کتابهای زیادی از او درباره مسائل سیاسی چین منتشر شدهاند از جمله «چگونه چین درهای خود را باز کرد: موفقیت سیاسی اصلاحات تجارت خارجی و سرمایهگذاری چین» (۱۹۹۴)، «منطق سیاسی اصلاحات اقتصادی در چین» (۱۹۹۳)، «چین، ابرقدرت شکننده: چگونه سیاست داخلی چین میتواند خیزش مسالمتآمیز آن را از مسیر خارج کند» (۲۰۰۷) و «چگونه چین ظهور صلحآمیز خود را از مسیر خارج کرد» (۲۰۲۲).
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، دهه نخست ریاست جمهوری «شی جین پینگ» دهه درس غرور بود. او رقبای سیاسی را پاکسازی کرده و سیاستهای سنگینی را اتخاذ کرده است که اقتصاد چین را به خطر انداخته است. او زمینه را برای سرکوب در منطقه شین جیانگ فراهم کرد که شهروندان مسلمان را به اردوگاههای اصلاحات فکری سوق داد و همسایگان چین را با سیاست خارجیای تهاجمی نگران و از آن کشور دور و بیگانه ساخت. همه چیز ممکن است بدتر شود.
انتظار میرود کنگره حزب کمونیست چین که روز یکشنبه افتتاح میشود مدت ریاست شی را برای پنج سال دیگر به عنوان دبیرکل حزب تمدید کند. سومین دوره ریاست جمهوری او به عنوان رهبر عالی چین به جای نشانهای اطمینان بخش از تداوم میتواند سالها عدم اطمینان را به همراه داشته باشد، زیرا او هر چه بیشتر به رهبری نامحدود و بدون قید و بند که تمایل چندانی به مشارکت در تصمیمگیریها ندارد تبدیل خواهد شد و این روحیه در او تقویت میشود.
شی در همان دامی افتاد که دیکتاتورها را در طول تاریخ به دام انداخته است: او بیش از حد دست به کار شد. او بیش از هر رهبر دیگر چینی از زمان «مائوتسه تونگ» قدرت را در دستان خود متمرکز کرده و به قدری به طور کامل بر چین مسلط شده که او را «رئیس همه چیز» مینامند.
رقبای واقعی و خیالی او از طریق یک کارزار گسترده ضد فساد حذف شده اند. دو مقام ارشد سابق ماه گذشته به اتهام جرایم مالی و بیوفایی به شی زندانی شدند. شی آشکارا سایر سیاستمداران را به توطئه علیه حزب از ابتدای پاکسازی خود در ده سال پیش متهم کرده است. او وفاداری نسبت به خود را مهمتر از شایستگی میداند و زیردستان برای اثبات وفاداری خود با اجرای سیاستهای او به جای بیان حقایق تند درباره پیامدهای منفی تصمیمات با یکدیگر رقابت میکنند. این دقیقا همان وضعیتی است که «دنگ شیائوپینگ» و دیگر رهبران سابق حزب کمونیست با تغییراتی که دههها پیش ارائه شده بود برای جلوگیری از آن تلاش کرده بودند.
تمرکز بیش از حد قدرت در دستان مائو منجر به اشتباهاتی در تصمیم گیری مانند جهش بزرگ رو به جلو شد کارزاری برای افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی که در عوض به قحطی ویرانگر انجامید و به خشونت سیاسی پر هرج و مرج سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ میلادی در جریان انقلاب فرهنگی دامن زد. پس از مرگ مائو در سال ۱۹۷۶ میلادی دنگ با معرفی محدودیتهای دوره رهبری و سن بازنشستگی برای مناصب رهبری در دولت و ارتش و دادن اختیارات بیشتر به نهادهای حزبی رقابت رهبری را قابل پیش بینیتر کرد. الگویی که از یک دهه سلطنت آغاز شد. با این وجود، دنگ از ارائه اختیار به قوه مقننه و دادگاه چین برای مسلط شدن بر حزب خودداری نمود.
نهادهای حزبی و اعضای آن که همگی توسط رهبران ارشد منصوب شدهاند اثبات کردند که روی حرف شی حرفی نمیزنند. هنگامی که او در سال ۲۰۱۸ میلادی لغو محدودیتهای دوره ریاست جمهوری را طراحی کرد هیچ مقاومت قابل مشاهدهای ایجاد نشد امری که میتواند به شی ۶۹ساله اجازه دهد تا زمانی که فوت کند یا در جریان یک جنگ قدرت برکنار شود در قدرت باقی بماند. هزینههای بیش از حد او در حال انباشته شدن است.
