صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۰۲۲۹
آرامش یک جامعه بیش از آن‌که با عینیت یا کنش‌های عملی گره خورده باشد، در ابتدای امر موضوعی «ذهنی» است. بدین معنا که آرامش یک اجتماع نیازمند آرامش در اذهان است. ذهن‌های آرام، آرامش را در میدان عینی متبلور می‌کنند و ذهن‌های ناآرام، خشونت، اعتراض و ناآرامی را به جامعه تزریق می‌کنند
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۶ - ۲۳ مهر ۱۴۰۱

فرارو- آرمان سلیمی؛ «نیاز جامعه به آرامش» کلیدواژه‌ای است که این روز‌ها در سطحی گسترده در افکار عمومی، مسئولان دولتی و البته بخشی بزرگ از ناظران سیاسی و اجتماعی مطرح می‌شود. بر کسی پوشیده نیست که وضعیت کشور در یک ماه گذشته عادی نبوده و البته مردمان ایران زمین نیز حالشان خوب نبوده است.

«عادی‌سازی وضعیت» یا «بازگشت آرامش به جامعه» در اظهارات و نوشته‌های مختلف به یک دغدغه کلان تبدیل شده است. همه نیک می‌دانیم که تداوم وضعیت کنونی کشور که در نتیجه اعتراض‌های اخیر ایجاد شده، نه تنها ممکن نیست، بلکه تبعات اجتماعی و روانشناختی بزرگی را می‌تواند به همراه داشته باشد.

در این میان، یک جریان محدود و خاص با در پیش گرفتن رویه انکار، هر گونه غیرعادی بودن وضعیت و نیاز جامعه به بازگشت آرامش را انکار می‌کنند؛ از دیدگاه آن‌ها آن‌چه به عنوان اعتراض یا ناآرامی یاد می‌شود، محدود به فضای مجازی بوده و حداکثر ۱۵۰ هزار نفر اغتشاش‌گر را شامل می‌شود که آن‌هم تحت تاثیر نفوذ بیگانگان هستند. حال حتی با فرض پذیرش ادعای آن‌ها اگر ناآرامی در فضای مجازی باشد –البته این طور نیست- و تعداد معترضان نیز اندک باشد، بازهم نمی‌توان وضعیت را عادی جلوه داد.

برای پی بردن به عادی نبودن وضعیت کشور تنهای کافیست سری به خیابان‌ها و البته محفل‌های عمومی بزنیم و ببینم دغدغه مردمان این سرزمین چیست و چگونه لبخند بر لبان عموم جامعه خشک شده است؛ لذا آن‌گونه که بسیاری از ناظران سیاسی و اجتماعی تاکید دارند بازگشت آرامش امروز نه تنها یک نیاز واقعی بوده، بلکه ضرورتی غیرقابل انکار است که متولی اصلی آن نهاد‌ها و مسئولان سیاسی کشور هستند. با این تفاسیر آن‌چه در ادامه می‌خوانیم در مقام راه‌حل‌هایی هستند که برای بازگشت آرمش به جامعه یا به روایت دیگر عادی‌سازی وضعیت پیشنهاد می‌شود.

۱- در قاموس نظریه‌های علم سیاست یا در حوزه تخصصی‌تر در میدان مطالعات اندیشه و جامعه‌شناسی سیاسی، در تحلیل، تبیین و موشکافی یک بحران، اولین کانون تمرکز بر شناخت صحیح مساله بنیان نهاده می‌شود. به عبارت شفاف‌تر، شناخت بی‌نظمی مقدمه‌ای است که از درون آن می‌توان «مساله» یا «درد» را تشخیص داد. همچون بیماری که نزد یک پزشک می‌رود، شناخت دقیق بیماری یا درد، تنها با بررسی موشکافانه تمامی وضعیت‌های غیر عادی ممکن است. بر اساس همین قاعده گام اول در بازگشت آرامش به جامعه در وضعیت کنونی نیازمند پذیرش صورت مساله است. در ابتدا مسئولان و نهاد‌های سیاسی کشور باید این را بپذیرند که اتفاقات اعتراضی اخیر تنها نارضایتی به عملکرد یک نهاد از پلیس یعنی گشت ارشاد نیست، بلکه مجموعه‌ای از مسائل انباشته شده طی دو دهه گذشته اکنونیت جامعه را به همراه داشته است؛ بنابراین تا زمانی که ناآرامی‌های اخیر به عنوان یک مساله درون‌زاد جامعه به رسمیت شناخته نشود، صحبت به میان آوردن از بازگشت آرامش نه ممکن است و نه متحقق خواهد شد.

