صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

واقعیت این است که وقتی نام گاندو به میان می‌آید، بیش از متن سریال، حاشیه‌هایش به یادمان می‌آید! سریالی که گویا تبدیل به یک عنصر تقابلی میان دو گروه از نیروهای اطلاعاتی در کشور هم شده بود، اما کمتر کسی حاضر بود به وضوح درباره این موارد صحبت کند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۰ - ۱۴ دی ۱۴۰۱

در برهوت این روزهای تلویزیون، همین که سریالی روی آنتن برود که بتوان درباره سوژه و داستانش صحبت کرد، واقعا غنیمت است! بعد از سریال گیلدخت حالا می‌توان سریال تمام‌رخ را هم از سریال‌های جدی‌تر این روزهای تلویزیون به حساب آورد که حداقل می‌توان درباره‌اش صحبت کرد.

به گزارش برترین‌ها، باید اعتراف کنیم که موتور این سریال هنوز آنچنان که باید روشن نشده و لااقل در قیاس با کارهای قبلی همین تیم تولید که با محوریت ابوالفضل صفری در مقام تهیه‌کننده و مرتضی اصفهانی در مقام ایده‌پرداز و فیلمنامه‌نویس، روی آنتن رفته است، هنوز این مجموعه نتوانسته انتظارات را برآورده کند، اما مهم این است که در بحران سوژه‌های جذاب و تجربه‌های متفاوت در چرخه سریال‌سازی تلویزیون، تمام رخ را می‌توان یک نقطه امید به حساب آورد.

سریال‌های امنیتی تلویزیون در دو دهه گذشته البته غالبا آثاری بوده‌اند برای آگاهی بخشی و کمتر دستور کارشان سرگرمی بوده است و معمولا داستان این سریال‌ها، نسبتی هم با فضای سیاست دارند و همین ویژگی که در مواردی منجر به جذابیت مضاعف آن‌ها می‌شود، در سینما و تلویزیون ایران، ورود به این حوزه را با ملاحظات دست و پا گیر بسیار زیادی مواجه کرده است. احتمالا هم به همین دلیل تنها چند گروه خاص موفق به پرداختن به این جنس از آثار شده‌اند. در این گزارش از هفت صبح، ۹ تجربه سریال‌سازی امنیتی در تلویزیون را مرور کرده‌ایم.

وفا

یکی از سریال‌های به یادماندنی تلویزیون همین مجموعه وفا است که بازپخش آن هنوز هم مخاطبان پروپاقرصی دارد. این مجموعه در حالی در میانه دهه ۸۰ روانه آنتن شد که فضای کلی سریال‌ها همچنان ملودرام‌های خانوادگی بود و این یک خرق عادت به حساب می‌آمد که ماجرایی امنیتی سوژه یک سریال شود.

داستان وفا به ظاهر عاشقانه بود. عشق میان وفا با بازی هانیه توسلی و ژوبین با بازی پوریا پورسرخ، اما آنچه به ماجرا جنبه امنیتی می‌داد ورود یک مأمور موساد به ماجرا بود که تلاش می‌کرد از طریق ژوبین به وفا نزدیک شود و از این مسیر یکی از بستگان وفا که در جریان مقاومت مشغول است را شکار کند. ژوبین نیز هنگام حضور در ایران، سابقه‌ای امنیتی داشته است.

محمدحسین لطیفی در وفا یکی از بهترین عملکردهای خود را در زمینه کارگردانی ارائه کرد. او هم در خلق لحظات عاشقانه موفق بود و هم به خوبی توانست لحظات پرتعلیق و پرکشش مرتبط با تعقیب و گریزهای امنیتی در این مجموعه را به تصویر درآورد. وفا را می‌توان یکی از معدود تجربه‌های موفق داخلی در ارتباط با جریان مقاومت و تقابل امنیتی ایران و رژیم صهیونیستی به حساب آورد.

آینه‌های نشکن

دروغ چرا! در میان سریال‌های امنیتی سال‌های اخیر، از این یکی، چیز دندانگیری در حافظه‌مان نمانده است، اما به عنوان یکی از اولین گام‌های سریال‌سازان ایرانی در حوزه ورود به مسائل امنیتی نمی‌توان این تجربه را نادیده گرفت. آینه‌های نشکن در سال تولید البته سریال شکست‌خورده‌ای نبود.

