صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۲۱۵۰
درس‌های استعفای لیز تراس برای سیاست‌مداران ایرانی
حسن روحانی به ویژه بعد از سال ۹۶ از نبود اختیارات لازم دولت شکوه می‌کرد. با طرح این شکواییه‌ها، افرادی همچون عباس عبدی و سعید حجاریان خواستار استعفای رئیس دولت شدند. سیاسیون اما پیشنهاد عبدی را چنان تقبیح کردند که گویی گناهی کبیره است. ترکان آن را پیشنهاد «تندرو‌ها و کارشناسان دوروزه» دانست. عبدالله رمضان زاده، استعفای روحانی را همراهی با «اقتدارگرایان» خواند. حتی مهدی محمدی، تحلیلگر اصولگرا نوشت: «استعفا در این زمان، بخشی از عملیات براندازی است و بی عقوبت نمی‌ماند.»
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۴ - ۰۲ آبان ۱۴۰۱

فرارو- استعفای لیز تراس، پس از تنها ۴۵ روز از برعهده گرفتن سمت نخست‌وزیری بریتانیا، با وجود تمام ابعاد منفی‌ آن در داخل انگلستان، می‌تواند برای سیاست‌مداران ایرانی همچون  یک نقطه‌عطف برای تغییر رویکرد‌های مرسوم باشد.

به گزارش فرارو، لیز تراس، با گذشت تنها ۶ هفته از بر عهده گرفتن سمت نخست‌وزیری انگلستان پنجشنبه (۲۸ مهر) از سمت خود کناره‌گیری کرد. تراس که قرار بود میراث‌دار مارگارت تاجر و ترزا می، دیگر نخست‌وزیر‌های زن باشد، بسیار زودتر از آن‌چه که تصور می‌شد از ریاست خانه شماره ۱۰ خیایان داونینگ لندن استعفا داد.

ثبت کوتاه‌ترین دوران نخست‌وزیری در بریتانیای مدرن، توسط تراس و عمیق شدن بحران جانشینی او در میان حزب محافظه‌کار، از سوی بسیاری از ناظران سیاسی شکستی برای صحنه سیاست و حکمرانی در انگلستان بود. اختلافات داخلی حزب محافظه‌کار بریتانیا در ۶ سال اخیر باعث بحران سیاسی در این کشور شده است. در طول این مدت چهار نخست‌وزیر از سمت خود کناره‌گیری کرده‌اند که آخرین آن‌ها لیز تراس بوده است.

پیش از کناره‌گیری تراس، سه نخست‌وزیر دیگر نیز استعفا داده بودند، منتهی حکومت ۴۵ روزه او بیش از دیگران در کانون توجهات قرار گرفت. یعنی شخصی تنها پس از ۴۵ روز و بعد از پی بردن به مهیا نبودن شرایط و عدم توانایی برای مدیریت کشور، استعفا را برمی‌گزیند. این رخداد کم سابقه فارغ از تاثیرات سوء آن برای صحنه حکمرانی در انگلستان، از درون خود درس‌هایی بزرگ را برای جامعه سیاسی ایرانی می‌تواند داشته باشد که مهم‌ترین آن‌ها در ادامه مورد اشاره قرار خواهند گرفت.

تابوشکنی از استعفا

یکی از درد‌های بزرگ سیاست ایرانی، ممنوعه بودن و یا در بهترین حالت مکروه بودن استعفای مسئولین است. در جریان استعفای لیز تراس و دیگر روسای کابینه در انگلستان طی ۶ سال گذشته، استعفا نه تنها امر غیرطبیعی و نامعمول نبوده، بلکه مسئولان با روی خوش به استقبال آن رفته‌اند. در این زمینه، توجه به بیانیه استعفای تراس می‌تواند روشن‌گر باشد.

تراس با صراحت اعلان می‌کند: «با توجه به شرایط موجود نمی‌توانم به وظایفم عمل کنم؛ به همین دلیل با اعلیحضرت پادشاه صحبت و استعفای خودم را تقدیم کردم.» تامل در متن و لحن بیانیه تراس ضروری به نظر می‌رسد. او می‌گوید شرایط را مهیا نمی‌بیند؛ یعنی این که یا موانع متعددی پیش روی او قرار دارند یا اینکه ابزار‌های لازم برای عمل به وظایف‌اش را ندارد؛ لذا بسیار ساده و بدون هیچ‌گونه گروکشی سیاسی‌ای راه استعفا را بر می‌گزیند.

حال در جامعه ایرانی، وضعیت کاملا متفاوت است. استعفا یک تابو محسوب می‌شود که نه تنها شخص مسئول بلکه جامعه نیز نمی‌تواند آن را تاب بیاورد. گویی استعفا یکی از ممنوعه‌هایی بوده که پذیرفتن یا انتخاب آن به معنای پایان خط برای سیاست‌مداران است.

برای نمونه زمانی که در اسفند ۱۳۹۷ محمد جواد ظریف، محبوب‌ترین وزیر کابینه دولت دوازدهم استعفا داد، بیشتر، اطرافیان و جامعه بودند که کناره‌گیری او را بر نتابیدند. ظریف شاید چنین پنداشته بود که شرایط لازم برای تداوم کار را ندارد یا نمی‌تواند به خوبی وظایف‌اش را انجام دهد. اما یکباره اعضای دولت، رسانه‌ها و حتی مردم گویی فاجعه‌ایی عظیم رخ داده، با این رخداد مواجهه‌ای سلبی داشتند.

