اعتماد نوشت: حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده سابق و رییس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی روز گذشته در اظهاراتی گفته بود که کشور از جریان خزنده حجتیهای در حال آسیب دیدن است.
در ادامه گفتگو با فلاحتپیشه را میخوانید:
پس از پیروزی انقلاب، انجمن حجتیه کجای نظام سیاسی و اجتماعی ایران قرار گرفت؟
تفکر حجتیهای در ابتدای انقلاب از جریانات فرقهای بود که قصد داشت انقلاب را به مسیری خطرناک منحرف کند. یکی از مصادیق خطرناک و مهمترین مصادیق آنها هم همان زمان در موضوع حجاب اختیاری قرار گرفت؛ چون ماههای اول انقلاب حجاب به نوعی اختیاری بود و این جریان حجاب نداشتن را از مصادیق فساد در جامعه میدانست و با زنان و مردانی که معتقد بودند از حجاب کافی برخوردار نیستند، برخورد میکردند که چالشهایی را شکل دادند. آنها مخالف حجاب اختیاری بودند. از همان زمان به شلوارهای جین و ... حمله میکنند، از جمله جریانات افراطی هستند. به لحاظ موضوعی متفاوت است، اما شبیه به همان جریانی است که باعث شد انقلاب فرانسه منحرف شود و گیوتین زمان روبسپیر را به دنبال داشت که هزاران انسان را قربانی کرد.
اساس فکری آنها مبتنی بر چه پارامترهایی است؟
آنها مدعی هستند چالشهای واقعی و به نوعی شرایط صفر و صدی یا سفید و سیاهی در جامعه باید خودش را نشان دهد و درگیریها و بیسامانیهای ناشی از این وضعیت میتواند به ادعای آنها ظهور حضرت حجت را نزدیک کند که میتوان گفت بزرگترین ضربه در آخرالزمان به مذهب شیعه همین جریان است. آنها شرایط را به شدت نابسامان نشان میدهند و این نابسامانیها به ادعای آنها، بخشی از مقدمات ظهور است. اینها مدعی هستند که یکی از ویژگیهای حضرت حجت این است که وقتی ایشان ظهور میکنند که فساد دنیا را گرفته باشد و به همین دلیل بههمریزی، نابسامانی و علم شدن همه آشوبها، اختلافات و فسادها را از همین مظاهر و هرگونه تلاش برای رفع و ترمیم خطوط گسل را مقابله با ظهور حضرت حجت میدانند.
به هر شکل این انجمن تعطیل است و فعالیتی ندارد. این هشدارهای گاه و بیگاهی که درباره تفکرات آنها گفته میشود، بر چه مبنایی است؟
بعد از انقلاب، کشور سعی کرد این جریان افراطی را جدا کند، اما این تفکر متاسفانه نزد برخی افراد باقی ماند و به نوعی در مسائل مختلف جامعه خودش را نشان داد. این تفکر تداوم پیدا کرده و به صورت خزنده وجود دارد که کاملا با نظام مدیریت سیاسی ما متفاوت است. این نظام حوزه مدیریت سیاسی از لحاظ تفکر و سلایق، حوزه تکثر است، چون نظام مدیریت سیاسی نیازمند مدارا و تساهل است که بر مبنای اندیشه اسلامی نیازمند رافت، عطوفت اسلامی و مدارای اسلامی است. این کاملا با افکار حجتیهای متفاوت است، اما متاسفانه برخی افراد بدون آنکه نام حجتیه را به دنبال داشته باشند و حتی علیه آن هم صحبت کنند، در واقع جامعه را به سمت همین چالشها پیش بردند و هیچ وقت اجازه نمیدهند جامعه دچار آرامش شود. در طول این مدت هم بخش اعظم کسانی که نگاه اصلاحی و تساهل داشتند و سعی کردند ناآرامی را کنترل کنند و مانع چالش شوند و به دنبال تنشزدایی بودند را با تهمتها، اتهامات مختلف و نامگذاریهایی که ناشی از همین طبع افراطی است، آنها را راندند.
بیشتر به نظر میرسد حرکتی که شما خزنده توصیف میکنید ناشی از محدودیتهای اعمالشده باشد.
از زمانی که انجمن حجتیه در ایران با نوعی منع مدیریت سیاسی مواجه شد حرکتش را خزنده کرد و این حرکت خزنده در یکسری موضعگیریهای افراطی خودش را نشان داد. موضعگیریهای افراطی عمدتا خودشان را فراتر از قانون میدانند. بسیاری از کسانی که در مدیریت سیاسی نگاه افراطی دارند و اقدامات خودسرانه را انجام میدهند در این قالب عمل میکنند. کسانی هستند که این ادعا را مطرح میکنند که قانون و نظام سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی کشور عملا اهداف و آرمانهای آنها را تامین نمیکند. اینها به گونهای فراقانونی عمل میکنند و نتیجه عمل آنها این است که آرامش مملکت، امنیت داخل و منافع ملی کشور در خارج دچار زیانهای مختلفی شود که میتوان این موضوع را در حوزههای مختلف رصد کرد.