شی که طرفدار اقتصاد تحت کنترل مرکزی دولت است سال گذشته سرکوب ناگهانی شرکتهای بزرگ اینترنتی چینی را آغاز کرد که بخشی از طرحی برای توزیع مجدد ثروت و مهار بخش خصوصی است. این در حالیست که چنین سیاستی میلیاردها دلار از ارزش شرکتهای نوآوری میکاهد، کارآفرینی را زیر سوال میبرد و رکود اقتصادی گسترده در چین را تشدید میکند.
علیرغم آن که سایر نقاط جهان آموختهاند که با بیماری ناشی از کووید -۱۹ زندگی کنند شی سرسختانه از کاستن شدت اجرای سیاست کووید صفر خودداری ورزیده است. مقامهای چینی در سراسر کشور به شدت در حال اعمال قرنطینه و نظارت گسترده آن هستند که بازتابی از سخت گیریهای مشابه دوره مائو در اجرای سیاست جهش بزرگ رو به جلو بود زمانی که مقامهای حکومتی بیش از اندازه از دستورات مخرب مائو پیروی میکردند.
سیاست کووید صفر باعث خشم شهروندان و دولتهای محلی شده و هزینههای هنگفت آزمایش و قرنطینه مداوم را به همراه داشته است. شرکتهای خصوصی که از اختلالات و سرکوبهای نظارتی آسیب دیدهاند کارمندان خود را اخراج میکنند و فارغالتحصیلان دانشگاهی در تلاش برای یافتن شغل هستند. برای نخستین بار در سالیان اخیر بیکاری به یک خطر سیاسی جدی برای حزب تبدیل شده است و بازار املاک و مستغلات انباشته شده چین کلیت اقتصاد آن کشور را تهدید میکند.
در زمینه سیاست خارجی شی چندین دهه محدودیت چین را کنار گذاشت و رویکردی تهاجمیتر اتخاذ کرد تا موقعیت تاریخی چین را به عنوان یک قدرت پیشرو احیا کند تصمیمی که به جایگاه آن کشور در جهان آسیب میرساند.
چین جزایر مورد مناقشه در دریای چین جنوبی را نظامی کرده، تایوان را تهدید به حمله نظامی نموده، جنگ مرزی با هند را انتخاب کرده و حجم قابل توجهی از واردات از استرالیا را پس از درخواست دولت آن کشور برای تحقیقات بین المللی در مورد منشاء شیوع کووید -۱۹ قطع کرده است. شی خودمختاری هنگ کنگ را نابود کرد و انزوای چین از اروپا و ایالات متحده را با همسویی با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه درست پیش از حمله او به اوکراین عمیقتر ساخت.
کشورهایی که میتوانستند شرکای ارزشمند پکن باشند در ائتلافهایی مانند کواد که ایالات متحده، ژاپن، استرالیا و هند را در کنار هم قرار میدهند در برابر چین به صف شده اند. ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی که جریان تجارت و سرمایهگذاری آنان برای ظهور مجدد چین به عنوان یک قدرت اقتصادی بسیار مهم بود اکنون ظاهرا تمایل کمتری به تجارت با آن کشور دارند. همان گونه که «روبرت هابک» وزیر اقتصاد آلمان درباره سیاستای از صنایع داخلی چین و فشار پکن برای نادیده گرفتن نقض حقوق بشر توسط آن کشور گفته بود آلمان دیگر «اجازه اخاذی» را به چین نخواهد داد.
بزرگترین خطری که اکنون چین و جهان با آن مواجه میباشد این است که عواقب سوء حکومت شی میتواند به نقطهای منجر شود که او احساس کند مجبور است برای منحرف کردن توجه عمومی افکار داخلی به درگیری خارجی دامن بزند. تداوم بیمیلی شی برای تقسیم قدرت نیز میتواند خطر انشعاب داخلی در دوره سوم ریاست جمهوری او را افزایش دهد. سنجش میزان مخالفت با شی دشوار است چرا که همه چیز در حزب کمونیست چین مخفی است، اما نشانههای احتمالی ناامیدی ظاهر شده اند.
همگان حدس میزنند که حکومت شی ادامه خواهد یافت، به نظر میرسد پایانی در چشمانداز حکمرانی او در کار نیست. حزب کمونیست پیشتر معمولا جانشینی را برای رهبری معرفی میکرد. اکنون، اما همه در سایه شی قرار دارند و او هیچ اشارهای به جانشین احتمالیاش نکرده است.
نشست پیش روی کنگره حزب کمونیست چین برای یافتن سرنخهایی مبنی بر آن که رهبران دیگر ممکن است اجازه داشته باشند قدرت و مسئولیت بیشتری را به عهده بگیرند به دقت زیر نظر خواهد بود. با این وجود، این امر بعید به نظر میرسد. شی تقریبا مطمئن است که وجهه خود را حفظ خواهد کرد و در مقام رهبری ارشد در کنار وفاداران به خود باقی خواهد ماند. هر چه قدرت او بیشتر متمرکز شود خطرات برای چین و جهان افزایش خواهند یافت.