در سال‌های اخیر نیز بار‌ها شاهد هستیم که مسئولین ارشد کشور از مهیا نبودن شرایط و نداشتن امکانات لازم برای انجام وظیفه سخن گفته‌اند، اما هیچ‌گاه به استعفا فکر نکرده‌اند. آن‌ها با وجود مسئول بودن و داشتن وظیفه اجرای وعده‌ها و برنامه‌های محوله، گا‌ه ژست طلب‌کار و منتقد را اتخاذ کرده‌اند. گویی همه‌گان حتی مردم نیز بدهکار آن‌ها هستند و مانع کارآمدی و مدیریت حسنه‌شان می‌شوند.

این ژست مسئولین برای مردم بسیار ملموس است، اما تنها کافیست به جملات ابتدایی بیانیه تراس مجددا ارجاع شود که می‌گوید: «با توجه به شرایط موجود نمی‌توانم به وظایفم عمل کنم و استعفا می‌دهم.» اما گویا در کشور ما مهم نیست شرایط چیست و مسئول می‌تواند به وظایف‌اش عمل کند؛ در هر صورت او باید باشد و باشد. در واقع، استعفا تابویی است که شکستن آن بسیار دشوار است.

پذیرش مسئولیت وعده‌ها و کناره‌گیری در صورت عدم تحقق

آن‌گونه که لیز تراس در بیانیه کناره‌گیری‌اش تاکید می‌کند، او در زمان بی‌ثباتی بزرگ اقتصادی و بین‌المللی به قدرت رسید و ماموریت (وعده)‌اش این بود که مشکلات اقتصادی خانواده‌ها و صاحبان کسب و کار‌ها را حل کند. اما نکته قابل تامل این است که او با صراحت می‌گوید: «اعلام می‌کنم که در این شرایط نمی‌توانم ماموریتی را که از سوی حزب محافظه‌کار به من محول شده انجام دهم.»

در واقع، تراس وعده داده بود، با کاهش نرخ مالیات‌ها و افزایش نرخ رشد اقتصادی، یک دوران خوش پسابرکسیت را رقم بزند، اما تنها ۴۵ روز کافی بود که او عدم تحقق وعده‌هایش را دریابد و به سرعت استعفا دهد. متاسفانه در صحنه سیاسی کشورمان این‌گونه نبوده است. مسئولین با هزاران وعده و طرح‌های رویایی به مناصب می‌رسند؛ ولی اگر هیچ یک از وعده‌هایشان را نیز عملی نکنند، اولا حاضر نیستند به شکست خود اقرار کنند. ثانیا، همچنان بر تحقق وعده‌هایشان پافشاری می‌کنند و حتی گاهی وعده‌های بیشتری نیز می‌دهند. ثالثا، در بسیاری از مواقع با اتخاذ ژست طلب‌کارانه، تقصیر را نه ناشی از کم کاری خود بلکه ناشی از مانع‌تراشی دیگران – شاید هم هموار نبودن زمین و زمان- ارجاع می‌دهند. رابعا، تنها گزینه‌ای که مورد توجه قرار نمی‌گیرد استعفا است و غالبا اگر استعفایی نیز باشد به صورت دستوری از مقامات ارشدتر خواهد بود.

حال کافیست تنها به وعده‌های برخی از مسئولین دولت فعلی نگاهی انداخته شود که چگونه هیچ یک اجرایی نشده‌اند. یکی از شعار‌های محوری و اصلی سید ابراهیم رئیسی قبل از رسیدن به ریاست پاستور، «ساخت سالی یک میلیون مسکن» بود. اما با پایان سال اول دولت، نه تنها این وعده محقق نشد، بلکه رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی در مرداد سال جاری با تایید ضمنی شکست خورده بودن طرح‌اش، وعده را به ساخت دو میلیون مسکن تا پایان دولت سیزدهم تغییر داد. این اظهارات به معنای شکست علنی در تحقق وعده سالی یک میلیون مسکن است، اما گویا آقای قاسمی، به تنها چیزی که فکری نمی‌کند، پذیرش مسولیت این شکست است.

در نمونه‌ای دیگر می‌توان به وعده‌های بر زمین مانده سیدرضا فاطمی امین با گذشت حدود ۱۴ ماه از عمر دولت سیزدهم اشاره کرد. وعده‌هایی همچون، افزایش تیراژ خودرو، ملموس کردن افزایش کیفیت خودرو‌ها برای مردم، برداشتن سریع قرعه‌کشی خودرو، کاهش قیمت تمام شده خودرو، اصلاح ساختار مدیریتی خودروسازان و آزادسازی واردات خودروی خارجی. اما این وعده‌های فاطمی امین یا محقق نشده‌اند و یا اجرای آن‌ها به کندترین شکل ممکن است. حال می‌توان پرسید اگر آقای فاطمی امین نمی‌تواند وعده‌هایش را اجرایی یا مانعی را پیش‌روی خود می‌بیند، بهتر نیست که گزینه استعفا را در پیش بگیرد؟!

در نمونه‌ای دیگر، سید احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی در گذشته تاکید کرده بود که برنامه دولت، حمایت از بازار سرمایه و به ویژه سهامداران خرد با استفاده از تقویت جدی بازارگردانی، تقویت صندوق تثبیت بازار، بهره‌گیری از اوراق تبعی و تشویق سهامداری غیرمستقیم از سوی مردم است. اما با گذشت حدود ۱۴ ماه همچنان شاهد هستیم نه تنها ساماندهی در بورس صورت نگرفته، بلکه وضعیت به مراتب بدتر نیز شده است. اما بر خلاف رویه تراس در پذیرش عدم توانایی برای اجرای وعده‌ها، شاهد هستیم که وزیر اقتصاد در مواضع‌اش حتی وعده‌های را نه تنها تکرار، بلکه بسط نیز داده است.

