پله، اسطوره فوتبال برزیل، پیشبینی کرده بود تا سال ۲۰۰۰، قهرمانی جامجهانی به یک تیم آفریقایی میرسد. مارادونا هم معتقد بود، جامجهانی یک فینال به آفریقا بدهکار است. اظهارات از این دست را میتوانید از بازیکنان بزرگ و مفسران مشهور فوتبال در سراسر جهان بشنوید.
به گزارش هم میهن، در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر نیز خوشبینیها در مورد تیمهای آفریقایی ادامه داشت و خیلیها صحبت از صعود دو یا حتی سهتیم آفریقایی از مرحله گروهی میکردند. با وجود این، پیشبینیها طبق معمول اشتباه از کار درآمد و گویی بر ناکامی آفریقاییها پایانی نیست.
درنتیجه این سوال پیش میآید که چرا فوتبال آفریقا به دستاورد مهمی در عرصه جهانی دست نمییابد؟ این تحلیل که تیمهای آفریقایی و آسیایی شخصیت قهرمانی ندارند، شبه نژادپرستانه است و هیچ منطقی ندارد؛ بنابراین باید سراغ تحلیلهای جدی و عقلایی برویم. در این یادداشت به پنج دلیلی میپردازم که به باور من موانع بنیادی ارتقای فوتبال آفریقا محسوب میشوند.
تعداد زیادی از بازیکنان آفریقایی هستند که دستاوردهای بزرگی در فوتبال داشتهاند. بازیکنانی مانند ژرژ وهآ، یکی از معدود فوتبالیستهایی است که وارد عرصه سیاست شد، ساموئل اتوئو، دیدیه دروگبا - که برخی او را برجستهترین بازیکن آفریقا در همه دورانها میدانند - بین موفقیت فردی و تیمملی فاصله ایجاد کردند.
ریشه این مسئله به مدیریت آفریقاییها در تیمهای فوتبالشان بازمیگردد. اکثر تیمهای آفریقایی دنبال جذب ستاره و پرورش ستاره هستند تا تقویت کار تیمی. ستاره یعنی توجه مردم و مطبوعات و یعنی پول. سنتها و دیدگاههای غلط نیز به این امر دامن زده است.
براساس این سنتها، بازیکن مهاجم از اهمیت بسیار بیشتری از سایر بازیکنان برخوردار است. از این رو طی نسلها، آفریقاییها مهاجمانی فوقالعاده داشتهاند، اما معمولا در مورد دروازهبان و خط دفاع با مشکل مواجه بودهاند.
این مشکل در تیمهای جنوب صحرای آفریقا بیشتر از تیمهای شمال آفریقا است. اگرچه اکثر این بازیکنان از برخی بهترین آکادمیهای فوتبال در آفریقا هستند، افزایش سن میتواند برای آنها یک چالش باشد. امروزه فوتبال آفریقا گرفتار معضل شناسنامههای دستکاریشده است.
از دهه ۱۹۸۰، تیمهای آفریقایی همیشه در جامجهانی فوتبال زیر ۱۷ یا ۲۱ سال یا مسابقات فوتبال المپیک موفق بودهاند. با این حال این پیروزیها از مشکل بسیار مهمی پرده برمیدارد. مشکل این بوده که عامل پیروزی در بسیاری از این رویدادهای ورزشی، بازیکنان بالاتر از سن مجاز بودهاند. این سراب باعث هرز رفتن استعدادهای آفریقایی شده است.
این مسئله باعث میشود تواناییهای بازیکن بیش از حد برآورد شود و بسیاری از کشورهای آفریقایی در این مورد مقصر هستند. همچنین بهنظر میرسد رقابتها در ردههای سنی پایین، تمرکز کشورهای آفریقایی را بر توسعه تیمهایملی بزرگسالان، برخلاف همتایان اروپایی و آمریکای جنوبی منحرف کرده است. به این ترتیب تیمهای آفریقایی بیشتر بر قهرمانی در مسابقات نوجوانان متمرکز هستند تا جامجهانی بزرگسالان.
کشورهای آفریقایی نمیتوانند بازیکنانی با کیفیت مشابه آلمان، اسپانیا و ایتالیا پرورش دهند. دلیل این مسئله را باید در اینجا جستوجو کرد که آنها بازیکنان داخلی خود را نمیشناسند. تا حد زیادی این امر به شکست تیمهای آفریقایی در جامجهانی کمک میکند.
آنها برای بازیکنانی که در خارج کشور بازی میکنند، اولویت بسیار بیشتری نسبت به بازیکنانی که در لیگهای داخلی بازی میکنند قائل هستند. معمولا شاکله تیمهای آفریقایی را در جامجهانی، بازیکنان حاضر در لیگهای خارجی تشکیل میدهند؛ بازیکنان داخلی بهندرت سهمی بیشتر از پنجنفر دارند.
گاهی اوقات بازیکنان داخلی مجبورند برای حضور در لیگهای خارجی به هر پیشنهادی تن دهند، زیرا مطمئن هستند با بازی در داخل، شانس چندانی جهت جلب توجهات و حضور در تیمملی ندارند.
هیچ کشور آفریقایی و غیرآفریقاییای تا بهحال با مربی خارجی، قهرمان جامجهانی نشده است. این به آن معنا نیست که مربیان خارجی نمیتوانند در جامجهانی موفق شوند، بلکه به این معناست که مربیان در سطح جهانی باید در خانه پرورش یابند. اکثر تیمهای آفریقایی، مربیان خارجی دارند و الگوهایی را معرفی میکنند که بازیکنان با آنها آشنایی ندارند.
معمولا عمر مربیگری این مربیان کوتاه است و به این اندازه نیست که بتوانند یک سیستم تاکتیکی، انضباطی و مدیریتی موفق را پیریزی کنند. این مربیان سعی میکنند با انتخاب بهترین بازیکنان انفرادی، مسئله سالها کار برای تشکیل یک تیم قابلاعتماد را حل کنند. آنها بازیکنان بومی را که در لیگهای سرتاسر جهان پراکنده شدهاند، فرامیخوانند و درست قبل از جامجهانی فوتبال چند جلسه تمرین میکنند.
عدم اعتمادبهنفس یکی از دلایل شکست تیمهای آفریقایی در جامجهانی است. آنها همواره خود را ضعیفتر از تیمهای اروپایی تلقی میکنند. کشورهای آفریقایی معمولا برای رسیدن به مرحله یکچهارم نهایی جامجهانی هیجانزده هستند درحالیکه کشورهای اروپایی این موفقیت را عادی میدانند.
تیمهای آفریقایی حس جاهطلبی خود را از دست دادهاند و تنها متکی بر یکی، دو ستاره تیم خود هستند. مثال عینی و آشکار این عدم اعتمادبهنفس، آمار هدر دادن ضربات پنالتی توسط تیمهای آفریقایی در دیدارهای حساس مقابل تیمهای اروپایی و آمریکای لاتین است.