صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۷۷۲۵
متهم گفت: من مغازه پوشاک داشتم. ولی دلم می‌خواست شغلی داشته باشم که هیجانش بالا باشد. آن زمان با یک سارق آشنا شدم و فقط برای سرگرمی و هیجان به سراغ سرقت رفتیم. اتفاقا سرقت از خانه‌ها را انتخاب کردم، چون هیجان و استرسش بالاتر بود. هر بار یک خانه جدید می‌دیدیم و گاهی اوقات اموال تازه‌ای پیدا می‌کردیم.
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ - ۳۰ آبان ۱۴۰۱

نقشش گدا یا رمال بود. به همین بهانه وارد خانه‌های مردم می‌شد، آنجا را بررسی می‌کرد و در فرصت مناسب نقشه سرقت از آنجا را اجرا می‌کرد. سهیل، زمستان سال گذشته از زندان آزاد شد و بلافاصله شگرد جدید و عجیبش را آغاز کرد. شگردی که از هم‌بندی‌اش یاد گرفته بود و این بار وقتی برای بار چهارم از زندان آزاد شد، تصمیم گرفت که تک‌روی کند. تا پیش از این عضو باند سرقت منزل بود، اما با شگرد تازه‌ای که آموزش دیده بود، دیگر نیازی به همدست نداشت.

به گزارش شهروند، ماجرای پرونده این مرد رمال از زمستان سال گذشته، کلید خورد. سارق حرفه‌ای که به راحتی می‌توانست وارد خانه‌ها شود و دست به سرقت بزند. کسی نمی‌دانست که این دزدی‌های حرفه‌ای را چه کسی انجام می‌دهد.

وقتی خبر سرقت‌های سریالی از خانه‌های مردم به پلیس گزارش شد، ماموران، جست‌وجو برای شناسایی سارق حرفه‌ای را آغاز کردند. نکته عجیب سرقت‌ها این بود که سارق یا سارقان آشنا بوده و به راحتی وارد خانه‌ها می‌شدند. انگار از قبل کلید داشتند. ولی از آنجاییکه تعداد شاکی‌ها زیاد بود، امکان مظنون شدن به آشنا‌های آن‌ها وجود نداشت.

برای همین تحقیقات گسترده در این خصوص آغاز شد. تااینکه چندوقت بعد، یک شاکی کلید این معما را حل کرد. او در شکایت خود گفت که به یک مرد رمال مشکوک است.

سرنخ ماجرا در یک شکایت

این زن در توضیح ماجرا به ماموران پلیس گفت: «چند وقتی بود که زندگی‌ام دچار مشکلات جدی شده بود. به هر دری می‌زدم فایده‌ای نداشت. هرچه تلاش می‌کردم با در بسته مواجه می‌شدم. به کل ناامید بودم. تااینکه یکی از دوستانم مردی رمال را به من معرفی کرد. می‌گفت که می‌تواند با نسخه‌هایش گره زندگی مرا باز کند.

دوستم خیلی از این رمال تعریف کرد و حتی گفت که قیمت بسیار پایینی می‌گیرد و می‌تواند طلسم زندگی را باز کند. خودش هم از این مرد رمال نسخه گرفته بود و مشکلات زندگی‌اش حل شده بود. برای همین من هم وسوسه شدم و با این مرد تماس گرفتم. او به خانه ما آمد و با گرفتن مبلغ پایینی برایم نسخه نوشت. اما بعد از رفتن او بود که کلید خانه‌ام گم شد. بعد از چند شب هم وقتی به خانه مادرم رفته بودم و زمانیکه برگشتم متوجه سرقت شدم. کلی طلا و پول از خانه دزدیده شده بود. من به آن مرد رمال مشکوک شدم.»

پاتک پلیس به مخفیگاه مالخران

وقتی ماموران تحقیقات خود را از شاکی‌ها ادامه دادند، متوجه شدند که برخی از آن‌ها پیش از سرقت با یک رمال در ارتباط بوده‌اند و آن مرد رمال به خانه‌شان رفته بود. برای همین تحقیقات برای شناسایی این مرد رمال به عنوان سارق خانه‌ها آغاز شد. این در حالی بود که روزبه‌روز به تعداد شاکی‌ها نیز افزوده می‌شد. تااینکه چند روز پیش ماموران دریافتند عده‌ای در منطقه منیریه در حال خریدوفروش اموال سرقتی هستند. ماموران با حضور در آن منطقه چند مالخر را دستگیر کردند. در میان متهمان، سارق حرفه‌ای خانه‌های پایتخت هم بود که در جیب کاپشنش چند تکه طلا و لوازم سرقتی خانه‌ها پیدا شد.