۲- به رسمیت شناختن غیرعادی و مساله بودن وضعیت کشور در شرایط کنونی، ضرورتی دومی را به همراه دارد که آن‌هم عبارتست از: آسیب‌شناسی مساله (تشخیص درد). اگر این امر مورد پذیرش قرار بگیرد که وضعیت عادی نیست یا در قالب همان مثال پزشکی فرد بیمار است، مرحله دوم تشخیص درد خواهد بود. این مرحله دوم آسیب‌شناسی ناآرامی‌های اخیر را بیش از بیش ضرورت می‌بخشد. این که فهم شود چرا اعتراضات اخیر اتفاق افتاده و ریشه‌های به خشونت گراییدن ناآرامی‌ها چه بوده است از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که البته در چند وقت گذشته بسیاری از کارشناسان و متخصصان این حوزه بحث‌های سازنده‌ایی را در این زمینه مطرح کرده‌اند. بدون تردید، تامل در آسیب‌شناسی‌های این متخصصان و رجوع به آمار‌ها و مستندات موجود در دست نهاد‌های دولتی می‌تواند در این حوزه راه‌گشا باشد.

۳-در سطح سوم ضروری است به این مساله توجه شود که آرامش یک جامعه بیش از آن‌که با عینیت یا کنش‌های عملی گره خورده باشد، در ابتدای امر موضوعی «ذهنی» است. بدین معنا که آرامش یک اجتماع نیازمند آرامش در اذهان است. ذهن‌های آرام، آرامش را در میدان عینی متبلور می‌کنند و ذهن‌های ناآرام، خشونت، اعتراض و ناآرامی را به جامعه تزریق می‌کنند. بگذارید شفاف‌تر بگوییم، درد اصلی امروز نسل جدید ما البته اکثریت نسل‌های گذشته نیز در یک واژه قابل تلخیص است: «نبود امید.» «امید به آینده» حلقه مفقوده‌ایی است که این روز‌ها همچون اهریمنی سخت جان بر پیکره حیات و ذهن مردمان این مرزوبوم چنبره زده است. جوانانی که به آینده امیدی ندارند و فردایی را برای خود تصور نمی‌کنند. پدر و مادرانی که در راه تداوم حیات خود و فرزندانشان، تنها گزینه کار حداکثری و شبانه‌روزی را در پیش دارند. آن‌ها از آینده شغلی، مالی و یک زندگی عادی برای فرزندانشان واهمه دارند. ترس از آینده همچون زخمی بزرگ بر روح و روان مادران و پدران این سرزمین سنگینی می‌کند.

۴- در تناوب ضرورت سوم که در قالب ضرورت تزریق امید به جامعه مطرح شد، توجه به این مساله ضروری است که ریشه‌های ناامیدی جامعه و راه‌های رفع آن‌ها مورد توجه قرار بگیرد. در این زمینه تنها کافیست به نرخ تورم، قیمت مسکن، افزایش قیمت خودرو و هزاران مورد دیگر اشاره داشت که داشتن یک زندگی معمولی را برای بخشی بزرگ از جامعه به یک حصرت تبدیل کرده است. یک کارگر، یک کارمند و یا یک جوانی که بخواهد همانند والدینش امروز از صفر شروع کند، تنها و تنها یک سیاهی را پیش‌روی خود می‌بیند. بر همگان آشکار است که رویای خانه‌دار شدن که هیچ، رویای خریدن ارزان‌ترین خودروی داخلی (پراید) نیز که هیچ، سپردی کردن زندگی به روال معمول هم این روز‌ها به یک مشقت تبدیل تبدیل شده است. در شهری همانند تهران وقتی که یک زوج می‌دانند با حقوقی ۱۰ میلیونی تنها می‌توانند ماه را در فقیرانه‌ترین شکل ممکن و آن‌هم بدون پرداخت اجاره سپری کنند، مشخص می‌شود که چگونه مشقات اقتصادی اذهان ایرانیان را ناآرام کرده است. پدری که نمی‌تواند هزینه تحصیل فرزندش –خلاف اصل قانونی آموزش رایگان- را پرداخت کند و سرافکندگی را باید هر ساعت و هر روز تجربه کند نمی‌تواند ذهنی آرام داشته باشد و به تناوب آن آرامش را اجتماع تزریق کند. هزاران درد انباشت شده از این دست وجود دارند که بیان آن‌ها خارج از حوصله نوشتار حاضر است.