در مجموع می‌توان اظهار داشت که طرح وعده‌های رویایی و بدون پشتوانه از سوی مسئولین و مدیران کلان کشوری یک درد و عدم پذیرش محقق نشدن وعده‌ها هزار درد است. اگر اندکی به رفتار لیز تراس توجه شود، می‌توان پی برد که برای محقق شدن وعده‌ها یک سال و چند سال لازم نیست، تنها ۴۵ روز کافیست که یک مدیر پی ببرد تا چه اندازه وعده‌هایش قابل تحقق است.

گام رو به جلو بودن کناره‌گیری و نه عامل هرج‌ومرج

درس بزرگ دیگر استعفای لیز تراس برای جامعه سیاسی ایرانی این است که استعفا و پذیرش ناکارآمدی در انجام وظایف، نه تنها شکست و عامل هرج و مرج نیست، بلکه می‌تواند گامی رو به جلو در مسیر منافع ملی باشد. لیز تراس زمانی که می‌داند سیاست‌های دولت او، عامل بزرگترین بحران اقتصادی بریتانیا، از زمان اجرای برکسیت بوده و محبوبیت‌اش به شدت کاهش یافته، در گامی رو به جلو و در راستای منافع ملی انگلستان مسئولیت خود را ترک می‌کند. او با تعهد به کشور و حزب خود، با استعفایش امیدوار است که جانشینان مشکلات کشور را رفع کنند.

حال همین داستان را در ایران می‌توان در ماجرای شکواییه‌های روحانی از نبود اختیارات لازم دولت به ویژه در سال‌های بعد از ۹۶ مشاهده کرد. در مشهودترین نمود حسن روحانی در اردیبهشت ۱۳۹۸ روحانی در دیدار با جمعی از فعالان دو جناح سیاسی ایران، گفته بود: «وقتی از دولت سوال و مطالبه‌ای می‌شود، باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزه‌های مورد سوال دارای اختیار بوده است.»

همزمان با طرح این شکواییه‌ها از سوی روحانی، افرادی همچون عباس عبدی و سعید حجاریان خواستار استعفای رئیس دولت شدند. در این بین، عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در چندین نوبت «پیشنهاد کناره‌گیری رییس‌جمهوری» را مطرح کرد که مهم‌ترین آن‌ها در مهر ۹۹ و در قالب یادداشتی در روزنامه اعتماد بود. در واقع، عبدی با اشاره به شکاف میان دولت و حاکمیت و نبود زمینه برای اجرای برنامه‌ها توسط دولت این پیشنهاد را مطرح کرده بود.

اما واکنش سیاسیون به این پیشنهاد عبدی، بسیار قابل تامل بود. آن‌ها پیشنهاد عبدی را چنان تقبیح کردند که انگار گناهی کبیره را مرتکب شده است. برای نمونه اکبر ترکان از چهره‌های نزدیک به روحانی این پیشنهاد را پیشنهاد «تندرو‌ها و کارشناسان دوروزه» دانست. حتی عبدالله رمضان زاده، از اعضای شاخص اصلاح‌طلبان، استعفای روحانی را همراهی با "اقتدارگرایان" خواند. صادق زیباکلام هم با طرح موضوع روی کار آمدن فردی «تندرو‌تر» از احمدی نژاد این ایده را رد کرد.

علاوه بر اصلاح‌طلبان، عبدا... گنجی مدیر مسئول روزنامه اصولگرای «جوان» نیز در توئیتر خود نوشت: «استعفای روحانی مطالبه انقلابیون نیست». حتی مهدی محمدی، تحلیلگر اصولگرا تاکید کرد که روحانی می‌داند «استعفا در این زمان، بخشی از عملیات براندازی است و بی عقوبت نمی‌ماند.»

درسی که باید آموخت

در اینجا هدف، دفاع از پدیده استعفای مسئولین نیست، اما به طور حتم می‌توان رویکرد منفی جریان‌های سیاسی و سیاست‌مداران به این موضوع را مورد انتقاد قرار داد. به روایت شفاف‌تر، وقتی که مسئول یا مسئولینی نمی‌توانند وظایف‌شان را انجام دهند و یا احساس می‌کنند موانعی در مسیر تحقق برنامه‌های آن‌ها وجود دارد، چه خوب است که جای خود را به مدیرانی با اندیشه‌ها و برنامه‌های جدید بدهند. این رویکرد همانند آن‌چه که لیز تراس در لندن انجام داد نه تنها عاملی برای بی‌ثباتی نیست، بلکه گامی رو به جلو برای پاسخ‌گویی به مطالبات مردمی خواهد بود.

در پایان نیز می‌توان گفت، پست‌های کلیدی محل آزمون و خطا نیستند. استعفا از مسئولیت‌ها نیز به معنای حذف و شکست برای یک مدیر نبوده و نیست. در بسیاری از مقاطع پذیرش مسئولیت عدم تحقق برنامه‌ها می‌تواند عاملی برای تزریق اعتمادی عمومی به جامعه باشد. حتی مسئول مستعفی، می‌تواند محبوبیت و مشروعیتی دو چندان را در جامعه کسب کند تا اینکه کج‌دار و مریز به طرح وعده‌های آرمانی ادامه دهد.

