رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش با اشاره به مداخله رژیم سعودی در اغتشاشات اخیر کشورمان گفت: سعودی بداند ایران خویشتنداری میکند، اما این خویشتنداری حدی دارد.
گفتگوی فارس با امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش جمهوری اسلامی به شرح زیر است:
اخیرا شاهد اتفاقاتی در کشور بودیم که فرماندهی معظم کل قوا (مد ظله العالی) از آن به عنوان جنگ ترکیبی علیه ایران اسلامی یاد کردند. از نظر شما مولفههای این جنگ ترکیبی چیست و این جنگ ترکیبی چند لایه است؟
من در ابتدا از جنگ ترکیبی یا هیبریدی تعریف مختصری داشته باشم. آمریکاییها چند سال قبل در یکی از مراکز مطالعاتیشان جلساتی را ترتیب دادند و در آن جلسات نبردهای گذشتهشان مثل جنگ ویتنام، جنگ اول و دوم خلیج فارس و جنگ افغانستان و ... را مرور و تحلیل کردند و نهایتا به این نتیجه رسیدند که باید جنگ فرسایشی و طولانی مدت را از دستور کار خارج کنند و گفتند اگر بنا شد که به کشوری حمله نظامی کنیم باید در کوتاهترین زمان ممکن آن را تصرف کنیم که هم تلفات انسانی کمتری داشته باشیم و هم هزینههای کمتری را متحمل شویم. به همین علت، استراتژی عملیات قاطع سریع و استراتژی شوک و بهت را تعریف کردند.
در همین ارتباط، برای اینکه بتوانند استراتژی عملیات قاطع سریع یا شوک و بهت را عملیاتی کنند از شیوه جنگ ترکیبی استفاده میکنند یعنی به طور همزمان و ترکیبی از همه مولفههای قدرت همچون جنگ نظامی، جنگ سیاسی، جنگ رسانهای، جنگ سایبری، جنگ شناختی، جنگ اقتصادی استفاده کرده و کاری میکنند که ضمن وارد آوردن شوک به کشور هدف، قدرت تفکر و محاسبه را از او بگیرند. کشور ما امروز درگیر چنین جنگی با آمریکا است و در همه حوزههایی که ذکر کردم، استکبار و اذنابش برای شکستن مقاومت ملت ما سرمایه گذاری کردهاند.
اغتشاشات اخیر همانگونه که فرماندهی معظم کل قوا (مد ظله العالی) فرمودند بخشی از جنگ ترکیبی یا هیبریدی آمریکا علیه ما است. آنها بعد از سازماندهی افراد نفوذی و تجهیز آنان و یارگیری در داخل کشور، با یک هجوم رسانهای سنگین و هدایت شده و با کمک بعضی سلبریتیهای فریب خورده، جوانان خام و احساسی را به میدان آورده و آنان را در مقابل نیروهای حافظ امنیت قرار دادند و سپس خودشان یعنی همین نفوذی ها، شروع کننده درگیریهای فیزیکی و آتش زدن و قتل و کشته سازی میشدند و زمانی که احساس میکردند درگیریها شدت گرفته، سریعاً منطقه را ترک و به جای دیگری و برای آتش افروزی دیگری میرفتند.
کشورهای حامی آشوب در گام بعدی تصمیم داشتند با نفوذ دادن تروریستهای تکفیری، ابتدا در کردستان و سیستان و بلوچستان و بعد خوزستان آتش فتنههای قومی و قبیلهای را مشتعل کنند که هوشیاری جامعه اطلاعاتی انتظامی و امنیتی کشور آنها را در این توطئههای خطرناک و ویرانگر ناکام گذاشت. همه این اقدامات طرحریزی و عملیات میدانی همراه با پشتیبانی گسترده فضای رسانهای و دیپلماتیک علائم جنگی ترکیبی و همه جانبه بود که در سه لایه راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی طراحی شده بود و هر کدام از این سطوح، اقدامات و برنامه ریزیهای مخصوص به خود را داشت.
از ابتدای انقلاب اسلامی شاهد توطئههای بسیاری علیه کشورمان بودیم که در نهایت دشمن هم ناکام بوده است، به نظر شما چه چیزی موجب میشود توطئههای دشمن راه به جایی نمیبرد؟
نظام جمهوری اسلامی ایران دارای مولفههای قدرت فراوانی است، مولفههای قدرتی که از صلابت و استحکام بسیار بالایی برخوردار هستند و حوادث و ناملایمات و ناگواریها نمیتوانند در آنها خدشهای وارد کنند، وجود همین مولفههای قدرت سبب شده که در توطئههای بی شمار دشمنان مثل تحریم، جنگ تحمیلی، ترور و بمب گذاری، عملیات تروریستی و... این ملت پابرجا بماند و به مسیر حق خود که تعالی و پیشرفت است، ادامه بدهد.