۵- در سطح پنجم بر همگان آشکار است که حال روز اقتصادی کشور خوب نیست و جامعه امیدی –حداقل در وضعیت جاری- به اصلاح وضعیت خود ندارد. در این میان جامعه شاید بیشتر از مسئولین از چرایی وضعیت جاری می‌پرسد؟ در کنار عملکرد نامناسب برخی از مسئولین، کسی نیست که انگشت را به سمت تحریم‌های خارجی و نامی آشنا تحت عنوان «برجام» دراز نکند. شاید زمانی برجام مساله‌ای تخصصی در جمع مسئولان محسوب می‌شد، اما اکنون شهروندان ایرانی آن را به حیات و آینده خود گره‌زده شده می‌بینند. بگذارید یک گزاره ساده که این روز‌ها مطرح می‌شود را در میان بگذاریم. اگر در چند ماه اخیر احیای برجام امضا شده بود، آیا واقعه‌ای همانند جان باختن مهسا امینی، چنین واکنش‌های اعتراضی را به همراه می‌داشت؟ اگر شهروندان امیدی به آینده داشتند که وضعیت به سوی مطلوبیت پیش خواهد رفت، بازهم خیابان به عنوان گزینه اعتراض انتخاب می‌شد؟ این گزاره بدین معنا نیست که برجام همه چیز کشور است، اما بدون تردید «امید به آینده» همه و هیچ مردمان این سرزمین است.

۶- در سطح ششم این روز‌ها به طور صریح‌ر و رساتر از همیشه، ندای ضرورت «گفتگو» سر داده می‌شود. آری! همه می‌دانیم نیازمند یک «گفت‌وگوی ملی» هستیم. گفت‌وگویی که سال‌هاست مجراهایش مسدود و به فراموشی سپرده شده است. متاسفانه یک جریان خاص چنین می‌پندارند که آن‌ها مالک همه چیز بوده و نیازی به گفتگو و شنیدن صدای دیگران ندارند (این رویکرد بار‌ها نیز از سوی مقامات ارشد کشور هم مورد انتقاد واقع شده تا چه رسد به افکار عمومی). با این تفاسیر، در باب ضرورت انجام گفت‌وگوی ملی باید توجه داشت که کشور نیازمند مقدماتی جدی است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتست از: «به رسمیت شناختن دیگری». این که در جامعه تنها یک تیپ هویتی مشخص تحت عنوان انقلابی شناخته شود و مابقی هویت‌های موجود در جامعه به عنوان دیگری‌های نامشروع تلقی شوند، تنها و تنها بازتولید وضعیت بحران و انسداد را به همراه خواهد داشت. آسیب‌های چنین امری را در سال‌های گذشته نیز شاهد بوده‌ایم که نتیجه آن قهر مردم با صندوق‌های رای در سال‌های ۹۷ و ۱۴۰۰ بوده است. وقتی که تنها یک جریان هویتی مشخص سخن بگوید، میدان‌دار باشد و تصمیم بگیرد، دیگر گفتگو معنایی ندارد. پیش‌شرط گفتگو عدم دستوری بودن و قرار گرفتن بازیگران در جایگاه برابر گفتمانی است. تا زمانی که یک گفتمان خود را فرا دست و دیگر گفتمان‌ها را به رسمیت نشناسد، دریچه‌ای برای گفت‌وگوی ملی و بازگشت آرامش به جامعه وجود نخواهد داشت.

۷- کوتاه سخن این که امروز «امید» حلقه مفقوده جامعه است و به تبع آن مهم‌ترین بُعد سرمایه اجتماعی یعنی «اعتماد عمومی» به حداقل ممکن رسیده است. اگر اعتماد عمومی شهروندان به مسئولین در یک جامعه کاهش پیدا کند، برآیند قطعی آن کاهش کارآمدی نظام سیاسی خواهد بود. کاهش کارآمدی نظام سیاسی نیز تنها و تنها تولید و بازتولید بحران را به همراه خواهد داشت. در واقع، اگر کشور را در مقام یک انداموار در نظر بگیریم، جامعه و دولت در مقام اجزای آن نیازمند در هم تنیدگی و پیشران بودن هستند. یعنی جامعه دولت را حمایت کند و دولت جامعه را مدیریت و خدمات ارائه دهد. اما در وضعیتی که یک جامعه به مسئولان‌اش و آینده کشور اعتماد نداشته باشند، عملا با دولتی فشل مواجه خواهیم بود؛ لذا اکنون می‌توان گفت که در پیش گرفتن گام‌های عملی در مسیر اعتمادسازی میان مردم و دولت، از نان شب واجب‌تر است. بازگشت جامعه به آرامش نیز ممکن نخواهد بود، مگر با تزریق امید، اعتماد به مردم.

ارسال نظرات
سیدعیسی
۰۸:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۵
سپاس، لذت بردم این متن مهم را خواندم دقیقاً اگه مسئولین همین موضوعات را عملی کنند هیچ ایرانی به خود اجازه نمیده بره تو خیابان و اعتراض کنه ، واقعاً عالی بود
محمد فقیه نوری
۱۳:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
کاش ماهم مثل شما پولدار بودیم
ناشناس
۱۱:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
مرگ بر امریکا و انگلیس
ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
نمیشه بچه خودت اونور باشه جوونها بیکار...شترسواری دولا دولا نمیشه....
