فرارو- مذاکرات برای احیای برجام پس از نزدیک به دو سال تلاش برای تمدید این توافق از سوی ایالات متحده و ایران با شکست مواجه شده است. در حالی که عوامل زیادی در نزدیک شدن به مرگ مذاکرات بین رقبای دیرینه نقش داشته اند اعتراضات اخیر در ایران نقش اصلی را در برهم زدن مذاکرات بین تهران و واشنگتن ایفا کرده است. این موضوع در پس زمینه برنامه هستهای پیچیدهتر در داخل ایران قرار دارد و سناریوی خطرناکی را ارائه میدهد که در آن ایران به دلیل تحریمهای غرب با ناآرامیهای گسترده و سقوط آزاد اقتصادی مواجه میشود.
به گزارش فرارو به نقل از نشنال اینترست، آخرین دور مذاکرات بین قدرتهای غربی و ایران در فاصله روزهای سوم تا هشتم آگوست در وین در اتریش برگزار شد در آن دور "جوزپ بورل" نماینده ارشد اتحادیه اروپا اعلام کرد که پیش نویس نهایی احیای برجام را به اشتراک گذاشته است و واشنگتن و تهران به مذاکره غیر مستقیم از طریق بریتانیا، فرانسه و آلمان و اتحادیه اروپا ادامه دادند.
این روند تا اوایل سپتامبر ادامه یافت زمانی که ایران دو نامه پیاپی را ارسال کرد که در آن خواستههای سخت گیرانه خارج از آن چه پیشتر در به اصطلاح پیش نویس نهایی مورد بحث قرار گرفته بود تشریح شده بود. بر اساس بولتنهای فاش شده مرتبط با یک نهاد خاص در ایران چنین برداشت میشود که شرط نخست ایران آن بود که پرونده نقض پادمانها که علیه تهران مطرح شده از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی مختومه اعلام شود و دیگر ادعایی درباره آن وجود نداشته باشد.
دومین خواسته ایران بوده که شرکتهایی که با آن نهاد خاص تجارت میکنند نباید تحریم شوند و خواسته سوم ایران مبنی بر آن است که ایالات متحده باید تضمین دهد در برجام باقی خواهد ماند.
این امر به طور قابل توجهی عاملی را وارد مذاکرات ساخت که باعث شد کشورهای غربی در مورد نیات و علاقه ایران نسبت به تمدید توافق تردید کنند. با توجه به خروج "دونالد ترامپ" رئیسجمهور سابق ایالات متحده از توافق در سال ۲۰۱۸ میلادی که باعث شکست فعلی مذاکرات شد تقاضای ایران به منظور بهبود تضمینها مواجه است. صرفنظر از آن، این تاخیر را میتوان ناقوس مرگی برای برجام دانست، زیرا در حالی که واشنگتن و تهران به ارتباطات غیرمستقیم از طریق بازیگرانی مانند قطر ادامه میدهد در چند ماهه اخیر اعتراضات در ایران در جریان بوده است.
قابل درک است که واشنگتن تصمیم گرفت مذاکرات برجام را به دلیل برخورد رخ داده علیه معترضان در ایران متوقف سازد تا از ارسال پیام نادرست جلوگیری نماید و موج قابل توجهی از تحریمهای تازه را علیه شبکههای دور زدن تحریم نقت ایران و مقامها و افراد دخیل در برخورد با معترضان اعمال کرد. چنین تصمیماتی برای تحت فشار قرار دادن ساختار سیاسی ایران به منظور کاهش برخورد با معترضان و آغاز اصلاحات در آن کشور صورت گرفتهاند.
با این وجود، این اقدامات به سو ظن ایران در مورد دخالت خارجی و بازی ناپسند قدرتهای خارجی دامن میزنند. این تصور و ذهنیت چه مبتنی بر واقعیت باشد چه پنداری زائیده تخیل بر مذاکرات در سطوح بالاتر متمرکز بر پرونده هستهای تاثیر میگذارد و حائز اهمیت خواهد بود.
در نهایت، تصمیم دولت بایدن برای توقف مذاکرات و اعمال تحریمهای عمیقتر همراه با حمایت لفظی آشکار از معترضان واکنش منفی را از تهران به دنبال دارد که تنها به شانس مذاکرهای موفق برای احیای برجام آسیب وارد مینماید. مقامهای ایران به موضع گیری ضد امریکایی شهرت دارند و ساختار سیاسی ایران به دلیل ایدئولوژی انقلابی خود و هم چنین بسیاری از تصمیمات ناعادلانه در عرصه سیاست خارجی ایالات متحده در گذشته به اقدامات واشنگتن با شک و تردید مینگرد.
مهمتر از همه آن که ایران میتواند توقف مذاکرات به موازات اعتراضات در آن کشور را به مثابه توطئهای خارجی قلمداد کند. در این میان، مقامات ایرانی این گونه تصور خواهند کرد که قدرتهای خارجی میخواهند با استفاده از اعتراضات موضع آن کشور را تضعیف کرده و ایران را مجبور به ارائه امتیازات بیشتر پای مذاکره کنند. این امر میتواند پیامدهای شدیدی داشته باشد که از کنترل خارج خواهد بود.