صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۱۰۱۷
صدا‌های تندرو در کرملین، دست بالا را پیدا کرده اند
احساس من این است که پوتین هنوز در قدرت احساس امنیت می‌کند. باید توجه داشته باشیم که این دیکتاتور‌های شخصی همیشه مستعد پارانویا هستند. بنابراین، او ابزار‌های متعددی در اختیار دارد که می‌کوشد بین نخبگان تفرقه بیندازد و جناح‌های رقیب را در برابر یکدیگر قرار داده و این گونه بازی را ادامه دهد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۷ - ۲۷ مهر ۱۴۰۱

فرارو- آندریا کندال تیلور کارشناس ارشد و مدیر اندیشکده «امنیت جدید آمریکا» و افسر اطلاعاتی سابق آمریکا. حوزه تحقیقات او چالش‌های امنیت ملی پیش روی امریکا و اروپا با تمرکز بر روسیه اقتدارگرایی و تهدیدهای متوجه دموکراسی و وضعیت اتحاد فرا آتلانتیک است. او از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ میلادی معاون افسر اطلاعات ملی روسیه و اوراسیا در شورای اطلاعات ملی امریکا (NIC) در دفتر مدیر اطلاعات ملی (DNI) بود. او در این منصب تحلیل استراتژیک جامعه اطلاعاتی ایالات متحده در مورد روسیه را هدایت کرده بود.

به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، به نظر می‌رسد جنگ روسیه در اوکراین وارد مرحله تازه‌ای شده است. مسکو اخیراً چندین شکست داشته است از جمله از دست دادن سرزمین‌هایی که در شرق اوکراین اشغال کرده بود و شاید به شکل نمادین انفجاری که که پل متصل سازنده کریمه به روسیه را منهدم ساخت.

«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه با دستور بمباران شهرهای اوکراین مناطق مسکونی و زیرساخت‌های انرژی را هدف قرار داده است. روز دوشنبه چندین نفر در کی‌یف در یک حملات پهپادی به پایتخت اوکراین در ساعت شلوغ صبحگاهی کشته شدند. گفته می‌شود این پهپادها ساخت ایران هستند.

در اینجا می‌توان پرسش‌های مهمی را مطرح کرد پوتین امیدوار است با تشدید حملات به غیر نظامیان چه کاری انجام دهد؟ جنگ بعدی به کدام سو می‌رود؟ منطق پوتین از کارزار بمباران اخیر چیست؟

بمبارانی که از روز دوشنبه گذشته آغاز شد واکنشی مستقیم به حمله موفقیت‌آمیز اوکراین به پل کرچ بود. روس‌ها و به ویژه شخص پوتین تصمیم گرفته‌اند به این شیوه واکنش نشان دهند، زیرا در میدان نبرد عملکرد خوبی نداشته‌اند. این حملات به مراکز غیرنظامی نشان دهنده نفوذ فزاینده صداهای تندرو در داخل روسیه است که تئوری پیروزی آنان مبتنی بر این ایده است که اگر بتوانید مراکز غیرنظامی را وحشت زده کنید می‌توانید اوکراین را مجبور به عقب نشینی سازید.

اگرچه بعید است که شدت حملاتی که هفته گذشته شاهد بودیم ادامه پیدا کند. پوتین شخصا اظهار داشت که کارزار بمباران به پایان خواهد رسید. او اکنون آن را با یک بدیل ارزان‌تر جایگزین کرده است: حملات پهپادهای کامیکازه که در مرکز کی‌یف صورت گرفته است. این حملات زیرساخت‌های غیرنظامی به ویژه گرمایشی و برق رسان را هدف قرار داده‌اند. پوتین می‌داند که با نزدیک شدن به زمستان باید تلاش کند تا این درد را بر اوکراینی‌ها تحمیل کند تا آنان را وادار به عقب نشینی سازد.

پوتین تلاش می‌کند فیلمنامه را به گونه‌ای که روس‌ها به جنگ می‌نگرند تغییر دهد. او با الحاق غیرقانونی مناطق شرق اوکراین به نام فدراسیون روسیه اساسا به روس‌ها گفته است که این یک جنگ دفاعی است. او در تلاش است تا روس‌ها را در حمایت از جنگ گردهم آورد. تلاش می‌کند به روس‌ها نشان دهد که این روسیه بوده که قربانی شده است. در داخل کشور؛ این درگیری را نه تنها با اوکراین بلکه با ایالات متحده و غرب نیز به تصویر می‌کشد.

