صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۱۱۳۵۱
جورج دبلیو بوش، رییس‌جمهور وقت امریکا و تونی بلر، نخست‌وزیر وقت بریتانیا حمله خود به عراق را به این دلیل توجیه کردند که صدام حسین سلاح‌های کشتار جمعی در اختیار دارد که او را به تهدیدی برای جهان تبدیل می‌کند. به تبع این ادعا رسانه‌های جریان اصلی، گسترش این برآورد ظاهرا اطلاعاتی ایالات متحده را با خاموش کردن صدا‌های مخالف در این باره تسهیل کردند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۸ - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱

چگونه ایالات متحده با نادیده‌گرفتن گزارش سازمان ملل، حمله به عراق را مشروع جلوه داد؟ بیست سال پیش، در ۲۰ مارس ۲۰۰۳، یک ائتلاف به رهبری ایالات متحده به عراق حمله کرد. نزدیک به شش سال قبل از لشکرکشی نیرو‌ها به داخل عراق، در ۱۸ آوریل ۱۹۹۷، رولف اکئوس، (Rolf Ekéus) دیپلمات سوئدی گزارش نهایی خود را به شورای امنیت سازمان ملل ارایه کرد.

به گزارش اعتماد، رولف اکئوس در آستانه ترک سمت خود به عنوان مدیر کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد (UNSCOM) بود که در سال ۱۹۹۱ برای نظارت بر حذف برنامه سلاح‌های کشتار جمعی عراق ایجاد شد. در گزارش ارایه‌شده او به شورا آمده بود که «در مورد قابلیت‌های تسلیحاتی ممنوعه حفظ شده عراق چیز زیادی ناشناخته نیست».

اکیوس در کتاب اخیر خود با عنوان «عراق خلع‌سلاح شده: داستان پشت داستان سقوط صدام» که اخیرا منتشر شده، اعتقاد خود را تکرار می‌کند که در آن زمان «شواهد قابل توجهی مبنی بر اینکه وضعیت تسلیحاتی عراق تا حد زیادی تحت کنترل است، وجود داشت.»

جورج دبلیو بوش، رییس‌جمهور وقت امریکا و تونی بلر، نخست‌وزیر وقت بریتانیا حمله خود به عراق را به این دلیل توجیه کردند که صدام حسین سلاح‌های کشتار جمعی در اختیار دارد که او را به تهدیدی برای جهان تبدیل می‌کند. به تبع این ادعا رسانه‌های جریان اصلی، گسترش این برآورد ظاهرا اطلاعاتی ایالات متحده را با خاموش کردن صدا‌های مخالف در این باره تسهیل کردند. با این حال، تا اکتبر ۲۰۰۴، حتی سازمان سیا در یک گزارش اطلاعاتی اعلام یا شاید هم بهتر باشد بگوییم اعتراف کرد که عراق سلاح‌های غیرقانونی در اختیار ندارد و برنامه‌ای برای تولید آن‌ها در زمان حمله امریکا و برخی متحدانش به عراق هم وجود نداشت.

به‌طور خلاصه، گزارش ارایه‌شده توسط رولف اکئوس در سال ۱۹۹۷ توصیف دقیقی از وضعیت آن زمان بود و از آن زمان تا زمان حمله به عراق تغییر چندانی نکرده بود. این دیپلمات و تیم چندملیتی‌اش در کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد پس از شش سال بازرسی دقیق از تاسیسات عراقی که برای تولید سلاح‌های کشتار جمعی و حذف ذخایر موجود در نظر گرفته شده بود، به نتیجه منتشرشده رسیدند.

به موازات آن، کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد یک مکانیسم نظارتی ایجاد کرده بود تا تضمین کند که عراق برنامه کشتار جمعی خود را دوباره شروع نخواهد کرد. البته کل این روند به دلیل مخالفت‌ها و مانع‌سازی‌های مکرر دولت عراق پیچیده شده بود. به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۱، گروهی از بازرسان کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد توسط پرسنل عراقی در پارکینگ ساختمانی که دارای اسناد رسمی بود، به دام افتادند، جایی که آن‌ها اطلاعاتی در مورد برنامه تسلیحات کشتار جمعی عراق پیدا کرده بودند. در همان زمان، تهدید به اقدام نظامی ایالات متحده علیه عراق بر کار کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد سایه سنگینی انداخته بود. در واقع، حملات موشکی محدودی علیه عراق در سال‌های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۶ و بمباران‌های شدیدتری در عملیات روباه صحرا در سال ۱۹۹۸ رخ داد.