ناشناس
۰۱:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۵
تا الان که شده
از این به بعد هم میشه
هموطن
۱۰:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
انانکه نخبگان مورد وسوق مردم را رد صلاحیت میکنند باید تغییر رویه دهند و همه ملت را خودی بدانند
محسن
۱۰:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
جناب کار از این حرف ها گذشته
مهدی
۰۸:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
بالاخره شما هم قبول کردین جامعه آرامش نداره، خدا روشکر
313
۰۸:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
اولین گام برای رسیدن به ارامش حذف دروغ
ناشناس
۰۸:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
توسعه درایران در اولویت نیست. این یک جمله علت تمام نابسامانی هاست.
زکی
۰۷:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
در نظامی که دارای استبداد فکری میباشد هیچوقت جایی برای گفتگو ندیدم .
حسین
۰۶:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
فرارو! زحمت کشیدی و راهکارها رو نوشتی. ولی برای چه کسانی؟ برای ما مردم عادی که کاری از دستمان بر نمی آید. مسوولان این کشور هم قطعا اهل مطالعه نیستند تا نوشته های تو را بخوانند.یعنی سواد درک این مطالب را ندارند....
بلوچیان
۰۲:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
زن، زندگی، آزادی این شعار نیست نویسنده محترم. در تحلیل شما فقط به دومی پرداختید. نخبگان قدیم و جدید را آزاد کنید، مطمئن باشید خدا حافظ دینش خواهد بود آزادی هیچ آسیبی به دین نخواهد زد.
ناشناس
۰۹:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
آزادی به تقویت دین می انجامد....
جواد
۰۱:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
ترکیه تا آشوبگری در ایران را دید همین پنجشنبه گذشته قانونی را فورا تصویب کرد که سه سال حبس شامل لجن پراکن های دروغگوی حقه باز میشود . ولی در کسور ما که بسیجی و غیر بسیجی اش یک جور می سوزد و مادر و پدر شهیدان فتنه یکجور میسوزند ....بچه های یتیم شان که بماند قلب ملت را آتش زده اند با گریه هایشان..... ببینیم شما نمایندگان غیرت به خرج میدهید یا باز هم ....فراموش نکنید که نمایندگان مجلس ترکیه از دروغی که منجر به فتنه در کشور ما شد عبرت گرفتند و قانون نوشتند ، آقای رییس مجلس کجایی ؟ هیات رییسه کجایی؟ کمیسیون امنیت ملی کجایی؟ آقای شمخانی کجایی؟ آقای محسنی اژه ای کجایی؟شهادت افتخار ماست ولی شما ها هم یک وظایفی دارید .
ناشناس
۰۰:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
اگر این مطلب رو مسئولین ببینند می گویند اینچنین نیست و همه جا آرام است و ملالی نیست البته اگر زاویه دید آنها بنشینیم درست میگویند چرا که آنها با حقوق های نجومی ,
رانتهای اطلاعاتی , امضاهای طلایی و ..... اساسا دغدغه ای ندارند و بی هیچ غصه ای به انقلابی گری شان ادامه میدهند
ناشناس
۲۳:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
والا تا جایی که یادمون میاد، پشت میز بشین مون روحانی بود
رییسی که همش وسط میدونه و در تلاشه
فقط تنها کار بدی که کرد. گذاشت مدیرای دولت قبل بمونن
باید همه رو‌مینداخت بیرون
مدیر لایق میآورد
خیلی دارن کارشکنی میکنند
معلوم نیست از جون این کشور و مردم چی می‌خوان
ناشناس
۲۲:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
احسنت. گل گفتی. یادم بنداز حتماً بهشون بگم که از پشت میزها بیرون بیان و امید و اعتماد رو بهت برگردونن خخخخ
بازنشسته
۲۱:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
حلقه مفقوده معیشت مردم است تا دیر نشده بفهمید ؛ گرونی کمر مردم رو خم کرده و دیگه از زندگی سیر شدن
ناشناس
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
آدم‌خوبه فکر شکمش باشه اما مهتر از بین رفتن عزت نفس تک تک انسان های آزاده هست
ناشناس
۲۱:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
پشت میز بشین که روحانی بود که خدا رو شکر رفته
رییسی که بنده خدا وسط میدان
یه لحظه هم پشت میز نیست
البته زیر دست هایش متاسفانه تو بدنه دولت موندن و پشت میز نشستن و کارشکنی میکنند
ناشناس
۲۱:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
مهتران رو بذارید در جایگاه درستشون
کهتران رو هم بفرستید جای درستشون
تا جا برعکسه داستان همینه
ناشناس
۲۱:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
سلام ، متاسفانه این نویسنده عربده های دشمنان ومنافقان را نمی بینند ونمی خواهند ببینند چرا تصور می کنند ادعای دشمنان که در رسانه های خود فریاد می کنند حقیقی نیست ؟!!یک سئوال مهم وکلیدی آنهم اینکه این اعتراضات با دعوت کی شگل می گیرد مگر غیر از این است که با فراخوان اینتر نشنال وبی بی سی و... ای اغتشاشات ایجاد می شود؟!