باید توجه داشته باشیم که در داخل روسیه صداهای تندروتری وجود دارند که خواستار این نوع از حملات شده‌اند. بنابراین، بخشی از جمعیت روسیه وجود دارد که به این حملات با همان نوع وحشتی که همه ما نگاه می‌کنیم نگاه نمی‌کنند.

پوتین در داخل روسیه با دو طیف مخالف مواجه شده است: نخست افراد زیادی هستند که مخالف جنگ می‌باشند. تا این لحظه او تلاش کرده جنگ اوکراین و تحولات داخل روسیه را عادی جلوه دهد. با این وجود، فراخوان بسیج آن وضعیت عادی جلوه داده شده را از بین برده است.

گروه دوم تندروها هستند. اکنون به صداهای تندروتر در داخل روسیه زمان پخش بیش‌تری در برنامه‌های رسانه‌ای دولتی داده می‌شود. برجسته‌ترین آنان «رمضان قدیروف» رئیس جمهور چچن بوده است. پس از آن «یوگنی پریگوژین» الیگارش و بنیانگذار گروه واگنر بوده است. «دیمیتری مدودف» رئیس جمهور سابق نیز در زمره این تندروها قرار گرفته است. بسیاری از این صداها از پوتین می‌خواهند که به اهداف حداکثری خود در جنگ اوکراین پایبند بماند.

این چهره‌ها در کنار یکدیگر نیروهایی هستند که کنترلشان دشوار است و زمانی که آنان را آزاد سازید و به ایشان اجازه رشد دهید، به نوعی کلیت امور را در دست می‌گیرند. پیش‌تر پوتین قصد داشت این افراد در صندلی عقب بنشینند و او خود را یک رهبر معقول نشان دهد. اکنون، اما پوتین به این افراد اجازه داده پیشروی کنند. از نظر من حملات اخیر به مراکز غیر نظامی اوکراین بدان معناست که این صداهای تندرو در روسیه دست بالا را پیدا کرده‌اند.

احساس من این است که پوتین هنوز در قدرت احساس امنیت می‌کند. باید توجه داشته باشیم که دیکتاتورهای شخصی همیشه مستعد پارانویا هستند. بنابراین، او ابزارهای متعددی در اختیار دارد که می‌کوشد بین نخبگان تفرقه بیندازد و جناح‌های رقیب را در برابر یکدیگر قرار داده و این گونه بازی را ادامه دهد. او یک سرویس امنیتی بسیار وفادار ایجاد کرده است. او بر رسانه‌های داخلی و فضای اطلاعاتی کنترل دارد.

من مطمئن نیستم که پوتین نگران تسلط بر قدرت در این مقطع زمانی باشد اگرچه ارزیابی آن واقعا دشوار است. او روز جمعه یک کنفرانس مطبوعاتی در شهر آستانه قزاقستان برگزار کرد. واقعا آرام و مطمئن به نظر می‌رسید. ما نمی‌توانیم وارد ذهن پوتین شویم، اما احساس من این است که او هنوز به شدت در قدرت است تا حد زیادی به این دلیل که جایگزین روشنی برایش وجود ندارد.

با این وجود، ارزیابی شخصی من از ثبات پوتین احتمالا متفاوت از دیدگاه شخص اوست. معتقدم که قدرت او در حال حاضر بسیار تضعیف شده‌تر از دوره پیش از جنگ اوکراین شد. قدرت او پس از اعلام فراخوان بسیج عمومی ضعیف‌تر شد. این یک تغییر واقعا مهم بود. این ایده پوتین که همه چیز در روسیه عادی است برهم خورده است.

پوتین ممکن است ببیند که هیچ جایگزینی برایش وجود ندارد. تغییرات سیاسی در سیستم‌های اقتدارگرا بسیار شخصی شده است و بسیار سریع رخ می‌دهند. نمی‌توان درباره زمان دقیق سقوط هیچ‌یک از رهبران سیاسی پیش‌بینی‌ای را انجام داد. هم چنین، ارزیابی دقیق چگونگی وقوع این رخداد بسیار دشوار است. با این وجود، وظیفه ما در جامعه اطلاعاتی این است که هشدار دهیم که این احتمال در حال افزایش است. شرایط برای برکناری پوتین از قدرت مهیاتر شده است. نمی‌دانیم چه زمانی خواهد بود، اما فکر می‌کنم خطر برای او افزایش یافته است. در شرایط فعلی اولویت شماره یک پوتین این است که زمستان را بدون واگذاری قلمرو بیشتر به اوکراینی‌ها پشت سر بگذارد.

ارسال نظرات