تغییرات اقلیمی وقتی با تغییر روش بهرهبرداری از این سرزمین همراه شده و تدبیرهای درخوری هم جریان نداشته، این «سرزمین» را با بحران کنونی روبرو ساختهاست. بحران کنونی محیط زیست در ایران چنان خطیر است که تصوّر غیرقابل مسکونیشدن بسیاری از شهرها دور از تصور نیست.
در روزهای گذشته در دو نوبت خبر کمبود آب در پشت سدهای بزرگ کشور منتشر شدهاست. در ضمن همین خبر تأکید شده که سال کمبارشی پیشِ رو داریم. قبلاً هم اخبار خشک شدن دریاچه ارومیه منتشر شده بود. شگفتاور است که این اخبار هنوز باعث واکنشهای جدی از سوی مسئولین و مردم نشدهاست.
ما را چه شده است که با آنکه شرایط سرزمینی، به خصوص وضع «آب» به مرحله هشدار رسیده، دیگر نه درایت گذشتگان برای مراقبت از سرزمین خود داریم و نه تدبیری بر اساس علم و تکنولوژیهای نوین در پیش گرفتهایم؟ آیا هنوز وقت آن فرانرسیده که فراتر از همه رقابتها و تقابلهای سیاسی و اجتماعی و فکری در راه رفع «بحرانهای سرزمینی» قرار گیریم؟ شاید با بازگشت به قدرمشترکهای زندگی همة مردم ایران، گشایشی هم در سایر زمینهها حاصل شود. حلّ مسائل «سرزمینی» در درجه اول بر دوش کارگزاران نظام و دولت است.
فقدان راهبرد در مقابل بحرانهای آب و خاک و هوا کاستی بزرگ دولتها در چند دهة اخیر بودهاست. تداوم این کاستی فجایعی در پی دارد که شبیه آن را در تاریخ ایران سراغ نداریم. نسبت مسئله «آب» با سایر مسائل، شبیه نسبتِ پایبست به در و دیوار و نقشهای ایوان است. اگر امروز کوششی فراگیر برای پرداختن به مسائل «سرزمینی» آغاز نشود، شاید فردا دیر باشد.
مهرماه ۱۴۰۱
سرمایه انسانی , طبیعت و منابع , اقتصاد , سلامت
دریاچه ی ارومیه پر....
زاینده رود ، پر.....
دریاچه ی بختگان ، پر.....
دریاچه ی هامون ، پر....
گاوخونی ، پر....