نرگس
۲۱:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
...
آنکه خواب است را میشود بیدار کرد. آنکه خود را به خواب زده هرگز
ناشناس
۲۰:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
همه بندها را هم قبول کنیم بند مربوط به برجام را در حالیکه این آمریکاییها بودند که بهم زدند و امروز هم با وجود پرومده پی ام دی که باافاصله بعد از ورود می توانند با مکانیسم ماشه کشور را بیچاره کنند چگونه جواب نی دهید واضح و روشن بگویید بشنویم
ناشناس
۲۰:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
کشته ها رو هم می تونن زنده کنن؟ هماپیمایی که زدن رو می تونن برگردونن؟ عمر آدم هایی که هدر دادن رو میتونن جبران کنن؟
این یک مسیر یک طرفه است. دیگه بابت این مزخرفات دیره
ناشناس
۱۹:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
چرا صف رو به هم می زنید؟ نان نیست که نیست
یک ایرانی
۱۹:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
تا مسئولین ما بجای رئیس شدن،خدمتگزارمردم نشوند ودرکنارمردم قرارنگیرندبامردم ودرمیان مردم زندگی نکنند،این انقلاب به ثبات کامل نمیرسد.
ناشناس
۱۹:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
حلقه مفقوده در ایران اقتصاد من درآوردی جمهوری اسلامی در بعد انقلاب تا زمان حال حاضر است.نمونه بارز شخص مدعی وزیر کار است که سه هزار میلیارد ثروت علنی دارد ومشایه این شخص استاد دانشگاه که کل ثروتش آپارتمان شخصی است.چگونه جمهوری اسلامی این اقتصاد را پدید آورده است.اقصادی که در آن عدالت مفهوم ندارد.
ناشناس
۱۹:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
واقعا نمی دانید حقله مفقوده اعتراضات چیست جواب یک کلمه است استفاده نکردن از نیرویی به نام عقل
ناشناس
۱۸:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
آقایان کار از کار گذشته است، مطالبات مردم و درد و اندوهشان از عرش گذشته، خیابان تنها راه احقاق حقوق مردم رنجور این دیار است.
ناشناس
۱۸:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
تا وقتی "دژمن" در این کشور هست و نفس می‌کشد اوضاع یقینا بهتر از این نخواهد شد.
او دشمن ایران و ایرانی است!
barfak
۱۷:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
امروز سر کارم چند بار اشک توی چشمام جمع شد. داشتم به این فکر می کردم که الان 42 سالمه. آیا حق من اینه که با دیدن برخورد نیروی یگان ویژه با یه دختر بیگناه (تعرض) بدنم بلرزه؟ آیا حق من اینه که نگران رسیدن فرزندم از مدرسه به خونه باشم؟ آیا حق من اینه که به جای شنیدن یه عذرخواهی از کسانیکه در قتل مهسا (دختر ایران) مستقیم و غیر مستقیم نقش داشتن، دائم درشت گویی و حرفای تنش زای بیشتر بشنوم؟ آیا حق من اینه که از این به بعد منتظر پیامک تشخیص چهره برای خانوادم باشم به جرم بدحجابی؟ آیا حق من اینه که وقتی می خوام ماشینم رو بفروشم باید اول برم پلیس امنیت اخلاقی و رفع توقیف کنم. ماشینی که به طور قطع مطمئن هستم هیچ بدحجابی داخلش انجام نشده. واقعا حق من اینهاست؟
ناشناس
۰۱:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۵
به هر حال ما توی این مملکت زندگی میکنیم و این اوضاعی که می‌بینی برآیند میانگین‌ سطح شعور مردم ما است دیگه. چه میشه کرد؟
صادقی
۱۷:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
متاسفانه گوش شنوایی تو این چهل و سه سال نبوده که بشنوه و از این به بعد هم نیست سرتونو درد نیارید.....