من به صورت اجمالی به برخی از این مولفههای قدرت اشاره میکنم. قطعا اصلیترین و محوریترین مولفه قدرت نظام اسلامی، وجود رهبری حکیم، خردمند، هوشمند و دشمن شناس است. رهبری که خیلی سریع و دقیق توطئههای دشمنان را تشخیص میدهد و متناسب با آنها هدایتهای لازم را ارائه میکند.
اگر این فراست و تیزهوشی حضرت امام (ره) و پس از ایشان مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) نبود معلوم نبود تابهحال چه بلائی بر سر نظام اسلامی آمده بود. در همین اغتشاشات اخیر شما میبینید که هجمه اصلی به رهبری نظام بود. چرا؟ چون دشمن برای پیروزی سریع قصد داشت ضمن حرمتشکنی از این جایگاه مقدس، نقطه قوت و اطمینان نظام را هدف قرار داده و به زعم باطل خود این تکیهگاه را از امت بگیرد.
یکی دیگر از مولفههای قدرت نظام، وجود ملتی بصیر، ولایتمدار و در عین حال صبور است، ملتی که با مطالعه عرض میکنم تاریخ بشریت مثل آن را به خود ندیده است. ملتی که با همه گلهمندیهایی که از برخی مدیران و مسئولین و مضیقههای مالی و اقتصادی دارد، با تحمل سختیها و ناملایمات، با تمام وجود پای آرمانها، ارزشها و اعتقاداتش ایستاده است و خم به ابرو نمیآورد. این ملت بصیر بلافاصله بعد از شروع اغتشاشات، دست ناپاک و پنهان دشمن را مشاهده کرد و با اطاعت ولایی از رهبری نظام، صف خود را از آنها جدا کرد و مدافعان امنیت را تنها و بیپناه نگذاشت و مثل همیشه به رسالت دینی و انقلابی خود عمل کرد.
از دیگر مولفههای قدرت نظام اسلامی، غیرت دینی است. این غیرت دینی در مردم سربلند ما آنقدر غلیان و جوشش دارد که جوان مومن ایرانی برای حفظ نوامیس کشوری دیگر و در جغرافیایی دیگر، داوطلبانه میرود و جانش را مشتاقانه تقدیم میکند.
در کجای تاریخ بشری چنین حماسهای دیده میشود. این غیرت دینی آنقدر در زنان و دختران این امت جوشش دارد که یک نمونه آن را من در جنگ هشت ساله و در موشکباران شهر دزفول شاهد بود، زنان و دختران شبها با پوشش کامل یعنی با جوراب و مقنعه و چادر میخوابیدند تا اگر بر اثر اصابت موشکهای اسکاد رژیم بعث زیر آوار به شهادت رسیدند، مبادا بدن آنها را نامحرم ببیند. در کجای دنیا شما این غیرت دینی و پایبندی به عفاف و حجاب را سراغ دارید که زنی حاضر نباشد حتی پس از مرگ چشم نامحرم قسمتی از بدن او را ببیند. البته و بحمدالله مولفههای قدرت دیگری هم در این زمینه وجود دارد.
فضای مجازی و رسانههای معاند در آشوبها و اغتشاشات اخیر نقش موثری را ایفا کردند و برخی از این رسانهها لیدرهای آشوب را رهبری کردند، از نظر شما اینجریان در اغتشاشات اخیر چه میزان تاثیر داشت؟
رسانهها از ابزار اصلی جنگ نرم هستند و در این جنگ نرم هر کشوری رسانههای قدرتمندتری داشته باشد پیروزی با او است. نکته قابل ذکر اینکه با توجه به ظرفیتها و قابلیتهایی که در رسانهها وجود دارد، میتوانند علاوه بر اطلاع رسانی و انتشار اخبار، فرهنگ سازی نیز داشته باشند، مطالعات نشان میدهد محوریترین اهرم و حربه استکبار برای آیندهسازی و تغییر ذائقه و فکر جوانان و نوجوانان مطابق آنچه که آنها میخواهند و برنامه ریزی کردهاند، رسانهها هستند.
وقتی صحبت از رسانه میشود منظور فقط تبادل یک پیام متنی یا فیلم کوتاه ویدیویی نیست بلکه منظور پیامی است که محتوا داشته و اثرگذار باشد. اگر استکبار در فضای رسانهای موفق است و مخاطبین فراوانی دارد که مجذوب و شیدای آن هستند، به این خاطر است که آن رسانه برای شکل دادن و صورتبندی یک پیام یا فیلم کوتاه از دانش دهها کارشناس رسانه، علوم رفتاری، روان شناس و جامعه شناس کمک میگیرد و آنها با تحلیل محیط و متناسب با روحیات مخاطبین و هم جهت با خواست استکبار اقدام به تولید محتوا میکنند و اینگونه است که یک پیام کوتاه یا فیلم ساده حرکت ایجاد میکند و فراگیر میشود.