کتاب رولف اکئوس درباره خلع سلاح عراق سرشار از توصیف مشکلات فنی و لجستیکی است که اکئوس و تیمش در راه‌اندازی کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد و فعال نگه داشتن آن با آن مواجه شده‌اند. کمیسیون یک نهاد خاص بود زیرا بودجه خود را نداشت و به جای دبیرکل سازمان ملل مستقیما به شورای امنیت سازمان ملل گزارش می‌داد. کشور‌های عضو حقوق اتباع خود را که برای کمیسیون ویژه کار می‌کردند پرداخت می‌کردند و برخی از کشور‌ها - عمدتا کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس - کمک‌های مالی انفرادی به این کمیسیون داشتند.

علاوه بر این، اگرچه اکئوس بر عملکرد هواپیمای شناسایی U-۲ که توسط کمیسیون ویژه برای نظارت بر عراق استفاده می‌شد، نظارت داشت، اما این هواپیما از یک پایگاه امریکایی در عربستان سعودی بلند می‌شد. اساس کار کمیسیون ویژه قطعنامه ۶۸۷ شورای امنیت سازمان ملل بود که در آوریل ۱۹۹۱ تصویب شد. این قطعنامه نه تنها کمیسیون ویژه را تاسیس کرد، بلکه در بند ۲۲ خود قول مهمی به عراق نیز گنجانده بود که در آن بیان می‌کرد که اگر کمیسیون ویژه تایید کند که برنامه سلاح‌های کشتار جمعی عراق دیگر تهدیدی نیست، تحریم نفتی که پس از حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ اعمال شد، برداشته می‌شود.

طرف اصلی رولف اکئوس در بغداد طارق عزیز، معاون نخست‌وزیر وقت عراق بود که به زبان انگلیسی مسلط و از اعضای حلقه نزدیک صدام حسین بود. عزیز پیوسته بر لغو تحریم‌ها پافشاری می‌کرد در حالی که رولف اکئوس تاکید می‌کرد که عراق باید در مورد سایت‌های تولید سلاح‌های کشتار جمعی و ذخایر اعلام نشده خود با کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد صادق باشد تا تحریم‌ها برداشته شود. در همین حال، مادلین آلبرایت، ابتدا به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل و سپس به عنوان وزیر امور خارجه، نقش مهمی در تعاملات واشنگتن با کمیسیون داشت.

اکئوس استدلال می‌کند که دولت کلینتون، مادلین آلبرایت را موظف کرد تا اطمینان حاصل کند که تحریم‌ها علیه عراق توسط شورای امنیت حفظ خواهد شد. سوءظن دیپلمات سوئدی زمانی تایید می‌شود که آلبرایت بلافاصله پس از تصدی وزارت امور خارجه، در دانشگاه جورج تاون سخنرانی کرد و گفت: «ما با کشور‌هایی که می‌گویند اگر عراق به تعهدات خود در مورد سلاح‌های کشتار جمعی عمل کند، باید تحریم‌ها را لغو کرد، موافق نیستیم.»

رولف اکئوس سخنرانی جورج تاون را به عنوان یک «ضربه» توصیف می‌کند زیرا می‌بیند که سخنان آلبرایت در تضاد مستقیم با بند معروف ۲۲ بود. همانطور که اکیوس توضیح می‌دهد «قوی‌ترین استدلال او برای متقاعد کردن عراق به همکاری با کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد دقیقا ایجاد پیوند بین خلع سلاح و رفع تحریم‌ها بود.»

دیپلمات سوئدی به مراتب بیشتر از آلبرایت نگران تاثیر تحریم‌ها بر مردم عراق بود. وقتی از وزیر امور خارجه وقت امریکا پرسیده شد که آیا مرگ گسترده کودکان در عراق در نتیجه تحریم‌ها علیه رژیم صدام حسین موجه است یا خیر، او آن جمله معروف را به زبان آورده و گفت که «این انتخاب بسیار سختی است، اما فکر می‌کنیم ارزشش را دارد».