در میانه دهه ۸۰ صحبت از انرژی هسته‌ای به خودی خود تازگی داشت. سریال آینه‌های نشکن هم تلاشی بود برای روایت پروندهای مرتبط با فعالیت‌های هسته‌ای ایران. داستان سریال از جایی آغاز می‌شود که برادر سیمین برای فعالیت در حوزه تخصصی خود یعنی شیمی، جذب یک شرکت خارجی می‌شود و آن‌ها با گروگان گرفتن او تلاش می‌کنند در فعالیت‌های هسته‌ای ایران اخلال ایجاد کنند. واقعیت این است که جواد اردکانی هم در سینما و هم در تلویزیون تجربه‌های ناکام زیادی در عرصه کارگردانی دارد و معمولا کیفیت آثارش از سطح متوسط بالاتر نمی‌رود.

آینه‌های نشکن را هم باید در همین مختصات قضاوت کرد! سریال آینه‌های نشکن با حضور سعید نیکپور، آزیتا حاجیان و ثریا قاسمی ویترین قابل قبولی از نظر حضور بازیگران باسابقه داشت، اما دو نقش اصلی آن را صبا کمالی و افشین کتابچی به عنوان بازیگران جوانتر برعهده داشتند.

آسمان من

زمانی که آسمان من به عنوان اولین محصول رسمی شبکه افق در عرصه سریال‌سازی کلید خورد، کمتر کسی انتظار چنین کیفیتی را از آن داشت، اما برنامه‌ریزی نامناسب در پخش، باعث شد به شدت در مرحله ارتباط با مخاطب ناکام بماند. محور اصلی سریال آسمان من ماجراهای مرتبط با امنیت پرواز بود.

تیم محافظان هواپیمایی کشور که حضوری فعال در پروازهای مسافری دارند و در داستان‌های مختلف این سریال شاهد نقش‌آفرینی آن‌ها در مواجهه با موقعیت‌های خاص امنیتی بودیم. عملکرد کارگردانش چگونه بود؟ تا قبل از آسمان من می‌توان یکی از موفق‌ترین تجربه‌های آهنج در مقام کارگردان را سریال عملیات ۱۲۵ دانست.

سریالی که به صورت مشترک با بهروز افخمی، مسعود آب‌پرور و راما قویدل آن در کارگردانی آن سهم داشت و پشتوانه همان هم باعث شد در کارگردانی صحنه‌های اکشن و پرتعیلق آسمان من موفق ظاهر شود. هرچند ایفای نقش‌های اصلی سریال را دانیال حکیمی و حمیدرضا عطایی برعهده داشتند، اما حضور موردی بازیگران شاخصی همچون امین حیایی، پژمان بازغی، حامد بهداد، امیر آقایی و سام درخشانی، ویترین ویژه و جذابی برای این سریال فراهم آورده بود.

تعبیر وارونه یک رویا

بیش از هر چیز باید اعتراف کنیم که با شنیدن نام سریال تعبیر وارونه یک رویا، نوای تیتراژ پایانی آن با صدای خاص رضا یزدانی است! اما این سریال متفاوت فریدون جیرانی از منظر داستانی می‌توانست دنباله‌ای بر تجربه قبلی او در عرصه سریال‌سازی به حساب بیاید و شاید نامگذاری مشابه با مرگ تدریجی یک رویا هم با همین هدف بوده باشد! اینجا هم پای فریب در میان بود؛ تعدادی از عوامل فریب خورده و جاسوسان خارجی در عملیاتی، یک دانشمند هسته‌ای ایران را به قصد بهره‌برداری‌های جاسوسی و تبلیغاتی می‌ربایند، اما به دلیل مجروح شدن این دانشمند، برنامه عملیات تغییر می‌کند و سرانجام با دستگیری و هلاکت جاسوسان، عملیات ناکام می‌ماند.