در اغتشاشات اخیر رسانههای معاند در یک اقدام مشترک، از همه تکنیکها و جذابیتهای رسانهای و در حجم و مقیاس بسیار گسترده که نمونه آن کمتر دیده شده، استفاده کردند، در مورد حجم و کثرت خبرها در مورد جمهوری اسلامی ایران، اغراق نیست اگر از واژه بمباران خبری استفاده کنیم، اخبار به صورت مسلسل وار به گونهای سرازیر میشدند که قدرت تفکر را از مخاطب میگرفت و در ذهنش آنچه را که میخواست جای میداد.
ماموریت غیرمسئولانه و ناجوانمردانه دیگری که رسانههای معاند علاوه بر جهت دهی ذهنهای مخاطبین بر عهده داشتند، هماهنگی و هدایت اغتشاشگران و آموزش شیوههای تخریب و آدمکشی و گرمنگهداشتن میدان درگیریها بود، به جرات میتوانم بگویم که در این اغتشاشات رسانههای معاند نقش مرکز فرماندهی و کنترل آشوبگران را برعهده داشتند و با هدایت سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی صحنههای درگیری و اغتشاش را سازماندهی و جهتدهی میکردند.
مدافعان امنیت مانند پلیس و بسیج در جریان آشوبها و اغتشاشات اخیر هدف هجمه قرار گرفتند و حملات بسیاری به آنها شد و حتی شهدایی هم تقدیم کردند چرا دشمن به گونهای جوانان را تحریک کرد تا به افرادی که مدافع امنیت آنها هستند، حمله کنند؟
واقعیت این است که ما درگیر یک جنگ شناختی هستیم، در این جنگ شناختی بر خلاف جنگ نظامی، شما اگر یک نفر تلفات بدهید، علاوه بر اینکه یک نفر از آمار شما کم میشود، یک نفر هم به عده دشمن اضافه میشود، یعنی دشمن ذهن و فکر نفرات شما را در اختیار گرفته و آنان کاری را که او میخواهد انجام میدهند.
مثالی بزنم که تقریب به ذهن شود، ببینید در جنگ صفین مالک اشتر تا فتح کامل خیمههای معاویه جلو رفته بود، در این زمان عمروعاص فتنهای کرد و از تکنیکهای جنگ شناختی استفاده کرد و توانست تعداد زیادی از لشکریان امیرالمومنین (ع) را فریب بدهد و این سربازان که برای از بین بردن معاویه از عراق به شام آمده بودند به طرفداری از معاویه به حضرت علی (ع) حمله کرده و از او خواستند که پیشروی مالک را متوقف کند. این اثر جنگ شناختی است.
جوانی که به پلیس یا بسیج که مدافع امنیت اوست حمله میکند در حقیقت جزو تلفات ما در جنگ شناختی است یعنی دشمن موفق شده با تغییر در سیستم محاسباتی آن جوان، او را از اردوگاه ما خارج و در لشکر خود و به عنوان پیاده نظام خود وارد میدان کند.
بخش قابل توجهی از این جوانان اغتشاشگر از این دسته هستند که بعد از دستگیری تازه متوجه میشوند که چقدر بازی خورده اند و نادانسته خود، خانواده و کشورشان را با چه خطرات مهلک و خانمان سوزی روبرو کرده اند.
در اغتشاشات اخیر شاهد بودیم که توطئههای دشمنان در مناطق مرزی بیش از سایر نقاط نمود و بروز دارد، و در این مناطق دشمن بیشتر به دنبال توطئه اختلاف افکنی است، شما این توطئهها را در چه راستا میبینید؟ آیا این کارها در راستای طرح خاورمیانه جدید است؟
طرح خاورمیانه جدید در سال ۲۰۰۵ توسط کاندولیزا رایس رونمایی شد، نقطه شروع این طرح تجزیه کشورهای سوریه و سپس عراق بود و بنا بود که هر کدام از این کشورها به سه یا چهار کشور کوچکتر تقسیم شوند و میخواستند این دومینو را برای کلیه کشورهای غرب آسیا ادامه بدهند تا هم بازارهای جدیدی برای محصولات غربی ایجاد کنند و همچنین دیگر کشوری نباشد که قادر به تهدید رژیم صهیونیستی باشد. لکن در همان گام اول با هدایتهای مقام معظم رهبری و همت و فداکاری سردار سپاه اسلام حاج قاسم سلیمانی و مدافعین حرم با شکست روبرو شده و مثل سایر طرحهای آمریکایی در منطقه به زباله دان تاریخ پیوست.
در خصوص شیطنتهای آمریکا در مناطق مرزی باید عرض کنم که در این مناطق زمینههای بالقوه و گسلهایی از سالیان قبل وجود دارد که با تحریک آنها میتواند ناامنی ایجاد کند ضمن آنکه از ظرفیتهای معاند آن سوی مرز هم نمیتوان غفلت کرد.