برچسب ها: لیز تراس
ارسال نظرات
ناشناس
۲۱:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
در کشورهای غربی نظام سیاسی به درجه ای از بلوغ رسیده که مردم تغییر در تاکتیک ها یا مجری های سیاست ها را به چشم تغییر در سیاست کلی میدانند. مثلا در کشوری مثل آمریکا دو حزب اصلی وجود دارند و در ظاهر بقیه افراد هم امکان رقابت دارند ولی این دو حزب چنان هژمونی بر فضای سیاسی دارند که رقیب دیگر جرات ورود ندارد و اگر مورد نادری هم پیدا شود که بتواند این ساختار را به هم بزند حذف فیزیکی می شود مثل مک افی که به عنوان کاندیدای مستقل وارد شد و بعد معدوم شد. و یا ترامپ که داره ساختار ها را به هم میریزه و برای همین بایکوت خبری میشه.
ناشناس
۱۴:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
احساس تکلیف،من سربازه نظام هستم،برهه حساس کنونی،نفوذ لیبرا ها،جهادی و انقلابی ووووو ۴۳ ساله که با این مفاهیم چنبره زده اند به قدرت و پست و مقام
ناشناس
۱۳:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
نویسنده این مطلب چون هیچ درکی از قوانین کشورها نداره و از طرفی انگلیس رو قبله آمال خودش میدونه نمیدونه که طرف بدلیل استعفای وزراش مجبور شده بره ، میفهمی مجبور، ضمنا اون عکس بیجا رو هم بردار تا نیت خبیثت آشکار نشده
ناشناس
۱۰:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
در ایران داشتن مقام بالاتر از هر چیزی است و باید به هر قیمت حفظ شود حتی با خفت و خواری . بخاطر همین است که در ایران برای رسیدن به مقام همه نوع رذیلتی جایز است دروغ، چاپلوسی ، عدم صداقت و کثیف ترین ان استفاده از تقدسی و قربانی کردن شرع و اسلام و قربانی کردن همه سرمایه های انسانی . چرا در امریکا اقای پل رایان را نمیگویی که همه نوع شانس و ظرفیت و پتانسیل را داشت و همه را یکباره کنار گذاشت
ناشناس
۰۹:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
تمامی مشکلات و ظلم ها و فسادها از این جا نشات می گیرد که افراد کم طرفیت کمی که در قدرت می مانند احساس مالکیت و ارث پدری می کنند .
ناشناس
۲۲:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
غیر از ساخت 4 میلیون مسکن در 4 سال، رییسی و اعضای کابینه قول های عجیب دیگری هم دادند.
کاهش نرخ تورم به زیر 20 در صد پس از یک سال.
افزایش ارزش ریال یطوریک پس از دلار و یورو با ارزش ترین ارز دنیا شود
ایجاد 1800 شغل در یک سال.
ناشناس
۰۸:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
عدم فیلترینگ اینترنت هم بود
ناشناس
۲۰:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
حواستون هست از شمخانی و جنتی چند وقتیه خبری نیست!!!!استعفا دادند؟
ناشناس
۱۹:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
شما هنوز فرق نخست وزیر و رییس جمهور و رهبر درک نکردی. نخست وزیر از اجماع احزاب انتخاب میشه و میتونه عمر کوتاهی هم داشته باشه. رییس جمهور با رای مستقیم مردم مردم هست و عوض شدن ناگهانی ان موجب بحران سیاسی میشه ولی قابل انجامه. عوض شدن رهبری یا خط فکری یک کشور بسیار پرهزینه و زمان بر و با عواقب نامشخص هست.
همون انگلستان توی سیصد سال اخیر یک خط فکری را دنبال کرده و فقط مجری سیاست ها یا جزییات عوض شده. مثلا انگلستان یک سال کمونیستی یک سال سرمایه داری یک سال سلطنتی یک سال جمهوری نبوده.
ناشناس
۰۸:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
دکتر . نخست وزیر وقتی اختیاراتش در حد رئیس جمهور باشه پس فرقی با رئیس جمهور نمیکنه. عوض شدن اون هم میتونه پرهزینه باشه ولی نه اونقدر که موندنش هزینه داره
ناشناس
۱۰:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
دوست عزیز چرا عجیب و غریب حرف میزنی:
1- نخست وزیر توی انگلستان از اجماع احزاب برگزیده میشه ولی مگه انگلستان رئیس جمهور داره که نخست وزیر استعفا بده و به قول شما بحران سیاسی ایجاد نشه؟!
2- رئیس جمهور در کشور ما یک پنجم قدرت رو هم در اختیار نداره و فکر نکنم با استعفای رئیس جمهور کشور دچار بحران سیاسی بشه!
3- تمامی رئیس جمهورهای ما از دهه 80 به بعد و با چرخشی که در فضای سیاسی ایجاد شده بود اگر این همه ملاحظه کار نبودن برای حفظ اعتبار خودشون باید استعفا می دادن!
4- عوض شدن خط فکری جامعه هم که مورد تاکید شماست که هزینه بسیاری دارد و عواقب نامشخص اگر دیر و با تاخیر انجام شود، پیامدش انقلاب است که هزینه های بسیار سنگین تری دارد!
5- در همون انگلستان سال های زیادی حزب کارگر زمام امور رو در اختیار داشته که حزبی است سوسیال دموکرات با گرایش چپ؟
سجاد
۱۹:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
خیلی بجا و شایسته ولی گوش شنوای هست؟!
سال اول دولت آزمایش
سال دوم داریم کاری می کنیم
سال سوم ناو آمریکا در خلیج فارس منطقه حساس صحبت نکنید
سال چهارم انتخابات دوره بعد
سال اول دولت دوم چنیش دولت
سال دوم تدارکات جایگزین
سال سوم جمع کردن
سال چهارم انتخابات خداحافظ
این برنامه دولت هاست
ناشناس
۱۰:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
دقیقا
مثلا اگر تصمیم بر ساخت مسکن مهر گرفنه میشه یک نهادی باشه نقطه شروع و پایان رو تعیین کنه صرف نظر از اینکه رییس جمهور بعدی کی هست.
