صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۲۹۷۱
ایرانیان کوروش را «پدر» و یونانیان که ممالکشان را فتح کرده بود «سرور» و یهودیان که آزادی را به ایشان بازگردانده بود «مسح کننده» و بابلیان اورا «مردوک به منزله مورد تایید» می‌نامیدند.
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۱ - ۰۶ آبان ۱۴۰۱

 ۷ آبان ماه مطابق با بیست و نهم اکتبر روز جهانی کوروش (سایرس دی) نام گذاری شده است که از دیر باز پارسیان، یهودیان، دوستداران حقوق بشر و هواداران اداره جهان به صورت ملل مشترک المنافع آن را گرامی می‌دارند و رعایت می‌کنند.

به گزارش عصر ایران، این روز به مناسبت تکمیل تصرف امپراتوری بابل به دست ارتش ایران (اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد) و پایان دوران ستمگری در دنیای باستان برقرار شده است. ۲۵۴۴ سال پیش در همین ماه اعلامیه تاریخی کوروش بزرگ در زمینه حقوق افراد و ملل انتشار یافته بود که نخستین سنگ بنای یک دولت مشترک المنافع جهانی و هر سازمان بین المللی بشمار می‌آید.

« اینک که به یاری مزدا، تاج سلطنت ایران و بابل و کشور‌های جهات اربعه را به سر گذاشته‌ام، اعلام می‌کنم: تا روزی که من زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می‌دهد دین و آیین و رسوم ملت‌هایی که من پادشاه آن‌ها هستم، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من، دین و آئین و رسوم ملت‌هایی که من پادشاه آن‌ها هستم یا ملت‌های دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آن‌ها توهین نمایند.

من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده‌ام، تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می‌دهد، هر گز سلطنت خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد و هر ملت آزاد است، که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند، من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد.

من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشور‌های جهات اربعه هستم، نخواهم گذاشت، کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد، من حق وی را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد.

من تا روزی که پادشاه هستم، نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال، تصرف نمایند. من تا روزی که زنده هستم، نخواهم گذاشت که شخصی، دیگری را به بیگاری بگیردو بدون پرداخت مزد، وی را بکار وادارد.

من امروز اعلام می‌کنم، که هر کس آزاد است، که هر دینی را که میل دارد، بپرستد و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند، مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غصب ننماید، و هر شغلی را که میل دارد، پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است، به مصرف برساند، مشروط به اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند.

من اعلام می‌کنم، که هر کس مسئول اعمال خود می‌باشد و هیچ کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده، مجازات کرد. مجازات برادر گناهکار و برعکس به کلی ممنوع است. اگر یک فرد از خانواده یا طایفه‌ای مرتکب تقصیر میشود، فقط مقصر باید مجازات گردد، نه دیگران.

من تا روزی که به یاری مزدا، سلطنت می‌کنم، نخواهم گذاشت که مردان و زنان را بعنوان غلام و کنیز بفروشند و حکام و زیر دستان من، مکلف هستند، که در حوزه حکومت و ماموریت خود، مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و کنیز بشوند و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد؛ و از مزدا خواهانم، که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملت‌های ایران و بابل و ملت‌های ممالک اربعه به عهده گرفته‌ام، موفق گرداند.»

کلمه کوروش به معنای خورشیدوار (کور = خورشید) و (وش = مانند) می‌باشد. ایرانیان کوروش را «پدر» و یونانیان که ممالکشان را فتح کرده بود «سرور» و یهودیان که آزادی را به ایشان بازگردانده بود «مسح کننده» و بابلیان اورا «مردوک به منزله مورد تایید» می‌نامیدند.

تبار کوروش از پدر به پارس‌ها و از مادر به ماد‌ها می‌رسد.

اشیتو و یگو پادشاه ماد شبی خوابی در مورد دخترش ماندانا می‌بیند، برای وی آنگونه تعبیر کردند که از دخترت فرزندی زاده می‌شود که بر ماد‌ها غلبه خواهد کرد.

این موضوع سبب شد که او تصمیم بگیرد که دخترش را به بزرگان ماد ندهد، زیرا از این ترس داشت که دامادش مدعی خطر برای وی شود. دخترش را به (پارسها) کمبوجیه اول که در آن زمان در جنوب غربی ایران حکومت داشتند شوهر داد.

ماندانا پس از ازدواج با کمبوجیه بار دار شد و شاه اینبار خواب دید از شکم دخترش درختی روییده که شاخ وبرگ‌های آن زمین را پوشانیده که مجدد برای وی تعبیر کردند که از ماندانا فرزندی بوجود خواهد آمد که بر جهان غلبه خواهد کرد. وی دخترش را طلبید و زاده‌ی وی را به هارپاگ (از بستگان و سپهسالار وی بود) سپرد و دستور داد طفل رانابود کند.

هارپاگ هم می‌دانست که ممکن است روزی ماندانا انتقام فرزند خود بگیرد و هم اینکه از سر پیچی از دستور شاه هراس داشت، بنابر این کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به نام میترادات (مهرداد) داد و از وی خواست بدستور شاه طفل را میان جنگل رها کند.

چوپان فرزند را به خانه برد و همسر وی که تازه صاحب فرزندی مرده شده بود به شوهرش اسرار ورزید که طفل را نگه داشته و فرزند مرده خویش را به جنگل برده و جسد تیکه شده وی را به هارپاگ دهند بدین ترتیب ان‌ها سرپرستی طفل را به عهده گرفتند.

یک روز کوروش که پسر چوپان معروف بود با امیرزادگان بازی می‌کرد و آن‌ها کوروش را در بازی به شاهی قبول کردند و، چون پسر آرتم (یکی از شاهزادگان) ازکوروش فرمانبرداری نکرد کوروش دستور داد وی را تنبیه کنند پسر آرتم نیز موضوع را به شکایت به پدر و پدر نیز به شاه گفته که پسر چوپان فرزندش را تنبیه کرده. شاه نیز چوپان و کوروش را احضار کرده و از ایشان در خصوص عمل کوروش سوال کرده و کوروش نیز در پاسخ به شاه گفته آن‌ها مرا به شاهی پذیرفتند، چون او از من فرمانبرداری نکرد او را تنبیه کردم حال اگر شایسته مجازات هستم تصمیم با شماست.

شاه از دلاوری کوروش و شباهتش با خود به فکر افتاده و، چون زمان رها کردن فرزند دخترش به جنگل با سن کوروش برابر بوده آرتم را قانع کرده و از چوپان در خصوص پدر مادر کودک سوالاتی کرده و، چون به جواب قانع کننده نرسیده تحت شکنجه از وی اعتراف گرفته و هارپاگ را احضار کرده و، چون او چوپان رادید موضوع را فهمیده و به شاه گفت می‌خواستم هم دستور شما را اجرا کرده باشم و هم اینکه مرتکب قتل فرزند دخترت نشده باشم.

بدین ترتیب کوروش در دربار کمبوجیه اول اخلاق والای انسانی پارس‌ها و فنون جنگی و نظام پیشرفته آن‌ها را آموخت و با آموزش‌های سختی که سربازان پارس فرا می‌گرفتند پرورش یافت.

گفتنی است مرحوم علامه طباطبایی ذوالقرنین را که قرآن از او به عنوان حاکمی عادل و نیک سیرت یاد شده کوروش کبیر دانسته است.

با تخلیص-منبع: هرودت

ارسال نظرات
raustahm
۲۱:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۶
پس چرا این روز رو برای مردم ممنوع میکنید؟