در این اغتشاشات، آمریکاییها روی گروهکهای تروریستی آن سوی مرز خصوصاً در مناطق شمال غرب و جنوب شرق سرمایه گذاری فراوانی کردند و با تسلیح و تجهیز و سازماندهی آنها تلاش کردند که بر آتش فتنه داخلی بدمد و با برافروختن آتش جنگ داخلی و ایجاد ناامنیهای وسیع و گسترده و خونین، به زعم باطل خود مقدمات فروپاشی نظام را فراهم آورد لکن مثل همیشه با عنایت خداوند و حضور جوانان متدین و ولایتمدار در صحنه، این توطئه نیز ناکام ماند.
آیا در برهه کنونی دشمنان در شرایطی هستند که بتوانند به ما حمله نظامی کنند؟ آیا این توان و خطر پذیری را دارند؟
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در هر شرایطی به وظائف ذاتی خود که همانا حفظ و ارتقای آمادگیهای دفاعی و تهاجمی و همچنین رصد مداوم تهدیدات است عمل میکنند و لحظهای از دشمنان و تهدیدات غافل نیستند. بحمدالله امروز آمادگی عملیاتی نیروهای مسلح به اندازهای است که به معنای کامل کلمه توانسته است بازدارندگی را در دشمنان ایجاد کند.
یکی از نشانههای بارز این قدرت و توان رزمی آن است که آمریکاییها هیچ وقت نتوانستند گزینههای روی میز خود را اجرائی کنند. لذا، میبینیم از روی استیصال و درماندگی به خدعه و نیرنگ و فتنه روی آورده اند. اینکه رژیم مستکبری مانند آمریکا که به نوعی قدرت اول نظامی جهان است متوسل به فتنه انگیزی میشود و در غیر محیط نظامی عرض اندام میکند بیانگر ضعف فاحش و ناتوانی هویدای او در جنگ نظامی است و نشان از اقتدار و صلابتی است که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از آن برخوردار هستند.
شما گفته بودید که ما درگیر یک جنگ تمدنی هستیم، منظور از این جنگ تمدنی چیست؟
با حدوث و ظهور انقلاب اسلامی و جذابیتهای فراوانی که در تعالیم روح بخش اسلام برای ملتها وجود دارد و به واسطه برکاتی که از این انقلاب دینی نصیب ملت بزرگ ایران شد، خیلی زودتر از آنچه که دشمنان فکر میکردند فرهنگ انقلاب اسلامی از مرزهای ایران اسلامی خارج و کشورهای منطقه را تحت الشعاع خود قرار داد و همین امر زمینه را برای شکل گیری تمدن نوین اسلامی فراهم آورد، تمدنی که نه با تصرف خاک و جغرافیا بلکه با تصرف قلوب و با پذیرش قاطبه مسلمین و مستضعفین و آزادگان جهان همراه است.
این تمدن نوین اسلامی که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم به آن اشاره فرموده و آن را بسترساز ظهور ولایت عظمی (عج) میدانند، تمدن رنسانسی و مادی غرب را به چالش کشیده است، خورشید نورانی تمدن نوین اسلامی که اکنون در حال طلوع است انوار آن از چنان تلالو و درخشندگی برخوردار هستند که سبب شده ملتهای غربی از پس دیوارهای ضخیم و قطور مادیت و لذت گرائی و دنیا طلبی که مستکبران فرعون صفت به دور آنها کشیده اند، آن انوار روح بخش و حیات آفرین را مشاهده کنند و به آن گرایش پیدا کنند.
موج گرایش به اسلام و تعالیم الهی آن و به ویژه علاقمندی بانوان به حجاب در جوامع غربی به گونهای است که مستکبران را به وحشت انداخته، طوری که از ذکر آمارهای آن طفره میروند. صحت این جمله را میتوان در اهداف اغتشاشگران مشاهده کرد، به راستی چرا از اهداف اولیه آشوبگران زیر سوال بردن حجاب و آتش زدن روسری و کشیدن چادرها از سر زنان بود، آیا این اقدام نشانهای از ترس و وحشت آنها از حجاب و گسترش فزاینده آن نیست. قطعا این اغتشاشات بارقهها و صحنههایی از همان جنگ تمدنی است که از مدتها قبل شروع شده و انشاءالله با استقامت و پایداری جهان اسلام و با محوریت نظام جمهوری اسلامی ایران زمینه را برای ظهور (عج) فراهم میکند.
همان طور که شاهد بودید در ایام اخیر موضوع برخورد جدی و قاطع جزو مطالبههای اصلی مردم به ویژه خانواده شهدای مدافع امنیت است. از نظر شما این برخورد با دشمنان ما اعم از صهیونیستها، سعودیها و سایرین چگونه باید باشد؟
با توجه به اینکه دشمنان در صحنه حضور ندارند و نیروهای نیابتی آنها در میدان انجام وظیفه میکنند قطعا پاسخ ما هم نمیتواند به صورت آشکارا و ظاهری باشد. چرا که ما یک دشمن را در مقابل خود مشاهده نمیکنیم که با آن بجنگیم. به همین دلیل، روشهای ما برای مقابله در برابر جنگ ترکیبی دشمن استفاده از ظرفیتهای ترکیبی خودمان است.