این پروژه یا خوبه یا بده
مثلا این رییس جمهور میکه خوبه بعدی میاد میگه نه از اول این درست نبود این همه سرمایه و وقت هدر میره
امیر
۱۸:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
مثال شما کاملا اشتباه است. در عرض شش سال گذشته پنج نخست وزیر انگلیس جابجا شده و همینطور چندین و چند وزیر اقتصاد و وزیر امور خارجه . یک جای کارشان اساسا عیب پیدا کرده و ربطی به نفر ندارد.
ناشناس
۲۰:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
بله. برگزیت + پاندمی مشکل ساز شده. اما هیچکدام از احزاب ، خودشون رو ولی نعمت مردم نمی دونن و نمیگن مردم نفهمیدن و نمک دان شکستن . میگردن دنبال آدمی که با این شرایط کار کنه. و البته مثل فرماندهان اقتصادی ما...
سلام
۱۷:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
اصلا هر انسانی در مقابله با مسولیتی که می گیرد دوراه بیشتر نداردیا می تواند یا نمی توان پس چه خوب است که وقتی فهمید که نمی تواند مسئولیتش راخوب انجام دهدشرافتمندانه استعفا دهد
احمد
۱۹:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
جناب سلام،سلام از بنده ،شاه کلید فرمایش شما شرافت است .آیا در بعضی مسئولین میبینید؟!
ناشناس
۱۷:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
به فلانی گفتند چرا کجی. گفت ما چه چیزمون شبیه عقل است که هیکلمون کج نباشد
سهراب
۱۷:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
انگلیس همه کاراش هم بد نیست !
خانوم خونه
۱۷:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
حتی استعفا خارجی ها هم نایس هست
ناشناس
۲۰:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
زدی تو خال.
برای تطهیر انگلیس ناچار شده همه جور مغالطه کنه.
اینکه ۷۰ سال پیش هند مستعمره انگلیس بود، الان یک هندی شده نخست وزیر انگلیس، این را به دمکراسی ربط ندید. این یعنی قحط الرجال در اروپا. قبلا هلموت کهل صدر اعظم آلمان بود با اون سیاست خارجی قوی باعث ایجاد اروپای متحد شد.
الان یک مشت دلقک پوپولیست توی اروپا و آلمان قدرت گرفتند. آلمان سیاست خارجه اش را داده کنترات .
نتیجه این شده که هیچ دولتی قبول نکرد تظاهرات ضد ایرانی برگزار بشه ولی آلمان قبول کرد. چون هیچکدام از احزاب حاکم در اروپا نزد ملتهای خودشون جایگاهی ندارند و بجای منافع ملی خودشون برای جذب رای از مهاجران گدایی می‌کنند.
ناشناس
۱۶:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
فرارو عجب خواسته ای داری در این مملکت استعفا بازنشستگی و عزل مسئولین نداریم اینجا ارث پدریشان هست تا خدا جانشان را بگیرد
ناشناس
۱۹:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
یعنی روحانی اگر آرد پاک تو خورش بود همان ماه اول ریاست باید استعفا میکرد نه مملکت را این طوری چول میکرد والان به ملت میخندد
ناشناس
۱۶:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
شما خودتان را مسخره کرده اید یا مردم را بی سواد فرض کرده اید .
تقریبا 200 سال هست از 1834که یک حزب و تفکر خاص حکومت می کند حزب محافظه کار و فقط افراد جابجا می شوند . در این وسط بعضی مواقع یکی دو حزب مثل کارگر و خیلی سال پیش حزب لیبرال دولت را در دست می گرفت .زیاد هم مهم نیست .
چون همه هم که تحت کنترل شدید و زیر یوغ پادشاهی هستند یعنی افراد تقریبا تاثیری در حکومت و دولت بریتانیا ندارد .
حداقل از یک کشور دیگر مثال بزنید از پادشاهی عربستان مثال می زدید بهتر از بریتانیای استعمار گر بود
ناشناس
۱۷:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
شما همون اصلاح طلبان را هم حذف کردید و حتی اصولگرایان میانه رو را. این شلوغی ها هم از وقتی شروع شد که شما کلا اینا رو حذف کردید.
قولونج
۱۸:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
هم مردم بی سوادهستند
وهم خودشان رامسخره کرده اند
ناشناس
۲۰:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
خوبه لااقل اسم سه تا حزب را گفتی. این جا که ...
ناشناس
۲۱:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
بله متاسفانه این مقاله خیلی ضعیف است و خواننده خیلی بی سواد فرض کرده
ناشناس
۱۵:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
اگر در این چند مدت کوتا فقط یک یا دو استعفا بود شما درست می گفتید ولی وقتی سالهاست هیچ دولتی در بریتا نیا و خیلی کشور های اروپایی دیگر دوام نمی آورد و نمی توتند دوره خود را تمام کند این حرف هایی که شما می زنید اصلا درست نیست
وقتی دولتی به سال و حتی ماه نمی رسد مشکل خیلی اساسی تر هست
ناشناس
۱۶:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
مثلا تو آلمان و فرانسه که دو اقتصاد بزرگن چه اتفاقی افتاده؟ بوریس جانسونم که سر رسوایی کنار رفت
ناشناس
۱۶:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
اینهایی که عین چسب به صندلی قدرت چسبیده اند و ایکاش هیچ کاری نمیکردن . هر کاری هم که می کنند وضعیت را بدتر می کنند و حاضر به استعفا نیستند این روش از نظر شما درسته و مشکل اساسی فقط برای اروپائی هاست . خدا را شکر ما هیچگونه مشکلی نداریم
ناشناس
