رئیس سازمان امور دانشجویان پیشنهاد تبادلات علمی میان دو کشور ایران و کرهشمالی را در راستای دوام و بقای روابط میان دو کشور در دیدار با سفیر این کشور ارائه داده است. کارشناسان در گفتگو با هممیهن تاکید کردهاند که این روابط نهتنها نمیتواند باعث ارتقای علمی کشور شود، بلکه با توجه به شرایط این کشور در جامعه جهانی ممکن است مشکلاتی را برای انجام فعالیتهای بینالمللی علمی توسط اهل علم و قلم ایران ایجاد کند.
به گزارش هم میهن، هاشم داداشپور، رئیس سازمان امور دانشجویان در دیدار با «هانگ سونگ او» سفیر کشور کرهشمالی نسبت به ارتباط علمی میان دو کشور و تبادل استاد و دانشجو ابراز علاقه کرد و این اقدام را در راستای تحکیم روابط دو کشور توصیف کرد.
او اظهار کرد: «روابط درازمدتی میان ایران و کره شمالی وجود داشته و دارد که دوام و بقای این روابط میتواند با تبادلات علمی میان دو کشور افزایش یابد. بههمین منظور در خصوص ادامه تحصیل دانشجویان کره شمالی در ایران آمادگی خود را اعلام کرده و مراکز آموزش عالی ایران با توجه به جایگاهی که در سطح جهانی دارند، ظرفیت خوبی برای ادامه تحصیل دانشجویان کره شمالی میتوانند فراهم سازند.»
این سخنان در حالی از سوی داداشپور عنوان شده است که درباره توانایی و جایگاه علمی کره شمالی در عرصه جهانی خبری در دست نیست. این موضوع که چرا با وجود کشورهایی که دارای سابقه و توان علمی بالا بوده و از این منظر جایگاهی خاص در جامعه جهانی دارند، جامعه دانشگاهی ایران برای تبادل با کشوری محدود و مسدودشده از منظر روابط بینالملل مانند کره شمالی پیشنهاد میشود، سوالی است که میتواند جامعه علمی کشور را دچار ابهاماتی کند؟
باید چند درصد از جامعه علمی ایران اعم از استاد و دانشجو برای برگزاری کنفرانسهای علمی، چاپ مقاله یا تدریس و... در دانشگاههای این کشور حاضر شوند، آنهم در شرایطی که میتوان گفت میزان سنخیت فکری و فرهنگی میان این دو جامعه بسیار کم است.
از دیگر سو این موضوع نیز مهم است که تبادل علمی چه تاثیری بر ارتقای علمی کشور ما در داخل و عرصه بینالمللی دارد؟ کدام توانایی علمی خاص در کره شمالی وزارت علوم را به این نتیجه رسانده است که این کشور مقصد خوبی برای تبادل علمی است؟
غلامرضا ظریفیان، معاون دانشجویی وزارت علوم در دولت خاتمی دراین باره گفت: «اگر ما با بسیاری از کشورهای جهان ارتباط علمی داشتیم، ایرادی نداشت که با یک کشور هم با همه خصوصیاتی که دارد، ارتباط علمی داشته باشیم. اما وقتی ارتباطات جهانی و ارتباطات علمی روزبهروز کاهش مییابد و ما در نوعی انزوای اجتماعی قرار میگیریم، اعلام ناگهانی گسترده کردن روابط علمی با کرهشمالی تصویر بدی را در جامعه ایجاد میکند. ایران با تمام سوابق علمی، تواناییهای دانشگاهی و با وجود دو هزار و ۶۰۰ سایت دانشگاهی و داشتن ارتباطات گسترده با بخشعمدهای از دانشگاههای جهان تا یک دهه قبل، در حال حاضر با کاهش این روابط مواجه شده و اعزام دانشجویان ما به خارج از کشور نیز کاهش یافته است. در چنین فضایی اینکه ارتباط علمی دانشجو و استاد با کره شمالی که همه میدانند جامعهای بسته، بهشدت منزوی و دارای استبدادی بسیار عمیق است، به عنوان یک دستاورد تلقی میشود، تصویر خوبی را ایجاد نمیکند.»
او با اشاره به واکنش گسترده جامعه نسبت به این خبر ادامه داد: «این واکنشها بیشتر با علامت سوال همراه بود. در بسیاری از کامنتهایی که در فضای مجازی ذیل این خبر نوشته شده است، دارای نوعی طنز و کنایه عمیق بوده است. تعدادی از کامنتهایی که برای من ارسال شده بود نیز دارای چنین محتوایی بود.»