هم آمریکاییها، هم اروپاییها و هم رژیم سعودی میدانند که ما اهرمهای بسیار قوی در اختیار داریم که به صورت نیابتی و ترکیبی علیه آنها استفاده کنیم که به موقع برای آن برنامهریزی خواهد شد. با توجه به تجربهام در نیروهای مسلح باید بگویم که قطعا به تمام اعمال دشمنان پاسخ داده خواهد شد و این پاسخ هم قطعاً برای دشمنان پشیمانکننده خواهد بود.
با توجه به اینکه اتفاقات اخیر یک جنگ ترکیبی چندلایه بود، آیا ما توانستیم به خوبی در برابر جنگ ترکیبی دشمنان پدافند کنیم؟ آیا نیروهای انتظامی و امنیتی ما در مهار فتنه اخیر موفق بودند؟
ما باید واقعیتهای صحنه را در نظر بگیریم. یکی از دوستان از من سوال پرسید و گفت اگر کشور بلژیک بود میتوانست با این جنگ مقابله کند که من در پاسخ به او گفتم اگر این اتفاقات در کشور بلژیک رخ میداد قطعاً در لحظه اولیه سقوط کرده بود. شما باید حجم تهاجم به نظام را درنظیر بگیرید و اینکه چه میزان از دشمنی به سوی ما روانه شده است.
دشمن اکنون در حوزه جنگهای سایبری، روانی و شناختی و یک هجمه سنگین رسانهای را علیه ما وارد کرده است. باید بگویم که این حجم عملیات رسانهای را تاکنون مشاهده نکرده بودم. البته یک حجم کوچکی از آن را با تکنیک بمباران خبری در ۱۱ سپتامبر مشاهده میکنیم که دنیا تحت این بمباران خبری قرار گرفت. به این نحو که آمریکاییها یک حادثه ساختگی ایجاد و طوری وانمود کردند که جهان به این باور رسید که تروریستها عامل این حادثه هستند. پیش از آن نیز، جنگ ستارگان که توسط ریگان مطرح شده بود نیز یک انیمیشن و پدیده واهی بود. اما، بهگونهای دنیا را بمباران خبری کردند که همه دنیا حتی شوروی این موضوع را باور کرده بود.
ما شاهد چنین هجمه و بمباران رسانهای بودیم و تمام شبکههای فارسی زبان و غیر فارسی زبان به ما هجوم آورده بودند. این نشان از قابلیت، صلاحیت و توانمندی همه نیروهای مسلح و دستگاه دیپلماسی ما بود که توانست به خوبی این موضوع را مهار و کنترل کند. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که هدایتهای مقام معظم رهبری سکان داری میکرد اگر میگویم همه وظایف خود را انجام دادند به معنای قصورها، کوتاهیها و سستیهای برخی مسئولان و مدیران نیست.
متاسفانه ما این فضا را مهیا کردیم همانطور که مقام معظم رهبری میفرمایند در کشور زخمهایی وجود داشت و مگس هم روی این زخمها نشست. چرا که ما این زخمها را ایجاد کردیم. اما، اگر نظام ما توانست از این فتنه هم سربلند بیرون بیاید اول به جهت هدایت مقام معظم رهبری و سپس صلاحیت و قابلیت موجود در نیروهای اطلاعاتی امنیتی، نظامی و انتظامی ما بود که توانستند به شایستگی وظیفه خود را انجام بدهند.
ما در روزهای فتنه و اغتشاشات اخیر شاهد جنایت تروریستی در شیراز بودیم که تروریستهای داعش با حمله به مردم باعث شهادت و مجروحیت آنها شدند. شما این جنایت تروریستی را چگونه تحلیل میکنید؟
حادثه شیراز در قالب یک جنگ ترکیبی مطرح است. اگر بخواهم مراحل این جنگ ترکیبی را خدمت شما عرض کنم، تحلیل من این است که نطفه این فتنه از آغاز کرونا بسته شد. کرونا یک بازی بود که آمریکاییها در دنیا آغاز کردند تا داروها و واکسنهای خود را به جهان بفروشند و در مجموع جهان را درگیر کنند. همچنین، این اتفاق یک محملی بود تا بتوانند در کشورمان فتنهانگیزی کنند.