۱۵:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
شیفتگی خدمت چسبندگی بیشتری دارد تا تشنگی قدرت!
ناشناس
۱۶:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
آنهم چه چسبندگی تا آخرین لحظات عمر به دنبال خدمت هستند ولی چرا وضعیت هر روز کشور بدتر از روز قبل می باشد ؟
ناشناس
۱۵:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
انسان بطور ذاتی به خاطر بدن خاکی خودش تمایل دارد وقتی در جایی کمی زیاد بماند ، احساس مالکیت و ارث پدری کند.
برای همین در نظام های سیاسی دنیا اجازه نمی دهند یک رییس جمهور بیش از دو بار پشت سر هم در مقام ریاست جمهوری باقی باشد تا این حس مالکت و ارث پدری که منجر به فساد می شود بوجود آید .
ناشناس
۱۵:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
داشتن عقل و فهم و بینش بالاخره با نداشتنش باید فرقی کنه یا نه؟! هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون. جالبه که حماقت تا جائی در برخی بالا میرود که خودشان را فهیم و عقلا را احمق می نامند. وای از اسیری کز یاد رفته باشد. حدیث امروز ایران است.
امین میرزائی
۱۵:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
یه بار دیگه گفتم سانسور شد ... نمیدونم چرا !؟ چیز بدی توش نبود ... میدونین تفاوتِ بریتانیا و فرانسه چیه !؟ ... بریتانیا یه متنی امضا کرد به عنوانِ مگناکارتا (منشورِ کبیر ) که بنابهش قدرتِ پادشاه و ملکه محدود میشد ... خلاصه ش اینه که پادشاه و ملکه مثِ رعیته و ملزم به رعایتِ قانونه ... چن سال بعدش این منشوره رفت مجلس به صدورِ "اعلامیه حقوق" (Bill of Rights) منجر شد ... بنابه این قانونه آزادی بیان تو انگلیس نهادینه شد و همه به پادشاه و ملکه و فک و فامیلاش گفتن چشاشون چپه ، بالا چشاشونم ابروئه ... اینه که ملکه الیزابت با همه قراضگیاش رییسِ کلیسای انگلیکان مونده بود و پسرِ شوتشم یه ماه قبل جانشینش شد...امریکائیائم ازینا یاد گرفتن قانونِ اساسیشونو بر مبنای نفی قدرتِ مطلقه شخصِ حاکم تنظیم کردن ... به اصطلاح ولایت از "مطلقه" درومد "مشروطه" شد ... لوئیا تو فرانسه میگفتن گورِ بابای مردم ... کلیسام باهاشون همراه بود یه زندانم داشتن به اسمِ باستیل ... شبیهِ اوین و فشافویه خودمون ... مردمم ماری آنتوانت و شوهرشو گردن زدن فرانسه افتاد دستِ یاکوبنای آدمکش و مبتلا به لائیسیته شد ... بعدشم که ناپلئون شد امپراطور با ماچیدنِ دزیره ... ازون وقت هی انقلابه که تو فرانسه رخ میده ... نمونه ش انقلاب جنسی 1968 و پیدا شدنِ شارلی ابدو ... تو انگلیس اما خونواده سلطنتی هی گند بالا میارن اما مردم میان مؤدب وامیسن تو مراسمِ تشییع جنازه ... مردمِ کشورای مشترک المنافع و مستعمراتِ قدیمم پیامِ تسلیت میدن میگن عجب استعمارگرِ کت قرمزِ خوبی بودی، بابامونم درآوردی اشکالی نداره ... چرا !؟ چون فهمیدن خونواده سلطنتی هیچکاره س ... کسی نمیاد به روزنامه ها بگه چرا از ماجرای دایانا و مارگارت و هری و مگان و اینا خبر گذاشتین !؟... میگن اینا آشغالن !؟ باشه ... اقتصاد و سیاست و فرهنگِ مملکت دسِ مارگارت تاچر و لیز تراسه نه اون آدم قراضهه که اون بالا نشسته ... لیز تراسم پررویی کنه کلّه پا میشه ... تا ابد نمیمونه سرِ اون پُسته ... اینه فرقِ مشروطه و مطلقه و الیگارشی و اریستوکراسی و تیرانی و لیبرتاریانیسم و لائیسیته ... نتیجه ش میشه "قانونِ امنیتِ قضایی" یا Habeas corpus (قرارِ احضارِ زندانی)... خلاصه ش اینه که متهم میتونه از یه قاضی بخواد که ببینه دستگیری و احضارش قانونی بوده یا ضابطِ قضایی و رییسش سرِ خود و کشکی عمل کرده !؟ ... یعنی خودسر مودسر دیگه معنی نداره ... البته وقتی سر و کله بوش پیدا شد این قانونو گذاشت کنار ... به خاطرِ همینم زیر آب جمهوریخواها برا یه چن سالی زده شد تا اوباما بیاد جاش با هی‌بی‌اس کورپس ... ولی بوشِ بیشرف کارشو کرده بود ، نتیجه ش شد ابو غریب و گوانتانامو ... حالا سانسور کن !!!!!!
ناشناس
۱۵:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
در خاکسپاری ملکه هم یکی برگشت به شاه زاده چارلز گفت پول کشور را خرج مراسم مادرت کردی و او هم لبخند زد....کسی هم کاری باش نداشت. ..
انسان کوچک و بزرگ
۱۵:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
استعفا کار انسان های بزرگ است.این افراد کوچک و حقیر هستند که دو دستی به قدرت چسبیده و به جای استعفا و کناره گیری مرتکب اشتباهات بزرگ می شوند.
بختگان
۱۴:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
برادرمن! لیز تراس هم مثل روحانی میخواست مادام العمر نخست وزیر باشه اما چون حسابرسی میکنن و راحت طرف رو مجازات میکنن ، ترجیح میدن استعفا بدن تا زندانی بشن!! شما زمانی میتونی این نسخه رو برای ما بپیچی که بشه حسابرسی کرد!! آتش به اختیار رو کی میتونه حسابرسی کنه؟؟!! چه برسه یه آدمی مثل احمدی نژاد که عاشق نیویورکه!!! کسی از احمدی نژاد حسابرسی کرد؟؟!! 800 میلیارد دلار درآمد نفتی رو؟؟!!!
آرام
۱۴:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
آخه ما چی چیمون شبیه انگلیسه؟ اونا خیلی مونده تا به ما برسن!
ناشناس
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
