صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

نگرانی‌هایی که اغلب توسط گروه‌های کارگری و کارمندی مطرح می‌شود و عموم نیز با این رویکرد همراهی می‌کنند. درباره chatGPT نیز به‌دلیل توانایی چند وجهی آن این دغدغه عمیق‌تر است.
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۱ - ۲۴ بهمن ۱۴۰۱

پویا جبل‌عاملی در دنیای اقتصاد نوشت:  مباحثی که پیرامون تبعات منفی اقتصادی هوش مصنوعی chatGPT در دنیا عنوان شده، همان موضوعات قدیمی است که پیش از این نیز درباره اثر ماشینی شدن و استفاده از تکنولوژی در فرآیند تولید و کاهش اشتغال ناشی از آن بارها و بارها در طول تاریخ مطرح شده است. بگذارید مثالی از عهد آدام اسمیت بزنیم. او در کتاب ثروت ملل خود می‌گوید یک کارگر بدون ماشین می‌تواند حداکثر ۲۰سوزن در روز تولید کند. اما با ماشین این رقم به ۴۸۰۰سوزن می‌رسد. بنابراین در زمان اسمیت، یک ماشین می‌توانست تقریبا ۲۴۰کارگر را بیکار کند! پس چرا آمدن این ماشین‌های صنعتی در آن زمان و در عصر انقلاب صنعتی موجب بیکاری عمیق نشد؟ چرا حتی با وجود پیشرفت‌های چشمگیر تکنولوژیک در قرن بیستم، هیچ‌گاه اقتصاددانان بیکاری آن دوره و به‌ویژه رکود عمیق۱۹۲۹ را ناشی از تکنولوژی ندانستند؟

البته به‌ویژه در رسانه‌ها همیشه درباره بیکاری ناشی از تکنولوژی نگرانی وجود دارد. نگرانی‌هایی که اغلب توسط گروه‌های کارگری و کارمندی مطرح می‌شود و عموم نیز با این رویکرد همراهی می‌کنند. درباره chatGPT نیز به‌دلیل توانایی چند وجهی آن این دغدغه عمیق‌تر است. بسیاری بر این تصور هستند که به‌ویژه مشاغلی که متمرکز بر ارتباط با مشتری است، می‌تواند توسط این هوش مصنوعی به کل نابود شود. چرا درحالی‌که یک شرکت می‌تواند با خرید این تکنولوژی در هزینه چندین منشی یا حتی بازاریاب‌های تلفنی خود صرفه‌جویی کند، این کار را انجام ندهد؟ اگر چنین امکانی هست، پس چرا ما مدعی هستیم در نهایت تکنولوژی باعث بیکاری نمی‌شود و تنها اثر آن افزایش کارآیی و بالا بردن سطح رفاه جامعه است؟ چرا ما معتقدیم مباحثی که اغلب در کشور ما پیرامون این موضوع اظهار می‌شود و نتیجه‌گیری می‌شود که برای رفع بیکاری باید از فرآیندهای کارمحور به جای سرمایه‌محور استفاده کرد، سفسطه است؟ بگذارید با مدلی ساده به این پرسش‌ها پاسخ دهیم.

تکنولوژی هزینه تولید کالاها و خدمات را کاهش می‌دهد. برای مثال شما ۹۰درصد قیمت یک کالای مشابه را پس از به‌کارگیری تکنولوژی جدید می‌پردازید. بنابراین هرچند به‌دلیل کاهش ۱۰درصدی هزینه تولید احتمالا برخی از نیروی کار قدیمی از کار بیکار شده‌اند؛ اما این تنها اثر اولیه معرفی تکنولوژی جدید است.۱۰درصد مابقی قیمت کالا که حالا دیگر نیازی به پرداخت آن برای این کالا نیست چه می‌شود؟ یا توسط شما برای کالایی دیگر هزینه می‌شود یا پس انداز می‌شود و توسط فرد دیگری هزینه می‌شود. در هر دو حالت، ما به ازای این هزینه، کالا و اشتغالی وجود دارد. بنابراین اگرچه در مرحله اول، تکنولوژی می‌تواند اشتغال را کاهش دهد؛ اما این اثری موقت خواهد بود و با افزایش کارآیی در فرآیند تولید، فرصت‌های شغلی دیگری خلق خواهد شد. ازاین‌رو نتیجه قطعی تکنولوژی به جز کاهش هزینه تولید کالاهای فعلی و افزایش قدرت خرید مصرف‌کنندگان و رشد اقتصادی نخواهد بود و بیکاری نیز به‌طور موقت روی خواهد داد.

در این بین برخی از اقتصاددانان معتقدند که در دنیای واقعی، موانعی برای خلق فرصت‌های شغلی تازه وجود دارد که این پروسه را می‌تواند قدری طولانی‌تر از آن کند که ما آن را موقت فرض می‌کنیم. اما به هر رو، استدلال پایه‌ای بیان‌شده مورد خدشه قرار نمی‌گیرد که در نهایت، تکنولوژی به‌طور خالص نمی‌تواند موجب بیکاری شود. همچنان‌که از انقلاب صنعتی تا امروز فرآیند تولید همواره جدیدتر و هزینه تولید تقلیل یافته و بیکاری از آن حادث نشده است. عدم پذیرش تکنولوژی یا فرآیندهای سرمایه‌محور به‌دلیل توهم ایجاد بیکاری ناشی از آن، یعنی پذیرش عقب‌ماندگی و رد کردن زندگی در دنیایی بهتر!

ارسال نظرات