او اکنون پژوهشگر و مدیر برنامه خلیج فارس و انرژی در موسسه واشنگتن برای خاور نزدیک است. او کتابهای متعددی درباره مسائل خاورمیانه نوشته است. از جمله زندگینامه صدام حسین تحت عنوان "امپراطوری یک شبه؛ جاه طلبی صدام حسین برای عراق" در سال ۱۹۹۱ میلادی و "پس از ملک فهد؛ جانشینی در عربستان سعودی" در سال ۱۹۹۴ میلادی از جمله کتب منتشر شده از او هستند.
به گزارش فرارو به نقل از انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، تنها شش هفته پس از انتصاب به عنوان رئیس ستاد ارتش پاکستان ژنرال "عاصم منیر" نگهبان تسلیحات هستهای پاکستان و رئیس ارتش جامع و همه جانبه آن کشور در تاریخ ۵ ژانویه برای مذاکره با "خالد بن سلمان آل سعود" وزیر دفاع عربستان سعودی به ریاض سفر کرد. او در تاریخ ۹ ژانویه برای گفتگو با "محمد بن زاید" رئیس دولت امارات متحده عربی و مقامهای ارشد امنیت ملی آن کشور به امارات سفر کرد.
بر اساس گزارش مختصر خبرگزاری عربستان سعودی در نشست ۵ ژانویه "بر استحکام و دوام روابط دوجانبه بین دو کشور برادر" تاکید شد و "همکاریهای نظامی و دفاعی و راههای حمایت و ارتقای آن و مهمترین موضوعات منطقهای و بین المللی که مورد علاقه مشترک دو کشور" است مورد بحث قرار گرفتند.
با این وجود، فرضیهای که به طور گسترده مطرح شد مبنی بر آن بود که پروژه اصطلاح "بمب اسلامی" پاکستان که از لحاظ تاریخی توسط عربستان سعودی تامین مالی شده بود با این وعده همراه بوده که در صورت نیاز سلاحهای هستهای و سیستمهای نقل و انتقال آن در اختیار پادشاهی سعودی قرار خواهند گرفت.
این گمانه زنی در طول سالیان متمادی از طریق فعالیتها و تحرکات دیپلماتیک و نظامی دوجانبه دو کشور تقویت شده است. در سال ۱۹۹۹ میلادی یک سال پس از اولین آزمایش تسلیحات هستهای پاکستان ریاض وزیر دفاع خود را برای بازدید از کارخانه غنیسازی اورانیوم به اسلام آباد اعزام نمود.
مقامهای هر دو دولت هم چنین بلافاصله پس از تغییرات در سطح رهبری دیدارهایی در سطوح بالا انجام داده اند که ظاهرا برای تایید مجدد همکاری پیشین در مورد مسائل هستهای و سایر موارد بوده است. این سفر هم چنین شامل دیدار مقام عالیرتبه نظامی پاکستانی با "محمد بن سلمان" بوده است. "مساعد بن محمد العیبان" مشاور امنیت ملی عربستان سعودی نیز در جریان جلسات گفتگو حضور داشته است. با این وجود، جزئیات کمی در مورد این بازدید چند روزه منتشر شده است.
روابط عربستان و پاکستان اغلب با عبارات "عموی ثروتمند، برادرزاده فقیر" توصیف میشود و به نظر میرسد اسلام آباد همواره به دنبال حمایت مالی از ریاض برای حمایت از اقتصاد در حال فروپاشی خود است.
این امر به ویژه در حال حاضر بیش از گذشته صدق میکند برهه زمانیای که بحران تراز پرداختهای پاکستان به دلیل عدم تمایل دولت آن کشور به پذیرش شرایط صندوق بین المللی پول برای دریافت کمک مالی تشدید شده است.
اصلیترین ابزار چانه زنی اسلام آباد با سعودیها همکاری نظامی است که پیشتر شامل استقرار یک تیپ ارتش در بخش شمال غربی پادشاهی رو به روی اسرائیل، ارائه کمک به ساخت محلی موشکهای میان برد چینی و شاید انتقال فناوری غنیسازی اورانیوم میشد. در مورد اخیر "عبدالقدیر خان" دانشمند هستهای پاکستانی از بازدید کنندگان مکرر از پادشاهی سعودی بود.
یکی دیگر از جذابیتهای ریاض ممکن است پیوندهای نظامی نزدیک پاکستان با چین باشد که اسلام آباد را با تانکهای اصلی نبرد، هواپیماهای جنگنده و ناوچههای موشک هدایت شونده تامین میکند. اگرچه تسلیحات چینی از نظر فنی در سطحی پایینتر از تسلیحات امریکایی قرار دارند، اما چین برای ارائه آن در مقایسه با واشنگتن حداقل شرایط سیاسی را برای طرف خریدار تعیین میکند. روابط ریاض با پکن با سفر پرمخاطب رئیس جمهور "شی جین پینگ" به عربستان سعودی در ماه دسامبر تقویت شد.
روابط با چین نیز ممکن است بر گفتگوهای ژنرال منیر در امارات تاثیر داشته باشد جایی که مقامهای اماراتی گاهی اوقات در مورد تردید درباره حمایت ایالات متحده استدلال سعودیها را تکرار میکنند. واشنگتن در سال ۲۰۲۱ میلادی هنگامی که متوجه شد چین به طور مخفیانه در حال ساخت یک تاسیسات نظامی در امارات بوده خشمگین شد. در بیانیهای که پس از نشست امارات و پاکستان در ۹ ژانویه منتشر شد اشاره شده بود که دو طرف همکاری مشترک در امور دفاعی و نظامی را مورد ارزیابی قرار دادند.
به طور گستردهتر سفر منیر یادآور تشدید ماهیت غیر دو قطبی روابط در منطقه است. پاکستان روابط خود با کشورهای عرب خلیج فارس را بسیار مهم میداند و از نزدیکی به آن کشورها خرسند است، اما موضع آن کشور در قبال همسایه اش ایران نیز دوستانه باقی مانده است. هند رقیب هستهای پاکستان دغدغه اصلی سیاست خارجی آن کشور است. بنابراین، اسلام آباد بدون شک گرمای و گسترش روزافزون روابط خلیج فارس با دهلی نو را زیر نظر دارد.