وقتی هدف جز خدمت نباشد انگاه که پی برده شود که ادامه کار خدمتی را به مردم نمیدهد قطعا فرد را به نتیجه ای میرساند که خانم تراس به آن عمل کرد و این خانم با شجاعتی وصف ناپذیر بزرگترین درس سیاسی را به تمام قدرتدوستان بخصوص مردان قدرت طلب داد
ناشناس
۱۴:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
سیاستمداران دنیا خودشونو سیاستمدار میدونن و ممکن الخطا پس ابایی از پذیرش اشتباهاتشون ندارند ولـــی نسخه ایرانی سیاستمدارن امر بهشون مشتبه شده که منجی و منتخب الهی هستند و هر کاری میکنند عین صوابه و این مردمن که فهمشون نمیرسه!!!
ناشناس
۱۵:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
دقیقا
حسین
۱۴:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
همینه که اونا شدن بریتانیا ما شدیم جهان سوم
ناشناس
۱۵:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
خیر بریتا نیا یا جنایت و خون ریزی و کشتار بریتانیا شده الان هم که کم کم نمی تواند کار های قدیم را انجام دهد با مشکل مواجه شده و روز به روز بدتر می شود . دیگه مردم دنیا هوشیار شده اند و دیگه کار استعمار تمام هست اگر شما غرب پرستان بگذارید
ناشناس
۱۴:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
یعنی واقن فرارو و خوشوقت فرق سیستم پارلمانتاریستی و ریاست جمهوری رو نمیفهمن ؟! بزودی هم خواهیم دید هیچ راهی به روی غرب و انگلیس گسوده نخواهد بود
ناشناس
۲۰:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
همه در باتلاق افتادند ....فقط حکومت شماست که در نهایت خوشبختی داره ادامه میده ؟؟؟؟؟
ناشناس
۲۰:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
تو آمریکا هم که نظام تمام ریاستی هست، بسیاری از مشاوران ترامپ استعفا دادند‌‌. حتی الآن هم چند مشاور و یک وزیر بایدن استعفا داد. حالا بگین رئیسی استعفا نده، خاندوزی و فاطمی امین و نوری را کجا دلمون بذاریم؟
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
این مقاله ات فرارو عالی بود
ناشناس
۱۳:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
آبجی خوب اومدی سر ملکه رو خوردی و رفتی از این بابت هم عزرائیل ازت راضیه هم ملت
ناشناس
۱۳:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
بهتره موانع استعفا بدهند
ناشناس
۱۳:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
باشرایط فعلی کشورما بایدبسیاری ازمسئولان کشوربایداستعفابدهند
علی دشتستانی
۱۳:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
چقدر گردش قدرت در این کشور راحت انجام می شود؛ چقدر واضح وشفاف هدف ها را برای مردم بیان می کنند ودستیابی به هدف ها را مطالبه و اندازه گیری تحقق می کنند.
خدیجه
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
بسه بسه معلوم نیست چه شبکه ی پیچیده ای پشتشه...گردش قدرت نیست فقط طوری تند تند قدرت دنده به دنده میشه آدم باورش میشه گردشه
ناشناس
۱۸:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
در کشورهای پیشرفته قدرت ارث پدر هیچ کس نیست و همین عامل موفقیت آنهاست.
افشین
۱۳:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
البته نباید فراموش کرد استعفای وزیران لیز تراس نقش مهمی در هول دادن لیز برای استعفا بود .
دقیقا همین اتفاق برا بوریس جانسون هم رخ داد و زمانی که بوریس اعتماد اکثریت نمایندگان حزب در مجلس را از دست مجبور به استعفا شد.
چرا چنین اتفاقی در سیستم سیاسی ما رخ نمیدهد ؟
چرا نمایندگان بجای اینکه به فکر منافع گروهی و گاهی شخصی خودشان باشند به فکر منافع کشور نیستند و ....
و سول دیگر این است که چرا هیچکدام از وزرا و نمایندگان و ... مسولیت پذیر نیستند ؟
ببینید هر رییس قوه قضاییه ایی که آمده گفته که " ویرانه یی را تحویل گرفتیم و ...."
که اگر ادعا درست باشد , آنوقت باید سوال کرد که چرا مسول قبلی مورد مواخذه قرار نمیگیره و دست کم از مردم عذر خواهی نمیکنه ؟
ناشناس
۱۳:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
معلومه خیلی ناراحت شدین از این استعفا که دارین ماست مالیش میکنین
سمیرا حکیمی فر
۱۳:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
میدونم که نظرمو مثل همیشه سانسور میکنید
اما جهت استحضارتان
اولأ ؛ بالای سر مخاطب هاتون دو تا گوش دراز نیست که متوجه بازی های رسانه ای تون نشید در تطهیر بن بست های سیاسی مدینه فاضله تون کشور خبیث و جنایتکار عنگلیس
دوما آش اینقدر شور شده که در همین سیاهه هم نتوانستید چشم بر واقعیات غرب وحشی ببندید لذا توصیه میکنیم دلخوش به اونا نباشید
سومأ تف به روتون که اینقدر گستاخ و خائن و وطنفروش هستید
خدا لعنت تون کنه
ناشناس
۱۵:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
انسداد سیاسی و .... در کشور به حد اعلا رسیده شاهد مثالش دو انتخابات اخیر که حتی دیگه علی لاریجانی رو هم تحمل نکردید، میزان مشارکت هم که معلومه یه مشت شبیه این خانم اقلیتی کوچک با صدای بسیار بلند با انواع دوپینگ
ناشناس
۱۶:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
ادب در گرانی است که به هر کس ندهند
وطن پرست
۱۸:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