سهیل بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و در نهایت به سرقت سریالی از خانه‌ها اعتراف کرد. او که یک دزد سابقه‌دار است، اعتراف کرد که در نقش رمال یا گدا وارد خانه می‌شده و دست به سرقت می‌زده. متهم ۴۰ ساله پس از اقرار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفت.

اعترافات عجیب دزد رمال

او حالا از هیجان سرقت می‌گوید. اینکه از همان ابتدا کار و شغلش را رها کرد و به خاطر تفریح و سرگرمی وارد دنیای سارقان شده است و سرقت از خانه‌ها را انتخاب کرد، چون به نظرش هیجان بیشتری داشت. تااینکه توانست در زندان شگردی تازه یاد بگیرد و تنهایی به خانه‌ها دستبرد بزند. سهیل زندان را مثل یک دانشگاه می‌بیند که می‌تواند چیز‌های جدیدی از آنجا یاد بگیرد. روایت این سارق را بخوانید:

چند وقت است که سرقت می‌کنی؟

از چند سال پیش شروع کردم. من برای خودم کار و شغل مناسب داشتم، اما در کار خلاف افتادم و دیگر نتوانستم از این کار بیرون بیایم.

چی شد که وارد دنیای خلافکاران شدی؟

من مغازه پوشاک داشتم. ولی دلم می‌خواست شغلی داشته باشم که هیجانش بالا باشد. آن زمان با یک سارق آشنا شدم و فقط برای سرگرمی و هیجان به سراغ سرقت رفتیم. اتفاقا سرقت از خانه‌ها را انتخاب کردم، چون هیجان و استرسش بالاتر بود. هر بار یک خانه جدید می‌دیدیم و گاهی اوقات اموال تازه‌ای پیدا می‌کردیم.

هنوز هم مغازه داری؟

نه. اوایل برای هیجان سرقت می‌کردم. ولی آنقدر به این کار آلوده شدم که کارم را از دست دادم. از بس سر کار نرفتم خودبه‌خود بیکار شدم. بعد از آن دیگر مجبور بودم که سرقت کنم. برای تامین هزینه‌های زندگی‌ام.

چند بار تا به حال دستگیر شدی؟

۴ سابقه کیفری دارم. هر بار هم به اتهام سرقت منزل بازداشت شدم. این بار پنجم است که دستگیر می‌شوم.

چی شد که سرقت با این شگرد به ذهنت رسید؟

این شگرد را در زندان آموزش دیدم. هم‌بندی‌ام به من یاد داد. من همیشه عضو باند سرقت بودم. هر بار هم نقش‌های مختلفی داشتم، اما با این شگرد می‌توانستم به تنهایی کار و مجبور نبودم اموال سرقتی را تقسیم کنم. به نظر من، زندان هم مثل دانشگاه است. هربار می‌توانی چیز‌های جدیدی یاد بگیری. حتی واقعا می‌توانی درس بخوانی و مدرک واقعی بگیری. در کنارش هم شگرد‌های جدید خلاف را آموزش ببینی. من هربار در زندان بود که با گروه‌های مختلف سرقت آشنا می‌شدم و نقشه‌های جدید می‌کشیدیم.

از شگرد جدیدت برای سرقت بگو؟

معمولا در نقش رمال وارد خانه‌ها می‌شدم. برای رمالی تبلیغات زیادی کرده بودم. وقتی با من تماس می‌گرفتند، در خانه‌های خودشان با آن‌ها قرار می‌گذاشتم. نسخه‌ای دروغین می‌نوشتم، اما درواقع داشتم خانه‌هایشان را بررسی می‌کردم که ببینم چطور می‌توانم از آنجا سرقت کنم. زمانی که متوجه می‌شدم وضع مالی خوبی دارند، کلید خانه را برمی‌داشتم و در فرصت مناسب وقتی آن خانه خالی می‌شد دست به سرقت می‌زدم. البته گاهی اوقات هم به عنوان گدا زنگ در خانه‌ها را می‌زدم و آنقدر التماس می‌کردم تا در را باز کنند و به من پول بدهند. در آن فرصت هم خانه‌ها را بررسی می‌کردم و در فرصت مناسب دست به سرقت می‌زدم.

وقتی از زندان آزاد شوی باز هم به سرقت‌هایت ادامه می‌دهی؟

این بار دیگر خسته شده‌ام. سال‌هاست که زندگی درست‌وحسابی ندارم. مرتب در زندان هستم. دیگر نمی‌توانم زندان را تحمل کنم. برای همین این بار توبه کرده‌ام و دیگر حاضر نیستم دست به سرقت بزنم. وقتی آزاد شوم باز هم برای خودم کاروکاسبی راه می‌اندازم و دیگر به سراغ خلاف نمی‌روم. این سرقت‌ها برای زمانی بود که جوان بودم و دلم می‌خواست هیجان داشته باشم. الان دوست دارم یک زندگی آرام داشته باشم.

برچسب ها: سرقت
ارسال نظرات