کتابهای متعددی از او از جمله «استراتژی بزرگ امریکایی در عصر ترامپ» (۲۰۱۸)، «ساختن لحظه تک قطبی: سیاست خارجی ایالات متحده و ظهور نظم پس از جنگ سرد» (۲۰۱۶)، «قدرت و هدف در دولتسازی آمریکایی از هری اس. ترومن تا جورج دابلیو بوش» (۲۰۱۴)، «جنگ سرد آمریکای لاتین» (۲۰۱۰)، «از برلین تا بغداد: جستجوی آمریکا برای هدف در جهان پس از جنگ سرد» (۲۰۰۸) چاپ شدهاند. جدیدترین کتابهای او «درسهای تراژدی: حکومتداری و نظم جهانی» با همکاری «چارلز ادل» و «کووید-۱۹ و نظم جهانی» با ویرایش مشترک «فرانسیس گاوین» هستند.
به گزارش فرارو به نقل از بلومبرگ، علیرغم آن که کشورهای اروپایی با پیامدهای اقتصادی جنگ در اوکراین دست و پنجه نرم میکنند واشنگتن به آن کشورها هشدار میدهد که خود را برای فاجعهای اقتصادی که ممکن است در نتیجه جنگ بر سر تایوان در راه باشد آماده سازند. طبق گزارشهای منتشر شده دیپلماتهای امریکایی به همتایان خود در ماوراء اقیانوس اطلس میگویند که اقتصاد جهانی از محاصره جزیره توسط چین به میزان ۲.۵ تریلیون دلار در سال متضرر میشود در حالی که تهاجم کامل علیه چین باعث وارد شدن ضررهای تجاری بسیار بیشتری خواهد شد.
در اینجا تاکتیکی با یک هدف اصلی وجود دارد: ایالات متحده قصد دارد متحدان اروپایی خود را برای جلوگیری از حمله احتمالی چین به خدمت بگیرد. در هفته جاری من در لندن بودم تا با تحلیلگران و مقامهای هر دو سوی اقیانوس اطلس گفتگو نمایم. مشخص شد که متحدان اروپایی سهم عمدهای در درگیری تایوان خواهند داشت. با این وجود، مشخص نشده که چگونه کشورهایی در یک سوی اوراسیا میتوانند به بازدارندگی یا پیروز شدن در جنگی در سوی دیگر آن کمک کنند.
طبیعی است که واشنگتن به دنبال کسب حمایت در اروپا باشد. ناتو قدرتمندترین بلوک متحدان امریکاست. اتحادیه اروپا سومین اقتصاد بزرگ جهان است. البته جغرافیا یک مشکل است. "سیلوی کافمن" روزنامه نگار فرانسوی در مطلبی تحت عنوان "مردن برای تایوان"؟ نوشته بود: «اروپاییها برای آن ثبت نام نکرده بودند». با این وجود، آگاهی فزایندهای ایجاد شده مبنی بر آن که اروپا نمیتواند درگیری در تنگه تایوان را نادیده بگیرد.
حمله روسیه به اوکراین اثبات کرده که درگیری در یک منطقه میتواند امنیت و رفاه نظم جهانی را در ابعاد بزرگتر به خطر بیندازد. تواناییهای نظامی رو به رشد، رفتار سلطه جویانه اقتصادی و اقدامات قاطعانه و تهاجمی چین این نگرانی را ایجاد کرده که آن کشور به دنبال ایجاد تغییرات اساسی در سیستم بین المللیای خواهد بود که اروپا درون آن پیشرفت کرده است.
دست کم اگر ناتو اتحادی از دموکراسیها باشد اعضای آن نمیتواند نسبت به نیازها و ضرورتهای یکدیگر بی تفاوت باشند. اگر اروپا تمایلی به کمک به آمریکا برای مقابله با اساسیترین چالش امنیتی خود نداشته باشد شاید آمریکا در آینده کمتر در اروپا سرمایه گذاری کند. یک مقام دفاعی بریتانیا به من گفت: «در نتیجه، کشورهای اروپایی به جای یک جهش یک شبه در حال انجام چرخشهای جزئی به سمت آسیا هستند».
اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱ میلادی راهبردی را تصویب کرد که نویدبخش "استقرار نیروی دریایی پیشرفته" در اقیانوس هند و اقیانوس آرام بود. ناتو در تازهترین مفهوم استراتژیک خود چالش چین را مطرح کرده است.
تواناترین اعضای غیر آمریکایی ائتلاف از جمله بریتانیا، فرانسه، کانادا، هلند و آلمان در حال افزایش فعالیتهای خود در امتداد حاشیه اقیانوس آرام هستند. به عنوان بخشی از مفهوم "بریتانیای جهانی" پس از برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) بریتانیا یک گروه حمله ناو هواپیمابر مستقر کرده و روابط دفاعی ژاپن و دیگر شرکای منطقهای خود را تعمیق بخشیده است. هم چنین، لندن به دنبال این بوده که از طریق مشارکت "آکوس" با ایالات متحده و استرالیا خود را در امنیت منطقه در جایگاهی محوریتر قرار دهد.