این استاد دانشگاه درپاسخ به این سوال که آیا وضعیت علمی کرهشمالی به گونهای هست که تاثیری بر ارتقای علمی ایران داشته باشد، اظهار کرد: «لازمه توسعه علمی، داشتن ارتباطات گسترده جهانی است. در این تبادلات است که یک جامعه از توسعه علمی برخوردار میشود. با توجه به ارتباطات حداقلی جامعه جهانی بعید است که این کشور از توسعه علمی در بسیاری از زمینهها برخوردارباشد. اما ظاهرا در برخی از زمینهها مانند صنایع نظامی و صنایع هستهای از تواناییهایی برخوردار است چنانکه ما در جنگ ایران و عراق بخشی از موشکهای دوربرد را از این کشور تهیه میکردیم.»
مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل گفت: «در چهارمین دهه از وقوع انقلاب در ایران و در آستانه نیمقرن شدن این تلاش برگرفتهشده از اراده نسلهای گذشته برای دستیابی به آزادی، استقلال و عدالت مندرج در مفهوم جمهوری اسلامی امروز سخن از تبادل دانشجو میان ایران و کرهشمالی، در اوج تحرکات تهران برای به نمایش گذاشتن اقتدار آکادمیک و دانشگاهی خود گفته شده است. همین جمله کافی است تا بدانیم که وضعیت دانشگاههای کشور در وضعیت کنونی در کجای معادلات علمی جهان قرار میگیرد.»
او اضافه کرد: «کرهشمالی کشوری بسته با یک دیکتاتوری خانوادگی و به تمام معنا مستبد و برخوردار از یک الیگارشی امنیتی و نظامی امروز خود را در شمایل نزدیکترین متحد تهران و خواهان تلاش برای تبادل دانشجو نشان میدهد. تبادل دانشجو میان تهران و پیونگیانگ و دانشگاههای دو کشور یک آرایش شکلی مناسب و مطلوب را نشان میدهد. اما وقتی به کرهشمالی و ساختار قدرت در این کشور و ساختار حکمرانی آن بر مردمش نگاه میکنیم و پیامدهای سیاسی ارتباط روزافزون با چنین دولتهایی را در بافت موقعیتی نظام کنونی بینالمللی دنبال میکنیم، این پرسش ایجاد میشود که کجای این تلاش میتواند تاثیرگذار و ایجادکننده محیطی مثبت برای جامعه آکادمیک ما باشد؟»
این کارشناس روابط بینالملل در ادامه گفت: «میتوان گفت ارتباط تهران و پیونگیانگ از منظر علوم منتج به نتایج نظامی و همکاریهای همهجانبه در ارتباط با تولید تسلیحات نظامی میتواند این مسئله را از محیطهای دفاعی و امنیتی به محیطهای دانشگاهی گسترش دهد. اما این همکاری نهتنها نمیتواند در عرصه بینالمللی برای ایران از منظر جایگاه آموزشی و ارتقای دانشگاهی امتیازی خاص را بهدنبال داشته باشد بلکه میتواند زمینههای انتقال محدودیتهای موجود در ارتباط با کرهشمالی را به محدودیتهای شامل دانشگاههای ایران اضافه کند و به این ترتیب انزوای بیشتر دانشگاهها و دانشگاهیان ایران را نیز در عرصههای منطقهای و بینالمللی به همراه داشته باشد.»
مطهرنیا تاکید کرد: «در حال حاضر بسیاری از اهالی قلم و اندیشه در ایران برای چاپ مقالات خود به واسطه تحریمهایی که بر ملت ایران روا شده است، با چالشها و موانع بسیاری مواجه هستند. کشورهایی مانند ایران که در این مسیر دارای محدودیتها و ممنوعیتهایی هستند با پیوند با یکدیگر یک تسری میانکارکردی محدودیتها و ممنوعیتها را بر همدیگر تحمیل میکنند. در چنین شرایطی تحرکات جامعه دانشگاهی ایران و اعضا و شهروندان این جامعه دانشگاهی در عرصه بینالمللی نیز با افزایش محدودیتها روبهرو میشود.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «این موضوع در شرایطی مثبت است که این باهمبودگی و همپیوندی میان تهران، پیونگیانگ، پکن و مسکو به نفع دانشگاهیان ایران و مجموعه حرکت ایرانیان در عرصه اندیشه و اندیشهورزی در کلاسهای بالای بینالمللی باشد. آنچه اکنون مشاهده میشود، این است که این پیوندها نتوانسته است از نظر پارادایم منافع یک توازن معنادار و قابل قبول را ایجاد کند. از این رو چنین تحرکاتی به جای بازکردن مسیر توسعه علمی در کشور موانع آن را افزایش میدهد.»
بخواب بابا.