صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

آیا زمان انتقال مهارت‌های کار از انسان به ماشین است؟
تجربه نشان داده که ورود هوش مصنوعی به هر کسب‌وکاری می‌تواند یکسری پیامد‌های منفی و ناخواسته به دنبال داشته باشد که در اغلب اوقات مدنظر طراحان و توسعه دهندگان سیستم‌های هوش مصنوعی نبوده، اما درنهایت باعث می‌شود تا کارکنان و نیروی انسانی سازمان‌ها و شرکت‌ها تحت الشعاع این نقش آفرینی قرار بگیرند و متضرر نشوند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۳ - ۰۲ اسفند ۱۴۰۱

برنامه‌ها و الگوریتم‌های برآمده از هوش مصنوعی روزبه روز در حال گسترش و شکوفا شدن هستند و کمتر شرکتی را می‌توان سراغ گرفت که منکر این واقعیت باشد که آینده کسب و کار از گذرگاه هوش مصنوعی و محصولات وابسته به آن عبور خواهد کرد. بااین همه نگرانی‌های بسیاری نیز در ارتباط با آنچه در پشت پرده نقش آفرینی هوش مصنوعی در دنیای کسب و کار می‌گذرد مطرح است و به همین دلیل هم کارشناسان و صاحب نظران بر این مساله تاکید دارند که لازم است شرکت‌ها و سازمان‌ها به صورت جدی و برنامه ریزی شده به پیامد‌های گسترش نفوذ هوش مصنوعی بر زندگی و اشتغال کارکنان و عموم جامعه بپردازند و انسان‌هایی که در طراحی و اجرای برنامه‌های هوش مصنوعی نقش آفرین هستند و همچنین کسانی را که به واسطه قدرتمندتر شدن هوش مصنوعی بیکار شده یا به حاشیه رانده می‌شوند نیز مدنظر داشته باشند.

به گزارش دنیای اقتصاد، دکتر مادلین کلر الیش از دانشمندان ارشد گوگل در سخنرانی مهمی که در همایش تکنولوژی‌های دیجیتال به میزبانی موسسه تکنولوژی ماساچوست ایراد کرد به طور ویژه به این موضوع پرداخته و بر این مساله تاکید کرد که یکی از نقاط ضعف و پاشنه آشیل اغلب برنامه‌های هوش مصنوعی و سازمان‌هایی که به صورت خودکار آن برنامه‌ها را مورداستفاده قرار می‌دهند این است که آن‌ها توجه چندانی به انسان‌ها و مغز‌های متفکری که چنین برنامه‌هایی را طراحی کرده و ساخته اند ندارند و بدتر از آن هم اینکه به این موضوع مهم هم بی توجه اند که پیاده‌سازی و توسعه برنامه‌ها و سیستم‌های هوش مصنوعی چه پیامد‌هایی بر زندگی و کار کسانی دارد که به واسطه توسعه هوش مصنوعی در کسب‌وکار‌ها بیکار شده و منبع درآمدی شان را از دست می‌دهند.

درواقع آنچه افرادی مانند دکتر کلر در مورد آن هشدار می‌دهند ابعاد اخلاقی و انسانی گسترش هوش مصنوعی است که نه فقط کارکنان و خانواده هایشان بلکه کلیت جامعه را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد و چالش‌های جدی بسیاری را با خود به همراه خواهد آورد.

حواستان به چگونگی ورود هوش مصنوعی به کسب‌وکارتان باشد

تجربه نشان داده که ورود هوش مصنوعی به هر کسب‌وکاری می‌تواند یکسری پیامد‌های منفی و ناخواسته به دنبال داشته باشد که در اغلب اوقات مدنظر طراحان و توسعه دهندگان سیستم‌های هوش مصنوعی نبوده، اما درنهایت باعث می‌شود تا کارکنان و نیروی انسانی سازمان‌ها و شرکت‌ها تحت الشعاع این نقش آفرینی قرار بگیرند و متضرر نشوند.

یکی از نمونه‌های بارز چنین تاثیرگذاری‌های ناخواسته‌ای را می‌توان در مثال «ساعت سپسیس» مشاهده کرد که یک سیستم تصمیم‌گیری کلینیکی با کمک هوش مصنوعی است و در بیمارستان‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد و با استفاده از آن می‌توان پیش‌بینی کرد کدام بیماران بستری در بیمارستان‌ها در معرض خطر ابتلا به سپسیس (مسمومیت خونی یا گندخونی) قرار دارند.

این سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی که توسط محققان دانشگاه دوک و با اتکا به هوش مصنوعی طراحی شده بود در ابتدا با استقبال چشمگیر بیمارستان‌ها و بیماران مواجه شد چراکه با کمک هوش مصنوعی این امکان فراهم آمده بود که به محض ایجاد کوچک‌ترین مسمومیت و آلودگی در خون بیماران بستری در بیمارستان‌ها مراتب از طریق پرستاران به پزشکان منتقل شده و فرآیند مقابله با سپسیس آغاز شود.

