صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۰۹۲۵
دختر بزرگ‌تر در تحقیقات به بازپرس گفت: «از چند وقت قبل مادرمان مرتب ما را شکنجه می‌کرد. البته از همان ابتدا رفتار‌های نرمال و خوبی با ما نداشت. ولی از یک سال قبل شکنجه‌هایش شروع شد. او مرتب به ما توهین می‌کرد و کتک‌مان می‌زد. حتی از چند وقت پیش بدون اینکه من را نزد دکتر ببرد یا تحت آزمایش قرار بگیرم، به من می‌گفت که مشکل کبد و دیابت دارم.
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۲ - ۲۶ مهر ۱۴۰۱

چندی پیش دو دختر ۱۱ و ۲۲ ساله همراه پدرشان به دادسرای جنایی پایتخت رفتند و از شکنجه‌های هولناک مادرشان خبر دادند. این پرونده خیلی زود در شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران کلید خورد و در دستور کار بازپرس غلامحسین صادق‌زاده قرار گرفت.

به گزارش شهروند، در همان ابتدا مشخص شد که آثار شکنجه‌های وحشتناک روی بدن این دو دختر کاملا مشهود است. دختر بزرگ‌تر در تحقیقات به بازپرس گفت: «از چند وقت قبل مادرمان مرتب ما را شکنجه می‌کرد. البته از همان ابتدا رفتار‌های نرمال و خوبی با ما نداشت. ولی از یک سال قبل شکنجه‌هایش شروع شد.

او مرتب به ما توهین می‌کرد و کتک‌مان می‌زد. حتی از چند وقت پیش بدون اینکه من را نزد دکتر ببرد یا تحت آزمایش قرار بگیرم، به من می‌گفت که مشکل کبد و دیابت دارم. او به همین بهانه سه روز به من غذا نداد و گرسنه مانده بودم. نمی‌دانستم باید چه کار کنم.

این در حالی بود که از مدتی قبل ارثیه میلیاردی به او رسید. پدربزرگم فوت کرد و از او ۶ میلیارد تومان به مادرم به ارث رسید. اما مادرم توهمات زیادی داشت. او می‌گفت که اموال پدرم حلال نبوده و برای همین باید به مترو بروم و خوراکی بفروشم. می‌گفت با این کار‌ها پول‌مان حلال می‌شود. می‌خواست این مال پاک شود. وقتی هم مخالفت می‌کردیم، در برابر مخالفت‌های ما دست به شکنجه‌مان می‌زد. سرانجام من و خواهرم در فرصتی مناسب از خانه فرار کردیم و نزد پدرمان رفتیم. او چند سال قبل از مادرمان جدا شده بود.»
بازداشت زن جوان

در ادامه دختر ۱۱ ساله هم به قاضی گفت: «مادرم ما را در خانه حبس می‌کرد. او پای من را به تخت می‌بست و چندین ساعت در همان حالت می‌ماندم.»

حتی دایی بچه‌ها هم این رفتار‌های بیمارگونه خواهرش را تایید کرد و گفت که شاهد خشونت و بدرفتاری‌های خواهر خود با فرزندانش بوده است. اما این مرد گفت که از شکنجه‌های روحی و جسمی بچه‌ها خبر نداشت.

درنهایت با این اظهارات و شکایت بچه‌ها، زن جوان به دستور بازپرس بازداشت شد. او بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت، ولی جرم خود را انکار کرد.

این زن در تحقیقات به پلیس گفت: «من هیچ بلایی سر بچه‌هایم نیاوردم. برعکس همیشه رفتار خوبی با آن‌ها داشتم. پدر بچه‌ها بود که این بلا را سرشان آورده است و آثار شکنجه و سوختگی کار من نیست. برای همین من هم از پدر بچه‌ها شکایت دارم. از برادر خودم هم به دلیل افترا شکایت دارم. او به‌خاطر اینکه پدرم به من زمین بخشیده بود و ارثیه بیشتری به من رسید از من کینه به دل گرفته و چنین شهادت دروغی علیه‌ام داده است.»

در ادامه پس از انکار متهم، با دستور بازپرس او تحت معاینات پزشکی‌قانونی قرار گرفت تا سلامت روان او بررسی شود.

برچسب ها: شکنجه
ارسال نظرات