با حاکم شدن فضای کرونا در کشور، مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند و ما به نوجوانان و فرزندان جوان خودمان یک گوشی هوشمند، تبلت و لپ تاپ دادیم و درب اتاق را بستیم و گفتیم کسی مزاحم فرزندمان شود. این فرزند سریعاً به فضای مجازی متصل شد و در حالی که معلم سخنان خود را مطرح میکرد، این فرزند جوان و نوجوان ما به فضای مجازی متصل شد و دو سال در اختیار بیگانگان بود. هنگامی که میگوییم جنگ شناختی یعنی دقیقاً با چنین فضایی مواجه هستیم، این فتنه بسته شد و دشمن دوسال روی جوانان و نوجوانان ما کار کرد.
در اغتشاشات اخیر ۹۰ درصد اقشاری که وارد صحنه شدند زیر ۳۵ سال داشتند و این افراد حدود ۷ تا ۱۰ ساعت در اینستاگرام، فیس بوک و توئیتر فعال بودند. این قشر از جامعه ما تحت تأثیر جنگ شناختی بودند و دشمن در این مدت این فضاسازی را ایجاد کرد و در این مدت یکسری تهیههایی دید. دشمن در این مدت یک سری افراد نفوذی را به عنوان توریست، زائر و دانشمند علمی وارد کشور کرد. همین افراد پس از ورود به کشور تعدادی از آدمهای مورد دار و مسئله دار را استخدام کردند یعنی همان ۷ تا ۸ درصدی که افراد سابقه داری بودند.
همین افراد پس از این با استفاده از مبالغی که کارفرمایان آنها در اختیارشان قرار داده بودند مشغول به یارگیری شده و سپس سازماندهی و برنامه ریزی برای ایجاد اغتشاشات در کشورمان را آغاز کردند. آنها در ابتدا، تجهیزاتی را وارد کشور کرده و آماده شدند تا زمینهای برای آغاز فتنه فراهم شود.
آمریکاییها تجربه تمام فتنههای خود را جمع کرده و در این فتنه پیادهسازی کردند. هنگامی که اتفاقات رخ داده در فتنه اخیر را بررسی میکنیم آنگاه شاهد هستیم که رویدادها و وقایع آن با تمامی فتنهها متفاوت بود. به طور مثال در سال ۸۸، مرکز و اتاق فرماندهی و کنترل فتنه در میدان هفت تیر تهران بود و یک جمعیتی در آنجا بودند که توسط لپ تاپ و کامپیوتر خود با اروپا ارتباط داشتند. اما، در فتنه اخیر این کار را انجام ندادند و به صورت متفرق فعالیت کردند. یعنی مراکز فرماندهی و کنترل آنها متفرق بود ضمن اینکه اغتشاشگران از طریق رسانهها مانند اینترنشنال، بی بی سی فارسی و صدای آمریکای فارسی خط میگرفتند.
تاکتیک دشمن این گونه بود که گروه سازماندهی شده بود در یک نقطه تجمع ایجاد میکردند و پس از تجمع مردم که عمدتاً از نسل جوان مستعدی بودند که جنگ شناختی بر روی آنها تاثیر گذاشته بود با چاشنی خشونت شروع به آتش زدن، تخریب کردن و اغتشاش در آن نقطه میکردند و هنگامی که احساس میکردند آتش شعلهور شده آنجا را ترک کرده و مردم و پلیس با یکدیگر روبرو میشدند.
این مرحله اول فتنه بود و میخواستند این فتنه در نقاط مختلف شهر و کشورمان پیادهسازی کنند و سپس گروههای تکفیری و تروریستی را نفوذ بدهند، آنگاه شاهد آغاز جنگهای داخلی بودیم و زمینه آماده میشد تا با بیثبات شدن کشور تیمهایی از سازمان ملل وارد کشورمان شوند. یعنی همان نکتهای که مولوی عبدالحمید با اشاره به آن به برگزاری رفراندوم اشاره کرد که در راستای نقشههای دشمنان بود. آن زمان هم با توجه به این اتفاقات زمینه برای تجزیه کشور فراهم میشد.
همه هدف دشمنان این بود که بتواند کشور را وارد یک جنگ داخلی کنند که هدایت مقام معظم رهبری و فراست و تیزهوشی ایشان و همت و شجاعت نیروهای در صحنه توانست این فتنه را در نطفه خفه کند. این فتنه، فتنهای بسیار سنگین و برنامهریزی شده بود به طوری که به قدری دارای برنامه ریزی سنگینی بود که تلاش داشتند یک اجماع جهانی برای آن به وجود بیاورند. به همین دلیل، بسیاری از مسئولان سیاسی کشورها هم با این موضوع همراهی کرده و تجمعاتی را در خارج از کشورمان شاهد بودیم.
در اتفاقات اخیر، شاهد هجوم اغتشاشگران به سفارتهای کشورمان در خارج از ایران بودیم که اتفاق بی سابقهای بود چرا که تا پیش از این چنین حجم تهاجم به سفارتخانههای خود در خارج کشور را هیچگاه شاهد نبودیم که نشان از اجرای یک کار سنگین علیه کشورمان بود.