بااین همه بعد از مدتی از اجرای این سیستم در بیمارستان ها، پرستاران احساس کردند که نقش و جایگاه آن‌ها به عنوان کسانی که از نزدیک با بیماران در ارتباط بوده و وضعیت بالینی آن‌ها را کنترل می‌کردند به پیغام رسان و اپراتور سیستم ساعت سپسیس تنزل پیدا کرده است.

کمی بعد هم شرایط برای پرستاران بیمارستان‌هایی که این سیستم در آن‌ها پیاده شده بود بدتر شد و تعداد زیادی از آن‌ها شغلشان را از دست دادند چراکه به عقیده مقام‌های بیمارستان، باوجود هوش مصنوعی که خودش می‌توانست به طور مستقیم به پزشکان گزارش دهد دیگر نیازی به پرستاران به عنوان واسطه اطلاع رسانی به پزشکان نبود.

دکتر الیش در مقاله‌ای که در نشریه مدیریتی ام‌آی‌تی منتشر کرده به موضوع پیامد‌های ناشی از نوآوری‌های برآمده از هوش مصنوعی اشاره کرده است و تاکید می‌کند که بی توجهی برنامه‌ریزان و طراحان سیستم‌های هوش مصنوعی به پیامد‌های انسانی و اخلاقی ناشی از توسعه چنین سیستم‌هایی می‌تواند مقبولیت و محبوبیت آن‌ها را کاهش دهد و باعث شود کارکنان سازمان‌هایی که ورود هوش مصنوعی را به معنای پایان نقش آفرینی محوری و ضروری شان می‌پندارند، با آن به مخالفت برخیزند و به اصطلاح «چوب لای چرخ نوآوری‌های هوش مصنوعی بگذارند». درواقع علت اصلی مخالفت با گسترش هوش مصنوعی این است که آن‌ها فکر می‌کنند ورود سیستم‌های هوش مصنوعی باعث کاهش جایگاه و ارزش کاری شان در سازمان خواهد شد و درنهایت نیز موجب بیکاری آن‌ها در آینده می‌شود و این همان اتفاقی بود که در مورد سیستم ساعت سپسیس افتاد و تنزل جایگاه پرستاران و سپس بیکار شدن تعداد زیادی از آن‌ها را به دنبال داشت.

به عقیده صاحب نظران و کارشناسانی همچون خانم الیش، بهترین راه حل برای برون رفت از این بن بست و آشتی دادن هوش مصنوعی با کارکنان نگران از تنزل جایگاه و بیکار شدن در آینده این است که سیستم‌های هوش مصنوعی با نیروی کار انسانی «ترکیب شوند» نه اینکه جای آن‌ها را بگیرند و آن‌ها را به حاشیه برانند. درواقع آنچه در مورد ساعت سپسیس اتفاق نیفتاد و باعث شد تا پرستاران نسبت به آن موضع خصمانه بگیرند این بود که پیش‌بینی خاصی برای ترکیب شدن سیستم هوش مصنوعی و انسان‌ها باهم از طرف طراحان سپسیس صورت نگرفته بود و هیچ‌گونه عاملیت و تاثیرگذاری مطلوبی برای عامل انسانی دیده نشده بود و به همین دلیل هم بود که پس از مدتی پرستاران دیدند که بیشتر نقش پیغام رسان و انتقال دهنده پیام‌های سیستم به پزشکان رادارند و همین نقش حاشیه‌ای هم کمی بعد به طور کامل حذف شد و پرستاران زیادی مجبور به ترک شغلشان شدند؛ بنابراین باید پذیرفت که شاه کلید موفقیت سیستم‌های هوش مصنوعی در عرصه عمل این است که چه در زمان طراحی، چه در حین اجرا و چه پس ازآن باید برای انسان یک نوع عاملیت و تاثیرگذاری ملموس تعریف شود و این امکان و اختیار به انسان‌ها داده شود تا برخی کارکرد‌های حساس و مهم را بر عهده بگیرند و برای حل مسائل راه حل‌های انسانی ارائه دهند و همین موضوع باعث خواهد شد تا ما بتوانیم «اجرای مسوولیت‌پذیرانه برنامه‌های هوش مصنوعی توسط کارکنان» را در سازمان‌ها شاهد باشیم.

از خود بپرسید هوش مصنوعی به چه‌کسانی آسیب خواهد زد

اگر به گذشته نگاهی بیندازیم، می‌بینیم هر انقلاب صنعتی که در جهان رخ داده دارای تاثیرات خاص خود بر مهارت‌ها و کارکرد‌های نیروی کار بوده است که این مساله در مورد انقلاب صنعتی چهارم نیز کاملا صدق می‌کند.