برعکس این اظهارات آلبرایت، اکئوس در کتاب خود «عراق خلع سلاح شده» می‌نویسد که او «در زمانی که تلاش می‌کرد تا کار را پیش ببرد، اما در برابر رنج مردم عراق احساس ناراحتی و تقریبا ناامیدی می‌کرد.»

بر اساس گزارش سازمان خواربار و کشاورزی که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد، پس از اعمال تحریم‌ها علیه عراق، نرخ مرگ و میر کودکان ۵ برابر شد.

«عراق خلع سلاح شده» داستانی را روایت می‌کند که با نگاهی به گذشته، زوایای پنهان یک شخص مهم در این پرونده را آشکار می‌کند. ایکئوس توضیح می‌دهد که در اوایل سال ۱۹۹۸ به یک شام در دادگاه عالی ایالات متحده دعوت شد که جورج اچ دبلیو بوش و پسرش جورج دبلیو بوش، رییس‌جمهور آینده ایالات متحده نیز حضور داشتند. بوش بزرگ در حضور پسرش از اکئوس در مورد ارزیابی او از برنامه کشتار جمعی در عراق پرسید که او پاسخ داد که ماموریت کمیسیون ویژه موفقیت‌آمیز بوده است. به گفته این دیپلمات سوئدی، رییس‌جمهور آینده (جورج بوش پسر) به وضوح از ارزیابی اکئوس ناراضی بود. اگرچه بوش پدر، پسرش را تحت فشار قرار داد تا به سخنان مثبت اکئوس توجه کند، اما جورج دبلیو بوش تمایل چندانی به ادامه گفتگو و پرسش درباره جزییات بیشتر نداشت.

در ماه‌های منتهی به جنگ عراق، اکئوس سعی کرد با دولت بوش لابی کند تا مسیر معتدل‌تری را نسبت به عراق دنبال کند. در این تلاش، او با جسیکا ماتیوز که در آن زمان ریاست بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی را بر عهده داشت همراه شد.

طرح موسوم به ماتیوس پیشنهاد فرستادن یک نیروی نظامی چندملیتی با حمایت شورای امنیت سازمان ملل به عراق را مطرح می‌کرد. این برای اطمینان از این بود که بازرسان سازمان ملل به همراه مقامات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌توانند ارزیابی مناسبی از قابلیت‌های سلاح‌های کشتار جمعی عراق - پس از چهار سال مخالفت بغداد با انجام بازرسی‌های اساسی- داشته باشند.

کمسیون ویژه در سال ۱۹۹۹ منحل شد و سازمان جانشین آن یعنی کمیسیون نظارت، تایید و بازرسی سازمان ملل فاقد صلاحیت و تجربه کمیسیون ویژه بود. ماتیوس در آن زمان اصرار داشت که طرح او برای به اصطلاح «بازرسی‌های اجباری» به جنگ ترجیح داده می‌شود، اما همزمان اذعان داشت که این طرح به نظر بسیاری «بیش از حد طولانی، بیش از حد خسته‌کننده و بیش از حد نامطمئن» است. این قطعا برای دولت بوش که به‌طور غیرمنطقی به وجود راه‌حل‌های آسان برای مشکلات پیچیده اعتقاد داشت، صدق کرد.

اکئوس در اوایل فوریه ۲۰۰۳ با حضور در کاخ سفید با استفان هدلی، معاون مشاور امنیت ملی وقت ملاقات کرد. در آن جلسه دیپلمات سوئدی از طرح ماتیوس دفاع کرد - خود ماتیوس دعوت نشده بود زیرا دولت بوش از مواضع ضد جنگ او ناراحت بود. در آن زمان، این دیدار احتمالا چیزی جز یک امر رسمی و از سر تکلف نبود و اکئوس در کتابش توضیح می‌دهد که در همان جلسه چگونه احساس کرده که «جنگ در هوا معلق است».

با گذشت بیست سال از آغاز جنگ عراق، هنوز درس‌های زیادی درباره موفقیت کمیسیون ویژه در برچیدن برنامه تسلیحاتی ممنوعه عراق و شکست دیپلماسی بین‌المللی در جلوگیری از عزم بوش برای آغاز یک درگیری غیرقانونی که پیامد‌های آن هنوز در عراق، سراسر خاورمیانه و فراتر از آن قابل لمس است، وجود دارد که آموخته نشده است.

ارسال نظرات