صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۲۱۶۸
متهم گفت: اختلافات من و همسرم روزبه‌روز بیشتر می‌شد تا اینکه شب حادثه رسید. آن شب از سر کار برگشتم و خسته بودم. همسرم شروع به صحبت کرد و باز هم از همان اختلافات قدیمی گفت. حس کردم که از رابطه مخفیانه من و زن جوان بو برده و به همین دلیل است که مدام بهانه‌جویی می‌کند. ابتدا با یکدیگر بگومگو کردیم اما وقتی عصبانیتم بیشتر شد کار به زد و خورد کشیده شد و من دستانم را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم.
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۱ - ۰۲ آبان ۱۴۰۱

مردی که پس از قتل همسرش ۶ سال تمام را در زندان با کابوس اعدام گذراند، سرانجام با گذشت اولیای دم از مجازات قصاص رهایی یافت.

به‌ گزارش همشهری، شامگاه ۱۵ آبان سال ۹۵ مردی در تماس با اورژانس بندرعباس با اعلام اینکه وضعیت همسرش وخیم است، از امدادگران کمک خواست.

این مرد مدعی شد دقایقی قبل وقتی وارد خانه‌شان شده، همسرش را دیده که بی‌حال در وسط خانه افتاده و به‌ احتمال زیاد فرد ناشناسی وارد خانه شده و این بلا را بر سر او آورده است.

دقایقی پس از این تماس امدادگران اورژانس به محل حادثه رسیدند اما در همان معاینه اولیه معلوم شد که زن جوان به‌دلیل خفگی جانش را از دست داده است. در این شرایط بود که ماجرا به پلیس و بازپرس جنایی بندرعباس گزارش شد.

همسر مقتول پیش از آنکه حادثه را به اورژانس اطلاع دهد، با پدر و مادرش تماس گرفته و از آنها کمک خواسته بود. آنها که پیش از اورژانس به محل حادثه رسیده بودند نیز می‌گفتند که وقتی رسیدند بدن عروس‌شان سرد بود و نفس نمی‌کشید.

در شرایطی که آثار کبودی دور گردن زن جوان وگزارش پزشکی قانونی جای تردیدی در به قتل رسیدن او باقی نمی‌گذاشت، تجسس‌های کارآگاهان جنایی برای شناسایی عامل قتل این زن آغاز شد.

ماموران در تحقیقات اولیه پی بردند مقتول و شوهرش دخترعمو و پسرعمو بودند و چند سال قبل با یکدیگر ازدواج کرده و صاحب فرزندی یک‌ساله بودند. همچنین معلوم شد که مقتول به تازگی باردار شده بود و قرار بود تا چند ماه دیگر دومین فرزند آنها نیز به دنیا بیاید. هرچند خانواده‌های آنها می‌گفتند که این زن و شوهر زندگی خوب و آرامی داشتند اما تجسس‌های پلیس حاکی از آن بود که آنها از چندی قبل با یکدیگر دچار اختلاف شده و حتی چند مرتبه نیز درگیر شده بودند.

همین موضوع نخستین سرنخ برای کشف حقیقت را در اختیار کارآگاهان قرار داد. آنها در بررسی صحنه جنایت آثاری مبنی بر حضور فردی غریبه در آنجا پیدا نکرده بودند و شواهد به‌دست آمده انگشت اتهام را به‌ سوی شوهر مقتول نشانه می‌گرفت.

اولین سرنخ

مأموران به‌طور نامحسوس این مرد را به‌عنوان تنها مظنون جنایت تحت نظر گرفتند. آنها کمی بعد پی بردند که این مرد از مدت‌ها پیش با زن دیگری به‌طور پنهانی در ارتباط بوده و از آن زمان با همسرش دچار اختلاف و کشمکش شده است. در این شرایط بود که او با دستور قضایی بازداشت شد.

متهم وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، هرچند دست داشتن در قتل همسرش را انکار می‌کرد اما وقتی فهمید مأموران از پشت پرده رابطه پنهانی او و اختلافات با همسرش با خبر شده‌اند به قتل اعتراف کرد.

او در اعترافاتش گفت: ما دخترعمو و پسرعمو بودیم و چند سال قبل با اصرار خانواده‌هایمان با یکدیگر ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتیم و سال قبل هم صاحب فرزند شدیم. از آن زمان بود که به‌تدریج اختلافات در زندگی مان شروع شد. وقتی کمی گذشت همسرم برای دومین مرتبه باردار شد. زندگی و روابط مان سردتر از قبل شده بود و مدام با هم اختلاف و درگیری داشتیم. درست در همین زمان بود که من با زن جوانی آشنا شدم. برای او از مشکلاتی که با همسرم داشتم درددل کردم و حرف‌های پنهانی ما ادامه پیدا کرد و هرچه می‌گذشت رابطه‌مان صمیمی و نزدیک‌تر از قبل می‌شد. به او علاقه‌مند شده بودم و از سویی نمی‌توانستم همسر و فرزندم را با یک بچه در راه رها کنم.