طبق پیش‌بینی نهاد‌های بین‌المللی درنتیجه وقوع انقلاب صنعتی چهارم بیش از پنج میلیون شغل به خطر افتاده اند که این بار برخلاف انقلاب‌های قبلی که پیامد‌های شغلی آن‌ها بیشتر دامن گیر کارگران یقه آبی و معمولی می‌شد، این گروه از کارکنان درخطر از دست دادن شغل یا نفوذشان در شرکت‌ها هستند.

به‌عبارت بهتر، ورود گسترده و نقش آفرینی تعیین کننده ماشین‌ها و روبات‌ها در محیط کار باعث متزلزل شدن موقعیت و جایگاه کارکنان یقه سفید و حتی مدیران بلندپایه می‌شود. هم اکنون کامپیوتر‌ها و روبات‌های فوق هوشمند قادرند بهتر از انسان‌ها فکر کنند و تصمیم بگیرند و بی وقفه و بدون تاثیرپذیری از عوامل بیرونی به نظارت و کنترل امور بپردازند.

به همین دلیل هم هست که بسیاری از کارگران «دانش محور» مانند روزنامه نگاران، وکلا، پزشکان، بازاریابان و... به شدت نگران آینده و از این مساله بیمناک هستند که ممکن است در آینده‌ای نزدیک روبات‌ها و ماشین‌های پیشرفته و بی نقص مشاغل آن‌ها را تحت سیطره خود درآورند و آن‌ها را از کار بیکار کنند.

به عقیده بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران دنیای کسب و کار، این نگرانی کاملا بحق و منطقی است و دیر یا زود شاهد نقش آفرینی و قدرت نمایی ماشین‌ها و روبات‌ها در عرصه‌هایی همچون روزنامه نگاری، وکالت، پزشکی، بازاریابی و مواردی ازاین دست خواهیم بود. بااین همه، ماشین‌های هوشمند هم نقاط ضعف و محدودیت‌هایی دارند که هنوز هم آن‌ها را به انسان‌ها نیازمند و وابسته می‌سازند. یک روبات نمی‌تواند بدون برنامه ریزی شدن توسط انسان کاری را انجام دهد و حتی پس از دریافت جدیدترین برنامه‌ها هم باز نمی‌تواند بسیاری از کار‌ها را انجام دهد و بازهم به عامل انسانی برای آموزش دیدن و حل مشکلات کاری نیاز است.

یکی از اولویت‌هایی که مدیران و رهبران شرکت‌ها می‌توانند در برخورد با ورود ماشین‌ها به محیط کار و اتوماسیون شدن کار‌ها انجام دهند، انتقال تجربیات و بازآموزی مهارت‌های کار از انسان‌ها به روبات هاست. اگر به عنوان یک مدیر بخواهید در مجموعه تحت مدیریت‌تان انتقال تجربیات و مهارت‌ها به روبات‌های هوشمند را انجام دهید حتما باید این کار را با محوریت نیروی انسانی تان انجام دهید. تحولات و پیشرفت‌های هوش مصنوعی در آینده برخی از صنایع و مشاغل را بیشتر از بقیه تحت‌تاثیر قرار خواهند داد و ما شاهد از بین رفتن یکسری از مشاغل در آینده‌ای نزدیک خواهیم بود و بازآموزی و اشتغال افراد پرشماری که درنتیجه از بین رفتن این مشاغل بیکار خواهند شد به یکی از چالش‌های اجتماعی بزرگ آینده تبدیل خواهد شد. علاوه‌بر این، مدیران میانی و کارگران یقه سفید نیز باید به زودی خود را برای کار کردن در کنار روبات‌ها و ماشین‌ها آماده کنند و به همین دلیل هم باید مهارت‌های جدیدی را فرابگیرند.

به‌دنبال هوش مصنوعی کارآفرین باشید

بااین همه باید دانست که هوش مصنوعی بیش از آنکه باعث از بین رفتن یکسری مشاغل شود موجب ایجاد شغل‌های جدید نیز خواهد شد همان‌طور که اینترنت با ظهورش و از طریق اتوماسیونی کردن کار‌ها باعث حذف یکسری مشاغل شد، اما مشاغل جدیدی مانند طراح وب‌سایت، مدیر پایگاه‌های داده، مدیر رسانه‌های اجتماعی و بازاریابان دیجیتال را نیز به‌وجود آورد.

