صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۰۹۶۹۳
اینک که دولت در اقدامی مثبت به‌دنبال کوچک‌کردن ظرفیت رسانه‌ای خود است شایسته است سازمان‌های دیگر از جمله نیرو‌های مسلح نیز به کار مشابهی دست بزنند. در آن صورت می‌توان فضایی کاملا رقابتی بین بخش خصوصی و دولتی از یک طرف و رقابت سالم میان بخش خصوصی با خودش ایجاد کرد. اگر امروزه «مرجعیت رسانه‌ای» به سوژه مهمی تبدیل شده، یکی از دلایل مهمش حکومتی‌بودن رسانه‌هایی است که نمی‌توانند اهداف تبلیغاتی و خبررسانی خود را به درستی انجام دهند. کوچک‌تر شدن این رسانه‌ها یا واگذاری‌شان به بخش خصوصی، علاوه بر منفعت‌های اقتصادی، به نفع فضای خبری کشور نیز خواهد بود.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۳ - ۲۵ بهمن ۱۴۰۱

محمد مهاجری در روزنامه اعتماد نوشت: وزیر ارشاد اعلام کرده است که ۵ خبرگزاری دولتی در خبرگزاری دولت (ایرنا) ادغام می‌شوند. این رخداد مثبت بیش از هرچیز موید این نکته است که دولت دریافته نمی‌تواند رسانه‌دار خوبی باشد و باید تصدی‌گری را کنار بگذارد. خبرگزاری‌های دولتی چرا به وجود آمده‌اند؟ این پرسش یک پاسخ روشن دارد و آن اینکه هر مدیری می‌خواهد مدیریت افکارعمومی دست خودش باشد. برپایه همین انتظار غلط، هزینه‌های گزافی برای تاسیس و راهبری یک رسانه ایجاد می‌شود، اما در عمل بهره‌ای از آن به دست نمی‌آید.

وقتی یک سازمان دولتی و حاکمیتی رسانه ایجاد می‌کند، تعریفی که از آن در ذهن خود دارد، صرفا ایجاد یک بوق است که از آن صدا درمی‌آید و به گوش مخاطب می‌رسد. در این حالت هیچ محتوایی که احیانا بیان‌کننده ضعف دستگاه متبوعش باشد تولید نمی‌شود و اصطلاحا فضا به گونه‌ای ترسیم می‌گردد که گویی همه‌چیز در امن و امان است. به لحاظ نیروی انسانی نیز رسانه‌های دولتی، عملا افراد خبره و متخصص را که اتفاقا کم هم نیستند از اثر می‌اندازند. آن‌ها در عمل به مجیزگویی سازمان متبوع خود ناگزیر می‌شوند و از جانب دیگر وظیفه دارند هر صدای منتقد و مخالفی را با هیاهو و جنجال خاموش کنند. در چنین حال و احوالی، حرفه‌ای‌گری قربانی می‌شود و رسانه در حد یک بولتن تبلیغاتی تنزل می‌یابد.

از آنجا که دولت به شیر بودجه وصل است، در رسانه‌داری ولخرج می‌شود. خبرگزاری‌های دولتی و حاکمیتی صد‌ها پرسنل دارند، اما اگر کارنامه‌شان را ارزیابی کنیم، از بعضی رسانه‌های خصوصی که به لحاظ تعداد پرسنل و هزینه امکانات بهره کمتری دارند، ناموفق‌تر عمل می‌کنند. تصمیم وزیر ارشاد آنگاه کامل‌تر می‌شود که خبرگزاری رسمی دولت نیز بسیار کوچک‌تر از الان شود تا چابک‌تر عمل کند.

اگر ادغام خبرگزاری‌ها به معنای بزرگ‌شدن یک تشکیلات رسانه‌ای باشد، تفاوت چندانی با وضعیت فعلی نخواهد کرد و عملا یک خبرگزاری بسیار بزرگ با ناکارآمدی بسیار کم ایجاد می‌گردد. راه‌حل منطقی‌تر و کاربردی‌تر آن است که رسانه‌های دولتی فعلی (به غیر از یک رسانه) به بخش خصوصی واگذار شوند. در شرایط امروز که دولت مشغول فروش اموال خود است و نام آن را «مولدسازی» گذاشته، واگذاری رسانه‌ها هم می‌تواند یک تجربه مفید را در کارنامه قوه مجریه ثبت کند.

هر آنچه در بالا گفته شد درباره رسانه‌های سایر نهاد‌ها نیز صدق می‌کند. برخی از این سازمان‌ها رسانه‌هایی دارند که اصلا در راستای ماموریت‌های تعریف‌شده‌شان قرار ندارند و عملا کار سیاسی - و مشخصا فعالیت جناحی - می‌کنند و ضمنا برای آنکه رفتارشان به حساب سازمان متبوع‌شان گذاشته نشود، خود را مستقل می‌دانند، حال آنکه آدم و عالم از وابستگی آن‌ها خبر دارند.

اینک که دولت در اقدامی مثبت به‌دنبال کوچک‌کردن ظرفیت رسانه‌ای خود است شایسته است سازمان‌های دیگر از جمله نیرو‌های مسلح نیز به کار مشابهی دست بزنند. در آن صورت می‌توان فضایی کاملا رقابتی بین بخش خصوصی و دولتی از یک طرف و رقابت سالم میان بخش خصوصی با خودش ایجاد کرد. اگر امروزه «مرجعیت رسانه‌ای» به سوژه مهمی تبدیل شده، یکی از دلایل مهمش حکومتی‌بودن رسانه‌هایی است که نمی‌توانند اهداف تبلیغاتی و خبررسانی خود را به درستی انجام دهند. کوچک‌تر شدن این رسانه‌ها یا واگذاری‌شان به بخش خصوصی، علاوه بر منفعت‌های اقتصادی، به نفع فضای خبری کشور نیز خواهد بود.

در بعد گسترده‌تر، می‌توان این پیشنهاد را درباره صداوسیما هم مطرح کرد. همان‌گونه که امروز سینمای خانگی توانسته از یک طرف رقیب و از طرف دیگر مکمل صداوسیما باشد، واگذاری یا ادغام شبکه‌های متعدد به‌خصو‌ص در بخش اطلاع‌رسانی و سیاسی برکت‌های بزرگی خواهد داشت.

ارسال نظرات