محمد
۱۷:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
در مورد اعتراضات سالهای قبل ممکنه تاحدی درست باشه چون از ابتدا یک بهانه ی واقعی وجود داشت. ولی در اعتراضات اینبار،صرفا مشتی اغتشاشگران به میدان اومدند چون اصلا اصل بهانه وجود نداشت و ضرب و شتمی در کاردنبود.اعتراضی که اساس اون دروغ و نفهمی باشه را مباید صدای اعتراض مردم دونست‌
ناشناس
۱۷:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
أن زمانی که تصمیم گرفتید ثروت را در اختیار خودی های بیسواد قرار دهید باید فکر آرامش جامعه را هم می کردید.
ناشناس
۱۶:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
چه دلخوشید ! اعتماد به مسببان غارت و ستم و حبس و اعدام و خونریزی و خفت ؟؟؟
ناشناس
۱۶:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
دیگه برای این حرفا دیره
ناشناس
۱۶:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
اصلاح طلبان ذهن مردم را گروگان گرفتند برای روز انتخابات
ناشناس
۰۹:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
نگران نباش...اصلاح طلبان هم به خود آمده اند....
بسیجی ترمز بریده
۱۶:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
این جماعت معاند و شهوتران که بیرون میان اغتشاش و حشی گری میکنن رو باید اعدام کرد.اینها بدنبال رواج فساد و هرزگی و برهنگی هستند.اینها انسان نیستند حیوان صفت هستند.
ناشناس
۰۱:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۵
تکلیف اینترنت چی میشه؟
نتم شده 3G
ناشناس
۱۶:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
اکثریت مردم معترض هستند. حاکمیت هم می گوید حق اعتراض وجود دارد. چطور می توانیم به سیاست حاکمیت مبنی بر اصرار بر نابودی اسراییل و مبارزه با استکبار و قمار هسته ای که منجر به خروج میلیاردها دلار سرمایه و ده ها هزار نخبه و تحریم های فلج کننده علیه ملت شد اعتراض کنیم؟ چطور می توانیم به تضییع حق الناس و غارت بیت المال که با ایجاد بستر رانت و انحصار و فساد از طریق تقسیم مردم به خودی و غیرخودی و حذف نیروهای شایسته و باسواد فراهم شد و منجر به ناکارآمدی شدید سبیسم و تشدید فقر و فلاکت مردم شده اعتراض کنیم؟
اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
شرمنده
۱۶:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
مشکل اینجاست که یک نظام، خود را مالک یک کشور و مردم آن می‌داند.
ناشناس
۱۶:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
متاسفانه ادامه دادن این راه نادرست برگشتی نداره. باید واقع بین شد و اشتباهات را پذیرفت
ناشناس
۱۶:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
پرده های احترام بین حاکمیت و مردم از بین رفته . مردم حکومت رو فقط یک قدرت سخت و خشن بدون دلسوزی نسبت به مردم می‌دونن . یعنی طلاق عاطفی که حتمن منجر به طلاق واقعی خواهد شد .
علیرضا
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
واقعا" همین طور هست
ناشناس
۱۰:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۵
درود بر شما
ناشناس
۱۵:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
بازتوزیع عادلانه ثروت در کشور ، بهترین و عادلانه ترین راه برای رفاه عمومی است. چه اشکالی دارد همه از منافع شرکت های خصولتی، صندوق ها و ... بهره مند شوند. حداقل اگر مردم را شریک نمی کنند مالیات بدهند تا از طریق مالیات ، آبادانی و اشتغال و ارزانی در کشور رخ دهد.
ناشناس
۱۵:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
نخستین شرط برای گفتگو، برقراری شرایط عادلانه برای رقابت در کسب قدرت برمبنای شایستگی ها جهت خدمت به مردم هست.‌ریشه اعتراض ها به انحصار طلبی و حذف نیروهای کارآمد و روی کارآمدن نیروهای خودی بیسواد و گسترش فقر و بیکاری و تشدید معضلات اجتماعی ناشی از آن هست. راه جمع شدن انحصار، رانت و فساد هست.
علیرضا یگانه
۱۵:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
آفرین بر این نویسنده منصف .
واقعا آنچه امروز جامعه آشفته و مریض الاحوال ما به آن نیاز دارد اثبات صداقت از سوی مسئولان و برگرداند اعتماد از دست رفته است . البته کار بسیار سختی است.
