زینب ۱۳ ساله باید پاییز امسال یونیفورم جدید مدرسه میخرید، اما از آنجایی که هیچ چشم اندازی برای بازگشایی مدارس دخترانه در افغانستان وجود نداشت، در عوض مجبور شد لباس عروسی انتخاب کند.
به گزارش فرارو، از زمانی که طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفتند و دختران نوجوان را از تحصیل منع کردند، بسیاری از آنها ازدواج کرده اند و این ازدواج اغلب با مردان مسنتر به انتخاب پدرشان بوده است.
زینب گفت: خیلی گریه کردم و مدام به پدرم میگفتم که طالبان مدارس دخترانه را باز خواهند کرد. اما او گفت که این اتفاق نمیافتد و بهتر است من ازدواج کنم تا اینکه در خانه بیکار بنشینم.
تاریخ عروسی او چند ساعت پس از ورود داماد با پیشنهاد چند گوسفند، بز، و چهار کیسه برنج تعیین شد. این رسم چند صد ساله برای بسیاری در روستاهای افغانستان است. طبق سنت، زینب به خانه شوهرش که ۱۷ سال از او بزرگتر است نقل مکان کرد. او گفت: کسی نظر من را نپرسید.
افغانستان تنها کشور جهان است که در آن دختران از رفتن به مدارس متوسطه منع شده اند. همراه با بحران اقتصادی و ارزشهای ریشهدار مردسالارانه، بسیاری از والدین ازدواج دختران نوجوانی را که به دستور طالبان از تحصیلات منع شدهاند، تسریع بخشیدهاند.
مریم ۱۶ ساله درباره زندگی زناشویی خود به خبرگزاری فرانسه میگوید: به جای درس خواندن، اکنون ظرف میشوم، لباس میشوم و زمین را تمیز میکنم. وی که ساکن قندهار افغانستان است گفت: در خانه پدر و مادرم دیر از خواب بیدار میشدم... اینجا همه مرا سرزنش میکنند. آنها میگویند: ما برای شما خیلی هزینه کرده ایم و شما نمیدانید چگونه کاری انجام دهید.
محمد مشعل، رئیس انجمن معلمان در شهر غربی هرات گفت که والدین به طور فزایندهای احساس میکنند که آیندهای برای دختران در افغانستان وجود ندارد. او گفت: آنها احساس میکنند بهتر است دختران ازدواج کنند و زندگی جدیدی را شروع کنند.
زمانی که طالبان در ماه اوت سال گذشته کنترل افغانستان را دوباره به دست گرفتند، امید کوتاهی وجود داشت که بتوانند آزادیهای بیشتری را در مقایسه با حکومت وحشیانه و سختگیرانهشان در دهه ۱۹۹۰ به زنان و دختران بدهند.
مقامات ادعا میکنند که ممنوعیت بازگشایی مدارس موقتی است، اما بهانههای زیادی برای تعطیلیها پیدا کردهاند. برای بسیاری از دختران، دیگر خیلی دیر شده است.
گروهی از خبرنگاران خبرگزاری فرانسه با چند دختری که در ماههای اخیر ازدواج کرده یا نامزد کرده اند مصاحبه کردند. نام واقعی آنها برای امنیت آنها مخفی شده است.
مریم ۱۶ ساله میگوید: هیچ وقت فکر نمیکردم باید درس خواندن را رها کنم و در عوض خانه دار شوم. پدر و مادرم همیشه از من حمایت کردند، اما در این شرایط حتی مادرم هم نتوانست با ازدواج من مخالفت کند. وی تا کلاس ششم در یک روستا تحصیل کرد و پس از آن پدرش خانواده را به شهر نزدیک چاریکار در شمال کابل منتقل، جایی که فرزندانش میتوانستد تحصیلات عالی را دنبال کنند.
او در حالی که صبحانه را برای پدرش عبدالقادر ۴۵ ساله آماده میکرد، گفت: به جای درس خواندن، اکنون ظرفها را میشوم، لباسها را میشوم و زمین را تمیز میکنم. همه اینها خیلی سخت است.
عبدالقادر قصد داشت به مریم و خواهرانش اجازه دهد قبل از رسیدن به سن ازدواج، مدرک پایان تحصیلی خود را کسب کنند. او به خبرگزاری فرانسه گفت: میخواستم آنها تحصیلات دانشگاهی را به پایان برسانند، زیرا برای آن سخت کار کرده بودم و قبلاً پول زیادی برای آنها خرج کرده بودم.
وی که در یک آپارتمان اجارهای زندگی میکند – که حقوقش از یک شغل دولتی تحت حکومت طالبان تقریباً به نصف کاهش یافته است – مجبور بوده برای تغذیه خانوادهاش برخی از وسایل خانه را بفروشد.
عبدالقادر گفت: در افغانستان، دختران فرصتهای زیادی ندارند. تجربه قبلی من از طالبان به من میگوید که آنها تصمیم خود را تغییر نخواهند داد.
حتی اگر قرار بود سیاست معکوس شود، برای مریم بی معنی بود. او گفت: اولین کسی که با تحصیل من مخالفت میکند، شوهرم خواهد بود. او با من خشونت فیزیکی خواهد کرد.
به گزارش فرارو، ازدواج زودهنگام اغلب میتواند منجر به یک عمر رنج برای دختران و زنان شود. چنین ازدواجهایی به ویژه در مناطق روستایی افغانستان که نوعی کمک مالی به خانواده عروس داده میشود، بسیار رایج است.
کارشناسان میگویند آموزش نقش اساسی در به تاخیر انداختن عروسی دختران دارد و به همراه آن فرزندآوری با نرخ بالاتر مرگ و میر نوزادان و مرگ مادران در سنین پایین همراه است.
طالبان محدودیتهای شدیدی را برای زنان وضع کردهاند و آنها را مجبور به تبعیت از دیدگاه ریاضتآمیز این گروه کرده است. به زنان گفته شده است که با حجاب یا ترجیحا با برقع فراگیر در زمان حضور در اماکن عمومی بپوشانند یا بهتر است تنها در صورت لزوم خانه را ترک کنند.
آژانسهای امدادی میگویند که اقتصاد وابسته به کمکهای افغانستان پس از خروج نیروهای خارجی سقوط کرده است و صدها هزار نفر را بیکار کرده و نیمی از ۳۸ میلیون نفر آن را با گرسنگی مواجه کرده است.
برخی از دختران جوان با نوعی فداکاری برای کمک به کاهش بار مالی خانواده خود ازدواج میکنند. سمیه ۱۵ ساله ساکن کابل گفت: (پدرم) من را مجبور نکرد، اما شرایط به گونهای بود که من پیشنهادی را پذیرفتم و نامزد کردم.
خواهران سارا ۲۰ ساله و فاطمه ۱۹ ساله ماهها از شرکت در آزمون ورودی دانشگاه فاصله داشتند که دبیرستان آنها تعطیل شد و نتوانستند فارغ التحصیل شوند. در شرایطی که اعضای خانواده پس از مرگ پدرشان بر اثر کووید-۱۹ در بحران بودند، آنها یکی پس از دیگری اعلام کردند که جستجو برای ازدواج را آغاز کردهاند. فاطمه گفت: وجدانم به من میگوید ازدواج کردن بهتر از سربار بودن در خانواده است.