صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۱۱۶۶۲
با عقب‌نشینی ایالات متحده از خاورمیانه، تقاضای بیشتری برای ایجاد یک سازوکار امنیتی رسمی برای مقابله با ایران به‌وجود خواهد آمد؛ به‌ویژه اینکه مذاکرات هسته‌ای در بن‌بست است. به زبان ساده، شرایط برای ایجاد یک سازوکار امنیتی منطقه‌ای برای مقابله جمعی از کشور‌ها با ایران هرگز به این اندازه فراهم نبوده است.
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۰ - ۰۲ اسفند ۱۴۰۱

روزنامه هم میهن نوشت: در اواخر ژانویه سال جاری، آمریکا و اسرائیل رزمایش «سرو کوهی» را برگزار کردند که بزرگترین و پیچیده‌ترین رزمایش آمریکا و اسرائیل تابه‌حال بوده است. در این رزمایش که فقط ۹۰ روز برای اجرایش برنامه‌ریزی شده بود، نزدیک به ۱۵۰ هواپیما، ۱۲ کشتی جنگی، سیستم‌های توپخانه پیشرفته و هشت‌هزار سرباز شامل پیاده‌نظام و نیرو‌های عملیات ویژه برای شبیه‌سازی یک حمله در مقیاس بزرگ از طریق زمین، هوا و دریا شرکت کردند.

رزمایشی به این بزرگی که به سرعت برایش برنامه‌ریزی شد و اجرا شد توجه همه کشور‌های جهان را به خود جلب کرد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این رزمایش یک حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را شبیه‌سازی کرده است. به‌هرحال، تنش‌ها در حال زیادشدن است و مذاکرات هسته‌ای هم به بن‌بست رسیده، و آمریکا و اسرائیل احتمالاً هر گزینه‌ای را در نظر می‌گیرند.

البته چند مقام نظامی و دفاعی ایالات متحده ارتباط این رزمایش با ایران را تکذیب کردند، اما دامنه، مقیاس و پیچیدگی رزمایش چیز دیگری را نشان می‌دهد. این رزمایش شامل عناصر فرماندهی رزمی، اجرای مأموریت‌های فرماندهی و کنترل، جنگ سطحی دریایی، عملیات هوایی، جست‌وجو و نجات، حملات سایبری و الکترونیکی، و هماهنگی حملات، شناسایی و مسدود کردن مسیر‌های هوایی بود. تمرینات شلیک مستقیم با گلوله‌های واقعی در قالب موجی از حملات مکرر موشک، بمب‌ها و راکت‌های هیمارسدر این رزمایش انجام شد.

آمریکا تانکر‌های سوخت‌گیری هوایی‌ای را در این رزمایش استفاده کرد که تابه‌حال به اسرائیل نفروخته است. هواپیمایی که قطعا در حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران نقش خواهد داشت. به این ترتیب خلبانان اسرائیلی این امکان را یافتند که قبل از دریافت این هواپیماها، با آن‌ها آشنا شوند. هواپیما‌های دیگری که برای نفوذ به پدافند هوایی ایران مورد استفاده قرار می‌گرفتند، به‌طور قابل‌توجهی غایب بودند، اما اعلام شد که در این رزمایش بسیاری از امکاناتی که در هر حمله در مقیاس بزرگ علیه ایران حیاتی است، بررسی شده است.

اگرچه ایران عنصر مهمی در این رزمایش بود، اما تنها عنصر و شاید مهم‌ترین آن هم نبود. با پایان رزمایش، مقامات سنتکام قول دادند که بر پایه این رزمایش، تسریع قابلیت همکاری‌های منطقه‌ای، افزایش تعداد بازیگران و در نهایت نهادینه‌سازی رزمایش ترکیبی را انجام دهند. از این اظهارات فقط یک نتیجه می‌توان گرفت و آن اینکه ایالات متحده تمام تلاش خود را برای ادامه روند عقب‌نشینی‌اش از خاورمیانه به‌کار گرفته و در عین حال امیدوار است که به‌طور پیوسته یک معماری امنیتی جدید در منطقه ایجاد کند که در آن شرکای منطقه‌ای مسئولیت بیشتری را بر عهده بگیرند.

