جسد دختربچه ۷ سال در یخچال خانهای واقع در شهرری کشف شد.
به گزارش رکنا، روز گذشته رسیدگی به پرونده قتل دختر خردسالی به نام باران در یکی از محلههای شهرری در شعبه هفتم دادسرای شهرری، در دستور کار مجید باقری بازپرس ویژه قتل قرار گرفت.
رسیدگی به این پرونده با کشف جسد دختر ۷ ساله از سوی ماموران پلیس شهرری کلید خورد. پلیس مبارزه با مواد مخدر یکی از توزیع کنندگان مخدر منطقه به نام افشین را شناسایی کرده و با حکم ورود به خانه مراجعه کردند.
افشین که متوجه حضور ماموران شده بود از پنجره رو به کوچه پشتی بیرون پرید و از مهلکه گریخت. تعدادی از ماموران اقدام به ردیابی او کردند و چند مامور مشغول تفتیش خانه شدند که مقادیری مواد مخدر کشف شد.
در همان حین سگ ولگردی که از مدتی قبل در حیاط خانه افشین زندگی میکرد وارد آپارتمان شد و در آشپزخانه زوزه میکشید. چند سوال ساده از همسایهها کافی بود تا ماموران متوجه شوند دختربچهای به نام باران همیشه با این سگ بازی میکرده است.
ماموران وارد آشپزخانه شدند و ناگهان چسبی که روی در یخچال زده شده بود؛ نظر یکی از ماموران را جلب کرد و اقدام به باز کردن در یخچال کردند که جسم پتوپیچ شدهای را مشاهده کردند.
سر پتو را کشیدند و جسد بی جان دختربچه معصوم به نام باران از داخل یخچال روی زمین غلتید. بلافاصله موضوع کشف جسد به بازپرس باقری مخابره شد و ایشان به همراه تیم جنایی برای تحقیقات در محل حاضر شدند.
بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که با توجه به جمود نعشی و فساد جسد، بیش از یک هفته از قتل میگذرد. علت تامه فوت مشخص نیست، اما بررسیها فرضیه خفه شدن کودک را قوت میبخشد. در حالی که شایعه بریده شدن سر دختر خردسال رواج پیدا کرده است، اما مستندات پرونده این شایعه را رد میکند.
همچنین مشخص شد باران دختر زنی است که از مدتی قبل با افشین زندگی میکرد، برادر خردسال باران نیز در همان خانه کنار آنها بود. در روز کشف جسد، مادر باران و پسر خردسالش در خانه نبودند، اما بعد از اینکه مادر باران متوجه شد که ماموران پلیس برای دستگیری افشین مراجعه کردند، در تماس با مستاجر ساکن طبقه پایین گفته بود هر زمان ماموران رفتند به من اطلاع بده، امانتی با ارزشی در خانه هست که باید آن را بردارم! احتمالا مراد او از آن امانتی با ارزش جسد فرزندش باشد.
در حال حاضر مادر باران و افشین تحت تعقیب قضایی قرار دارند تا راز این جنایت هولناک فاش شود.
اینجا شهرک علائین، محلهای واقع در شهرری است. در پی وقوع یک جنایت فجیع پتانسیل سنگینی از روز گذشته تا به حال در این محله حکمفرماست. صحبت از کشف جسد دختری به نام باران در یخچال یکی از خانههای همین منطقه در میان اهالی تمامی ندارد.
اهالی که متوجه میشوند خبرنگارم، هر کس از گوشهای سخنی میگوید! تکههای حرف هایشان انگار پازل در هم ریخته داستان جنایت را کامل میکند. پسربچهای سمتم میدود و میگوید: «خاله چی شده؟»
میگویم چیزی نیست برو بازی کن، چه بازیای دوست داری؟
با چشمان کنجکاوش به من چشم و دوخته و سرسری میگوید: «فوتبال ...، اما اینجا سر یک بچه را بریدند!»
وقتی زمزمه این جنایت آمیخته با شایعه، اینطور سقز دهان بچههای محل هم شده، این یعنی سایه وحشت در این محله حکمفرماست.
یکی از همسایهها میگوید: «پدر و مادر افشین افراد آبروداری بودند. آنها از اهالی قدیمی این محله هستند. چند سال قبل پدر افشین فوت کرد و مادر و خواهرش از این محله رفتند. افشین به دام مواد مخدر گرفتار شد و در این خانه رفت و آمدهای مشکوکی داشت. مدتی بود زنی با ۲ فرزندش با او زندگی میکردند که دیروز فهمیدیم جسد دختر آن زن در یخچال خانه کشف شده است.»
یکی دیگر از اهالی محل میگوید: «هفته قبل افشین طبقه پایین خانه اش را به خانوادهای اجاره داد. مستاجر پولش را داده بود، اما افشین خانه را به او تحویل نمیداد. هر روز مراجعه میکرد و به در حیاط لگد میکشید! اثاثش را داخل حیاط ریخته بود، اما نمیتوانست کلید ساختمان را بگیرد. شاید به خاطر اینکه جسدی در خانه بود به او کلید نمیدادند. شاید هم به خاطر رفت و آمد این مستاجر و این نقل مکانها بود که افشین نتوانسته بود جسد دختر بچه را از خانه خارج کند.»
حدس و گمانها و راست و دروغ به هم میپیچد. همه چیز برای اهالی در هالهای از ابهام است و تا دستگیر نشدن متهمان، جزئیات راز این جنایت فاش نخواهد شد.