فریدون جیرانی که در نیمه دهه هشتاد در اولین تجربه سریال‌سازی خود مرگ تدریجی یک رویا را ساخته بود و نشان داده بود به فضاهای تیره و سیاه در حال و هوای فریب خوردگی علاقه دارد، بعد از نزدیک به یک دهه سراغ تعبیر وارونه یک رویا رفت. از نکات جالب درباره این سریال، حضور و همراهی مرتضی اصفهانی در مقام یکی از فیلمنامه‌نویسان است. چهره‌ای که به عنوان مشاور امنیتی بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی شناخته می‌شد.

سارق روح

این هم یکی از همان تجربه‌های خاص در سریال‌سازی است که باید اعتراف کنیم در بازه پخش، آن‌گونه که باید نتوانست با مخاطبان بالقوه خود ارتباط برقرار کند. احمد معظمی در سال ۹۶ این سریال را برای گروه فیلم و سریال شبکه پنج کارگردانی کرد، اما پخش سریال از آنتن این شبکه، نتوانست مخاطبان چندانی را به آن جذب کند.

داستان سریال درباره نادر عابدی از اساتید دانشگاه و بازنشستگان وزارت اطلاعات است که نگاهش به پدیده‌های اجتماعی نگاه پژوهشی است. به همین خاطر دوباره به محل کار خود بازمی‌گردد و بررسی پرونده‌هایی خاص را می‌پذیرد. در این میان تیمی که وی را در این مأموریت‌ها همراهی می‌کند، دانشجوهای خودش هستند.

محور اصلی داستان سارق روح پرداختن به ماجرای عرفان‌های حلقه و جریانات فکری انحرافی بود. احمد معظمی تلاش بسیاری برای ایجاد فضای تاریک و مرموز در روایات این سریال داشت. علاوه بر حضور مرتضی اصفهانی در مقام طراح داستان و ایده‌پرداز، ماجرای استفاده از مأمور نفوذی وزارت اطلاعات برای ورود به حلقه فکری گروه‌های انحرافی، از ویژگی‌های متمایز داستان سریال سارق روح بود. علیرام نورایی نقش این مأمور نفوذی را در این سریال ایفا می‌کرد.

ترور خاموش

سریال ترور خاموش در مقطع پخش سوژه‌ای جذاب و گیرا داشت و مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرد. از نکات جالب این مجموعه هم طراحی کلی داستان آن بود که برمبنای امنیت نرم شکل گرفته بود و این به تعبیری همان ماجرای نبرد نرم است، رویارویی در یک جبهه وسیع بین‌المللی، بدون بهره‌گیری از تجهیزات سخت نظامی! همانطور که از عنوان سریال ترور خاموش برمی‌آید، این مجموعه با دست گذاشتن روی چند پرونده واقعی یکی از بزرگترین و حساسترین موضوعات امنیتی کشور در زمینه قاچاق مواد مخدر و انسان که تاکنون رسانه‌ای نشده بود را در قالبی داستانی به تصویر کشید.

احمد معظمی با پشتوانه تجربه کارگردانی سارق روح به خوبی با فضایی که به دنبال تصویر کردن آن بوده است، آشنایی داشته و در این مجموعه توانست عملکرد پخته‌تری در زمینه بهره‌گیری از ظرفیت بازیگران از خود نشان دهد. حضور سعید راد و پریوش نظریه به عنوان بازیگران مطرح در ترکیب عوامل مقابل دوربین، از ویژگی‌های بارز این سریال بودند که البته بازیگرانی همچون پرویز فلاحی‌پور و جلال فاطمی به خوبی توانسته بودند این ترکیب را تکمیل کنند. مرتضی اصفهانی در این پروژه هم به عنوان مشاور حضور داشت.

گاندو

واقعیت این است که وقتی نام گاندو به میان می‌آید، بیش از متن سریال، حاشیه‌هایش به یادمان می‌آید! سریالی که گویا تبدیل به یک عنصر تقابلی میان دو گروه از نیروهای اطلاعاتی در کشور هم شده بود، اما کمتر کسی حاضر بود به وضوح درباره این موارد صحبت کند.

هر چه بود گاندو حسابی با مسئولان ارشد دولت قبل، شاخ به شاخ شده بود و ابایی هم از این تقابل نداشت. رویکرد اصلی سریال گاندو تمرکز بر فعالیت یک گروه اطلاعاتی جوان با هدایت کاراکتری به نام محمد با بازی وحید رهبانی بود که در هر فصل تلاش داشت بخشی از ناگفته‌های مرتبط با پرونده‌های امنیتی سال‌های اخیر را به تصویر درآورد. ماجرای جاسوسی جیسون رضاییان یکی از شاخصترین این پرونده‌ها بود.