برای این منظور، واشنگتن همکاری دوجانبه با اسرائیل را اولین گام به‌سوی طرح‌های امنیتی بسیار بزرگتر می‌داند. اسرائیل یک شریک طبیعی برای آمریکا است. با توجه به آمادگی زیاد نیرو‌های مسلح، و قابلیت‌های پیچیده تسلیحات ترکیبی، اسرائیل این قدرت را دارد که به قدرت‌های بزرگتر ضربه وارد کند. اسرائیل به‌طور فعال در رزمایش‌های دوجانبه و چندجانبه با کشور‌هایی مانند یونان و ایتالیا شرکت کرده است.

زمان‌بندی رزمایش اخیر هم پیام‌هایی در خود دارد: این رزمایش در یک زمان غیرعادی در خاورمیانه اتفاق افتاد. توافق آبراهام به رهبری ایالات متحده راه را برای اسرائیل هموار کرده است تا روابط خود را با برخی از کشور‌های عربی بهبود بخشد و شاید روزی همکاری امنیتی آشکاری را با این کشور‌ها آغاز کند. در همین حال، ترکیه روابط خود را با دشمنان منطقه‌ای پیشین‌اش نظیر امارات متحده عربی بهبود بخشیده و موضع تهاجمی خود علیه رقبای سنتی در شرق مدیترانه را کنار گذاشته است. علاوه بر این، یخ‌های بحران دیپلماتیک شش سال پیش بین قطر و سایر کشور‌های عربی شروع به آب‌شدن کرده و این مسئله باعث می‌شود که همکاری و انسجام در شورای همکاری خلیج‌فارس تسهیل شود. تبعات همه این تحولات متوجه ایران است.

با عقب‌نشینی ایالات متحده از خاورمیانه، تقاضای بیشتری برای ایجاد یک سازوکار امنیتی رسمی برای مقابله با ایران به‌وجود خواهد آمد؛ به‌ویژه اینکه مذاکرات هسته‌ای در بن‌بست است. به زبان ساده، شرایط برای ایجاد یک سازوکار امنیتی منطقه‌ای برای مقابله جمعی از کشور‌ها با ایران هرگز به این اندازه فراهم نبوده است.

این لزوما بدان معنا نیست که این سازوکار قرار است ایجاد شود و یا اگر ایجاد شود، موفق خواهد بود. اما همه نشانه‌ها برای ایجاد این سازوکار وجود دارد. واشنگتن به‌وضوح در حال زمینه‌سازی برای همکاری امنیتی منطقه‌ای بیشتر است که هدف نهایی آن اجازه دادن به شرکای مورد اعتمادش برای رسیدگی به امور خود در یک ساختار امنیتی جدید است، تا خودش بتواند به بحران در اروپا و منطقه اقیانوس هند و اقیانوسیه برسد.

در ماه‌های آینده، آمریکا احتمالاً تلاش خواهد کرد شرکت‌کنندگان جدیدی را وارد این جمع کند و کشور‌هایی را که به‌هرحال نیازی به تشویق زیادی ندارند، مثل مصر، یونان و امارات با قرارداد‌های تسلیحاتی، تمرین‌های نظامی برای ظرفیت‌سازی و یا سایر مشوق‌ها جذب کند. همچنین این احتمال وجود دارد که آمریکا به‌دنبال ایفای نقش بیشتری در تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط کشور‌های عربی با اسرائیل باشد. به این دلیل که معتقد است این عادی‌سازی روابط می‌تواند همکاری‌های دفاعی بیشتری را در منطقه به‌دنبال داشته باشد.

ارسال نظرات