متهم در ادامه گفت: اختلافات من و همسرم روزبه‌روز بیشتر می‌شد تا اینکه شب حادثه رسید. آن شب از سر کار برگشتم و خسته بودم. همسرم شروع به صحبت کرد و باز هم از همان اختلافات قدیمی گفت. حس کردم که از رابطه مخفیانه من و زن جوان بو برده و به همین دلیل است که مدام بهانه‌جویی می‌کند. ابتدا با یکدیگر بگومگو کردیم اما وقتی عصبانیتم بیشتر شد کار به زد و خورد کشیده شد و من دستانم را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم. به هیچ وجه قصد کشتن او را نداشتم اما آن لحظه آنقدر عصبانی بودم که کنترلی بر رفتارم نداشتم و وقتی به‌خودم آمدم او دیگر نفس نمی‌کشید.

مرد اعترافاتش را اینطور ادامه داد:‌ نمی‌دانستم باید چه کار کنم. ابتدا با پدر و مادرم تماس گرفتم و از آنها کمک خواستم. آنها در راه بودند که با اورژانس هم تماس گرفتم. با خودم گفتم شاید هنوز امیدی باشد و همسرم زنده بماند. وقتی آنها رسیدند وانمود کردم که تازه از سر کار رسیده‌ام و وقتی به خانه آمدم همسرم در همین وضعیت روی زمین افتاده بود و ممکن است فردی ناشناس برای سرقت به خانه‌مان آمده و همسرم را به قتل رسانده است.

به‌ دنبال اعترافات این مرد، او در مقابل بازپرس جنایی بندرعباس صحنه جنایت را بازسازی کرد و مدتی بعد پرونده‌اش با صدور کیفرخواست به دادگاه فرستاده شد.

صدور حکم قصاص

در جلسه محاکمه که در دادگاه کیفری یک استان هرمزگان برگزار شد، پدر و مادر مقتول که عمو و زن عموی متهم هستند، برای او درخواست صدور حکم قصاص کردند و گفتند حاضر به گذشتن از خون دخترشان نیستند و برای اجرای حکم حاضر به پرداخت تفاضل دیه هستند.

سپس متهم به دفاع از خودش پرداخت و گفت: من و همسرم از بچگی با هم بزرگ شده بودیم و به یکدیگر علاقه‌مند بودیم. من فریب زن جوان را خوردم. با اینکه من همسر و فرزند داشتم اما او با من ارتباط برقرار کرد و کاری کرد که از زندگی و همسرم زده شوم. او با حرف‌هایش باعث ایجاد اختلاف بین من و همسرم شد و زندگی‌ام را نابود کرد. باور کنید من نیتی برای قتل همسرم نداشتم و از عمو و زن عمویم می‌خواهم که به‌خاطر فرزندمان من را ببخشند.

با وجود پشیمانی متهم اما از آنجا که همه شواهد و مدارک علیه او بود، قضات دادگاه پس از شور او را گناهکار تشخیص داده و به قصاص محکوم کردند. این رأی مدتی بعد در دیوان عالی کشور نیز تأیید و به واحد اجرای احکام فرستاده شد. با وجود قطعی شدن حکم قصاص اما اجرای آن برای مدتی به تعویق افتاد. هرچند این مرد مرتکب جرم بزرگی شده بود اما مسئولان قضایی استان هرمزگان امیدوار بودند که اولیای دم او را به‌خاطر فرزندش عفو کنند.

در چنین شرایطی بود که رایزنی‌ها برای جلب رضایت اولیای دم آغاز شد. کاظم شاهرخ نیا، از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس با اعلام جزئیات این پرونده گفت: متهم این پرونده در طول مدت ۶ سالی که در زندان بود تغییرات زیادی کرد. طوری که ندامت و پشیمانی در رفتارش مشخص بود. از سویی فرزند او که زمان وقوع حادثه یک‌ سال داشت، در این مدت بزرگ شد و نیاز به نگه‌داری داشت. به همین دلیل در شورای حل اختلاف زندان تلاش کردیم که رضایت اولیای دم را جلب کنیم. با وجود اینکه ۶ سال از قتل گذشته بود اما اولیای دم همچنان برای اجرای حکم قصاص پافشاری می‌کردند.

در این مرحله مصطفی کیشانی، مدیرکل زندان‌های استان هرمزگان و الهام پوردهقان، معاون دادستان بندرعباس وارد عمل شدند و در چندین جلسه تلاش‌های زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام دادند تا اینکه سرانجام آنها حاضر به بخشش دامادشان شدند و به این ترتیب این مرد پس از ۶ سال از قصاص نجات یافت.

براساس این گزارش، هم‌اکنون متهم آخرین روزهای حبسش را در زندان بندرعباس می‌گذراند و قرار است در روزهای آینده با انجام تشریفات قانونی از زندان آزاد شود.

برچسب ها: بخشش قاتل
ارسال نظرات