از خدا جوئیم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب ..
ناشناس
۱۳:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
آخه شیرینی پست در ایران به قدری زیاد است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد چون مسئولیتی متوجه آن نیست
ناشناس
۱۵:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
سالها تهتمتها به رقیب حاضر در قدرت زدند برای رسیدن به آن حالا از دست دادن آن به عقل جور در نمی آید.
معلم
۱۲:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
یک ضرب المثل چینی است که میگه وقتی آب میخور به کسی که قنات رو میکنه فکر کن مسئله شجاعت نیست ایشون مالیاته رو کاهش داد در تورم بالا خلاصه سیستم اثرات بدی در اوراق بهادار رو نشان داد و...و به سرعت آثار بد افزایش انرژی خودش رو در هزینه ها دیده شد و و تغییر رویه اجتناب ناپذیر مینمود حالا کدوم سیستم مالیاتی شفاف کدوم شرکت بزرگ خصوصی ازهمه مهمتر اینکه آیا نباید از سطحی نگری و سیاسی بازی دوری کرد و باید در سیاست و راهبرد یکپارچه در اقتصاد داشت.سوال اینه چطور یک سیستم سیاسی میتونه به سرعت به یک راهبرد غلط اقتصادی پاسخ بده واز ادامه فاجعه جلوگیری کنه موفقیت در درک جزئیات نهفته است و آمار و تحلیل درست در سطح درک وخرد جمعی
ابراهيم
۱۲:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
كاش نويسنده نگاهي به وضعيت حال ايران و انگليس مي انداخت
ناشناس
۱۲:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
ظاهراً نظام سیاسی انگلیس را نمی‌دانید
چاره ای جز استعفا نداشت
ناشناس
۱۲:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
هر که آمد سال ها این قوم را آزرد و رفت
جیبشان زد روز روشن مالشان را خورد و رفت
روز اول چاکر وعبد و عبید جمله بود
روز آخر شد تهمتن یا حسین کرد و رفت
در وزارت با جسارت کرد هر کاری که خواست
هیچ کس هم مانع کارش نشد تا مرد ورفت
ناشناس
۱۲:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
چرا باید استعفا بدهند ؟ مگر برای اینها فرق میکند که تورم 8 درصد باشد یا 80 درصد چون خودشان از هرجهت تامین هستند و تازه لذت زندگی لاکچری را چشیده و فهمیده اند قدرت و پول چه کیفی دارد.آقازاده ها هم که بسلامت در خارجه در رفاه کامل بسر میبرند مردم هم برای اینها خار و خاشاکی بیش نیستند که بایستی لنگ بپوشند نان خشک بخورند و دعاگوی حکمرانان خودباشند.
متاسفانه این واقعیت تلخ و گزنده روزگار ماست.
خروس بی محل
۱۲:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
در ایران استعفا نداریم. مدیر باید تا زمان مرگ کار کند.
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
مثلی هست که میگه هر کس در پستی نشسته که لیاقت شو نداره به شیطان خدمت میکنه
ناشناس
۱۲:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
شما انگلوفیل های گلوبالیست هرکاری انگل لیس بکنه خوب میدونید لیز تراس از پوتین شکست خورد مفتضحانه دیگه اینقدر شکست مفتضحانه قمپز نداره انگلیس باخت بدم باخت این حقیقته چیزی هم عوضش نمیکنه حالا هی ... کنید
ناشناس
۱۸:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
شما می توانستی نظرت را محترمانه بیان کنی!
ناشناس
۱۹:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
شما ببین عباسی چی میگه براش سر تکون بده
پارسی
۰۹:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
بخدا اگه معنی سه تا کلمه اول جملت رو بدونی ...
محمد
۱۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
غربیها از همه لحاظ از کشورهای خاورمیانه جلوتر هستند. باید پذیرفت...........
ناشناس
۲۱:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
از همه بیشتر در چپاول وغارت ثروت کشورهای دیگر
دلیل
۱۲:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
دلیلش اینه که انگلیسی ها به شدت توی حفظ منافع ملی و پیشرفتشون پیگیر هستن برای همینه که خود انگلیس و کشورهای تحت فرمانش یعنی استرالیا و کانادا و نیوزلند به محبوب‌ترین کشورهای جهان برای مهاجران تبدیل شده برعکس ایران که حفظ ظاهر و ریاکاری اولویته و استعفا هم این حفظ ظاهر رو به هم می زنه
ناشناس
۱۳:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
دولتی ها در انگلیس زمینی هستن ولی اینجا همه اسمونی هستن . از طرف خدا مامور شدن و پست ها مهریه والده شونه .
ناشناس
۱۵:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۲
بله این برای زمانی بود که مردم دنیا را فریب می دادند و استعمار می کردند و از غارت اموال و ثروت دیگر کشور ها منافع ملی را حفظ می کردند
گذشت آن دوران و مردم آگاه شده اند خواهید دید به زودی دچار چه مشکلاتی می شوند که الان هم شده اند .
ناشناس
۰۱:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۳
۱۵:۵۴ انگلیس یک جزیره کوچک با منابع اندک و جمعیت محدود چطور تونست نصف دنیا رو تحت کنترل خودش در بیاره؟ با استفاده از اقلیت خائن و اکثریت جاهل در دنیا. مردم جهان سوم چشمشون کور به عوض گنده‌گویی و پرمدعایی و کلاهبرداری و خیانت به همدیگه باید دنبال منافع ملی بودند تا استعمار نشن