صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۹۱۷۰۱
چرا درک هگل تا این اندازه چالش برانگیز است
جای تعجب نیست که عقاید او نیز به سختی قابل تشخیص هستند. او می‌تواند در آن واحد هم خیلی لیبرال و هم خیلی محافظه کار، بیش از حد جبرگرا (دترمینیست) و بیش از حد اختیارگرا (لیبرتارین)، بیش از حد مذهبی و بیش از حد سکولار به نظر برسد.
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۷ - ۲۲ آذر ۱۴۰۱

فرارو- رابرت استرن؛ فیلسوف بریتانیایی و استاد فلسفه دانشگاه شفیلد است. او به دلیل آثارش در زمینه تاریخ فلسفه خصوصا هگل شناخته شده است. او از کالج سنت جان کمبریج فارغ التحصیل شد و سپس عضو هیئت تحقیقات در آنجا شد. استرن از سال ۲۰۰۰ استاد دانشگاه شفیلد و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ رئیس گروه فلسفه آن دانشگاه بوده است. استرن پیش‌تر رئیس انجمن فلسفه بریتانیا نیز بوده است.

ابوالقاسم فنائی فیلسوف اخلاق ایرانی و مدرس دانشگاه مفید از شاگردان او بوده است. از جمله کتاب‌های ترجمه شده به فارسی از استرن می‌توان به "هگل و پدیدارشناسی روح" با ترجمه محمد مهدی اردبیلی و سید محمد جواد سیدی چاپ انتشارات ققنوس (سال ۱۳۹۳) و "وحدت اشیاء: هگل، کانت و ساختار ابژه" ترجمه محمد مهدی اردبیلی و مهدی محمدی اصل چاپ انتشارات ققنوس (سال ۱۳۹۷) اشاره کرد.

به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، چندین هزار صفحه مربوط به دوران هگل در دانشگاه هایدلبرگ (۱۸۱۶-۱۸۱۸) است زمانی که او پس از ۹ سال غیبت به زندگی آکادمیک بازگشت.

او پیش‌تر به عنوان سردبیر روزنامه و سپس به عنوان مدیر مدرسه و معلم فلسفه کار کرده بود و ایده‌های فلسفی متمایز خود را بر دانش آموزان تحمیل می‌کرد. او در آن زمان توانست به سخنرانی و توسعه نظام فلسفی و فکری خود بازگردد.

نکته جالب توجه آن است که فلسفه هگل به طور خاص در خارج از آلمان مورد توجه قرار گرفت و "برتراند راسل" احتمالا حق داشت که هگل را صاحب "دشوار فهم‌ترین فلسفه در میان فیلسوفان بزرگ" نامید. پس چرا علیرغم این دشواری در درک فلسفه اش تا این اندازه نسبت به آن علاقه وجود داشته است؟

چرا هگل این شهرت فریبنده را دارد؟ و آیا منطقی است که انتظار داشته باشیم که مجموعه جدید از یادداشت‌های سخنرانی کشف شده او سرانجام چیزی را که در مورد تفکرش بسیار مبهم به نظر می‌رسد روشن سازد؟ آیا کشف تازه صورت گرفته درک فلسفه هگل را آسان‌تر خواهد ساخت؟ شاید زمینه‌هایی برای خوش بینی وجود داشته باشد.

در حالی که هگل به عنوان یک سخنران ضعیف شهرت داشت و با لهجه دشوار شوابی* با خود زمزمه می‌کرد با این وجود، از رونوشت‌های دانشجویان‌اش می‌دانیم که درک او در سخنرانی هایش آسان‌تر از فهم متون اش بود.

هم چنین، این سخنرانی‌های تازه کشف شده مربوط به دوره‌ای جالب در رشد هگل است. او در حال نگارش اولین ویرایش دایرة المعارف علوم فلسفی خود بود که در آن آغاز به انتشار نظام فلسفی خود کرد. دیدن یک فیلسوف در حال کار در حالی که ایده‌های خود را با هم جمع می‌کند همیشه روشنگر بوده است.

با این وجود، ما نباید فریب بخوریم. یادآوری این نکته مهم است که چرا درک هگل همواره تا این اندازه چالش برانگیز بوده است.

چه چیزی هگل را تا این اندازه دشوار می‌کند؟

هگل در ابتدا به دلیل سبک‌اش و بدان خاطر که برای مخاطبان ایده آلیست همکارش می‌نوشت دشوار به نظر می‌رسید. اگر این موارد تنها عللی بود که درک او را دشوار می‌ساخت ممکن است ما را امیدوار سازد که این مطالب جدید (که در عوض دانشجویان در سالن سخنرانی را هدف قرار داده بود) روشنگر خواهد بود. با این وجود، دشواری درک هگل بسیار عمیق‌تر از این است.

