روزنامه جوان به نقل از ابنالدین حمیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) نوشت: فاصله طبقاتی وحشتناکی که با آن روبهرو هستیم ثمره حاکمیت تفکر لیبرالدموکراسی ۳۰ ساله جبهه مشارکت در کشور است.
جبهه مشارکت فکر میکند ما در تحولات اجتماعی بر اساس تجویز غرب باید پستمدرن شویم و برویم به سمت جامعه جهانی. اصلاح طلبان فکر میکنند ما در جریان جهانیسازی امریکایی بیخودی مقاومت میکنیم و نباید مقاومت کنیم. فکر میکنند ما باید سیستم فیلترینگ را برداریم، اینترنت آزاد شود، مراودات آزاد شود، در اقتصاد آزاد نقطه سربهسر جهت تعیین قیمتها در بازار آزاد باید بر مبنای عرضه و تقاضای آزادانه باشد.
گمان میکنند همه باید آزادانه در بازار وارد شوند، همه آزادانه بخرند و همه آزادانه بفروشند تا قیمتها معلوم شود. خب این یک نگاه اقتصاد آزاد دیوید ریکاردوئی به اقتصاد لیبرالیستی است.
اخیراً هم که نئولیبرالیسم دیدگاه دیگری را طرح کرده است و میگوید یعنی چه که با فقر مبارزه میکنید؟ تا فقیر نباشد غنی نمیفهمد که غنی است. اصلاً باید فاصله باشد. فقیر نباشد، چه کسی ماشین مرا بشوید. پس چه کسی خانه مرا تمیز کند؟ مگر قرار است همه پولدار شوند؟ این نگاه خطرناکی است و با نگاه اسلامی فاصله دارد.
تفکر جبهه مشارکت به این نگاه نزدیک شد و با این رویکرد در حاکمیت آنها بر کشور اجازه ندادند مسیر انقلاب اسلامی در جهت صحیح خودش جلو برود.
نگاه کنید میرحسین موسوی، مرحوم هاشمی، خاتمی، روحانی و امثال اینها در این ۴۰ سال گذشته تقریباً ۳۰ سال سر کار بودند و اینها این مسائل را به وجود آوردهاند. آیا میشود دفعتاً جلویش را گرفت؟ معلوم است که نمیشود. تمام سازوکار این طور طرحی شده است.
اگر امروز بیش از ۵۰ درصد صندلی کلاسهای دانشگاه دست دخترهاست، این ثمره برنامهریزی غلط است. ثمره این تفکر این میشود که مردها عملاً بیکار میشوند. ثمره این نوع تفکر این میشود که جامعه زنسالار میشود. جامعه ما اکنون زنسالار شده و این زنسالاری در همه عرصهها خودش را نشان داده است.
اصلاً فمنیسم بخشی از ویژگی پستمدرن است. امروز فیلمهایی که در همین سیدیها میفروشند، فیلمهایی که شبکه خانگی توزیع میکند و فیلمهایی که تلویزیونهای اینترنتی پخش میکنند، در همه آنها یک وجه مشترک وجود دارد. مردها احمقند و زنها باهوش، مردها بیعرضهاند و زنها توانمند، این یعنی فمنیسم.
دلیلش هم این هست که این آقا، به احتمال زیاد، هیچ متنی را تاکنون به زبان اصلی مطالعه نکرده است.
برداشت های خودش و همفکرانش از ترجمه های دست چندم، سفارشی و مغرضانه از این مفاهیم را بیان کرده و فکر می کند که همه ملت ایران باید این حرف ها را بپذیرند.
اشتباه فهمیده اید آقا! ما از قفس فکری شما خارج شده ایم.
هیات نظارت بر مطبوعات خوابه
«فاصله طبقاتی وحشتناکی که با آن روبهرو هستیم ثمره ...» تصدی گری مدیرانی هست که الفبای مدیریت را نمی دانند، در اداره و مدیریت خانواده های خود ناتوان بوده و هستند و به ناحق پُست های کلیدی این مملکت را بدون لیاقت و وجدان کاری در دست گرفتند و با بلدم بلدم! ایران و ایرانیان و فرهنگ و سیاست و اقتصاد این مملکت را طوری به ورطه نابودی کشاندند که ما مردم مظلوم به جای آنان باید خجالت بکشیم!!!