ناشناس
۱۷:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
منتظر باش تا صداقتشون رو برات اثبات کنن و اعتماد از دست رفته‌ات رو بهت برگردونن
ناشناس
۱۵:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
هر موقع جای زندگی مردم ومسولان عوض بشه انوقت هست که حلقه مفقوده برای مسولان نمایان خواهد شد
ناشناس
۱۵:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
حلقه مفقوده یا حلقه های مفقوده وتونل های پیچ در پیچ و گردنه خطرناک تمام نمیشوند تا زمانی که انسان چشم بسته به روی عقل ونمی خواهد نور حقیقت را ببیند
امید است منتشر شود
۱۵:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
یکی از حلقه های مفقوده عشق است ودیگری عقل تا جهل ونفرت وتباهی جای خود را به جاودانگی وهستی بدهد
ناشناس
۱۵:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
صادق باشید با مردم همین
ناشناس
۲۲:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
بهشون می‌سپرم صادق باشند
ناشناس
۱۵:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
از پشت میز بیرون بیایید کافی نیست باید از پشت میز وصندلی کنار بروند تا شایستگان بر صندلی بانشیند
ناشناس
۱۵:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
برای ارامش جامعه چه کار باید کرد خواب معلومه معیشت انها را با کمال احترام تامین کنید وبه مردم بها ئ بدهید وفضا را باز کنید برای گفتگو هر تفکری بگزایید همه حرف بزنند بعد مردم خودشان بهترین را انتخاب کنند
ناشناس
۱۴:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را
خوبی چه بدی داشت که یکبار نکردی؟
هیچ لذتی بالاتر از این نیست که برای مردم کشورت رفاه مالی و امنیت و آرامش برقرار کنی!
متاسفانه شما خودتان باعث محروم شدن از این نعمت شیرین و گوارا شدین!
و مردم هم به بی کفایتی شما آگاهی کامل پیدا کرده اند
ناشناس
۱۴:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
انسان به احترام ومحبت زنده هستند تا می توانید به مردم عشق بورزید ومهربانی وعشق خودتان رو به مردم بدهید البته اگر در وجودتان عشق هنوز نمرده است
ناشناس
۱۶:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
کسی که بچه اش خارجه خودش معلومه هیچی برای ارائه نداره
ناشناس
۱۸:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
چه رمانتیک!
ناشناس
۰۹:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
احترام از دل آدم محترم بر میاید
ناشناس
۱۴:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
تا زمانی که اعتراضات مردم ناشی از مشکلات معیشتی رو به غرب نسبت بدید، تا زمانی که توان بروز شدن با جهان رو نداشته باشید، تا زمانی که جامعه رو به خودی و غیرخوری تقسیم کنید، وضع به همین منوال هست و بدتر هم خواهد شد.
ناشناس
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
حلقه مفقوده بودجه هایی هست که گرفته میشود برای کارهای فرهنگی دست بی فرهنگ ها بی سواد که فقط به فکر شکم خود هستند
ناشناس
۱۴:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
یکی از اون حلقه ها حلقه ازدواج هست که دیگه نمی شه خرید شما از این مجمل بخوان حدیث مفصل را
ناشناس
۱۹:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
سیم مس هست با اون درست کن
ناشناس
۲۰:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
حلقه کلید رو‌ببرید
ناشناس
۱۴:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
کافیه نظر مردم رو بشنوید وبه سوالات مردم جواب بدهید
ناشناس
۱۴:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
تنها چیزی که یک جامعه رو زنده نگه می دارد گفتگوی بین همه تفکرات است با کمال احترام وادب با هم گفتگو کنید هیچ مشکلی ودردی بی درمان نیست حتی جهل هم با نور عقل زدوده میشود از تصویر جهان
ناشناس
۱۵:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
احسنت گفتگوی ازاد و بدون محدویت حلقه مفقوده تمام جهان است انسان باید رها و ازاد بیندیشد تا نور را در قلب وجان خودش در یابد
ناشناس
۰۹:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
حقوق برابر برای تمامی شهروندان به دور از تبعیضی دینی قومیت ونژادی و جنسیتی....
ناشناس
۱۴:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
تغییر مدیریتی در سطح بالا و واقعی حداقل در صدا وسیما می تواند کمی اوضاع را بهتر کنه و مردم را کمی اید وار
ناشناس
۱۴:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
بالاخص فروغی در شبکه 3 وبرگشت فردوسی پور و مدیران باتر از فروغی
ناشناس
۱۵:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
مشکل با صدا وسیما حل نمیشه بزک دکور کار مشکلی رو حل نمی کنه فقط می تواند مشکل را برای مدتی بپوشاند
ناشناس
۱۸:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
بنشین تا برات تغییر مدیریت بدهند
ناشناس
۱۴:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
بیخود خودت را خسته نکن؛ اگر حکومت گوش شنوا داشت اعتراض به خیابان کشیده نمیشد و ناشنوایی آن همچنان ادامه دارد و آتش موقتا به زیر خاکستر رفته تا بار دیگه با شعله های فروزانتر برخیزد!
