صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۰۸۰۴۶
عبدی نوشت: گرچه وجود مجازات برای مجرمین شرط لازم نظم اجتماعی است، ولی این عامل در کنار عوامل گوناگون دیگر این نقش را ایفا می‌کنند و نظم هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان صرفا براساس مجازات حفظ کرد و اگر کاربرد مجازات از حدی بیشتر شود نتیجه منفی می‌دهد. همچنان که می‌بینیم جوامعی که مجازات‌های شدیدتری دارند، به طرز معناداری فراوانی جرم و مجرم نیز در آنجا بیشتر است، زیرا تکیه بر مجازات، حکومت را از اصلاح امور دیگر غافل می‌کند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۹ - ۱۹ بهمن ۱۴۰۱

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: اگر یک اره چوب‌بُر را به هر دلیلی برای بریدن فلز استفاده کنیم، نه تنها قادر به بریدن آهن نخواهد بود، بلکه به علت کند شدن یا شکستن دندانه‌هایش، دیگر قادر به بریدن چوب هم نمی‌شود. وضعیت امروز ما به گونه‌ای است که برخی از صاحبان قدرت یا نمایندگان مجلس و افراد صاحب نفوذ در ساخت قدرت، خِرد متعارف و لازم برای ایفای نقشی سازنده در ایجاد نظم اجتماعی را ندارند و یک ارّه چوب‌بُر که در جای خود وسیله لازمی است را در دست گرفته‌اند و می‌خواند هر چیزی را با آن برش دهند.

نظم اجتماعی پدیده و موضوع بسیار مهمی است. انسان از آغاز حیات اجتماعی خود با آن مواجه بوده است و همیشه در پی پاسخ به این پرسش بوده که عوامل نظم‌دهنده به جامعه چیست؟ این عوامل ترکیبی است از پیوند‌ها و منافع و همبستگی‌های اجتماعی که به صورت‌های گوناگونی حفظ می‌شوند. یکی از این صورت‌ها، مجازات افراد مجرم است.

گرچه وجود مجازات برای مجرمین شرط لازم نظم اجتماعی است، ولی این عامل در کنار عوامل گوناگون دیگر این نقش را ایفا می‌کنند و نظم هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان صرفا براساس مجازات حفظ کرد و اگر کاربرد مجازات از حدی بیشتر شود نتیجه منفی می‌دهد. همچنان که می‌بینیم جوامعی که مجازات‌های شدیدتری دارند، به طرز معناداری فراوانی جرم و مجرم نیز در آنجا بیشتر است، زیرا تکیه بر مجازات، حکومت را از اصلاح امور دیگر غافل می‌کند.

ضمن اینکه مجازات باید شامل افراد بسیار کمی شود، لذا اگر جرم را به گونه‌ای تعریف کنیم که تعداد بسیار زیادی از افراد مشمول آن شوند، در عمل آن جرم نادیده گرفته خواهد شد. نمونه؟ قانون ماهواره و حجاب. آیا درباره قانون قتل چنین وضعی را می‌بینید؟ اگر حکومت در برابر قتل هم مثل قانون ماهواره و حجاب برخورد کند، همه از کشور فراری خواهند شد ولی درباره این دو موضوع، از عدم رسیدگی استقبال هم می‌کنند.

اخیرا یکی از نمایندگان که ظاهرا انتسابی هم به اندیشه‌ها و فعالیت‌های نواصولگرایان دارد، در سخنانی تامل‌برانگیز، افراد فاقد حجاب را تهدید به بستن حساب‌های بانکی کرد. این افراد تصور می‌کنند که با اقدامات ایذایی و تهدید می‌توانند ماجرا را حل کنند، در حالی که مساله را اصولا نمی‌توان در قالب جرم تعریف کرد که حالا بخواهید با تعیین انواع جدید مجازات آن را حل کنید.

استفاده از ابزار جرم و مجازات در این زمینه کارآیی بسیار محدود و ضمنا زیان‌بار دارد. اتفاقا یکی از علل ضدیتی که در سطح جامعه با چادر و حجاب و نیز روحانیون دیده می‌شود (این نماینده نیز روحانی است) همین مواجهه آنان با اتکا به قدرت سیاسی و تنبیه و مجازات است. روحانیون همیشه درباره حجاب کمابیش حساس بوده‌اند و با شیوه‌های گوناگون آن را ترویج و از آن دفاع می‌کردند و اتفاقا در گذشته موثر بوده است، ولی از زمانی که شیوه‌های اقناعی و فرهنگی را در این باره کنار گذاشتند، دچار یک پس‌رفت بزرگی شدند و مردم نیز از این رفتار‌ها روی برگرداندند و حتی در مقام ضدیت با آن برآمدند.

این رویکرد نه فقط در موضوع حجاب، بلکه در سایر امور به‌طور ویژه در سیاست نیز دیده می‌شود. این تصور که اتفاقاتی رخ داده که باید مجرمانه تعریف شوند و افراد آن زندان یا اعدام شوند بدون اینکه جنگ مسلحانه‌ای رخ داده باشد، ناشی از همین رویکرد اشتباه است که گمان دارد، مشکل سیاست را با مجازات می‌توان حل کرد. هر اندازه که مساله حجاب با قانون مجازات حل شد، مساله سیاست نیز حل خواهد شد.

امروز بیش از گذشته باید با یک اندیشه اجتماعی درست به تحلیل مسائل و رویداد‌ها بپردازیم. این حتی نیاز به مطالعات آنچنانی هم ندارد، کافی است قدری متعارف و به دور از قدرت فکر کنیم، مشکلات و راه‌حل‌ها آشکار خواهند شد.

برچسب ها: سیاست مجازات
ارسال نظرات