در شهر میکولایف اوکراین، جایی که روسیه به حملات هوایی خود ادامه میدهد، فعالیتهای فرهنگی و هنری در یک پناهگاه برگزار میشود.
به گزارش فرارو، در میکولایف، یکی از شهرهای بندری مهم اوکراین در دریای سیاه، هنرمندان همچنان کنسرتها و اجراهای تئاتر خود را برای مردمی که به دلیل جنگ در پناهگاه تحت استرس هستند، ارائه میدهند.
هنرمندان تئاتر درام هنر آکادمیک میکولایف تقریباً "هنر درمانی" را برای مردم به کار میبرند تا سختیهای ناشی از جنگ را فراموش کنند.
محوطه مورد استفاده به عنوان پناهگاه در تئاتر که در مرکز شهر قرار دارد و در جریان حمله هوایی آسیب دیده است، اخیرا به مرکز هنری تبدیل شده است.
آرتم سویستون، مدیر کل هنری تئاتر، گفت که او و تیمش در تلاش هستند تا مردم ساکن در میکولایف را از یاد سختیهای ناشی از جنگ بیاندازند.
وی با اشاره به اینکه ساختمان تئاتر در سال ۱۸۸۱ ساخته شد، اظهار داشت که تا ۲۴ فوریه که جنگ آغاز شد، تئاتر درام روسیه نامیده میشد، اما پس از آن نام آن به تئاتر درام هنر آکادمیک میکولایف تغییر یافت.
سویستون اظهار داشت که با حملات هوایی شدید علیه شهر، فعالیتهای هنری خود را در پناهگاه انجام میدهند.
وی با بیان اینکه افراد کمی در این پناهگاه مستقر شده اند، گفت: ۳۰ تا ۴۰ نفر که برای تماشای کنسرت و تئاتر میآیند ترس از حمله را حتی برای ۱.۵ تا ۲ ساعت از خود دور میکنند، برخی گریه میکنند، برخی میخندند، احساسات خاصی به آنها دست میدهد. این را میتوان هنر درمانی نامید.
هنرمندانی که برنامه کنسرت پیروزی اوکراین را در پناهگاه سازماندهی کردند، اظهار داشتند که تلاش میکنند تا لحظات شادی را حتی برای مدت کوتاهی برای عموم به ارمغان بیاورند.
مارینا واسیلیوا، رئیس بخش درام تئاتر، گفت که بسیار خوشحال است که احساسات مثبت را با ساکنان میکولایف به اشتراک میگذارد. وی با بیان اینکه همسر و پسرش در ارتش اوکراین خدمت میکردند، گفت که به عنوان هنرمند سعی میکنند خود را وقف شادی مردم اینجا کنند.
سرگئی گولولوبوف بازیگر ۳۴ ساله تئاتر اظهار داشت که خانه اش در حملات روسیه آسیب دید، مادرش در این حمله مجروح شد، مادربزرگش به دلیل استرس حمله از دنیا رفت، اما او برای فراموش کردن مشکلات به مردم خدمت میکند.
النا کوشوایا که ۲۶ سال در تئاتر کار کرده است، گفت: برای من سخت است که به چشمان تماشاگران نگاه کنم، آنها رنج زیادی میکشند، آنها اینجا با ما زندگی میکنند. آنها نمیدانند فردا چه اتفاقی میافتد. من هم همین وضعیت را دارم، سعی میکنیم به آنها امیدواری بدهیم که همه چیز خوب میشود، ما یک خانواده هستیم و با هم نفس میکشیم، میخواهیم زندگی ادامه داشته باشد.