صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کارلوس که در هشت سال قبل از آخرین حضورش همواره از حمایت‌های مردمی برخوردار بود، در جام جهانی و زمانی که انتقادات زیادی متوجه بازیکنان تیم ملی می‌شد، یکباره با انتشار پستی، به‌طور ضمنی، آن‌هایی را که از بازیکنان تیم ملی انتقاد می‌کردند، دشمن تیم خطاب کرد. همین موضوع به‌طور‌کلی جایگاه او نزد هواداران زیادی از فوتبال ایران را تغییر داد. البته او با سیاست و حساب و کتاب خاصی در تلاش بود تا در کنفرانس‌های خبری از دولت در ماجرای رخداد‌های اخیر دفاع کند که این صحبت‌ها با حمایت جریانی خاص مواجه ش
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۶ - ۱۲ بهمن ۱۴۰۱

سجاد فیروزی در روزنامه شرق نوشت: کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران به همکاری‌اش با فدراسیون پایان داد. او عصر روز گذشته با انتشار پستی به زبان فارسی در صفحه اختصاصی‌اش در فضای مجازی از بازیکنان تیم ملی تشکر و با گفتن «به امید آینده» برای آن‌ها آرزوی موفقیت کرد. «وقتی که سفر جدید را آغاز می‌کنم، خاطرات زیادی وجود دارد که با افتخار آن‌ها را نگه خواهم داشت. مایلم از بازیکنان فوق‌العاده‌ام در تیم ملی تشکر کنم. قدردان زحمات کادر وفادار ایرانی‌ام، فدراسیون فوتبال و همه کسانی که از من و میراث تیم ملی حمایت کردند، هستم. از همه هواداران بابت حمایت و الهام‌بخشی در این چند سال تشکر می‌کنم. به امید آینده».

کارلوس در شرایطی از بازیکنان ایران تشکر و خداحافظی کرده که تا همین دو، سه هفته قبل منتظر فدراسیون فوتبال و البته دولت ایران مانده بود تا با تمدید قراردادش دوباره به تهران برگردد و تیم ملی را برای رقابت‌های جام ملت‌های آسیا آماده کند. او که تصور می‌کرد مثل دوره سابق همچنان حمایت مردم و تعدادی از رسانه‌ها را دارد، با اتمام جام جهانی از حجم انتقادات شگفت‌زده شد. نتایج بد او با تیم ملی در جام جهانی از یک سو و صحبت‌هایش در فضای مجازی که تعداد زیادی از هواداران فوتبال را ناراحت کرده بود، از دلایل عمده برای بدشدن جایگاه کی‌روش در ایران بود.

کارلوس که پیش‌تر در دو جام جهانی و دو جام ملت‌ها روی نیمکت تیم ملی ایران نشسته بود، پیش از بازی‌های جام جهانی قطر، در شرایطی که اصلا نقشی در دستاورد و صعود تیم ملی به جام جهانی نداشت با سناریویی عجیب که حاصل زیرآب‌زنی تعدادی از بازیکنان تیم ملی بود، جای دراگان اسکوچیچ کروات را گرفت. دراگان هم در شرایطی که کمتر کسی حاضر می‌شد بعد از نتایج مارک ویلموتس روی نیمکت تیم ملی ایران بنشیند، هدایت «یوزها» را برعهده گرفت و در سریع‌ترین حالت ممکن تیم ملی را به جام جهانی قطر رساند.

باوجود‌این، پس از تغییرات در کادر ریاست فدراسیون فوتبال و البته مشورت با تعدادی از بازیکنان با سابقه تیم ملی، دراگان از تیم ملی کنار گذاشته شد تا برای سومین بار، کارلوس کی‌روش روی نیمکت تیم ملی ایران در جام جهانی بنشیند. البته انتخاب او دلایل دیگری هم داشت؛ از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به هم‌گروه‌شدن ایران در قطر با انگلیس و آمریکا اشاره کرد. دو کشوری که رابطه دیپلماتیک خوبی با ایران ندارند. درواقع دولت و مسئولان فدراسیون فوتبال تصور می‌کردند ممکن است با دراگان اسکوچیچ در جام جهانی نتایجی تحقیرآمیز رقم بخورد و بهتر است مربی باتجربه‌ای مثل کارلوس کی‌روش روی نیمکت باشد؛ معادله‌ای که اصلا پایان خوشی نداشت.

کی‌روش در بازی نخست تیم ملی ایران در جام جهانی با نتیجه ۶ بر ۲ به انگلیس باخت تا علاوه بر تحقیر، سنگین‌ترین شکست تاریخ فوتبال ایران رقم بخورد. به غیر از انگلیس، کی‌روش در شرایطی که برای صعود فقط به یک مساوی برابر آمریکا نیاز داشت، با اتخاذ ترکیبی نه‌چندان مناسب و تعویض‌هایی نه‌چندان مناسب‌تر، مقابل آمریکا هم شکست خورد تا رؤیای صعود ایران از مرحله گروهی جام جهانی، آن‌هم برای اولین بار، برای چندمین بار از دست برود. نتیجه شد آنکه ایران تنها با برتری مقابل ولز و کسب سه امتیاز، حتی ضعیف‌تر از جام جهانی روسیه، از گردونه بازی‌های جام جهانی کنار برود.