فارغ از رویکرد محتوایی سریال گاندو حتما می‌توان به جواد افشار در فضاسازی و کارگردانی صحنه‌های ملتهب این مجموعه نمره قبولی داد. از جالبترین نکات مرتبط با گاندو حضور مجتبی امینی در مقام تهیه‌کننده این مجموعه جنجالی است. تهیه‌کننده‌ای که در فضای توئیتر از تقابل مستقیم با مسئولان وقت وزارت خارجه هم ابایی نداشت و حالا هم سکاندار مهمترین جشنواره سینمایی کشور یعنی دبیری جشنواره فیلم فجر شده است.

خانه امن

اصلیترین تصویری که از مجموعه خانه امن در ذهنمان باقی مانده است، تصویر عریان و بی‌پرده‌ای است که این سریال از فرآیند جذب نیرو در گروه‌های تکفیری و مشخصا داعش ارائه کرد. این سریال فضای تیره و تار حاکم بر خانواده این قربانیان را هم به خوبی به تصویر درآورده بود.

این سریال داستان دو مامور امنیتی به نام‌های کمال با بازی حمیدرضا پگاه و افشین با بازی امین زندگانی را روایت می‌کند که یکی مسئول تیم ضدتروریستی و دیگری مسئول تیم مبارزه با مفاسد اقتصادی است. کمال طبق اخبار واصله مطلع می‌شود قرار است تیم‌های تروریستی داعش عملیات‌هایی را در ایران به راه بیندازند. احمد معظمی در خانه امن یکی از موفق‌ترین عملکردها را در مقام کارگردان از خود ارائه کرد.

او البته در مواردی ناگزیر از تکرار ایده‌ها و دیدگاه‌های خود در حوزه فضاسازی در این سریال به نسبت تجربه‌های قبل بود، اما در مجموعه نشان داد که گام به گام پیشرفت کرده است. روایت موازی مبارزه با تروریسم بین‌المللی و مفاسد اقتصادی در داخل کشور، یکی از ویژگی‌های مهم سریال خانه امن بود که آن را به نسبت تجربه‌های مشابه به اثری متمایز تبدیل کرد.

سرجوخه

زمانی که خبرهای مرتبط با تولید و عرضه سرجوخه منتشر شد، مهم‌ترین نکته رسانه‌ای درباره آن حضور همان تیم سریال‌های سارق روح، ترور خاموش و خانه امن در پشت آن بود. سریالی که حتی در ابتدا اعلام شد می‌تواند دنباله‌ای بر خانه امن باشد، اما داستانی به کل متفاوت را روایت می‌کرد.

مانند دیگر کارهای این گروه، این‌بار هم داستان درباره فریب است. سرجوخه با روایت دو قصه موازی، به زندگی غلامرضا و کیان می‌پردازد که دو جوان از دو طبقه اجتماعی متفاوت با انگیزه‌ها و کشمکش‌های مختلف هستند. آن‌ها هر دو در راه رسیدن به عشق خود با موانع و اتفاقات عجیبی مواجه می‌شوند و دست به تصمیمات غیرمنتظره‌ای می‌زنند و به دام گروه‌های سوءاستفاده‌گر در حوزه تقابل امنیتی با کشور می‌افتند.

سرجوخه هرچند از نظر تعدد لوکیشن، فضای بصری متنوع‌تری را نسبت به خانه امن و یا ترور خاموش داشت، اما در مجموعه احمد معظمی همان استانداردهای همیشگی خودش را ارائه کرد و اتفاق تازه‌ای را در این مجموعه رقم نزد. ورود به ماجرای قدرت گرفتن سایت‌های شرط‌بندی در فضای مجازی و نقش‌آفرینی آن‌ها در خروج برخی چهره‌های جنجالی سال‌های اخیر، از نکات جالب مجموعه سرجوخه به حساب می‌آمد.

برچسب ها: سریال تلویزیون
ارسال نظرات