور ساخت دوره شوروی میباشند.
اگر موانع سیاسی حل شود و غرب از طریق امریکا و لهستان تجهیزات نظامی را به نیروی هوایی اوکراین تخویل دهد نتیجه جنگ تغییر خواهد کرد. نتیجه جنگ پیروزی اوکراین در آن باید تضعیف روسیه به عنوان یک دولت امپریالیستی متجاوز را به همراه داشته باشد به طوری که نتواند برای مدتی چنین جنگی را انجام دهد.
علیرغم شکستهای نظامی و عدم دستیابی به اهدافی که در آغاز تهاجم بیان شده بود موضع پوتین کماکان پایدار است. به نظر میرسد نخبگان پشت سر پوتین با افزایش نفوذ و فعالیت ارتش ودیگر نهادهای امنیتی دولتی تثبیت شده اند. علیرغم آن که بسیاری از نخبگان روس احتمالا از جنگ انتقاد میکنند آنان ضرورت پیروزی روسیه همره با ترس از مورد انتقام جویی قرار گرفتن از سوی پوتین به دلیل عدم وفاداری را درک کرده اند. عدم دسترسی به فناوری ناشی از تحریمها بدون شک ظرفیت تولید نظامی روسیه را فلج میکند. علیرغم آن که روسیه درصدد تامین برخی از قطعات مورد نیاز از کشورهای غیر غربی خواهد بود، اما نمیتواند آن قطعات را به طور کامل جایگزین قطعات غربی مورد نیاز سازد. از نظر اقتصادی برخی از صنایع روسیه مانند خودروسازی افتی ۶۰ درصدی داشته اند. تحریمها به اقتصاد روسیه به ویژه از طریق تحت فشار قرار دادن سود حاصل از تجارت انرژی آسیب میرسانند. من انتظار دارم که جنگ به طول بیانجامد. با این وجود، من مشتاقانه منتظر ضد جمله اوکراین و نتایج آن هستم که ممکن است تصورات روسیه را تغییر دهد. نیروهای اوکراینی پیشتر توانایی خود را برای بازپس گیری مناطق کشورشان نشان داده اند. بنابراین، در این باره امیدواریهایی وجود دارد.
هر دو طرف فاقد منابع و توانایی کافی برای آغاز یک حمله قاطعانه به منظور در هم شکستن اوضاع و تغییر شرایط به نفع خود هستند. ارتش روسیه برای جنگ آماده نیست و برخی از اشتباهات خود را، اما نه به شکلی قابل توجه اصلاح کرده است. حتی پیش از آغاز جنگ نیز من تصور میکردم که ارتش اوکراین توانایی مقابله با یک تجاوز مسلحانه را دارد.
ارتش اوکراین مانند سال ۲۰۱۴ میلادی نیست. ارتش اوکراین قدرت گرفته تجربه کسب شده و مدرنیزه شده است. ارتش اوکراین عزم خود را برای دفاع از آن کشور نشان داده است. البته ارتش اوکراین معایبی نیز دارد. این خطر وجود دارد که نزاع به جنگی موضعی تبدیل شود، اما بسیاری از موارد به این بستگی دارد که غرب تا چه اندازه تجهیزات و تسلیحات را به ارتش اوکراین عرضه میکند و ارتش اوکراین چگونه خواهد توانست استفاده از این تسلیحات و روش ادغام آن را بیاموزد. تسلط بر تسلیحات مدرن به زمان زیادی نیاز دارد. اگر تسلیحات در کل سیستم سازماندهی جنگ و اجرای آن قرار بگیرند احتمال آن که اوکراین بتواند ضد حملهای قاطع را با هدف بیرون راندن نیروهای روس به خارج از مرزهای دولتی اوکراین آغاز کند وجود خواهد داشت.
مزایای تسلیحات غربی آشکار است و هیچ تردیدی در این مورد وجود ندارد. اوکراین هنوز دارای منابع انسانی است و میتواند بسیج نیروی اضافی را انجام داده و خسارت خود را جبران کرده و با تشکیل تعداد لازم واحدهای نظامی آنان را به درستی آموزش دهد. با این وجود، پیش بینی آینده دشوار است، زیرا روسیه نیز نفس آخر خود را نمیکشد. روسیه نیز ذخایر و متبع خاصی در اختیار دارد. مجتمع نظامی – صنعتی روسیه کماکان کار میکند. روسیه کماکان به تولید تسلیحات مدرن ادامه میدهد اگرچه شاید کاملترین تسلیحات نباشند، اما به اندازه کافی مدرن میباشند. نباید توانایی روسیه برای بازسازی همه چیز را نادیده گرفت.
موقعیت پوتین مانند همیشه پایدار است. دستگاه امنیتی او که به پوتین برای حفظ قدرت اش کمک نموده تغییری نکرده است. او نیروهای امنیتی را به خوبی تغذیه میکند و دستمزد آنان را افزایش داده و انواع امتیازات را به آنان ارائه میکند. این موضوع را میتوان در رکوردشکنی تخصیص بودجه برای نهادهای دفاعی و امنیتی روسیه برای سالیان آینده مشاهده کرد. هیچ نیروی اپوزیسیون جدیای که بتواند قدرت پوتین را در هم بکشند در حال حاضر در آن کشور دیده نمیشود.
جنگ تاثیر زیادی بر جامعه روسیه گذاشته است. بدیهی است که جامعه متزلزل شد. این روند ابتدا با آغاز جنگ و دوم با اعلام بسیج نیروی عمومی صورت گرفت. این دو روند زلزلههای بزرگ اجتماعی سال گذشته برای روسها بودند. ناامیدی در روسیه افزایش یافته، اما به اعتراضات گسترده منتهی نشد، زیرا دستگاه سرکوب روسیه بسیار قوی عمل میکند. من فکر میکنم با قضاوت بر اساس این که اوضاع چگونه پیش میرود قطعا یک سال دیگر جنگ را پشت سر خواهیم گذاشت. در حال حاضر، بر اساس آنچه منابع ما میگویند واضح است که حصول آتش بس ناممکن به نظر میرسد. روسیه کماکان در تلاش برای پیشروی است و اوکراین نمیخواهد تسلیم شود. به نظر نمیرسد که اوضاع آرام شود یا با هیچ گونه توقفی همراه باشد.
من انتظار دارم که اقدامات سرکوبگرانه و پروپاگاندای متمرکز ادامه یابد و احتمالا بیشتر این موضوع را در تمام عرصههای زندگی عمومی برای مثال در نظام آموزشی خواهیم دید. اقتصاد به تدریج بیش از آن چه تا به امروز بوده در بستر جنگ قرار خواهد گرفت. ممکن است شاهد سیاستهای جدید و سخت گیرانهتر در مورد بسیج نیرو و احتمالا جلوگیری از سفر مردان جوان به خارج از کشور باشیم.
سناریوی اصلی همان است که پیشتر بود: تشدید تنش. روسیه اولین تلاش جدی خود را در پاییز انجام داد و اکنون دومین تلاش خود را انجام میدهد. هدف روسیه این است که کی یف تحت شرایط قابل قبول به مسکو فرصتی دهد تا زخمهای خود را ترمیم کند و منتظر لحظهای بهتر از نظر سیاسی برای آغاز حملهای تازه باشد. اهداف جنگی روسیه تعییر نکرده و هدف اصلی آن کشور نابودی اوکراین است.