تفکر و نه صرفا حضور اعضای این انجمن بیشتر در چه حوزههایی قابل نمود است؟
مثلا اقدامهایی که بعضا علیه برخی سفارتخانههای خارجی در سالهای اخیر شکل گرفت؛ اقدامات افراطی که به بحرانها و ناآرامیهایی که در جامعه وجود دارد، دامن میزند. به ویژه برخی تریبونهایی که معمولا فعال هستند و اجازه نمیدهند آرامش شکل بگیرد. به عنوان مثال عرض میکنم برخی افرادی که الان آشکارا با صحبتهای خودشان بنزین بر آتش ناآرامیهای اخیر ریختند، بیتاثیر از این جریانات نیستند؛ حالا ممکن است این جریانات یا به صورت مشاور یا به شکل یکسری نظریاتی باشد که به صورت خزنده خودش را نشان میدهد. در عمل تبعات این افکار را میبینیم؛ افکاری که مانع آرامش و حتی مانع مدیریت بحرانها میشوند. میبینیم که خیلی از نهادهایی که میتوانند در این شرایط نقش واسط و میانجی را بازی کنند و به اختلافات پایان دهند، بعضا مواضعی از آنها بلند میشود که آن مواضع با منطق حاکم بر قوه قضاییه هم همخوان نیست.
نمونهاش کسانی هستند که به راحتی صحبت از اعدام میکنند؛ در صورتی که اعدام به این راحتی نیست که جان یک انسان گرفته شود. البته که در اسلام مقوله قصاص را داریم و کسی هم منکر آن نیست. در اغلب مواردی که قصاص مطرح شده، خود دادستانها و قضات در راس هیاتها و اجتماعاتی که سعی میکنند مانع اعدام شوند؛ ایجاد آشتی و کسب رضایت کنند، قرار دارند. اینها سعی میکنند در تعامل با نظامات قبیلهای، عشیرهای و سنتی مانع اعدام شوند. به نظر من، اینطور راحت صحبت کردن از اعدام، بیتاثیر از تفکرات انحرافی نیست. جامعه نیازمند نهادمندی مبتنی بر تساهل و مداراست وگرنه اگر دنبال جریانات افراطی که حکم حجتیهای میدهند، راه بیفتیم، هیچ وقت مشکلات کشور حل نخواهد شد.
در دولتهای قبلی برخی اعضای آن را به این انجمن نسبت میدادند. چقدر این نسبتها را درست میدانید؟ و اساسا اعضای آن چقدر در دستگاههای مختلف حضور دارند؟
وارد مصادیق نمیشوم. اینها مواردی است که دستگاههای مرتبط باید پاسخ دهند و هیچ وقت هم این دستگاهها حضور آنها را انکار نکردند. وقتی میگوییم این جریان خزنده است، یعنی جریانی است که وقتی حضور عیان و آشکارش با منع مواجه میشود، تبدیل به جریان خزنده میشود و در قالب یکسری نظریات که نزدیک به افکار آنهاست، خود را نشان میدهد. معتقدم بخش اعظم افراطیگریهای فراقانونی که الان وجود دارد، فقط در قالب این جریان قابل توجیه است.
زمانی که از راس دستگاه قضا تا مرتبطین و کارشناسان حوزه قضا و سیاست سعی میکنند یک سیاست آرام را پیش بگیرند، یک جریانی سعی میکند یک شتابی را به قوه قضاییه برای تعجیل در برخی اقدامات تحمیل کند. این جریان سعی میکند فضا را منحرف کند. کلا فراقانونی بودن بخشی از سیاست حجتیه است. رفتارهای فراقانونی، بیتوجهی به قانون، سرعت بخشیدن به نابسامانیها و برخورد خودسرانه بخشی از تفکرات سیاسی آنهاست. سعی میکنند به صورت خودسرانه این اختلافات را افراطگرایانه یا حتی به صورت خونین حل کنند که از ویژگیهای انجمن حجتیهای است که وجهه خزنده همان انجمن حجتیه است که سالهاست از مدیریت سیاسی کشور منع شده، اما هیچ وقت آثار عملی آن از بین نرفته است.
معتقدم اسلام دین رحمانی است و توام با تساهل و مدارا؛ اگر با جنبههای رحمانی اسلام نظام سیاسی شکل بگیرد، خیلی از اختلافات حل و بسیاری از چالشها قابل پیشگیری میشوند. اما فرقههای افراطی معمولا توسط جریانات مختلف مصادره میشوند؛ حالا تحت عنوان نفوذ هم ممکن است باشد، سابقه هم داشته که تاکید شده انجمن حجتیه متاثر از جریان نفوذ است.
امثال میرسلیم و شریعتمداری و احمد خاتمی کشور رو نابود کرده.
من نمی دانم تو چطورسیاست خوانده اید واینهمه تجربه تاریخی چهل سال اخیر کشورهای غربی علیه سفارتخانه های ایران هم دیدهاید وبعد چنین حرفی می زنید ایا سی سال پیش لندن علیه سفرتخانه ایران واکنش نظامی نداشت و وارد سفارتهانه ایرانت شد وکارمندان وسفیر ایران دستگیر کرد
ایا پدیرفتن تروریستهادر خاک خودشون به عنوان مخالفان نظام ودست انارا در حمله سفارتهای ایران در اروپا باز نگذاشتند چطوری کور هستید ابینهاراببینید فقط ما باید قوانین بین المللرا رعایت کنیم ایا انها از این کارها علیه ایران کم انجامدادند شاید انها به ما یاد دادند که به سفارتخانه هایشان حمله کنیم
ایا عربستان در لبنان به سفارت ایران حمله نکردند وانجارا منفجر کردند این قوانین بین الملل تا زمانی که به نفع انها باشد رعایت می شود مگر اروپاییهاهمین رفتارهارا علیه سفارتهای روسیه انجام ندادند
اهداف این آقایان اتفاقی با اقدامات عملی اسراییل و روسیه همسو هست مثلا در برجام هم موتلفه و هم اسراییل مخالف برجام بودند و در سایر موارد هم اینچنین است.