براساس برآوردها، هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۴ حدود ۸/ ۱ میلیون شغل را از بین خواهد برد حال آنکه تا آن زمان موجب ایجاد ۳/ ۲ میلیون شغل جدید خواهد شد که بسیاری از این مشاغل جدید در حوزه‌هایی مانند علوم کامپیوتر، علوم دیتا و مهندسی دیتا خواهند بود. علاوه بر این باید انتظار داشت تقریبا تمام مشاغل و کسب و کار‌ها در دهه آینده به شکل گسترده‌ای تحت‌تاثیر هوش مصنوعی قرار بگیرند و تغییر و تحولات گسترده و عمیقی را تجربه کنند.

در بلندمدت‌تر نیز هوش مصنوعی سکان هدایت جهان را در دست خواهد داشت: با افزایش جمعیت کره زمین به بیش از ۷/ ۹ میلیارد نفر تا سال ۲۰۵۰، این، هوش مصنوعی خواهد بود که به عنوان نجات بخش نوع بشر عمل خواهد کرد چراکه مثلا در بخش کشاورزی می‌تواند تحولی بزرگ و بی سابقه ایجاد کند و از طریق افزایش چشمگیر بهره وری زمین و آب به پاسخگویی هر چه بهتر به افزایش ۵۰ درصدی تقاضا برای محصولات کشاورزی کمک کند.

در حال حاضر اگرچه در اغلب شرکت‌ها و سازمان‌ها، افرادی با عناوین شغلی مرتبط با علوم دیتا حضور دارند و فعالیت می‌کنند، اما اغلب آن‌ها کسانی هستند که فاقد مهارت‌های لازم درزمینه یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی هستند.

درواقع هنوز هم تلقی بسیاری از سازمان‌ها از دانشمند دیتا کسی است که با استفاده از داشبورد‌ها یکسری دیتا‌ها را تحلیل می‌کند یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت کسی است که با داشتن دانش آماری می‌تواند یکسری اطلاعات را از بطن دیتای موجود استخراج کند حال آنکه دامنه کاری و مهارتی دانشمندان دیتا بسیار فراتر از اینهاست و کسانی که قرار است در آینده به عنوان دانشمند دیتا و متخصص هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی فعالیت کنند باید به طیف گسترده‌ای از مهارت‌ها و دانش مجهز باشند.

در سال ۲۰۱۸، لینکدین گزارش داد که شغل «دانشمند دیتا» در آمریکا از سال ۲۰۱۴ به بعد در هرسال ۱۲۰۰‌درصد رشد داشته است و تا سال ۲۰۲۴ تعداد شاغلان در بخش علم دیتا و تحلیل دیتا به ۳میلیون‌و۷۲۰هزارنفر می‌رسد.

به همین دلیل هم هست که در سایت‌های کاریابی معروفی مانند لینکدین و گلسدور، مشاغلی مانند مهندس یادگیری ماشینی، دانشمند دیتا و توسعه دهنده دیتای بزرگ جزو پرطرفدارترین و پرمتقاضی‌ترین مشاغل هستند و بسیاری از صنایع و شرکت‌ها به دنبال متقاضیان کار در این بخش‌ها خواهند بود. بعضی از شرکت‌های بزرگ‌تر و شناخته شده‌تر نیز ترجیح داده اند سایر شرکت‌های پیشرو درزمینه هوش مصنوعی را به همراه کارکنانشان خریداری کنند. به عنوان نمونه، شرکت گوگل در سال ۲۰۱۴، استارت‌آپ مشهور DeepMind Technologies را که درزمینه هوش مصنوعی فعالیت می‌کرد و ۷۵ کارمند داشت باقیمت ۵۰۰ میلیون دلار خریداری کرد یعنی برای هر یک کارمند نخبه شاغل در آن شرکت حدود ۶ میلیون دلار هزینه کرد.

البته این اقدام پرهزینه شرکت گوگل خیلی زود اثربخشی اش را نشان داد به طوری که کمی بعدازآن گوگل توانست برنامه AlphaGo را با موفقیت به مرحله اجرا درآورد و بعد از آن هم طراحی الگوریتم کاربردی و مشهور AlphaFold را نیز با کمک همین کارکنانی که از دیپ مایند تکنولوژیز به گوگل پیوسته بودند انجام دهد؛ بنابراین می‌توان این اطمینان را به کارکنان و نیروی انسانی نگران از پیشرفت‌های سریع سیستم‌های هوش مصنوعی داد که اگر در زمان برنامه ریزی برای توسعه هوش مصنوعی به مسائل انسانی و اخلاقی توجه ویژه‌ای داشت و زندگی و کار کسانی را که درنتیجه گسترش هوش مصنوعی تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند نیز مدنظر داشت می‌توان به تحقق رویای هوش مصنوعی اخلاق گرا و کارآفرین بیش ازپیش امیدوار بود.

مترجم: سید‌حسین علوی لنگرودی
منبع: MIT

برچسب ها: هوش مصنوعی
ارسال نظرات