کارلوس در بازگشت دوباره‌اش به فوتبال ایران کلا هفت بار روی نیمکت نشست که سه برد و سه شکست و یک تساوی به دست آورد. او کارش را با اردوی ایران در اتریش و از بازی‌های تدارکاتی مقابل اروگوئه و سنگال آغاز کرد. اروگوئه را برد، با سنگال مساوی کرد و سپس در دو بازی تدارکاتی دیگر مقابل نیکاراگوئه و تونس بازی کرد که اولی را برد و از دومی هم که پشت در‌های بسته برگزار شد، شکست خورد. به‌این‌ترتیب، افسانه ساختگی کارلوس کی‌روشی که برای اعتبار فوتبال ایران به تهران برگردانده شده بود، در جام جهانی فروریخت. او از سه حضور ایران در جام جهانی هرگز نتوانست تیم ملی را به مرحله بعدی برساند و در دو حضورش در جام ملت‌های آسیا هم که شکست‌های بحث‌برانگیزی مقابل تیم‌های ملی عراق و ژاپن به دست آورد که هر دو موجبات حذف ایران از جام‌های مذکور را رقم زدند.

البته در نگاه کلی و با احتساب قریب به یک دهه‌ای که او روی نیمکت تیم ملی نشسته بود، تعداد بردهایش به‌مراتب بیشتر از شکست‌هایش بوده؛ ولی واقعیت این است که او با وجود اعمال تغییر در ساختار فوتبال ایران، هرگز توفیقی از لحاظ فنی نداشت. از همه بدتر اینکه در جام جهانی اخیر هم رابطه‌اش با هواداران فوتبال ایران را که پیش‌از‌این برایش سرودست می‌شکستند، خراب کرد.

کارلوس که در هشت سال قبل از آخرین حضورش همواره از حمایت‌های مردمی برخوردار بود، در جام جهانی و زمانی که انتقادات زیادی متوجه بازیکنان تیم ملی می‌شد، یکباره با انتشار پستی، به‌طور ضمنی، آن‌هایی را که از بازیکنان تیم ملی انتقاد می‌کردند، دشمن تیم خطاب کرد. همین موضوع به‌طور‌کلی جایگاه او نزد هواداران زیادی از فوتبال ایران را تغییر داد. البته او با سیاست و حساب و کتاب خاصی در تلاش بود تا در کنفرانس‌های خبری از دولت در ماجرای رخداد‌های اخیر دفاع کند که این صحبت‌ها با حمایت جریانی خاص مواجه شد و حتی وزیر ورزش به‌طور رسمی از این گفت که آماده تمدید قرارداد این مرد پرتغالی هستند.

خوش‌صحبتی کی‌روش در کنفرانس‌های خبری به مذاق بدنه دولت خوش آمد و رفته‌رفته باعث شد تا با چشم‌بستن روی نتایج بد کی‌روش با تیم ملی، زمزمه تمدید قراردادش به گوش برسد. حتی شایعه شد که بعد از جام جهانی، فدراسیون به‌تن‌هایی تصمیم گیرنده نیست و از نهادی بالاتر به این نهاد توصیه‌ای شبیه به فشار اعمال‌شده تا قرارداد کی‌روش ۷۰‌ساله تمدید شود.

با‌این‌حال، کی‌روش که پیش‌از‌این به‌واسطه کاریزما و تغییرات بنیادی‌اش به‌ویژه در ساختار دفاعی فوتبال ایران محبوب مردم ایران شده بود، بعد از جام جهانی اخیر دیگر حمایتی ندید و با انتقاد شدید رسانه‌ها، زورش برای تمدید قراردادی تازه که قاعدتا به پر‌شدن حساب بانکی‌اش کمک شایانی می‌کرد، نرسید. از همه بدتر اینکه در چنین فضایی اگر قرارداد او با فوتبال ایران تمدید می‌شد، نه به دلیل دستاورد فوتبالی بلکه به دلیل صحبت‌هایش در کنفرانس خبری بود که قاعدتا این موضوع هم به فاصله‌گرفتن بیشتر او با هواداران فوتبال ایران دامن می‌زد.

نتیجه آنکه بهترین تصمیم را خودش گرفت تا با آرزوی داشتن آینده‌ای بهتر، فرصتی تازه به فوتبال ایران دهد تا با تفکراتی جدید، احتمالا جانی تازه بگیرد. هرچند او هم به‌واسطه ارتباطات و آشنایی با علم فوتبال، خواهانی خواهد داشت. به‌هر‌روی، جدایی کارلوس به سود دو طرف است؛ هم خودش که شاید دوباره در جایی دیگر ثابت کند که هنوز اندیشه‌های فوتبالی‌اش کارگشا هستند و هم فوتبال ایران که از دور تکرار خارج شود؛ خوب شد مستر کی‌روش!

ارسال نظرات