ایالات متحده و بریتانیا اکنون درگیر برنامه ریزی اضطراری تازه برای بحران نظامی تایوان هستند. مقامهای امریکایی به من گفتند که ایالات متحده و اتحادیه اروپا مذاکراتی را در مورد پاسخ اقتصادی آینده آغاز کرده اند. فرمانده نیروی دریایی فرانسه در ماه آگوست اعلام کرده بود: «در مقابل نیروی دریایی چین اگر با هم و درون ائتلاف بجنگیم پیروز خواهیم شد».
البته این بدان معنا نیست که در مورد آن چه اروپاییها ممکن است در یک بحران انجام دهند شفافیت وجود دارد. موضع آلمان در قبال چین مبهم است. این که برلین به دنبال تعمیق یا محدود کردن روابط تجاری خود با پکن است بسته به این که کدام وزیر از جانب دولت آلمان صحبت میکند متفاوت است!
جنگ اوکراین حساسیت اروپا را نسبت به تجاوز در غرب اقیانوس آرام افزایش داده، اما توانایی اروپاییها برای پاسخگویی را نیز محدود ساخته است. حتی با افزایش آتی هزینههای دفاعی میزان بالایی از نیروها در نزدیکی کشورهایشان مورد نیاز خواهند بود.
محدودیتهای لجستیکی در استقرار نظامی اروپا در زمان جنگ نیز موضوعی دلهره آور است. همان طور که تحلیلگران دفاعی مانند "فرانتس استفان گادی" و "برونو ترترایس" به آن اشاره کرده اند کشورهای ناتو دارای قابلیتهایی مانند ناوهای هواپیمابر و هواپیماهای تهاجمی پیشرفته مرتبط با نبرد در غرب اقیانوس آرام هستند. با این وجود، آنان برای انتقال سریع این تجهیزات به منطقه در شرایط بحرانی و یافتن پایگاه و سوخت گیری هوایی مورد نیاز برای حمایت از آن باید تلاش زیادی را انجام دهند.
بنابراین، واشنگتن ممکن است امیدوار باشد سهم کلیدی اروپا مشارکت اقتصادی با آن کشور باشد: مشارکت در کنترل صادرات، تحریمهای تجاری و مالی، و ممنوعیت سرمایه گذاری برای از بین بردن رونق اقتصاد و تولیدات چین در صورت تصرف تایوان از سوی پکن. با این وجود، برای آن که این رویکرد به جلوگیری از بروز درگیری کمک کند باید از قبل به طور کامل توسعه داده شده و تبلیغ شود. مقامها در واشنگتن و لندن به من گفتند که ممکن است این یک چالش باشد به خصوص با توجه به آن که بسیاری از کشور تمایل زیادی برای پیش روی به سوی شرایط جنگی ندارند.
در جبهه نظامی، اروپا ممکن است با ارائه قابلیتهای ویژه و بستن منافذ در مناطق دیگر کمک کند. بریتانیا، فرانسه، آلمان و هلند میتوانند با کمک به تایوان در دفاع از سیستمهای خود و شناسایی نقاط ضعف چین در جنگ سایبری کمک کنند. اروپاییها میتوانند ماهوارههای شناسایی و سایر تجهیزات و منابع اطلاعاتی را به ائتلاف ارائه دهند. هم چنین، کشورهای اروپایی میتوانند پر کردن ذخایر مهمات ایالات متحده و شاید ارائه قابلیتهای حمله دوربرد مانند موشکهای کروز ارسال شده از دریا را برعهده گیرند.
بریتانیا و سایر کشورها میتوانند به تایوان تسلیحات ارسال کنند همان طور که برای اوکراین این کار را انجام داده اند اگرچه این امر مستلزم تلاشی به رهبری ایالات متحده برای درهم شکستن هر حلقه دریاییای خواهد بود که پکن ایجاد میکند. به طور خاص در یک سناریوی وحشتناک که در آن جنگ تایوان طولانی میشود و فرسایش شدید خواهد بود هواپیماهای تهاجمی اروپایی میتوانند ماموریتهایی را از ناوها یا پایگاههای ایالات متحده در غرب اقیانوس آرام انجام دهند تا خسارات آمریکا را جبران کنند.
البته اگر اروپا و مناطق پیرامونی آن در آرامش باشند این مراحل امکان پذیرتر خواهد بود که در حال حاضر وضعیت این گونه نیست.
با این وجود، واقعیت آن است که این بیشتر یک آرزو است تا یک برنامه چرا که اعضای جامعه فرا آتلانتیک به تازگی صحبت با یکدیگر در مورد آن چه در جریان یک درگیری انجام خواهند داد و آن چه از یکدیگر خواهند خواست را آغاز کرده اند.
هیچ یک از این اقدامات آسان نخواهند بود. با این وجود، پیامی که دیپلماتهای آمریکایی به اروپا ارسال میکنند پیام درستی میباشد: هزینه ناتوانی در بازدارندگی از یک جنگ ممکن است مجبور شدن به مشارکت در آن جنگ با هزینهای گزاف باشد.