برای شروع، می‌توانم بگویم که رویکرد فلسفی او اساسا دیالکتیکی است به این معنی که او سعی دارد ایده‌هایی را که ما به طور طبیعی‌تر در تضاد با یکدیگر می‌پنداریم کنار هم نگه دارد. برای مثال، او استدلال خواهد کرد که یک فرد تنها زمانی می‌تواند آزاد باشد که بخشی از یک جامعه باشد حتی اگر این به معنای محدود کردن خواسته‌های آنان باشد.

 

نتیجه این است که از دید هگل باید بر بسیاری از تضاد‌های آشکار فرضی غلبه کرد تا بتوان به درستی از خود و جهان شناخت پیدا کرد، از جمله بین ذهن و بدن، عاطفه و عقل، عقل و اراده، الهی و انسانی.

او می‌پذیرد که درک این موضوع برای ما دشوار است، زیرا اغلب به نظر می‌رسد که این تضاد‌ها در بازی قابل درک‌تر باشد، اما برای هگل حرکت فراتر از آن اصلا متناقض نیست بلکه در واقع به منظور درک منسجم واقعیت لازم است.

پس جای تعجب نیست که عقاید او نیز به سختی قابل تشخیص هستند. او می‌تواند در آن واحد هم خیلی لیبرال و هم خیلی محافظه کار، بیش از حد جبرگرا (دترمینیست) و بیش از حد اختیارگرا (لیبرتارین)، بیش از حد مذهبی و بیش از حد سکولار به نظر برسد.

پیچیدگی بیش‌تر

هگل تنها نمی‌خواهد به ما بگوید که چیز‌ها را چگونه می‌بیند او می‌خواهد ما را به درون فرآیندی ببرد که در آن ما می‌توانیم چیز‌ها را از این طریق برای خود ببینیم. او این کار را به دو دلیل عمده انجام می‌دهد.

نخست بدان خاطر که در غیر این صورت ما متوجه نمی‌شویم که چه چیزی در خطر است و بنابراین به دام تفکر ساده تر، اما یک طرفه‌تر خواهیم افتاد. دوم آن که او می‌خواهد از آن نوع دگماتیسمی که بر درستی دیدگاه اش پافشاری می‌کند بدون این که با عبارات خودتان به شما نشان دهد که چه چیزی اشکال دارد اجتناب ورزد.

به همین دلیل است که هگل به جای نشان دادن بحث هایش به روش معمول و ارائه نظرات مفیدی که درک تفکر او را آسان‌تر می‌کند ترجیح می‌دهد عقب نشینی کند و اجازه دهد بحث برای خواننده به پایان برسد.

آخرین طنز هگل

طنز آخر در اینجا این است که نظرات هگل در واقع بسیار کمتر عجیب و غریب‌تر از بسیاری از فیلسوفان دیگر است که کم‌تر به چالش برانگیز بودن افکارشان شهرت دارند. فیلسوفانی مانند لایب نیتس با مونادهایش و شوپنهاور با متافیزیک اراده‌اش.

برای هگل، جهانی طبیعی وجود دارد که به طور عقلانی نظم یافته است. این بدان معنی است که می‌توان آن را از طریق فرایند‌های مختلف تحقیق درک کرد. ما به عنوان موجوداتی آزاد در درون آن جهان قرار داریم موجوداتی که می‌توانند متقابلا یکدیگر را آزاد تشخیص دهند.

او معتقد است هنگامی که سازماندهی به درستی صورت گیرد جوامع، هر یک از ما را قادر می‌سازد تا ماهیت خود را به عنوان موجودات آزاد درک کنیم و حقیقت همه این‌ها به روش‌های متفاوت، اما مکمل توسط هنر، دین و فلسفه درک می‌شود.

با این وجود، به زبان ساده هگل عمیقا مجبور بود برای موضع فلسفی خود استدلال کند تا از تفکرش در برابر تفکر یکجانبه‌تر که آن را به چالش می‌کشید محافظت کند. همان طور که دیدیم همین امر است که کار او را تا این اندازه دشوار ساخته است.

علیرغم آن که یادداشت‌های سخنرانی تازه کشف شده او بدون شک جذاب هستند من تردید دارم که باعث شوند درک ایده‌های هگل را از هر یک از متون دیگر او آسان‌تر سازند.

در هر حال، درک اندیشه چالش برانگیز متمایز هگل علیرغم آن چه که او می‌کوشد انجام دهد، دشوار است.


*شوابی نام گروهی از گویش‌های آلمانیش از شاخه آلمانی بالاست. گویشوران آن بیش‌تر در دو ایالت جنوبی آلمان یعنی بادن - وورتمبرگ و بایرن زندگی می‌کنند. دامنه این گویش‌ها از شوابی استاندارد (در شهر اشتوتگارت) تا گویش‌های غلیظ‌تر در مناطق روستایی تغییر می‌کند. فهمیدن گویش شوابی برای گویشوران زبان آلمانی استاندارد دشوار است به خصوص که واژگان شوابی تفاوت بسیاری با واژگان آلمانی استاندارد دارد.

برچسب ها: هگل
ارسال نظرات