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
فقط با رفتن مسولان نالایق و مفت خور چه بهتر که حکومت خودش انها را کنار بگزارد
ناشناس
۱۴:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
حلقه مفقوده شکم سیر مسولان
وحید
۲۱:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
شکم سیری ناپذیره مئسولان بگی بهتره
خلخالی
۱۴:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
معترضین همگی برانداز هستند و باید اعدام شوند
ناشناس
۱۵:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
شما که حکم اعدام صادر می کنی چشکانو وا کن، همینجوری فله ای کامنت نذار بخون متنو
مادر
۰۷:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۵
خدا رو شکر هنوز اعتقاد داریم خداوند متعال ما رو آفریده وگرنه چه کارهایی، چه دستوراتی که نمی دادیم.
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
هیچ حلقه مفقوده ای وجود ندارد. اعتراضات حاصل تجمیع سوء مدیریتها در کشور است. حاصل بی عدالتیها و ستم های فراوان است. حاصل بی ارزش کردن پول ملی از طلا به پهن است. گرانی و تورم بسیار شدید. هاپولی کردن ثروت مملکت برای عملیاتی شدن توهمات داخلی و خارجی1000 درد و بدبختی دیگر
ناشناس
۱۳:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
همچنان نظام حاکم بر جهان در ایدولوژی تفرقه بنداز وحکومت کن ادامه سیاست خود در همه جهان به شدت مشغول هستند ولی این طناب پوسیده شده به زودی همه اینها به خودشان بر می گردد
ناشناس
۱۳:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
كار توليد كنيد
همين و بس
ناشناس
۱۴:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
کار تولید کردن مفهوم داره ...!
وگرنه از فردا میذارنت سر کار با حقوق ماهی 2 میلیون بعد میگن اشتغالزایی کردیم!
ناشناس
۱۵:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
باید برن
ترسو
۱۵:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
تولید کار نیاز به زیر ساخت های درست و سرمایه و نیروی کار امید وار به اینده و تناسب کار با دستمزد و.........دارد .
ناشناس
۱۷:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
بنشین تا برات کار تولید کنن
ناشناس
۱۸:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
انسان با ربات فرق داره. حرف جوون های امروز فقط پول نیست. اون ها نیاز به آزادی دارن.
لطفا منتشر کن
۱۳:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
پروژه امریکا در نا امن سازی در کشوری ایران روسیه وچین وبرداشتن رقبا یکی توسط کشور دیگر اوکراین ودیگری توسط مردم تحریم شده وناراضی در ایران ودر چین دو پروژه یکی اعتراضات که قطعا موفق نخواهد بود وبعدی درگیر کردن چین در جنگ
ناشناس
۱۴:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
دوست عزیزکسی منکر دشمنی امریکا نیست اما هزار دشمن دانا نتوان کار یک دوست نادان را بکند
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
حرف شما کاملا درست به فرض ولی مشکل از درون است وگرنه دشمن به فرموده امام هیچ غلطی نمی تواند بکند اگر ما درست عمل می کردیم وگزک دست دشمن ندهیم واعتماد مردم به مسولان خودمان از بین نمی رفت دشمن چه غلطی می توانست بکند
ناشناس
۱۵:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
گیرم که فرمایشتان درست اما مگر خنجر بر گلوی پوتین گذاشتند که به بهانه های واهی وارد جنگ شود، یا در ایران مگر جلوی کسی را گرفته اند که مسئولان هیچ اهمیتی به مبارزه با فساد، اصلاح ساختارهای غلط ، بهبود وضعیت معیشت ، حذف رانت و تبعیض ، ایجاد فضای نقد و مطالبه گری آزاد و واقعی ندهند. در تمام این سالهایی که فرصت داشتند و دارند ،
ناشناس
۱۹:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
برو فاکتور کن دیر میشه
ناشناس
۲۳:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
در پاسخ به ۱۵:۱۵
همه که مثل تو نمی خوان نوچه آمریکا بشن کندی رییس جمهور آمریکا حاضر نشد موشکهای اتمی شوروی را در کوبا با بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر فاصله از خاک آمریکا تحمل کنه آنوقت شما غرب پرستها انتظار دارید پوتین موشکهای اتمی آمریکا را چسبیده به مرزهای بپذیره
ناشناس
۰۹:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
امریکا به خاوری کفته بود چفیه بنداز پول ها رو ببر؟ مسلما نه ولی این اتفاقات و پول زفتن ها نفعش برای کشورهایی است که پول به آنجا سرازیر شده ولی عصبانیتش برای مردم عادی هست که ائ زتدگی روزمرشون موندن
ناشناس
۰۹:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
توهم دشمني امريكا به تو هم رسيد؟؟؟؟
ناشناس
۱۳:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۳
وقتی که تنها یک جریان هویتی مشخص سخن بگوید، میدان‌دار باشد و تصمیم بگیرد، دیگر گفتگو معنایی ندارد
ناشناس
۰۹:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۴
یکطرفه همه را اغتشاش گر دیدن جایی برای گفتگو نمیگذارد