صحیح است که ما در فتنه اخیر کمی زخم خوردیم. اما، اجرای آن نشانه استیصال آمریکاییها است. آمریکاییها قدرت اول نظامی جهان هستند، اما جرأت نمیکنند در میدان نظامی وارد شوند به همین دلیل وارد میدان فتنه میشوند. این موضوع نشان میدهد آمریکاییها به خاطر استیصال و ناتوانی از ورود به میدان جنگ نظامی به فتنه روی میآورند که نشان از قدرت ایران است. یعنی همانند آنچه در جنگ صفین روی داد، در جنگ صفین مالک اشتر تا نزدیکی خیمه معاویه رفت، اما عمروعاص یک فتنه و جنگ شناختی انجام داد تا توانست یک پیروزی به دست بیاورد، چون قادر نبود در عرصه نظامی بر سپاه امام علی پیروز شود.
جنگ ترکیبی مولفههای بسیاری دارد. در واقع جنگ ترکیبی یعنی از همه مولفههای قدرت از جمله جنگ نظامی، سیاسی، فرهنگی، رسانهای، سایبری و همه مولفههای قدرت به صورت همزمان استفاده کرده و با این کار دشمن و هدف خود را دچار شوکزدگی کنید. امروز چنین جنگی را با آمریکاییها انجام میدهیم.
در حوادث اخیر سعودیها با استفاده از رسانه فارسی زبان خود سعی کردند پیکان جنگ هیبریدی و شناختی را علیه ایران جلو ببرند. شما رویکرد رژیم سعودی و حاکمان آنها را چگونه تحلیل میکنید؟
ما باید یک واقعیت را بپذیریم و آن این است که بن سلمان تربیت شده آمریکاییها است. فردی که در آمریکا درس خوانده و معلمان او افسران موساد بودند و یکی از عوامل اصلی موساد و آمریکا در منطقه است. ما از بنسلمان هیچ انتظاری نداریم که بخواهد کاری که ما به عنوان مجمع تقریب مذاهب اسلامی برای نزدیک شدن فرهنگی شیعه و سنی انجام میدهیم را انجام بدهد.
بن سلمان دشمنی خود را نشان داده است در حالی که سران قبلی عربستان علاقهمند بودند تا مقداری تنشزدایی کرده و ارتباطاتی برقرار کنند که شاهد بودیم در بسیاری از سطوح این کار انجام شد. نمونه آن تسهیلاتی بود که برای زوار ما ایجاد میکردند. اما، بنسلمان از ابتدای ورود خود نشان داده این مشی را نداشته و تلاش دارد با جمهوری اسلامی ایران تقابل کند. آن هم به علت جهتدهی است که از سوی صهیونیستهای آمریکایی و اسرائیلی به او داده میشود.
خواسته آمریکا و رژیم صهیونیستی این است که همیشه بین ما و آنها یک فاصلهای وجود داشته باشد و چه کسی بهتر از بن سلمان که بتواند این فاصله را ایجاد کند. بنسلمان اکنون یک فضای استبدادی را در کشور عربستان ایجاد کرده، ولی در عین حال نیز گشایشهایی را به شیوه غربی در آنجا پیاده میکند. اما، نظام جمهوری اسلامی ایران با توجه به ظرفیتها و قابلیتهایی که دارد هر چند بنسلمان از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پشتیبانی میشود، ما از چنان اقتداری برخوردار هستیم که میتوانیم اراده خود را در منطقه حاکم کنیم.
به نظرم ما در این حادثه واقعاً خویشتنداری کردیم و خود من احساس میکردم جای آن دارد که عربستان سعودی در این فتنهها از طریق نیروهای نیابتی و ظرفیتهایی که در منطقه وجود دارد یک سیلی محکمی بخورد. اما، به نظر من مسئولان ما مانند همیشه خویشتن داری کرده و بزرگواری کردند. اما، عربستان بداند که خویشتنداری هم بالاخره حدی دارد و اگر بخواهد اقدامات خصمانه خود را مقداری بیشتر کند قطعاً پاسخ ما به این اقدامات پشیمان کننده خواهد بود.
چندی است که صهیونیستها در شمالغرب ایران مستقر شده و سعی در ایجاد تنش علیه ایران دارند. شما وضعیت این منطقه را چگونه تحلیل میکنید؟
واقعیت این است با توجه به تدبیری که مقام معظم رهبری فرمودند مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید، خودشان هم به این باور رسیدهاند که ۲۵ سال آینده را نمیبینند. البته قرائن و شواهد نیز این موضوع را به خوبی نشان میدهد. مهاجرتهای معکوس، فرار نخبگانی، نارضایتی و اختلافهای طبقاتی جزو شواهد و قرائنی هستند که نشان میدهند رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نمیبیند. اما، صهیونیستها در حال تلاش برای به عقب انداختن آن و خریدن زمان هستند.
