صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۹۲۹۴۲
مازنی نوشت: بسیاری از چهره‌ها که داعیه لیدری هم دارند در دام هشتگ‌ها گرفتار می‌شوند و با آن همراه می‌شوند و بالاخره حرفی می‌زنند که حرف این‌ها نیست، حرف آنهاست! به نظر می‌رسد همه ما باید از خودمان در این فضا مراقبت کنیم و تا از خبر یا مطلبی اطمینان حاصل نکردیم از پذیرش و به خصوص بازنشر آن خودداری کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۲۴ آذر ۱۴۰۱

احمد مازنی فعال سیاسی اصلاح طلب در روزنامه اعتماد نوشت: معمولا آدم‌ها را به دو دسته عالم و جاهل تقسیم می‌کنند، اما در کلام امام علی (ع) مردم سه دسته‌اند: یک دسته عالم ربانی، دسته دوم متعلم بر سبیل نجات یعنی افرادی هستند که اگر عالم نیستند برای کسب علم تلاش می‌کنند، اما دسته سومی هم هستند که از آن‌ها به همج الرعاء تعبیر شده. بیان مولا که در یکی از حکمت‌های نهج‌البلاغه آمده، چنین است: از سخنان آن حضرت علیه‌السلام است به کمیل ابن زیاد نخعی (که از خواص و نیکان و یاران آن بزرگوار بوده).

کمیل ابن زیاد گفته: امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام دست مرا گرفته به صحرا برد، چون به بیرون شهر رسید، آهی کشید مانند آه کشیدن اندوه رسیده، پس از آن (درباره دانش و دانشمندان) فرمود: «اِنّ هذِهِ الْقُلُوب أوْعِیةٌ فخیْرُها أوْعا‌ها فاحْفظْ عنِّی ما أقُولُ لک. النّاسُ ثلاثةٌ فعالِمٌ ربّانِیٌّ و مُتعلِّمٌ علی سبِیلِ نجاةٍ و همجٌ رعاعٌ أتْباعُ کُلِّ ناعِقٍ یمِیلُون مع کُلِّ رِیحٍ لمْ یسْتضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ و لمْ یلْجئُوا إِلی رُکْنٍ وثِیقٍ» (نهج‌البلاغه حکمت ۱۴۷) «ای کمیل ابن زیاد، این دل‌ها ظرف‌ها (ی علوم و حقایق و اسرار) است و بهترین آن دل‌ها نگاه‌دارنده‌تر آنهاست.

پس (هوشیار باش و) از من نگاه‌دار و به یاد داشته باش آنچه به تو می‌گویم، مردم سه دسته‌اند: عالم ربّانی (دانای خداشناسی که به مبدا و معاد آشنا بوده و به آن عمل کند) و طالب علم و آموزنده‌ای که (از جهل و نادانی) بر راه نجات و رهایی یافتن است و مگسان کوچک و ناتوانند که هر آواز‌کننده‌ای را پیروند و با هر بادی می‌روند از نور دانش روشنی نطلبیده‌اند و به پایه استواری پناه نبرده‌اند.» (نهج‌البلاغه حکمت ۱۴۷) همج الرعاء نه عالمند و نه برای کسب علم تلاش می‌کنند. این‌ها زیر علم حزب باد سینه می‌زنند و در پی هر صدایی که بلند‌تر باشد، راه می‌افتند. این گروه همیشه بوده‌اند، هستند و خواهند بود.

وقتی مولای ما علی (ع) درباره آن‌ها با انسان رازداری، چون کمیل درددل می‌کند، حکایت از این دارد که این دسته در زمان مولا هم بوده‌اند و چه موجودات عجیبی هستند که درباره آن‌ها چنین راز می‌گوید. در علایم آخرالزمان هم می‌گویند قبل از ظهور موعود امم، دجال ظهور خواهد کرد و بر خری سوار است و مردم در پی او روانند!

یکی از نماد‌های خر دجال و حزب باد هشتگ‌های فضای مجازی است. وقتی در اتاق فکر‌های یک جریان فکری بنا بر این می‌شود که یک کلمه به اصطلاح ترند شود. چنان پروپاگاندایی راه می‌اندازند که ناخواسته و بدون تفکر روی صحت و سقم آن بسیاری آن را لایک و بازنشر می‌کنند و بدون اراده تبدیل می‌شوند به مزدور بی‌جیره و مواجب آن اتاق فکر.

فرق نمی‌کند این اتاق فکر مربوط به چه مساله یا موضوعی باشد و از ناحیه کدام جریان فکری باشد و چه هدفی را دنبال کند! البته گرایش و علایق افراد در تمایل به هشتگ‌ها بی‌تاثیر نیست، اصلاح‌طلب، اصولگرا، برانداز، انقلابی، ضد انقلاب و....

اما خیلی نیاز به دقت ندارد که بسیاری از افراد به تدریج از دنبال‌کننده و لایک‌زننده تبدیل شده‌اند به تولید‌کننده همان محتوا و خود به اصطلاح شاخی شده‌اند! این هشتگ‌های لعنتی اراده را از انسان سلب می‌کند و نوعی الیناسیون و از خودبیگانگی را بر انسان تحمیل می‌کند.

همچنین اختصاص به عوام هم ندارد، بسیاری از چهره‌ها که داعیه لیدری هم دارند در دام این هشتگ‌ها گرفتار می‌شوند و با آن همراه می‌شوند و بالاخره حرفی می‌زنند که حرف این‌ها نیست، حرف آنهاست!

به نظر می‌رسد همه ما باید از خودمان در این فضا مراقبت کنیم و تا از خبر یا مطلبی اطمینان حاصل نکردیم از پذیرش و به خصوص بازنشر آن خودداری کنیم و خدای ناکرده به دلیل گرایش سیاسی، دین‌مان را به دنیای دیگران نفروشیم.

از سوی دیگر منابع معتبر درباره اخبار مهم اطلاع‌رسانی کنند و در تولید و نشر اخبار انصاف، صحت و صداقت را اصل بدانند که النجات فی الصدق.

ارسال نظرات