نتانیاهو یک استراتژی را جهت مهار ایران تعریف کرد که میگفت باید همواره کنار جمهوری اسلامی ایران یک شعله آتش روشن باشد تا ایران به این شعله آتش مشغول شود. یک زمان این شعله آتش افغانستان بود و زمان دیگر عراق و اکنون نیز آذربایجان است. در واقع، آنها به نوعی قصد دارند ذهن و فکر نیروهای مسلح ما را مشغول کنند. اما، من این تهدیدات را جدی نمیبینم یعنی این تهدیدات ظرفیت ندارند تا خطر جدیدی را علیه نظام مقدس ما ایجاد کند.
باید تاکید کنم نیروهای مسلح ما صلاحیت، قابلیت و توانمندی بسیار بالایی دارند و قادر هستند به خوبی به چنین تهدیداتی پاسخ دهند و فراتر از آنچه که آنها فکر میکنند ضرباتی را به آنها وارد کنند.
وزارت دفاع در روزهای اخیر از ارتقای سامانه برد بلند باور ۳۷۳ و موشک صیاد ۴B رونمایی کردند. این ارتقا در حوزه پدافندی را چگونه تحلیل میکنید؟
ما به لطف خداوند جوانان دانشمند بسیاری داریم و تحریمها برای ما موجب برکت شد. اینکه دربها را به روی ما بستند و علم و تجهیزات را به ما ندادند سبب شد تا با تدبیر حضرت امام و هدایتهای مقام معظم رهبری ما از درون بجوشیم. امروز نه تنها در حوزه پدافند هوایی بلکه در تمامی حوزهها پیشرو هستیم. هوافضا یکی از این حوزهها است که دانشمندان ما اخیراً ماهوارهبر قائم ۱۰۰ را تست کردند که ترس و استرس در صهیونیستها و جهان استکبار ایجاد کرد.
سامانه باور ۳۷۳ هم به گونهای بود که اصلاً فکرش را نمیکردند که این کار را انجام بدهیم یا موشک صیاد که ذیل آن فعالیت میکنند چنین است. ما به لحاظ تجهیزاتی و فنی و قابلیت علمی به لطف خداوند و با برکت انقلاب دستمان پر است و در هر حوزهای که نیروهای در صحنه ما احساس نیاز کنند صنعت و دانشگاههای ما این قابلیت و توانمندی را دارند تا آن ایده را به محصول تبدیل کنند.
به خاطر دارم که برای رونمایی از یک از محصولات دفاعی که حدوداً ۱۰ تا ۱۵ سال پیش رفته بودیم و مقام معظم رهبری برای رونمایی از آن محصول تشریف آورده بودند آقا فرمودند که این هنر نیست چراکه تولید این وسیله ۱۴ سال زمان برده است ضمن قدردانی از این کار تاکید کردند که این کار هنر نیست. امروز با همان تشری که مقام معظم رهبری به نیروهای مسلح و وزارت دفاع زدند فاصله ایده تا محصول بسیار کوتاه شده است. کافیست ایدهای به ذهن فرماندهان میدانی برسد تا این ایده در کوتاهترین زمان به محصول تبدیل شده و در اختیار آنها قرار بگیرد.
امروز نظام مقدس ما به چنین ظرفیتی رسیده که برکت جوانان برومند دانشمند متدین و شجاعی است که در همه عرصهها مشغول انجام وظیفه هستند.
ضمن تشکر از جنابعالی، در پایان اگر مطلبی باقی مانده، بفرمائید.
من به عنوان یک سرباز به مردم و جوانان عزیزمان عرض میکنم که برخی از جوانانمان در اغتشاشات اخیر فریب و بازی خوردند. من با اثر جنگ شناختی به خوبی آشنا هستم و به همین دلیل میگویم که جنگ شناختی با جنگ نظامی تفاوت دارد. مادر جنگ نظامی وقتی شهید میدهیم ۱۰ سرباز یا افسر ما شهید میشوند، اما در جنگ شناختی علاوه بر اینکه ۱۰ سرباز از دست میدهیم همین میزان به سپاه دشمن اضافه میشود.
تلفات ما در جنگ شناختی در خدمت دشمن است و دشمن با جنگ شناختی این ظرفیت و قابلیت را دارد تا نفرات را از اردوگاه ما خارج کرده و از آنها در اردوگاه خود به عنوان نیروهایش استفاده کند.
میخواهم خدمت جوانانمان عرض کنم که این مملکت متعلق به جوانان عزیز است و پرچم به دست آنان. به لطف خداوند جوانان ما نشان دادهاند که جوانان شایسته هستند من به عنوان یک فردی که موی سفید کرده میگویم که افتخار دارم در جوانی در مرزهای خودمان جنگیدم، اما امروز جوانان ما افتخار دارند که فراتر از مرزهای ما جنگیدهاند آن هم برای نوامیس کشور دیگری. این جوانان چنین جوانانی هستند در اردوهای جهادی و کمکرسانی هم این جوانان پیشرو هستند.